شناسهٔ خبر: 60069 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

آموزش و پرورش در تقویت هویت ملی توفیقی نداشته است

افشاری: مقالاتی را انتخاب کردم که به طور نسبی امروز هم بتواند به بخشی از مسائل و پرسش‌های ما پاسخ دهد.

افشاری: مقالاتی را انتخاب کردم که به طور نسبی امروز هم بتواند به بخشی از مسائل و پرسش‌های ما پاسخ دهد.

آموزش و پرورش در تقویت هویت ملی توفیقی نداشته است

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ احمد ابوالفتحی- کتاب «پرورش و تربیتِ فرزندانِ ایران» که نشر جهان کتاب با همت مهران افشاری آن را به تازگی منتشر کرده است، مجموعه‌ای از هفده گفتار برگزیده از «مجله آموزش و پرورش» را شامل می‌شود. مجله‌ای که در سال 1298 ابتدا با نام اصول تعلیمات، بنا به دستور نصیرالدوله، وزیر معارف وقت تاسیس شد و از 1304 تا 1306 در زمان علی‌اصغر حکمت با نام تعلیم و تربیت منتشر شد و در دوره بعدی انتشارش از سال 1317 تا سال 1359 نام «آموزش و پرورش» را به خود گرفت. در این کتاب مقالاتی از بزرگان فرهنگ ایران نظیر محمدعلی فروغی، رشید یاسمی، حبیب یغمایی، قاسم غنی، محمد پروین گنابادی و... منتشر شده است. با مهران افشاری گردآورنده این کتاب که عضو هیئت علمی دانش‌نامه جهان اسلام است، گفت‌وگویی داشته‌ایم:
 
در مورد فرآیند گردآوری مقالاتی که در کتاب منتشر شده بگوئید. 
ما سلسله مجلاتی در قدیم داشته‌ایم که سال‌هاست دیگر منتشر نمی‌شود. از جمله این مجلات می‌توان به مجله آموزش و پرورش اشاره کرد که جزو اولین مجلاتی است که در این حوزه منتشر شده است. این مجله در ابتدا به اسم تعلیم و تربیت چاپ می‌شد و بعد نامش به آموزش و پرورش تغییر یافت. این مجله نزدیک به شصت سال منتشر شده و ویژه مقوله تعلیم و تربیت بود و معمولاً معلمان و دبیران و متخصصان امر تعلیم و تربیت مخاطبان آن بودند و همچنین در آن مقاله می‌نوشتند. در سال‌های اولیه این مجله بعضی از بزرگان ادبیات فارسی مانند دکتر لطفعلی صورتگر، مرحوم محیط طباطبایی و دکتر مصفا سردبیر این نشریه بودند. در این مجله علاوه بر مقالات مربوط به آموزش و پرورش، مقالات قابل توجهی در زمینه ادب فارسی هم منتشر شده است. کاری که من کردم این بود که زبده و گزیده مقالاتی که در طی شصت سال در این مجله منتشر شده بود و به روش‌های تربیتی دانش‌آموزان ربط داشت را پیدا کردم و مجموعه‌ای از این مقالات را فراهم کردم.
 
آرشیو این مجله را چگونه به دست آوردید؟
چون من در دانش‌نامه جهان اسلام مشغول به فعالیت هستم، آرشیو قوی و مناسبی از نشریات در دسترسم قرار دارد. از جمله مجلات این آرشیو دوره شصت‌ساله مجله آموزش و پرورش است. با بررسی این آرشیو این مقالات را انتخاب کردم.
 
معیار شما برای انتخاب مقالات چه بود؟
مقالاتی را انتخاب کردم که به طور نسبی امروز هم بتواند به بخشی از مسائل و پرسش‌های ما پاسخ دهد. مخاطب این مقالات هم از نگاه من هم آموزگاران و معلمان و هم خانواده‌ها هستند. این مقالات می‌تواند به این گروه‌ها بگوید که چه نکته‌هایی در زمینه تربیت کودکان و نوجوانان باید مورد توجه قرار بگیرد. همچنین به مسئله اهمیت تربیت و راه و روش‌های تربیت می‌پردازند. علوم تربیتی یکی از دانش‌های توسعه یافته در دنیاست و در دانشگاه‌ها تدریس می‌شود. در این مجله هم کسانی مانند مرحوم دکتر علی‌محمد کاردان که در حوزه علوم تربیتی تخصص داشته‌اند و هم کسانی که معلمان باسابقه کشور ما بوده‌اند مانند مرحوم احمد آرام و مرحوم احمد بیرشک مقالاتی در زمینه اهمیت تربیت و مقولاتی از این دست داشته‌اند و من به نظرم رسید اگر این مقالات در یک جا جمع شوند می‌توانند مسئله تربیت را یک بار دیگر در جامعه طرح کنند و ممکن است تجربه این متخصصان در زمینه بازنگری در مسئله تربیت مفید واقع شود. انتشار این‌گونه از مجموعه‌مقالات به نظر من راهی است برای آنکه مجلاتی که دیگر منتشر نمی‌شود را از بی‌فایدگی خارج کنیم.


