شناسهٔ خبر: 59164 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

زبان فارسی در هند در حال کمرنگ شدن است/دانشجویان فارسی‌آموز هیچ‌وقت در هند بیکار نمی‌مانند

شیخ اشتیاق احمد می‌گوید: در هندوستان زبان فارسی و آموزش آن در حال کمرنگ شدن است، که من به آن هم اعتراض می‌کنم؛ ولی الحمدلله هنوز در دانشگاه‌های مهم هندوستان، دپارتمان‌های زبان فارسی داریم و دانشجویان زبان فارسی را می‌خوانند.

زبان فارسی در هند در حال کمرنگ شدن است/دانشجویان فارسی‌آموز هیچ‌وقت در هند بیکار نمی‌مانند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  زبان فارسی از زبان‌های زنده در هند است که قدمت هزار ساله دارد. از سال 400 هجری و از زمان ورود سلطان محمود غزنوی به هند، تا حدود 250 سال پیش، زبان فارسی، زبان درباری و رسمی سرزمین هندوستان بوده است. تا جایی که متون تاریخی به جا مانده از برخی ادوار تاریخی کشور هندوستان، به زبان فارسی بوده و مطالعه تاریخی این دوره‌ها، ملزم به یادگیری این زبان است. از همین رو انتظار می‌رود که زبان فارسی و به تبع آن ادبیات فارسی، جایگاه خوبی در هندوستان و به خصوص محیط آکادمیک آن داشته باشد، اما اینکه آیا چنین است و اگر چنین نیست، چه موانعی بر سر راه دارد؟ سوالاتی است که بهانه گفت‌وگو با شیخ اشتیاق احمد، مدرس گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه جواهر لعل‌نهرو دهلی، در حاشیه سفرش به ایران شد. در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید:
 
ابتدا مختصری از پیشینه زبان فارسی در هند بفرمایید و اینکه وضعیت آن در حال حاضر در هند چگونه است؟
زبان فارسی یکی از مهم‌ترین زبان‌های هند بوده است، یعنی در هندوستان خیلی زبان‌ها تدریس می‌شود و درواقع هندوستان چندین کشور و فرهنگ در یک کشور است. یعنی یک کشور خیلی بزرگ است، فرهنگ‌ها بسیار زیاد است و زبان‌های زیادی هم وجود دارد، که زبان فارسی یکی از این زبان‌ها است. ما در هند تقریبا 30 ایالت داریم، که 15 ایالت آن زبان محلی دارند. از این لحاظ در هندوستان چند زبان مهم بوده، یا سهم آن زبان‌ها نسبت به سایر زیاد بوده است. یکی از این زبان‌ها، زبان انگلیسی است که انگلیسی‌ها پس از آمدن به هند، آن را مستحکم کردند. زبان اردو هم یکی از مهم‌ترین زبان‌های رایج هندوستان است؛ یکی دیگر از این زبان‌ها، زبان هندی است. در میان این زبان‌ها، انگلیسی خیلی زیاد استفاده می‌شود.

