شناسهٔ خبر: 59996 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نحوه ارتباطات میان زنان و مردان در عصر صفوی چگونه بود؟

حکیمه طاهر در کتاب «جنسیت و قدرت در دیوارنگاره‌های صفوی» با استناد به اسناد تاریخی مربوط به جنسیت در عصر صفوی، مفهوم قدرت و جنسیت در این دوره تاریخی را واکاوی کرده است.

نحوه ارتباطات میان زنان و مردان در عصر صفوی چگونه بود؟

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «جنسیت و قدرت در دیوارنگاره‌های صفوی» تالیف حکیمه طاهر به مطالعه منابع تصویری دوره صفویه با روش تحلیل گفتمان فوکویی بر مبنای ساخت‌گرایی اجتماعی پرداخته است. درواقع حکیمه طاهر در سه فصل و با استناد به اسناد تاریخی مربوط به جنسیت در عصر صفوی و اسناد تاریخی مربوط به نگارگری در عهد صفوی و همچنین نگاهی به نگاره‌های کاخ‌ها مفهوم قدرت و جنسیت در این دوره تاریخی را واکاوی کرده است. 

واقعیت این است که در هر دوره‌ای از تاریخ در جوامع مختلف بشری، انسان‌ها با اعتقادات، ایدئولوژی‌ها و فرهنگ‌های متفاوتی زندگی کرده‌اند. اعتقادات، معیارها و هنجارهای اخلاقی در هر جامعه و دوره‌ای با جوامع و دوره‌های دیگر متفاوت است و می‌توان گفت این هنجارها برساخته‌هایی اجتماعی‌اند که به‌صورت حقایق اجتماعی در هر عصری شناخته می‌شوند. البته برساخته بودن امر اجتماعی به این معنا نیست که واقعی نیست بلکه جهان اجتماعی برساخته شده شرایطی را فراهم می‌آورد که امکان کنش را میسر می‌کند و تأثیراتی به‌سختی جهان مادی از خود به جای می‌گذارد.

دوران پادشاهی سلسله صفویه نیز، دوران مهی از تاریخ ایران محسوب می‌شود که پس از قرن‌ها، حکومتی واحد و مستقل بر پایه دین در ایران بنیان‌گذاری شد و این سلسله با تکیه بر دو بنیاد ملی و مذهبی، ایران را به کشوری مستقل تبدیل کرد؛ دو اصلی که ایران امروز نیز میراث‌دار آن است و همین مسئله یکی از مهم‌ترین دلایل اهمیت بررسی این دوره است. 

پژوهش‌هایی که در رابطه با هنر نگارگری عصر صفویه صورت گرفته، بیشتر به مضامین نگارگری در آن دوره و نگارگران مطرح آن زمان پرداخته‌اند و در خصوص زمینه‌های اجتماعی و به طور مشخص فرهنگ جنسی آن دوره توجه بسیار کمی صورت گرفته است. کتاب حاضر را می‌توان گامی کوچک در راستای انجام پژوهش‌های نو در عرصه هنرهای تصویری ایران دانست.

منابع تصویری مورد استفاده در این کتاب، نگاره‌هایی هستند که در خلال سال‌های ۱۰۵۷ ـ ۱۰۰۶ هجری قمری در دوره شاهان صفوی بر دیوار کاخ‌های چهل‌ستون و عالی‌قاپوی اصفهان نقش بسته‌اند و چون ویژگی مهم این نگاره‌ها نمایش مسائل جنسی و روابط زن و مرد هستند، به عنوان منبعی برای پژوهش در زمینه گفتمان جنسیتی آن دوران در نظر گرفته شده‌اند؛ زیرا واقعیت‌های اجتماعی یکی از بخش‌های بنیادی و حیاتی هر اثر هنری است و تاثیری مستقیم بر آثار هنری هر دوران دارد؛ چنانکه در دیوارنگاره‌های کاخ‌های اصفهان در دوره صفوی نیز ساختار قدرت و جنسیت در نگاره‌ها نمود یافته است.

