شناسهٔ خبر: 59375 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

ایرانشناس ژاپنی: به استادان ایرانی‌ام بدهکارم، اما بدهی‌ام راپس نمی‌دهم

بیست‌وششمین جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشاریزدی به «یوشیفوسا سکی»، ایرانشناس ژاپنی تعلق گرفت و طی مراسمی در کانون زبان فارسی به وی اهدا شد.

به استادان ایرانی‌ام بدهکارم، اما بدهی‌ام راپس نمی‌دهم

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ « نزدیک پنجاه سال است که با ایران رابطه دارم و در این مدت دوستان و استادان زیادی از نظر علمی و مالی به من کمک کرده‌اند، که به آن‌ها بسیار بدهکارم؛ از صمیم قلب از ایشان سپاس‌گزارم، ولی بدهی خود را به آنها پس نمی‌دهم. دوست دارم بگویند «سکی» به ایران آمد، خورد، خوابید،به ما بسیار زحمت داد و رفت. اما بسیار مفتخرم که من چنین سرمایه‌ای دارم». این جمله‌ها بخشی از سخنان«یوشیفوسا سکی»، ایرانشناس ژاپنی، پس از دریافت بیست‌وششمین جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشاریزدی است.
جایزه‌ای که در مراسمی تحت همین عنوان عصر جمعه (۲۴ خردادماه) در کانون زبان فارسی واقع در باغ موقوفات محمود افشار به وی اهدا شد.
 
برنامه بر خلاف تمام برنامه‌های این‌چنینی که در تالار یا سالن‌های رسمی برگزار می‌شود، در باغ واقع در حیاط مجموعه ترتیب داده شده بود و صندلی‌هایی که دور تا دور حوض بزرگ وسط باغ چیده شده بود، پر بود از شخصیت‌های بزرگ ادبی، تاریخی و مقامات دولتی.
 

 


 در راس مجلس و در کنار یوشیفوسا سکی، سیدمصطفی محقق‌داماد، ژاله آموزگار، علی دهباشی و حسن انوری حضور داشتند. ایرج پارسی‌نژاد، هوشنگ کامکار، کاوه بیات، محمود آموزگار، رسول جعفریان، سیروس پرهام، شهرام ناظری هم از دیگر چهره‌های ادبی و فرهنگی بودند که در گوشه‌های مختلف مجلس دیده می‌شدند.

این جمع از مسئولین و مقامات رسمی هم خالی نبود و محسن جوادی، معاونت فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، نیکنام حسینی‌پور، مدیر عامل موسسه خانه کتاب، محمود صادقی نماینده مجلس و الهام فخاری عضو شورای شهر تهران از مسئولان حاضر در این مراسم مهم فرهنگی بودند.
 
البته محمدرضا شفیعی‌کدکنی مهمان ویژه دیگر این مراسم بود، که طبق عادت همیشگی، جایی در ورودی باغ را برای ایستادن انتخاب کرده و از همان جا شاهد اجرای برنامه بود.
 


کشوری که از در و دیوار آن فرهنگ می‌بارد
سیدمصطفی محقق‌داماد، رئیس شورای تولیت بنیاد موقوفات محمود افشاربا قرائت قطعه‌ای از سعدی شیرازی آغازگر رسمی این برنامه بود و ضمن معرفی بنیاد موقوفات افشار به عنوان محل فرهنگ ایران، گفت: واقف این بنیاد آنچه داشته در کف نهاده، در کفه اخلاص خود فقط ایران، ادبیات و فرهنگ ایران را دیده و دو دستی همه مایملک خود را به فرهنگ ایران تقدیم کرده است.
 
وی ضمن بیان اینکه ملتی که تاریخ ندارد، هویت ندارد، عنوان کرد: ملتی هم که تاریخ دارد، ولی به  آن آگاهی ندارد، مطمئناً در پیچ و خم مشکلات زندگی و حوادثی که برای آن‌ها روی می‌دهد، تجربه‌ای نخواهد داشت. ما در کشوری زندگی می‌کنیم که از در و دیوار آن فرهنگ می‌بارد. تاریخ فرهنگ ما درخشان‌ترین تاریخ‌های ملت‌های جهان است. فرهنگ یعنی ادبیات، زبان و هنر؛ این‌ها چیزی است که فرهنگ را می‌سازد و هویت یک ملت را تشکیل می‌دهد.
 
محقق‌داماد در ادامه ضمن بیان اینکه فرهنگ ایرانی روزبه‌روز رقاء پیدا کرده، ادامه داد: تاریخ فرهنگ ایران حرکت تکاملی داشته و علی‌الدوام رو به تکامل و ترقی بوده است. امروز به مناسبت جلسه تجلیل از یک شخصیت ژاپنی که سال‌ها عمرش را برای بخش هنر ایرانی گذرانده و کارهای بسیار مهم و بزرگی انجام داده؛ در موسسه‌ای گرد هم آمده‌ایم، که واقف آن محمود افشاریزدی است. بزرگواری که تمام آنچه که داشته را وقف ایران کرده و هیچ چیز برای خود و فرزندانش جدا نکرده است. افشار معتقد بود که فرزندانش را به علم و دانش موفق کرده و چیزی غیر از این برای آن‌ها لازم نیست؛ پس آنچه داشته برای ایران نهاده، که باید صرف تاریخ و ادبیات ایران شود.
 

