شناسهٔ خبر: 59745 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نگاهی به کتاب «کالیبان و ساحره»/ نگاه فدریچی به مساله­ زنان دقیق و تاریخی است

نگاه فدریچی به مساله­ زنان دقیق و تاریخی است. او در کتاب «کالیبان و ساحره» به شرح روندهایی می‌­پردازد که حاشیه­‌نشینان و فقرا را بیش از پیش تضعیف می‌­کند و به نوعی ناپاک جلوه می‌دهد.

نگاه فدریچی به مساله­ زنان دقیق و تاریخی است

فرهنگ امروز/ مهتا مهدی­زاده: سیلویا فدریچی نویسنده­ ایتالیایی-آمریکایی کتاب «کالیبان و ساحره»، پژوهشگر، استاد دانشگاه و فعال اجتماعی درحوزه فمنیسم است. او به مکتب مارکسیسم تعلق دارد و در کنار تدریس در دانشگاه هوفسترا نیویورک در بسیاری از فعالیت‌­های اجتماعی و سیاسی برای مثال فعالیت‌­های مبارزه­ زنان برای کار خانگی مشارکت دارد و نامش به چشم می‌­خورد. در فارسی مقالات بسیاری از او ترجمه و منتشر شده که بیشتر آن­ها درباره­ کار خانگی، دستمزد، مبارزه­ زنان علیه سرمایه‌­داری و چند مصاحبه را شامل می‌­شود.

از جمله کتاب‌­های او می‌­توان به «کالیبان بزرگ»، «فمنیسم و جنبش ضد جنگ ایالت متحده»، «دستمزد در برابر کار خانگی» و «انقلاب در نقطه­ صفر» را نام برد. او با انتشار فارسی کتاب «کالیبان و ساحره» در ایران بیشتر شناخته شد. به­ نظر می‌­رسد نیاز به آرای منسجم و راهبردی برای فعالان حقوق زنان ایران منجر شد، کتاب و نظرات فدریچی به سرعت میان روشنفکران و فعالان اجتماعی فراگیر شود و حول آن بحث‌­های گوناگونی شکل بگیرد.

فعالان حوزه­ زنان و جنسیت در ایران با کاستی­‌های بسیاری مواجه هستند. این کاستی‌ها هم به دلیل مسایل داخلی و خارجی است. گروه‌­های مختلف و جریان­‌های گوناگون سیاسی وابسته به قدرت، در داخل و خارج، ادعای دفاع از حقوق زنان را دارند. با این همه هر یک به نحوی آب در آسیاب این یا آن قدرت مردسالار می‌­ریزند. در این­جا اهمیت وجود آثاری مانند آثار فدریچی مهم می‌­شود.

نگاه فدریچی نگاه دقیق و تاریخی به مساله­ زنان است اما نه یک مساله­ مجزا بلکه چیزی است که در زمینه­ کلی و در کنار مسایل مردان معنا می‌­یابد و شکل می­‌گیرد. این کتاب در پنج فصل نگاشته شده است که فصل­‌های اولیه­ آن بیشتر تاریخ مالکیت و جنسیت در دوران پیش از انقلاب صنعتی و اوایل آن در اروپا را شرح می‌­دهد.

او درباره­ حصارکشی زمین­‌ها و سلب مالکیت از دهقانان و تفکیک زمین‌­ها صحبت می‌کند. از شورش­ محلی دهقانان و زنان در برابر اربابان صحبت می­‌کند که در بسیاری از مناطق و به شکل گسترده شکل گرفته بود و سپس جایگیری گام به گام و کامل مالکیت خصوصی علیه نابودسازی مالکیت اشتراکی. بحث فدریچی بر صحه گذاشتن وضعیت پییشاصنعتی نیست او همواره به تبعیض‌­ها، فقر، بردگی  و مصایب آن دوره هم نظر دارد بیشترین تاکید او برای فهم این نکته است که تاریخ مالکیت خصوصی و سرمایه‌­داری امری ابدی و ازلی نیست و به شکل خود به خود پدید نیامده ­است بلکه حاصل سرکوب اشکال دیگر زندگی، سرکوب مبارزه و مقاومت‌­های گوناگون و کشته ­شدن و شکنجه شدن انسان‌­های بسیاری است.

چنانکه خودش در مقدمه­ کتاب می­‌گوید، پس از نوشتن کتاب کالیبان بزرگ، مدتی را در نیجریه به کار و تدریس پرداخت و در نظام زندگی آنان آثاری از مالکیت اشتراکی را در آنجا یافته بود که تحت تاثیر سیاست­‌های اقتصادی و سیاست­‌های بانک جهانی در حال نابودی بود. حضور او در نیجریه و وضعیتی که برایش رقم خورد بر نوشتن این کتاب بی‌تاثیر نبود. او حصار کشی را فقط در زمین­ه‌ای کشاورزی نمی­‌بیند. از این منظر، فدریچی به مسایل جنسیتی و تفکیک­‌های این چنینی هم می‌­پردازد. اموری که امکان‌­ها و قدرت حضور زنان را می‌­کاست و آنان را در امور مختلف فرودست می­‌کرد. او به شرح روندهایی می‌­پردازد که حاشیه­‌نشینان و فقرا را بیش از پیش تضعیف می‌­کند و به نوعی ناپاک جلوه می‌دهد. تبعیض‌­هایی که بیش از هر چیز در پی شکستن یکپارچکی مبارزه‌کنندگان و تفرقه ­انداختن میان زنان  و مردان به وجود آمد. شیطانی ­سازی تصویر بی­‌خانمان‌­ها، هم­چنان­که زنان، همانطور که روابط جنسی غیر مولد و... اموری بود که با همکاری قدرت حاکم و دخالت­‌های کلیسا امکان تحقق می­‌یافت.

