شناسهٔ خبر: 60036 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

​کتاب «ایران بین ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم» نقد شد/ احمدی: مارتین تعریف دقیقی از ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم ارائه نمی‌دهد

احمدی بر این باور است که مارتین در این کتاب تعریف دقیقی از ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم ارائه نمی‌دهد. به گفته نوذری هم، مارتین خلط اساسی بین مدرنیسم و مدرنیته ایجاد می‌کند، مدرنیسم همانند ناسیونالیسم برآمده از دل این صورت‌بندی گسترده‌ای است.

احمدی: مارتین تعریف دقیقی از ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم ارائه نمی‌دهد

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «ایران بین ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم: انقلاب مشروطه 1285» با یادی از مترجم کتاب زنده‌یاد غلامرضا علی‌بابایی یکشنبه سوم شهریور در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب برگزار ‌شد. در این نشست حمید احمدی، رضا مختاری‌اصفهانی، حسینعلی نوذری درباره این کتاب سخنرانی کردند. دبیری این نشست نیز بر عهده ماهرخ ابراهیم‌پور بود.

«ایران بین ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم» اثری تازه‌ترجمه‌شده از ونسا مارتین است که پیشتر کتاب «دوران قاجار» او که با دو ترجمه و از سوی دو ناشر به بازار عرضه شده بود، توانسته بود توجه علاقه‌مندان به حوزه تاریخ و به‌ویژه تاریخ اجتماعی دوران قاجار را به خود جلب کند. این کتاب را غلامرضا علی‌بابایی مترجم شناخته شده حوزه تاریخ و سیاست که در سال 1396 درگذشت به فارسی برگردانده است و نشر اختران همانند کتاب پیشین ونسا مارتین، آن را به بازار عرضه کرده است.

این کتاب دو درونمایه اصلی دارد. کتاب از یک‌سو به ارزیابی نقش اسلام و سکولاریسم در انقلاب مشروطه می‌پردازد و از سوی دیگر متمرکز بر روند شکل‌گیری میل به مشروطه خواهی در برخی ایالات ایران نظیر آذربایجان، اصفهان و بوشهر، به مباحثی که در رابطه با اسلام و سکولاریسم در این ایالات شکل گرفته بود می‌پردازد.

مارتین کشمکش اصلی بین اسلام و سکولاریسم در دوره مشروطه، بر سر این مسئله بود که قانون اساسی تا چه حد باید جایگزین شریعت شود، زیرا قرار بود که بخشی از شریعت در دادگاه‌های سکولار مورد استناد قرار بگیرد. او معتقد است اینکه قانون جدید تا چه حد با اسلام سازگاری داشته باشد، بحثی بوده که ذهن ایرانیان را تا عصر حاضر به خود مشغول داشته است و به خصوص در سال 1357 اهمیت خود را نمایان ساخته است.

ماهرخ ابراهیم‌پور در ابتدای نشست گفت: دایره مطالعاتی ونسا مارتین در دوره قاجار و مشروطه است. وی کتاب‌های ارزشمندی در این زمینه نوشته است. مارتین در این کتاب نه تنها بر تهران و تبریز تمرکز داشته بلکه اطلاعات بسیار خوبی از شیراز، بوشهر و... به ما می‌دهد. وی چند پرسش مطرح کرد تا منتقدان به آن پاسخ دهند. منظور مارتین از عنوانی که برای کتاب انتخاب کرده چه بوده است؟ همچنین نویسنده تا چه اندازه توانسته مفاهیمی مانند ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم را در این کتاب توضیح بدهد.



مختاری‌اصفهانی به دلیل ارتباط با ونسا مارتین اطلاعات ارزشمندی از این کتاب ارائه داد و با یادی از زنده‌یاد علی‌بابایی سخنانش را آغاز کرد و گفت: جواد گل‌محمدی همسر ونسا مارتین 25 مرداد سال 1396 درگذشت و مارتین تنها یک همسر را از دست نداد بلکه گل‌محمدی یار پژوهشی وی بود.

وی افزود: مارتین یک اولویت نسبت به دیگر ایران‌شناسانی که غیر ایرانی هستند دارد و این است که به منابع فارسی و اسناد و روزنامه‌ها و پژوهش‌های نوین که در داخل ایران انجام می‌شود دسترسی دارد و آثارش را به پژوهش‌های سال‌های اخیر در دوره مشروطه ارجاع می‌دهد. وی پروژه حوادث و تحولات را بر مبنای ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم می‌بیند.