 


بعد از آن ملیحه سعیدی، از استادان برجسته ساز قانون و هم دوره یوشیفوسا سکی در دوره لیسانس رشته موسیقی، به جایگاه دعوت شد که ضمن اشاره به سختی کار موسیقی در زمانی که با سکی همکلاس بوده، گفت: سکی سال ۱۳۴۹ به دانشگاه تهران و دانشکده ادبیات آمد، اما از سال ۱۳۵۰ در رشته موسیقی با هم هم‌کلاس شدیم. آن زمان ما موسیقی را سینه به سینه کار می‌کردیم. کار بسیار سختی که برای سکی خیلی سخت‌تر بود، اما استادان به او به‌طور ویژه کمک می‌کردند.
 
او درباره چرایی آمدن سکی به ایران هم گفت: سکی سال ۱۳۴۷ در دانشگاه توکائی ژاپن بوده، که در آنجا یکی از استادان به او توصیه می‌کند به ایران بیاید و یک رشته از موسیقی خاور زمین را انتخاب کند. سکی هم چون صدای ساز سه‌تار استاد عابدی را شنیده بوده؛ خیلی تمایل داشته که برای این کار به ایران بیاید و به این ترتیب در سال ۱۳۴۹ به ایران آمد و سال ۱۳۵۰ وارد دانشکده موسیقی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد.
 


 

پس از آن به دعوت علی دهباشی، مسعود راستی‌پور پیام فرانسیس ریشار، استاد فرانسوی رشته نسخه‌شناسی و میناکو میزونو، استاد رشته هنر اسلامی دانشکده هنر  دانشگاه ریو کوکو کیوتو برای یوشیفوسا سکی را قرائت کرد.
 
«سکی» نمونه بارز متخصص ژاپنی در کشوری دیگر است
رسول جعفریان مدیر کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران که سابقه آشنایی ۱۰ ساله با سکی دارد، هم در این مراسم ایراد سخنرانی کرد و ضمن بیان اینکه این‌بار جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات زنده‌یاد محمود افشار به یک دانشمند ژاپنی تعلق گرفته است، به سابقه نگاه جامعه علمی ایران به شرق اشاره کرد و آن را ناکافی دانست.
 
جعفریان گفت: از حدود ۴۰۰ سال گذشته و در دوره نخست تمدن اسلامی هم نگاه ما به غرب بوده و تنها در یک فرصت کوتاه به سمت شرق نظر کرده‌ایم و برای نخستین بار بخشی از میراث و فرهنگ آن ناحیه را کسب کرده‌ایم؛ که این نگاه مدیون تلاش رشیدالدین فضل‌الله است.
 
وی ضمن اشاره به مقدمه‌ای که رشیدالدین فضل‌الله بر یک کتاب طب چینی نوشته، عنوان کرد: در این مقدمه ضمن ستایش کسانی که میراث یونان را در اختیار ما گذاشته‌اند، اینکه ما از شرق بهره نگرفته‌ایم را، به‌عنوان یک اشکال مطرح می‌کند و می‌گوید هر منطقه‌ای برای خودش محصول، دانش و صنعتی دارد و اگر کسی می‌خواهد فرهنگی پویا و موفق در تمدن داشته باشد، بایستی همه این عناصر را بگیرد. اشکال ایران و تمدن اسلامی این است که از فرهنگ شرق استفاده نکرده است.
 


رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود گفت: سیاستی که امروز ژاپنی‌ها دارند، این است که برای هر کشوری متخصص خودشان را می‌فرستند و سکی در این جهت، یکی از نمونه‌های بارز است. این سیاستی است که ما هم باید داشته باشیم و با یک نگاه باز به مجموعه تمدن بشری نظر کنیم.
 
جعفریان در پایان سخنانش به سابقه آشنایی خود با سکی اشاره کرد و گفت: امسال دهمین سال آشنایی من با یوشیفوسا سکی است. اولین بار در کتابخانه مجلس با او دیدار داشتم و از آن سال تا به حال، تقریبا هر سال ایشان به کتابخانه مجلس دعوت شده و در کنار فهرست‌نویس‌های خوب ما، بدون حاشیه و با دقت تمام مشغول بوده است. خروجی آن هم مقالاتی است که در مجله «نامه بهارستان» منتشر شده است. از سال گذشته هم در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران از سکی دعوت کردیم و الان حدود 11 ماه است که در آنجا خدمت او هستیم و تمام امکانات برای دیدن مرقعات در اختیار او است.
 