زبان فارسی در هند تاریخچه تقریبا هزارساله دارد؛ یعنی از زمانی که محمود غزنوی وارد هند شد تا به امروز، فارسی در یک شکل روان است. فارسی از آن زمان در هند شروع شد، لاهور زمانی مرکز زبان و ادبیات فارسی بوده است. بعد از آن دهلی پایتخت آن‌ها شد و در آنجا حکمرانی کردند- که ما از آن‌ها با عنوان سلاطین دهلی یاد می‌کنیم- در مجموع اگر بخواهیم به لحاظ تاریخی بگوییم، از زمان غزنویان فارسی رواج یافت، اما وقتی مغول، یا گورکانیان یا تیموریان هند به سلطنت رسیدند، در زمان آن‌ها روابط هند و ایران بسیار فعال شد. یعنی از زمان پادشاه همایون. در زمان صفویان پادشاه همایون به ایران سفر کرده بود و از صفویان کمک خواسته بود که آن‌ها هم به او کمک کرده بودند. بعد از اینکه همایون به هند برگشت؛ یعنی در زمان پادشاه اول، روابط هند و ایران مخصوصا روابط فرهنگی و علمی بین آن‌ها خیلی مستحکم شد و بعدا هم نویسندگان و شعرای ایرانی از ایران به هند مهاجرت کردند و زبان فارسی به قدری مستحکم شد، که زبان رسمی هندوستان شد. که این نشان از اهمیت آن دارد. در آن زمان همه اسناد و کتب به زبان فارسی نوشته شده، که امروزه به شکل نسخه خطی موجود است. تقریبا از حدود صد یا دویست سال پیش هم اسناد موجود مربوط به کارهای مهم به زبان فارسی است. وقتی انگلیس‌ها به هند آمدند و در آنجا حکمرانی کردند، کم کم رواج زبان فارسی را کاهش دادند و سعی کردند زبان انگلیسی را مستحکم کنند و یک سیاست عجیب علیه رواج زبان فارسی یا اردو ایجاد شد؛ ولی می‌توان گفت که بعد از استقلال هند، مخصوصا مردم سعی کردند که زبان هندی را به عنوان زبان رسمی اعلام کنند، امروزه ما دو زبان هندی و انگلیسی را بیشتر از هر زبان دیگری استفاده می‌کنیم؛ الان فارسی به آن شکل اولیه نیست.
 
در گفت‌وگویی که با فلیحه‌زهرا کاظمی، مدیر گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بانوان لاهور پاکستان داشتیم، اظهار ناراحتی و گلایه داشت که کرسی‌های زبان فارسی در پاکستان رو به کاهش است و تعدادی از آن‌ها تعطیل شده است. در هند وضعیت چگونه است؟
همان‌طور که خانم کاظمی از پاکستان گفتند که کرسی‌های آموزش زبان در پاکستان در حال کم شدن است، در هندوستان هم شاهد این هستیم. یعنی در هندوستان هم زبان فارسی و آموزش آن در حال کمرنگ شدن است، که من به آن هم اعتراض می‌کنم؛ ولی الحمدلله امروز هم در دانشگاه‌های مهم هندوستان، دپارتمان‌های زبان فارسی داریم و دانشجویان زبان فارسی را می‌خوانند و درباره آن تحقیق و پژوهش می‌کنند.
یعنی این درست است که تعداد دانشجویان و استادان زبان فارسی و کرسی‌های زبان کم شده است؛ اما مخصوصا در دهلی و دانشگاه جواهر لعل نهرو، کرسی‌های زبان و ادبیات فارسی بسیار فعال و مستحکم است. ما در حال حاضر بیش از 200 دانشجو زبان و ادب فارسی داریم که در مقاطع لیسانس، فوق‌لیسانس، پیش دکتری و دکتری در حال تحصیل هستند. یعنی در همه مقاطع از دانشجویان ثبت‌نام به عمل می‌آید و دوره‌ها را به اتمام می‌رسانند.

زبان فارسی در کشورهای دیگر، مخصوصا کشورهای اروپایی از طریق ادبیات کلاسیک معرفی و آموزش داده می‌شود، اما چند سالی است که ادبیات معاصر ایران هم به کمک این کار آمده است. در دانشگاه جواهر لعل‌نهرو شیوه آموزش زبان فارسی به چه صورت است؟ بیشتر از ادبیات کلاسیک برای آموزش استفاده می‌شود، یا ادبیات معاصر فارسی هم استفاده و تدریس می‌شود؟
ما سعی می‌کنیم زبان فارسی نه فقط کلاسیک باشد، بلکه زبان جدید هم باشد. البته چگونگی ورود و استفاده از این زبان در مارکت یا در جهان امروز، نکته بسیار مهمی است. به همین علت ما ترجمه فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی را در دانشگاه جواهر لعل‌نهرو مورد توجه قرار دادیم. چون دانشجویان اگر توانایی و صلاحیت ترجمه داشته باشند، هیچ وقت بدون شغل باقی نمی‌مانند و به محض اتمام تحصیلات خود می‌توانند در شرکت‌های بین‌المللی یا چند ملیتی مشغول به کار شوند.