این پژوهشگر ادامه داد: مارتین پروژه فکری دارد و سعی می‌کند مباحث دوره مشروطه را فراتر از مسائل سیاسی ببیند. همچنین در دوره قاجار لوطیان و اصناف خرده‌پا را دیده‌ و مرکززدایی از ویژگی‌های کار مارتین است زیرا تنها تهران و تبریز را نمی‌بیند بلکه شهرهای دیگر از جمله اصفهان، شیراز و بوشهر را نیز در آثارش دیده‌ است.

مختاری‌اصفهانی گفت: مارتین به اختلاف و دوخطی که از دوره قاجار و مشروطه ایجاد می‌شود و تا زمان امروز می‌آید اشاره می‌کند. او نگاه اسلامی به ریشه‌های ملی داشته است. آبراهامیان به نگاه مارتین نقد داشته و بر این باور است که مارتین دنبال پاسخ پرسش‌های امروز از گذشته است. این نقد درست نیست زیرا تاریخ ایران از لحاظ فرم تغییر کرده اما از لحاظ محتوا معضلات معضلات و مشکلاتی داریم که باید به دنبال پاسخ به این پرسش‌ها در گذشته باشیم.

به گفته وی، مارتین سعی کرده تحولات را در حوزه مدرنیته در شهرهایی مثل بوشهر، اصفهان و شیراز ارائه کند و ریشه‌های آن را در ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم ببیند زیرا بیشتر نگاه هویت‌یابی به مرکز بوده است. در مشروطه نگاه هویت‌یابی به مرکز بوده است و هنگامی که انجمن بلدیه تشکیل می‌شود، شهرهایی مانند اصفهان می‌خواستند هویت مستقل نسبت به تهران داشته باشند و جنبش‌هایی که در اصفهان رخ می‌دهد نشان می‌دهد که یک نوه مدنیت برای خود قائل بودند و سعی می‌کردند از فرصت مشروطه استفاده کنند. تبریز می‌هواهد از محلی‌گرایی به هویت شهری تغییر کند.

وی افزود: انقلاب مشروطه برای آن‌ها فرصتی می‌شود که از محله‌گرایی به شهرگرایی سیر کنند و هویت شهری خود را ارتقا ببخشند. مارتین این نگاه را کمتر دیده و از دیدگاه ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم به تحلیل پرداخته است. این کتاب نگاهی به تحولات مشروطه داشته و به مشروطه و مشروعه از نگاه سیاسی دیده است.

مختاری‌اصفهانی به ترجمه خوب و روان علی‌بابایی نیز اشاره کرد و گفت. وی در این کتاب به تاریخ شمسی اشاره نکرده و تنها تاریخ میلادی و تاریخ قمری آمده و خواننده نمی‌تواند تاریخ دقیق برخی از رویدادها را تحلیل کند. همچنین برخی از نقل قول‌های مستقیمی که در کتاب وجود دارد نشان می‌دهد که وی به منابع اصلی رجوع نکرده است.



سپس حمید احمدی گفت: کتاب نقاط قوت و ضعفی دارد. یکی از نکات قوت کتاب این است که مارتین تاکید بر شهرهایی دارد که کمتر مورد توجه بوده است. پژوهشگران درباره انقلاب مشروطه به تهران و تبریز بیشتر توجه کرده‌اند و منابع مهمی در این زمینه داریم اما درباره کردستان، کرمانشاهان، خوزستان و استان‌های دور از مرکز کمتر کتاب مستقلی نوشته شده است. مارتین درباره بوشهر بحث‌های جالبی مطرح می‌کند و می‌گوید بوشهری‌ها تمایلی به مرکز نداشتند و این مساله بسیار مبهم ارائه می‌شود.

این استاد تاریخ گفت: در بوشهر به چهار عنصر قدرت اشاره می‌کند، دریابیگی، حاکم بنادر، نمایندگان مقیم و گمرکات و بسیار مبهم به آن‌ها می‌پردازد، این مسائل نیاز به توضیح بیشتری دارد. مارتین بازه زمانی که انتخاب کرده بسیار محدود است و به دوسال اول مشروطه پرداخته و هنگامی که مجلس بمباران می‌شود مطالب کتاب نیز به پایان می‌رسد. باید 10 سال و بازتاب انقلاب مشروطه را مطرح می‌کرده که بوشهری‌ها خیلی هم برایشان مهم نبوده که در مرکز باشند. مساله ملی گرچه تشریح نمی‌شود بلکه در همه جای ایران هواخواه داشته است. نکته‌ای جالب وجود دارد که نشان می‌دهد پیش از مشروطه خیزش عظیمی بین مردم و سلطه اقتصاد خارجی به ویژه واردات وجود داشته است.