در همین راستا تلاش شده به‌طور مشخص به چگونگی نمود ساختار قدرت و جنسیت در دوره صفوی در آثار نگارگری کاخ‌ها پرداخته شود تا به شناخت بهتری از گفتمان مسلط جنسیتی در آن دوره دست پیدا کنیم و چگونگی تأثیرپذیری نقاشان و آثار آنان از واقعیت‌های اجتماعی آن دوره مورد بررسی قرار گیرد.

مولف در مورد نگاره‌هایی که برای بررسی موردی در این کتاب مدنظر قرارگرفته‌اند نیز توضیح می‌دهد: «این نگاره‌ها، نگاره‌های دیوارهای کاخ‌چهل‌ستون و عالی‌قاپوی اصفهان است که در خلال سال‌های ۱۰۵۷ ـ ۱۰۰۶ هجری قمری در دوره شاهان صفوی نقاشی شده‌اند. این دوره زمانی دارای ویژگی‌های منحصربه‌ فردی است که آن را برای چنین پژوهشی مناسب می‌سازد. اول اینکه در این دوره ارتباطات ایران با کشورهای اروپایی به ایران بود و حاصل این سفرها، نوشته‌شدن تعداد زیادی سفرنامه‌ها مربوط به اوضاع اجتماعی، فرهنگی و زندگی مردم در آن دوره است.

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در این سفرنامه‌ها بدان پرداخته شده است، مسائل مربوط به فرهنگ جنسی و نحوه ارتباطات میان زنان و مردان در آن روزگار است. از طرفی دیگر، هنرهای تصویری و از جمله نقاشی دیواری در این دوران بسیار رونق گرفت. نقاشی‌های تصویر شده در این دوران در شهر اصفهان را تحت لوای یک مکتب هنری به عنوان مکتب اصفهان شناسایی می‌کنند که از ویژگی‌های منحصربه‌فرد این مکتب می‌توان به این موارد اشاره کرد: یکی اینکه نگارگران این مکتب در نقاشی‌های خود طالب آزادی عمل بیشتری نسبت به مکاتب قبلی شدند و موضوع نقاشی‌ها دیگر روایت کتاب‌ها نبود بلکه تصویرسازی زندگی مردم جامعه و درباریان بود. دیگر اینکه از مهم‌ترین موضوعات این نقاشی‌ها می‌توان به نمایش روابط میان زنان و مردان جوان اشاره کرد؛ در این نگاره‌ها نه‌تنها تلاشی برای پنهان کردن جنبه‌های جنسی نمی‌شود بلکه برعکس تلاش بر بیشتر کردن جلوه‌های جنسی می‌شد. این مسائل، دیوارنگاره‌های دوره صفوی در اصفهان را به همراه نوشته‌های سفرنامه‌نویسان در این زمینه، به منابع مناسبی برای مطالعات جنسیتی در آن دوران تبدیل کرده است که در این تألیف با رویکرد تحلیل گفتمان جنسیت به آن پرداخته شده است.»

در مورد روش استفاده‌شدن برای تحلیل نگاره‌ها در پژوهش نیز آمده است: «این نگاره‌ها در حوزه هنرهای اسلامی قرار می‌گیرند و برای بررسی هنر اسلامی نیز روش‌های گوناگونی وجود دارند اما استفاده از روش‌های متفاوت، نتایج بسیار متفاوتی را نیز به همراه می‌آورند مثلاً شیوه‌ای به فهم و تفسیر عرفانی از هنر اسلامی و شیوه‌ای به تفسیر غیرعرفانی از هنر اسلامی منتهی می‌شود. با توجه به اینکه روش استفاده‌شده در این پژوهش، روش تاریخی است، این شیوه بر این فهم از جهان تکیه دارد که همه پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی به‌صورت تاریخی تعین یافته و به عصر خود و مجموعه عناصر اجتماعی و فرهنگی زمان خویش وابسته است. در این شیوه ذهنیت محقق این است که یک پدیده همچون اثر هنری و حتی علائق و سلیقه‌های هنرمند یا صور خیال او تحت تأثیر زمینه‌های خاص دوران به وجود آمده است، به گونه‌ای که بستر تاریخی تعیین‌ کننده هویت اثر هنری است.»

کتاب «جنسیت و قدرت در دیوارنگاره‌های صفوی» تالیف حکیمه طاهر در ۱۵۳ صفحه و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه از سوی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است.

نظر شما