در ادامه ضمن حضور سید مصطفی محقق داماد، ژاله آموزگار، حسن انوری، محمد افشین‌ وفایی، بیست و ششمین جایزه ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات محمود افشار، به همراه لوح و فرش ابریشمی دستبافت منقش به نام یوشیفوسا سکی به وی اهدا شد.
 


طبق  اعلام دهباشی هدایایی از طرف سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، موسسه خانه کتاب، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و چند موسسه دیگر، به یوشیفوسا سکی اهدا شده بود که هدیه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط محسن جوادی، معاونت فرهنگی وزیر ارشاد، به این ایرانشناس ژاپنی تقدیم شد.
 
هنوز یک دانشجویم، نه محقق!
پس از انجام تمام برنامه‌ها، نوبت به صحبت‌های یوشیفوسا سکی رسید. صحبت‌هایی که با عنوان «به یاد استاد فقیدم؛ ایرج افشار» شروع کرد و گفت: وقتی شنیدم که برای دریافت جایزه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزیده شده‌ام، در عین خوشحالی، بسیار خجلت‌زده و ناراحت شدم، که مگر من چنین سعادتی دارم؟!
زیرا دریافت‌کنندگان پیشین این جایزه، همه نمایندگان و پیشکسوتان ایرانشناسی بودند و تحقیقات عالی ایشان، در همه جا شناخته شده و سر مشق روش پژوهش امروز بود؛ اما نتایج تحقیقات من هیچ وقت به پای آن استادان بزرگوار نرسیده است و خودم می‌دانم در مقابل ایشان ذره‌ای بیش نیستم. در واقع هنوز خود را نه یک محقق، بلکه یک دانشجو می‌دانم.
 
ایرج افشار مشوق من در فنون موسیقیایی بود
وی در ادامه صحبت‌های خود درباره رابطه‌اش با ایرج افشار اظهار کرد: از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۱ که در ایران اقامت داشتم، مشغول آموختن موسیقی بودم. پس از بازگشت به ژاپن، فنون مختلف موسیقیایی موضوع جدید مطالعات من شد و می‌کوشیدم به توضیحات مطالب در این زمینه عمل کنم و ببینم چه نتیجه‌ای به دست می‌آید. اینگونه آزمایش‌ها شیرین‌ترین اوقات را برای من فراهم می‌آورد. هرگاه هم به ایران مراجعت می کردم، نتایج کارم را به ایرج افشار نشان می‌دادم. آن استاد در نسخه‌شناسی تبحر بسیار داشت و علاوه بر این، به جزئیات فنون موسیقیایی علاقه سرشار نشان می‌داد، در در آن کار مرا تشویق می‌کرد و برای دنبال کردن مطالعات، راهنمایی‌های ارزنده‌ای انجام می‌داد، حتی کارهایم را در مجلات معرفی می‌کرد.
 


 

سکی ضمن اشاره به احساس مسئولیت عجیب خود در قبال تحقیقاتش، عنوان کرد: وقتی چیزی می‌فهمم که می‌دانم کسی پیش از من متوجه آن نشده است، احساس مسئولیت می کنم که آن را بنویسم تا دیگران نیز بدانند و نمی‌خواهم پیش از نوشتن آن بمیرم. شاید این طرز فکر من از نظر دیگران خنده‌آور یا نوعی غرور یا خودخواهی تلقی شود؛ اما اعتراف می‌کنم که هرچه تابه‌حال نوشته‌ام، با همین انگیزه بوده است.
 
این ایرانشناس ژاپنی که مقالات فراوانی به زبان فارسی نوشته، در دلیل نوشتن این مقالات اظهار کرد: علت نوشتن مقاله به زبان فارسی نیز این بود که ایرانی‌ها را بهترین خواننده و منتقد در هنر ایرانی می‌دانم. همیشه از اینکه چیزی بنویسم که از نظر ایرانی‌ها که با فرهنگ خود آشنایی بیشتری دارندنادرست باشد، می‌ترسم.
 
سکی در پایان گفت: نزدیک ۵۰ سال است که با ایران رابطه دارم و در این مدت دوستان و استادان زیادی از نظر علمی و مالی به من کمک کرده‌اند، که به آن‌ها بسیار بدهکارم؛ از صمیم قلب از ایشان سپاس‌گزارم، ولی بدهی خود را به آن‌ها پس نمی‌دهم. دوست دارم بگویند «سکی» به ایران آمد، خورد، خوابید،به ما بسیار زحمت داد و رفت. اما بسیار مفتخرم که من چنین سرمایه‌ای دارم.
 
این نشست با پذیرایی مختصری در ضلع دیگر باغ و شروع گپ‌وگفت‌های صمیمانه حاضران در برنامه، پایان یافت.

نظر شما