 همچنین شرکت‌هایی مثل گوگل، فیس‌بوک، اینستاگرام، یو تیوب و امثال این‌ها در برخی شهرهای هندوستان مثل دهلی، بنگلور و ... مرکز دارند، که به کارمندانی از زبان‌های مختلف برای پردازش اطلاعات خود نیاز دارند، بنابراین دانشجویان زبان فارسی هم می‌توانند پس از تمام کردن لیسانس یا فوق لیسانس در این مراکز مشغول به کار شوند.
 اگر ما فقط ادبیات کلاسیک بخوانیم و درس بدهیم، به درد ما نمی‌خورد؛ اقتضای امروز است که این زبان با مارکت و بازار ربط داشته باشد. یعنی فقط ادبیات یا زبان مهم نیست، بلکه باید این نکته را در نظر داشت که امروزه نیاز چیست و اگر آن صلاحیت را دانشجویان ما داشته باشند، موفق می‌شوند و زمانی هم که موفق شوند و نتیجه بگیرند، دیگران هم تشویق می‌شوند که زبان بخوانند و اگر موفق نشوند، مردم از خواندن این زبان زده می‌شوند. الان مثل بیست سال پیش نیست که فقط از روی علاقه یک زبان یا ادبیات را بخوانند. بلکه امروز مردم قبل از انتخاب یک زبان برای تحصیل، اول حساب می‌کنند که خواندن این زبان چه فایده‌ای دارد و بازار کار و شغل در آن چگونه است و در نهایت چقدر می‌توان از طریق آن پول درآورد. بنابراین معیارها تغییر کرده است یعنی درس دادن زبان فارسی هم در این قالب مهم است. ما دانشجویان زبان فارسی را برای این کار تربیت و آماده می‌کنیم تا حتما موفق شوند؛ و به نظر من آن موفقیت باعث حفظ زبان فارسی در هندوستان یا در جاهای دیگر می‌شود.
 
به غیر از دانشگاه جواهر لعل نهرو، چند دانشگاه دیگر در هند کرسی یا دپارتمان آموزش زبان فارسی دارند و شیوه کار آن‌ها چگونه است؟
در هندوستان هم دانشگاه‌ها، هم دانشکده‌های فراوانی وجود دارد، دانشگاه لکنو، حیدرآباد، دانشگاه کلکته در این دانشگاه‌ها تعداد زیادی دانشکده وجود دارد، دانشگاه جواهر لعل نهرو بیرون از دهلی شعبه ای ندارد، که مثل این در هند زیاد داریم. اگر دانشکده‌ها را حساب کنیم که بیشتر از صد دانشکده‌ و اگر دانشگاه‌ها را حساب کنیم، بیشتر از 50 دانشگاه داریم که در آنجا زبان فارسی آموزش داده می‌شود، ولی مهم این است که آن کرس زبان فارسی چطور است. کرس زبان فارسی در بیشتر دانشگاه‌ها ادبیات کلاسیک است؛ یعنی فردوسی، حافظ، مثنوی مولانا و این‌ها را می‌خوانند؛ ولی جدیدا استادان این منابع درسی را کمی تغییر داده‌اند و ادبیات معاصر فارسی و همچنین ترجمه را هم به آموزش زبان فارسی اضافه کرده‌اند که این تغییرات به نفع دانشجویان است. چون اگر دانشجویان ادبیات معاصر و جدید را ندانند و آموزش آن‌ها در رابطه مستقیم با تکنولوژی‌های جدید و به‌روز نباشد، دچار مشکل می‌شوند. ما سعی می‌کنیم دانشجویان ما در رشته زبان و ادبیات فارسی با همه چیز آشنایی پیدا کنند. در هندوستان دانشجویانی که در شهرهای بزرگ مثل دهلی، حیدرآباد، کلکته و این قبیل شهرها درس می‌خوانند، با دانشجویانی که در یک شهر کوچک درس می‌خوانند؛ فرق دارند و اوضاع برای آن‌ها متفاوت است. در دانشگاه‌های شهرهای بزرگ لازم است که برای تدریس زبان با همه چیز آشنایی داشته باشید؛ مثلا ما در دانشگاه جواهرلعل‌نهرو از تکنولوژی برای آموزش زبان استفاده می‌کنیم. مثلا لابراتور زبان‌ها و خیلی از تکنولوژی‌های جدید آموزشی برقرار است و از این طریق دانشجویان را آشنا و آماده ورود به کار می‌کنیم که در این کار تقریبا موفق بوده‌ایم و از این طریق خیلی‌ها به این رشته جذب شده‌اند و الحمدلله استقبال خوب است.