وی افزود: در عصر جهانی شدن و تحولات نوین یا یکسری بحث‌ها و پرسش‌هایی روبه‌رو شده‌ایم که لازم است سیری در گذشته داشته باشیم. بحث هویت و ملیت و مطالعاتی مثل انقلاب مشروطه در مراکز دور از مرکز می‌تواند به ما کمک بسیاری کند. همچنین نکات قوت کتاب این است که به شهرهای دور از مرکز می‌پردازد. مارتین موشکافانه با استفاده از منابع دست اول و داده‌های فراوان سعی می‌کند حرف خود را بزند. این کتاب پر از داده و اطلاعات است.

وی به نقاط ضعف کتاب نیز اشاره کرد و گفت: نویسنده نمی‌گوید منظورش از ناسیونالیسم اسلامی چیست و تعریفی در این زمینه ارائه نمی‌دهد و همچنین از سکولاریسم نیز تعریف درست و دقیقی ندارد. مارتین مدام به سکولاریسم اشاره می‌کند اما به جز یکی دو نفر مانند تقی‌زاده اشاره‌ای به دیگران که در این زمینه صاحب‌نظر هستند نمی‌کند.

احمدی ادامه داد: مارتین همچنین توضیحی درباره ناسیونالیسم اسلامی ندارد. در این زمینه تنها می‌توان به اقبال لاهوری اشاره کرد که به شکل غیرمستقیم به ناسیونالیسم اسلامی اشاره می‌کند. ناسیونالیسم اسلامی در ایران وجود دارد که بیشتر در جریان‌های ملی مذهبی نمود پیدا کرده است. علی شریعتی نمونه‌ای در زمینه ناسیونالیسم اسلامی است. وی همچنین کتابی دارد که به بازشناسی هویت ایرانی اسلامی می‌پردازد که تاکید بر تشیع و بسیج ملی دارد.

وی افزود: مارتین سکولاریسم را نیز معنی نکرده است. همچنین بحث از اسلام‌گرایی می‌کند و اینکه اسلام‌گرایی در ایران در دوره مشروطه چیست؟ مفهوم دولت اسلامی مدرن در این عنوان نمی‌گنجد. مارتین دعوای مشروطه و مشروعه را نشان می‌دهد که دعوایی بوده که بیشتر در تهران مطرح بوده است و شیخ فضل‌الله نوری در اکناف و اطراف خیلی مورد توجه نبوده است و بسیاری از روش وی انتقاد کرده‌اند.

احمدی در پایان سخنانش با اشاره به این‌که مارتین تا اندازه‌ای توانسته مفاهیم را در این کتاب توضیح دهد، گفت: نویسنده می‌خواهد نشان دهد در اصفهان بیشتر مذهب و محلی‌گرایی مطرح بوده است، در تبریز وجه سکولار و مبارزه طبقاتی و رادیکال مطرح بو.ده و در شیراز جنبه تعادل وجود داشته و بوشهری‌ها از دید اقتصادی و تجارت تاثیر در انقلاب مشروطه داشته‌اند. همچنین تاکید روی روزنامه‌های محلی، مظفری، حبل‌المتین و کلکته بوده است.



نوذری نیز با یادی از غلامرضا علی‌بابایی و با اشاره به آثاری که از وی منتشر شده است، گفت: پیش‌تر در مقاله‌ای به این مساله پرداخته بودم که مارتین هیچ تصویری از مفهوم مدرنیزم و کانتکسی که از جریان سیاسی داشته ارائه نمی‌دهد اما در این کتاب یک فصل اساسی را به چارچوب‌های روش‌شناسی اختصاص می‌دهد. گرچه این‌جا هم شتابزده و گذرا به مفاهیم پرداخته است. عدم مفهوم‌پردازی دقیق مثل ناسیونالیسم اسلامی و سکولاریسم در این کتاب وجود دارد و مارتین نگاه شتابزده‌ای از آن داشته است.

وی ادامه داد: باید ریشه سکولاریسم را فراتر از آن ببینیم زیرا در دوره باستان این مفهوم در قرن 4 و 5 میلادی وجود داشته است. در قرون وسطی گونه‌ای از جریان‌های شکل می‌گیرند و نشان می‌دهد که مبانی نظری و پایه‌های فکری حاکمیت دین را می‌سازند و در این زمینه تلاش‌های اساسی صورت گرفته است.