بسیاری از منتقدان این کتاب را بخش‌­های نانوشته­ سرمایه­ مارکس می‌­دانند. نویسنده با نقد و نگاهی به نظرات مارکس و فوکو آغاز می‌­کند و نمی‌­توان تاثیر آرا آنان بر کتاب را نادیده گرفت. چه در بحث تحلیل‌­های اقتصاد سیاسی و طبقاتی و چه در بحث­‌های انضباط­ بخشی و تنبیه و شکنجه­‌ها.

عنصر فمینیستی کار او در بحث بازتولید و اشاره به نقش زنان بیشتر به چشم می‌­خورد. مباحثی که درباره­ مبارزات ضد حصارکشی زنان مطرح می‌­کند، زنانی که فقیر شدن یا بی‌خانمان شدنشان آنان را آسیب‌­پذیرتر می‌­کرد و در معرض انواع خشونت­‌ها قرار می‌داد.

چنانکه خود فدریچی می­‌گوید: «حصارکشی نیز تاثیرات منفی مضاعفی بر زنان گذاشت چراکه به محض خصوصی­‌سازی زمین و آغاز تسلط مناسبات پولی بر حیات اقتصادی زنان دریافتند که تامین زندگی برایشان دشوارتر از مردان شده­، و به شکل فزاینده­ای محدود به کار بازتولیدی شده‌­اند. آن هم در زمان‌ه­ای که این کار کاملا بی­ ارزش می­‌شد. برای کار بازتولیدی، وقتی برای طبقه­ فرادست یا بیرون از خانه انجام می‌­گرفت، همچنان پول پرداخت می‌­شد ـ اگرچه در پایین‌­ترین نرخ. اما اهمیت اقتصادی بازتولید نیروی کار در خانه محقق می­‌شد، و کارکرد آن در انباشت سرمایه به چشم نمی‌­آمد، چراکه به عنوان وظیفه‌­ای طبیعی رازآلود شد و برچسب «کار زنانه» خورد.» (فدریچی، ۱۳۹۷: ۱۲۵-۱۲۶)

از دیگر مباحث فمینیستی کتاب درباره امور جنسی است: مجازات­‌ها، افزایش دخالت و برخوردهای کلیسا با مواردی که غیر مشروع تلقی می­‌کرد، ممنوعیت پیشگیری از بارداری و... که همه و همه در خدمت بازتولید نیروی کار ارزان بود که خود بازتولید و پرورش نیروی کار نیز، با تقدس بخشی هر چه بیشتر به نقش همسری و مادری و با تاکید بر خانواده­ تک همسری و نفی سایر اشکال زندگی، بر عهده­ زنان بود.

در فصل­‌های بعد پس از بیان رام کردن بدن‌­ها درباره­ ساحره‌­کشی می­‌نویسد. در چنین شرایطی، زنانی که به نحوی مقتدر بودند، درمان گیاهی می‌­کردند، سقط جنین یا زایمان زنان را انجام می‌­دادند، زندگی جنسی متفاوتی داشتند، زنان بیوه و فقیر و یا به طور کلی زنانی که به اندازه­ کافی مولد نبودند یا مانعی بر سر راه بازتولید می­‌شدند؛ متهم به ساحرگی بودند و سزاوار اعتراف­‌گیری، سوزاندن، اعدام و نابودی. فدریچی چنین مسایلی را درارتباط مستقیم با حصارکشی‌­ها قرار می‌­دهد و این حصارکشی را این ­بار تا بدن­‌های ساحره­‌های اعدام شده پی می­‌گیرد.

«درست همانطور که حصارکشی‌­ها دهقانان را از زمین‌­های اشتراکی سلب مالکیت می‌کرد، ساحره‌­کشی نیز زنان را از بدن‌­هایشان سلب مالکیت می‌­کرد. بدین گونه آن­ها را از هر مانعی که جلوی کارکردشان را به عنوان ماشین تولید نیروی کار می­‌گرفت «رها می‌­کرد»؛ چراکه تهدید چوبه­ دار در مقایسه با هرگونه محصور کردن مشاعات، حصارهای سهمگین‌­تری به دور بدن زنان کشیده بود.» (همان: ۲۹۸)

این منطق از نظر نویسنده تا مناطق تحت استعمار اروپاییان و تا فتح آمریکا و به بردگی گرفتن سیاهپوستان ادامه‌­دار است. علاوه بر شیطانی‌­سازی که از آداب، شیوه­ زندگی و بدن­های آنان صورت م‌ی­گرفت، مسیحیان اروپایی سعی می‌­کردند تا به رام کردن بدن‌های بومیان مستعمراتشان هم بپردازند و ساحره­‌های احتمالی آن­جا را نیز قلع و قمع کنند. به همین جهت به شیوه­ زیست زنان بومی آمریکا یا هند که در بسیاری موارد مولد بود اشاره می‌­شود و به قتل هزاران نفر به مجازات قربانی کردن انسان‌­ها. به این ترتیب استعمارگران در زندگی این مردم و به ویژه زنان این مناطق تاثیرات زیادی گذاشتند.

تاثیراتی در باب ساحره­‌کشی (که از منظر نویسنده مفهومی است که در بسیاری از آرا و نظرات مغفول مانده و) تا امروز هم ادامه یافته­‌است.

منبع:
فدریچی، س. (۱۳۹۷)، کالیبان و ساحره، ترجمه­ مهدی صابری، تهران: نشر چشمه

ایبنا

نظر شما