ما در گروه زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه جواهر لعل‌نهرو برای آموزش هم از متون کلاسیک ادبیات فارسی و هم از متون ادبیات معاصر استفاده می‌کنیم. مثلا در دوره فوق لیسانس شعر ملک‌الشعرای بهار، پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، و آثار محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت و این چهره‌های مهم و جدید ادبیات معاصر درس داده می‌شود و دانشجویان برای پژوهش‌های خود از آثار و رمان‌های این نویسندگان استفاده می‌کنند و مطالعه تحلیلی و تطبیقی انجام می‌دهند. مثلا یکی از دانشجوهای خانم من، یک مطالعه تطبیقی با عنوان «شعرای زن ایرانی و هندی در قرن بیستم میلادی» کار کرده است. یا مثلا یکی دیگر از دانشجوهایم تحقیقی با عنوان «افسانه‌های هوشنگ گلشیری؛ جست‌وجو برای هویت فرهنگی»  انجام داده است. «سفرنامه‌نویسی جدید در ایران از زین‌العابدین مراغه‌ای تا محمد اسلامی‌ندوشن»، «سهم اَوَد در گسترش زبان و ادب فارسی در هند»، «فرهنگ‌نویسی فارسی در هند»، «مطالعه تطبیقی رمان‌های محمود دولت‌آبادی و منشی پریم‌چند»، «شعر مقاومت در ایران با توجه ویژه به فرخی یزدی»، «داستان‌نویسی کوتاه به زبان فارسی و اردو در نیمه اول قرن بیستم میلادی»، «مطالعه تطبیقی آثار داستانی صادق چوبک و سادات حسن‌مانتو» و «بازنگری اندیشه‌های سنتی شهریار تحت تاثیر حافظ» از دیگر موضوعات و عناوینی است که دانشجویان ما در گروه زبان فارسی در دانشگاه جواهرلعل‌نهرو به تحقیق پرداخته‌اند. البته مثل این‌ها موضوعات فراوان است، من این چند موضوع را به عنوان نمونه بیان کردم که نشان دهم دانشجویان ما چطور تحت راهنمایی ما کار می‌کنند. بنابراین در گروه ما هم ادبیات کلاسیک، هم معاصر، هم مدرن، هم آثار تحلیلی و هم تطبیقی هست و ما سعی می‌کنیم که دانشجویان نه فقط دنبال ادبیات کلاسیک بلکه ادبیات را با چشم تحلیلی مطالعه کنند.
 
منابع  این تحقیقاتی که اشاره کردید از کجا تامین می‌شود، آیا این منایع در هند قابل دسترس است؟
برای این تحقیقات یک سری منبع در هند هست که دانشجویان از آن‌ها استفاده می‌کنند؛ منابعی هم که در ایران است را از طریق رفت‌ و آمد دانشجویان به ایران، از طریق اساتید و سفرهایی که خود بنده دارم، برای دانشجویان تهیه می‌کنیم. بعضی از کتاب‌ها هم از طریق اینترنت یا سایت‌هایی مثل آمازون قابل خرید و دریافت هستند. یا وقتی دوستان و استادان ایرانی برای شرکت در سمینارهای بین‌المللی به هند می‌آیند، ما از آن‌ها تقاضا می‌کنیم این منابع را برای ما می‌آورند بنابراین تقریبا همه این منابعی که در ایران است، به راحتی به دست دانشجویان می‌رسد.
 