این استاد دانشگاه گفت: علیرغم تلاش‌های مسیحی و دینی برای اینکه بتوانند برای مشروعیت‌بخشی و تئوریزه کردن ارکان حکومت دینی مفاهیم فلسفی و نظری را فراهم کنند در زیر پوست و لایه‌های زیرین آن شاهد ظهور و برآمدن تلاش‌های فیلسوفانی هستیم که سکولاریسم را مطرح می‌کنند. این تلاش‌ها در رنسانس نتیجه می‌دهد. اگر این مساله نبود در صورت‌بندی مدرنیته بر مبنای نوزایی که در قرن 14 و 15 صورت گرفته بود و در واقع خاستگاه آن از کانون تمرکز نظریه‌های دینی که از فلورانس و از ایتالیا شروع شده بود و اصلاح دینی، جنبش و عقلانیت در عصر روشنگری نبود هرگز شاهد به بار نشستن مدرنیسم نبودیم، مساله‌ای که مارتین گذرا اشاره می‌کند.

وی ادامه داد: مارتین خلط اساسی بین مدرنیسم و مدرنیته ایجاد می‌کند، مدرنیسم همانند ناسیونالیسم برآمده از دل این صورت‌بندی گسترده‌ای است. سکولاریسم از رنسانس شروع می‌شود و بعد زمینه گذار انتقال این مفاهیم و گذارها با شرایط انقلاب مشروطه و تحولات سیاسی که در ایران در دوره قاجار از سر گذرانده مطرح می‌شود که این انطباق چندان علمی نیست.  

نوذری به ترجمه این کتاب نیز اشاره کرد و گفت: دو مساله در این باره مطرح است نخست رویکرد ساختاری به دو ترجمه کتاب و سپس بحث محتوایی. متاسفانه مانند همه کتاب‌هایی که ترجمه می‌شوند مشخصات کتاب‌شناسی اصل کتاب و ناشر آن را مطرح نمی‌کنند و نمی‌گویند که این کتاب ترجمه‌ای است از اصل اثر به زبان انگلیسی! و در مشخصات کتاب عنوان ناشر اصلی نیامده است.

وی افزود: کتاب مارتین به لحاظ آکادمیک ارزشمند است و منابع بسیار زیادی را در نظر گرفته است و این منابع را با دقت و وسواس از نظر می‌گذارند. وی به واقع‌نگاری و جزئیات سرگرم می‌شود و از کلیات غافل می‌ماند. در تاریخ‌نگاری سنتی و کلان نمی‌بینیم که این معقولات محلی از اعراب داشته باشند. واقعه‌های تاریخی را حکام و ثروتمندان می‌سازند و اشاره‌ها وافی است اما کافی نیست. مارتین به حوزه‌هایی که تاکنون در سایر تاریخ‌ها مغفول مانده پرداخته است. در اکثر تاریخ‌نگاری مشروطه نقش نقش برخی لایه‌ها مغفول مانده است.

نوذری یادآور شد: مارتین به لایه‌هایی که در مشروطه نقش داشته‌اند اشاره‌های کوتاه و گذرا کرده است. نویسنده به انجمن تبریز اشاره‌ای نمی‌کند و این‌که در انجمن چه کسانی حضور دارند؟ رادیکالیسم تبریزی‌ها چیست؟ و این‌گونه مسایل در کتاب مغفول می‌ماند. تمرکز مارتین واقف بر شهرهایی است که شاخصه این کتاب از سایر کتاب‌هاست. همچنین نقش ماورای قفقاز اعم از سوسیالیست‌ها و کارگرانی که از مناطق نفت‌خیز بودند چپ‌ها و غیرچپ‌ها در این کتاب مطرح شده است.

وی در پایان سخنانش گفت: باید توضیحی در کتاب داده می‌شد که علل و انگیزه‌های اصلی که مشروطه‌خواهان را به این سمت سوق می‌داد چه بود؟ نفی استبداد تنها جریانی است که در تاریخ ایران نهادینه شده و دلیل اصلی که مشروطه‌خواهان وجود داشته است مبارزه با استبداد بوده است.  

در پایان نشست نیز خانم مصفا از زنده‌یاد علی‌بابایی یاد کرد و گفت: علی‌بابایی حافظه بسیار عجیبی داشت. عاشق کتاب بود و مورخی متحرک بود. همچنین طاهر شمیرانی از دیپلمات‌های ارشد وزارت امور خارجه نیز از همکار درگذشته‌اش به نیکی یاد کرد.

نیکنام حسینی‌پور، مدیرعامل موسسه خانه کتاب نیز به رسم قدردانی لوح تقدیری را به خانواده علی‌بابایی تقدیم کرد.

نظر شما