 
این مقالات با توجه به اینکه در مجله آموزش و پروش که مربوط به وزارت معارف و بعدتر وزارت آموزش و پرورش بوده منتشر می‌شده، قاعدتاً باید در سیاست‌گذاری مسئله تعلیم و تربیت تاثیر می‌گذاشته، آیا این اتفاق رخ داده است؟
هیچ تاثیری نگذاشته است. در آن زمان هم این صحبت‌ها می‌شد ولی کسی توجهی نمی‌کرد. اگر توجهی می‌شد وضع تربیت و آموزش و پرورش ما باید بهتر از آنچه که هست می‌بود. این افراد مشکلاتی را می‌دید و عیب‌هایی را مشاهده می‌کردند و از سر دلسوزی این مطالب را می‌نوشتند ولی در مرحله تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری در همچنان بر همان پاشنه که بود می‌چرخید و تاثیری حاصل نمی‌شد.
 
نحوه چیدمان مقالات در کتاب به چه شکل است؟
این مقالات بر اساس یک سیر زمانی، از جدید به قدیم تنظیم شده‌اند. اولین مقاله‌ای که در کتاب آمده نوشته دکتر علی‌محمد کاردان است و آخرین مقالات کتاب را کسانی مانند ذکاءالملک فروغی و غلامرضا رشید یاسمی نوشته‌اند. این خصوصیت باعث شده که بعضی مقالات منتشر شده در کتاب جنبه تاریخی هم پیدا کنند. مثلاً در ابتدای دوران پهلوی، کودکستان به تازگی در ایران تاسیس شده بوده است و در چنان شرایطی کسی مانند فروغی به این می‌پردازد که برای تربیت کودکان چه کارهایی باید انجام داد.
 
اگر یک سیر تاریخی را در نظر بگیریم، بر مبنای مقالات گردآمده در این کتاب، آیا می‌شود تغییر نگرشی نسبت به مسئله تربیت در بین نخبگان ایران مشاهده کرد؟ به عنوان نمونه نگرش مرحوم دکتر کاردان با نگرش مرحوم فروغی نسبت به مقوله تربیت در یک چهارچوب گفتمانی می‌گنجند؟
کسانی مانند فروغی، بر خلاف کسی مانند دکتر کاردان که در فرانسه علوم تربیتی خوانده بوده است، متخصص و درس‌خوانده علوم تربیتی نبوده‌اند. فروغی با یک دید وسیع‌تری کلیات را بیان می‌کند. به عنوان نمونه می‌گوید محیط مدرسه باید به شکلی باشد که کودک در آن از درس خواندن دلزده نشود. به عبارت دیگر نظرات او تخصصی نیست. ولی امثال کاردان تخصصی‌تر حرف می‌زنند و هشدارهای تربیتی می‌دهند. به عنوان نمونه به این مسئله‌ای می‌پردازد که در زمان نوشته شدن مقاله مشکل شایعی بوده است. این‌که پدر و مادر در منزل بیش از فرزندشان به رادیو و تلویزیون توجه دارند و در عمل توجه مناسبی به تربیت فرزند ندارند. به عبارتی کاردان مشکلات به‌روزتر را با دیدی تخصصی‌تر بیان می‌کند.
 
یکی از مقالات منتشر شده در کتاب با نام «سرگرمی‌های سالم برای تابستان» را خانم توران میرهادی نوشته است که با تاسیس مدرسه فرهاد و نیز فرهنگنامه کودکان و نوجوانان نگرشی متفاوت نسبت به مسئله تعلیم و تربیت داشته است. این نگرش متفاوت را تا چه حد در مقاله ایشان می‌شود مشاهده کرد؟
خانم میرهادی آن مقاله را بر اساس تجربیات خودشان در آموزش و پرورش نوشته شده است و به این مسئله می‌پردازد که اوقات فراغت کودکان در تابستان را چگونه می‌شود بهتر پر کرد و پیشنهاداتی برای بازی و سرگرمی کودکان در تابستان ارائه می‌دهد. پیشنهادهایی از این دست که به عنوان نمونه نوجوانان تمبر جمع کنند یا کاردستی درست کنند. موارد کلی و ساده‌ای از این دست در این مقاله ذکر شده است و دیدگاه تخصصی خودشان در مسئله آموزش و تعلیم و تربیت را در اینجا ذکر نکرده‌اند.
 