باخبر شدیم که با کمک یک استاد ایرانی، کتاب تحقیقی با نام «زبان فارسی در هند» نگاشته‌اید؛ مختصری هم درباره این کتاب و همکاری‌تان با خانم نرگس جابری‌نسب بفرمایید. 
ایده نوشتن این کتاب را ما مانند یک پروژه گرفتیم. خانم نرگس جابری‌نسب پنج سال پیش پیشنهاد دادند که در این مورد تحقیق مشترکی انجام دهیم. بنابراین ما یک تیم پژوهشگران تشکیل دادیم و تصمیم گرفتیم  با نوشتن مقاله‌هایی  در این باره حاصل آن را به شکل یک کتاب چاپ کنیم؛ در این کتاب ابتدا زبان فارسی در عصر گورکانیان (تیموریان) هند را معرفی کردیم؛ یعنی یک تاریخچه مفصل از گورکانیان هند ارائه دادیم. بعد از آن در پنج مقاله به نمونه‌هایی از زبان فارسی در هند پرداختیم. بعد از مقاله زبان فارسی در هند، اولین مقاله درباره شیخ شرف‌الدین احمد یحیی منیری، از صوفیه است. در هندوستان سهم صوفیه خیلی زیاد است. در دهلی یک صوفی بسیار معروف به نام حضرت نظام‌الدین اولیا است که به او «محبوب الهی» می‌گویند. استاد او حضرت خواجه معین‌الدین چشتی که به او «غریب‌نواز» می‌گویند.

منیری در ایالت «بیهار» بوده و سهم او در گسترش زبان فارسی زیاد بوده است. او نه تنها در گسترش یا تبلیغات دین اسلام، بلکه در گسترش و ترویج زبان فارسی در هند هم سهم زیادی داشته است. ایشان نه تنها صوفی بودند، بلکه کارهای بزرگی انجام داده‌اند و شکل یک نهاد به زبان و ادبیات فارسی در هند داده است. مقاله بعدی این کتاب درباره سراج‌الدین علی خان‌آرزو، یکی از بزرگ‌ترین پژوهشگران در زمینه فرهنگ و لغت است. بعد از آن به «نواب صدیق‌حسن خان» پرداخته‌ایم، که از شهر بوپال بوده و در دو زبان عربی و فارسی مهارت داشته و کارهای او هم در زمینه زبان فارسی خیلی مهم است که در این کتاب ذکر شده است. مقاله بعدی درباره «منشی نولکشور» از چهره‌های بسیار معروف چاپخانه‌های هند است. او چاپخانه‌ای را در هند تاسیس کرده که رسم‌الخط فارسی و اردو داشته است و از آنجا کار چاپ کتاب‌های اردو، فارسی و عربی در هند شروع شد. او چاپ سنگی را به هند آورد و کتاب‌های فارسی و اردو که در شکل نسخه خطی، رامایانا و مهابهاراتا که مهم‌ترین کتاب‌ها در هندوستان است، قرآن کریم و بسیاری کتاب دیگر را به چاپ رسانده است. سهم او در احیای زبان و ادبیات فارسی، اردو و عربی در هندوستان بسیار زیاد است؛ به طوری که بدون ایشان شاید چاپ این کتاب‌هایی که الان در اختیار ماست، ممکن نبود.
 
سخن یا نکته پایانی هم اگر دارید، بفرماید. 
کتاب «زبان فارسی در هند» بارها توسط خانم جابری‌نسب تصحیح و ویرایش علمی شد. الحمدلله که قبول شد و خوشحالم که در سی‌ودومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران رونمایی شد. من برای چاپ این کتاب از خانم جابری‌نسب تشکر می‌کنم، چون او پیشنهاد نگارش چنین کتابی را داد و پیگیری کرد. این کتاب پنج سال طول کشید و این تازه اول راه است و پروژه‌های دیگری برای بهبود روابط فرهنگی و علمی بین ایران و هند در دست داریم و از شما می‌خواهیم که اخبار این کارها را پیش دوستان نقل کنید، تا آن‌ها را ستایش کنند.

در ادامه با نرگس جابری‌نسب، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، که سابقه حضور در دانشگاه جواهر لعل‌نهرو را داشته و به کمک شیخ اشتیاق احمد کار تالیف کتاب «زبان فارسی در هند» را انجام داده، هم گپ‌وگفت کوتاهی داشتیم و از او درباره وضعیت زبان و ادبیات فارسی در هند، به خصوص دانشگاه جواهر لعل‌نهرو پرسش کردیم.
 

از وضعیت زبان فارسی در دانشگاه جواهر لعل‌نهرو و شیوه تدریس آن در این دانشگاه از منظر یک ایرانی برایمان بگویید.
دانشگاه‌ جواهر لعل‌نهرو یکی از دانشگاه‌های ممتاز در هند است و در فهرست‌بندی وزارت علوم ایران هم رتبه ممتاز دارد. این دانشگاه جزو دانشگاه‌هایی است که علاوه بر رشته‌هایی که دارد، یک دانشکده عریض و طویل هم برای زبان‌ها دارد که در این دانشکده حدود 14 زبان مختلف تدریس می‌شود. علاوه بر این زبان‌ها، بخش بسیار مفصلی هم برای زبان فارسی دارند. در بخش زبان فارسی بعضی از درس‌ها به زبان انگلیسی تدریس می‌شود، اما درس‌هایی که مربوط به زبان فارسی است، مشخصا به زبان فارسی تدریس می‌شود؛ به طور مثال درسی با عنوان «نمایشنامه» دارند که سر کلاس این درس، نمایشنامه‌های غلامحسین ساعدی به فارسی خوانده و تدریس می‌شود. در کنار این درس‌هایی هم دارند که به پیشینه‌های زبان انگلیسی نیاز دارد و از  زبان انگلیسی هم  استفاده می‌کنند.

من چون خودم مدتی در دانشگاه جواهر لعل‌نهرو به مطالعه و تحقیق مشغول بودم و از سال 82 تا 86 حدود چهار سال آنجا بودم، به جرات می‌توانم بگویم که استادان گروه زبان فارسی این دانشگاه، ضمن تسلط کامل بر زبان انگلیسی، خیلی خوب و روان به زبان فارسی صحبت می‌کنند. در این بخش دو استاد با نام‌های سید عین‌الحسن و احمد اخلاق انصار متخلص به «آهن» هستند که به زبان فارسی شعر می‌گویند. بخش فارسی دانشگاه جواهر لعل‌نهرو، این بخش دارای دانشجویانی علاقه‌مند به زبان فارسی است.
 
آیا از ایران هم استاد برای تدریس در گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه جواهر لعل‌نهرو  اعزام می‌شود؟
خیر، هیچ استاد ایرانی در گروه زبان فارسی دانشگاه جواهر لعل‌نهرو نیست. در حال حاضر هر از گاهی فقط برای دانشگاه دهلی از ایران استاد اعزام‌ می‌شود. برای دانشگاه جواهر لعل‌نهرو از افغانستان استاد زبان فارسی فرستاده می‌شود و در حال حاضر دکتر انوار خیری از کشور افغانستان در این دانشگاه استاد است، که اگر نیاز به استاد اعزامی به گروه زبان فارسی باشد، ایشان کمک می‌کند. این برای ما که ایرانی هستیم و سال‌هاست زبان فارسی در دانشگاه جواهر لعل‌نهرو تدریس می‌شود، خیلی وجهه خوبی ندارد.
 