 
این کتاب را می‌توان عصاره‌ای از نگرش‌های بزرگان مسئله تعلیم و تربیت و اساساً مسئله فرهنگ نسبت به مقوله آموزش و پرورش دانست. اگر بخواهیم به صورت انتقادی به این نگرش‌ها نگاه کنیم، چه نقاط کوری را در دیدگاه‌های این بزرگان می‌شود مشاهده کرد. آنها به چه جنبه‌هایی از مقوله تربیت عطف توجه نداشته‌اند؟
من به شخصه تخصصی در زمینه تعلیم و تربیت ندارم و کاری که کرده‌ام صرفاً گردآوری این مقالات بوده و ارائه آنها برای آنکه اهل فن و نیز دیگر علاقه‌مندان به این مقالات دسترسی داشته باشند. این بزرگان قطعاً مسائل مبتلابه زمان خودشان پرداخته‌اند و امروزه در جامعه ما مسائل دیگری مطرح است و هدف از انتشار این مقالات این است که یک سیر تاریخی در باب مسئله تعلیم و تربیت داشته باشیم.
 
یکی از مقالات قدیمی کتاب که نوشته مرحوم رشید یاسمی است به مقوله «تعلیم تاریخ» می‌پردازد. این مقاله و نگرش‌های طرح شده در آن چه تاثیری بر روند شکل‌گیری آموزش تاریخ در ایران داشته است؟
این مقاله را می‌توان با مقاله مرحوم استاد پروین گنابادی با نام «آموزش زبان فارسی هدف تربیتی آن» مقایسه کرد. دو رکن اساسی در زمینه ایجاد حس علاقه به وطن و شناخت نسبت به هویت ملی آموزش تاریخ و ادبیات است. پروین گنابادی در مقاله‌اش به ادبیات فارسی توجه کرده است و رشید یاسمی به تاریخ. البته مقاله رشید یاسمی نوعی ترجمه‌تالیف محسوب می‌شود. ایده مقاله آن است که برای ایجاد علاقه به کشور باید تعلیم تاریخ در مدارس رواج پیدا کند. یاسمی بر موضوع آموزش تاریخ تاکید می‌کند ولی به گمان من در آن زمان هم آموزش و پرورش در این زمینه موفق نبوده است.
 
ما در تاریخ مطبوعاتمان مجلات تخصصی دیگری هم داشته‌ایم که به این شکل بتوان با انتشار گزیده‌ای از مقالاتشان به یک سیر از یک مقوله خاص نظیر تعلیم و تربیت رسید؟
به گمانم اگر هم باشد تعدادشان خیلی کم است. البته من در این زمینه تخصصی ندارم. پرداختنم به مجله آموزش و پرورش هم از منظر تاریخ مطبوعات نبوده و چون با ادبیات و تاریخ داشته و مسائل ادبی و تاریخی در آن مطرح بوده است به سراغ آن رفته‌ام. ولی می‌دانم از همان ابتدا به چنین مسائلی خیلی کم پرداخته شده است.
 
این کتاب برای خود شما در یک برنامه پژوهشی می‌گنجد؟
برنامه پژوهشی خاصی مدنظرم نبود. صرفاً خواستم معلمان دلسوزی را که در این جامعه بودند، به مردم و نسل‌های جدید معرفی کنم و از این منظر خدمتی کنم.
 
اگر درباره دیگر کارهایی که در دست تالیف و انتشار دارید هم توضیح دهید ممنون می‌شوم.
امیدوارم همراه با انتشارات جهان کتاب، به سبک و سیاق همین کتاب، کتاب دیگری راجع به زبان و ادبیات فارسی و ارتباط جوان ایرانی با آن گردآوری کنم. کتابی که بتواند به این پرسش پاسخ دهد که چرا برای جوان ایرانی ادبیات و زبان فارسی باید اهمیت داشته باشد.
 
این مقالات را از مجله خاصی گردآوری می‌کنید؟
خیر. مجالات متنوع قدیمی را مدنظر قرار می‌دهم.

نظر شما