 استقبال از زبان و ادبیات فارسی در هند را چطور دیدید؟
من در مدت اقامتم در هند و دانشگاه‌ جواهر لعل‌نهرو با استادان، دانشجویان و مردم عادی برخورد فراوان داشتم؛ چیزی که من متوجه شدم، این بود که قشر مسلمان کشور هند، به جهت اینکه دین اسلام توسط ایرانی‌ها به این منطقه وارد شده بود؛ به زبان فارسی و اساسا ایرانی‌ها خیلی علاقه داشتند. حتی در آنجا یک ضرب‌المثل هم شنیدم که برایم خیلی جالب بود اینکه می‌گفتند زبان فارسی، زبان اهل جنت است. از آن‌ها پرسیدم که چرا می‌گویید زبان فارسی، زبان اهل بهشت است، این‌طور پاسخ می‌دانند برای اینکه که دین اسلام توسط ایرانی‌ها وارد سرزمین ما شده است. از این نظر زبان فارسی برای آن‌ها اهمیت دارد. درضمن یک دوره تقریبا هزارساله، یعنی از زمان سلطان محمود تا حدود 250 سال پیش، زبان فارسی در سرزمین هند، زبان درباری بوده است. البته در سال‌های پایانی از این قدرت درباری کاسته شده بود و زبان فارسی به زبانی ویژه علم تبدیل شده بود و خیلی کسی به آن صورت گذشته، با آن صحبت نمی‌کرد. اما دقیقا تا سال 1823 میلادی زبان فارسی در سرزمین هند وجود داشته است. خود من سنگ قبری از یک لرد انگلیسی در شهر بنارس را دیدم که مربوط به یکی از سربازان انگلیسی بود و روی آن به زبان فارسی نوشته شده بود. بنابراین زبانی که چنین پیشینه طولانی در هند داشته باشد، قابل توجه است و طبیعی است که علاقه آن‌ها را به خود جذب کند.
 


 

علاوه بر مسلمانان، هندوها هم علاقه‌مند به آموختن زبان فارسی بوده‌اند، چرا که با آموختن این زبان، می‌توانستند وارد دربارهای مسلمان شوند و این برای آن‌ها راه‌هایی را باز می‌کرد. مثلا «منشی نولکشور» که یک هندو است، یک چاپخانه بسیار بزرگ در ایالت لکنو تاسیس کرد و این چاپخانه در یک بخش خود، تمام کتاب‌های فارسی را چاپ می‌کرد. این نشان می‌دهد که علاوه بر اینکه مسلمان‌های هند به زبان فارسی علاقه‌مند بودند، هندوها هم این علاقه‌مندی را داشته‌اند. که این نقطه قوتی برای زبان فارسی در خارج از مرزهای ایران است. اما به نظرم می‌رسد که امروزه این توجه روز به روز کمتر می‌شود. شما اگر بخواهید به تاریخ کشور هند در فاصله سال‌های دوره گورکانیان هند پی ببرید، ملزم به یادگیری زبان فارسی هستید. یعنی تا زبان فارسی بلد نباشید، نمی‌توانید اطلاع پیدا کنید که در دوره گورکانیان اوضاع و احوال چطور بوده است. هرکس در هند بخواهد درباره تاریخ گورکانیان هند تحقیق کند، باید زبان فارسی را بداند؛ چرا که تمام متون این دوره به زبان فارسی است. این نکته باعث شده که زبان فارسی در هند محل توجه باشد. اگر دولت ایران توجه بیشتری به این نکته داشته باشد؛ جا برای ترویج و گسترش بیشتر زبان فارسی در هند دارد.
 
با این تفاسیر باید استقبال دانشجویان هندی از رشته زبان فارسی خوب باشد. درست است؟
خیر. متاسفم که این را باید بگویم که تعداد دانشجویان زبان فارسی در هند در حال کم شدن است. شاید به این دلیل باشد که ما در داخل کشور ایران هم دچار این مشکل؛ یعنی ریزش دانشجویان زبان فارسی شده‌ایم. این مشکل در واقع یک زنگ خطر خیلی بزرگ برای ماست که تعداد دانشجوی زبان فارسی در کشور ایران که مهد زبان فارسی است، روز به روز کمتر می‌شود. اگر این تعداد در ایران کم شود، چطور می‌توانیم انتظار داشته باشیم که زبان فارسی در خارج از ایران پیشرفت داشته باشد. من استدعا می‌کنم این زنگ خطر را شما به صدا درآورید و بزرگان زبان فارسی را متوجه کنید که اتفاقی در حوزه ادبیات فارسی در حال افتادن است که شاید عواقب بد این داستان را 50 سال آینده متوجه شویم. زمانی که بچه‌های ما هم نمی‌توانند فارسی صحبت کنند، آن موقع دیگر راه خیلی سخت و ناهموار می‌شود و باید از الان باید به فکر باشیم.
 
به نظ شما اشکال کار از کجاست و برای برون رفت از این وضعیت چه باید کرد؟
مشکل اصلی این است که بنیاد سعدی فقط به بعضی دانشگاه‌ها توجه می‌کند؛ بنابراین دیگر دانشگاه‌ها از توجه دولت ایران محروم هستند. در تمام دانشگاه‌هایی که بخش فارسی دارد، استادان خیلی تلاش می‌کنند. بنیاد سعدی، خانه فرهنگ، سفارت ایران و... به یک گروه خاص توجه می‌کنند و به همین خاطر گروه‌هایی هستند که اصلاً از عنایات این نهادها هیچ دریافتی ندارند. مثلاً دانشگاه جواهر لعل نهرو جشن نوروز می‌گیرد؛ اما برای برگزاری این جشن در دانشگاه، افرادی از کشور افغانستان و تاجیکستان در آن شرکت می‌کنند، که این مسئله شاید برای ما خوب نیاشد؛ اما باید تلاش بیشتری کنیم. ما اگر می‌خواهیم زبان فارسی جای گسترش پیدا کند، باید این مکان‌ها را پوشش دهیم. اگر نمی‌توانیم پوشش دهیم باید به جای دیگری واگذار کنیم یا اصلاً این کار را رها کنیم، چون نمی‌شود که ترویج زبان فارسی باشد، ولی مثلا در دانشگاه جامعه ملی اسلامی هیچ برنامه‌ای نباشد. این دانشگاه هم بخش زبان فارسی دارد، چرا نباید از امکانات آن استفاده کند. یا مثلا در دانشگاه جواهر لعل نهرو بخش فارسی دارد؛ اما چرا به حال خود رها شده است، من در تمام این دانشگاه‌ها بوده‌ام و استادان آن‌ها را می‌شناسم، مباحث و کلاس‌های آن‌ها را شرکت کرده‌ام. بنابراین این را به سراحت می‌گویم که به بعضی دانشگاه‌ها آنگونه که باید توجه نمی‌شود. اگر ما انتظار گسترش زبان فارسی را داریم، باید به همه این دانشگاه‌ها توجه کنیم.

 نکته دیگر اینکه هندوستان مهد زبان فارسی بوده است. اگر قرار باشد زبان فارسی ماندگار شود، باید این‌جا باشد. البته این خوب است که ما در کنیا، موزامبیک، اوگاندا و این قبیل کشورها برای ترویج زبان فارسی سرمایه‌گذاری کنیم، اما اگر سرمایه‌گذاری ما برای گسترش زبان فارسی در این کشورها، منجر شود که زبان فارسی به طور کامل از ترکیه، هند، پاکستان، بنگلادش و... برود؛ آیا ارزش دارد؟! این به آن معنا نیست که این کشورها را رها کنید، بلکه حرف من این است که، کشورهایی که زبان فارسی قدمت طولانی‌تری داشته را نباید از دست داد. من از روی تجربه این را با اطمینان به شما می‌گویم که استادانی در هند دنبال کار برای زبان فارسی هستند که هیچ عنایتی از جانب دولت ایران نمی‌بینند، ولی باز هم کار می‌کنند؛ حتی بعضی از این اساتید بعد از بازنشستگی هم دست از کار و تلاش برنمی‌دارند. اگر ما برای زبان فارسی کار نکنیم، جوانانی که در حال حاضر در این رشته هستند و کار می‌کنند، جذب جاهای دیگری می‌شوند. بنابراین خواهشم این است که به این مسئله توجه کنید.

نظر شما