شناسهٔ خبر: 60097 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«خوشنویسی ایران» گرفتار مافیا شده است؟/ روایتی از یک انشعاب صنفی

ابراهیم حسنی و غلامرضا راهپیما از اساتید پیشکسوت خوشنویسی ضمن بازخوانی و مرور ماجرای یک انشعاب در صنف خوشنویسان، نسبت به عملکرد مدیریت فعلی «انجمن خوشنویسان ایران» نقدهایی را مطرح کردند.

«خوشنویسی ایران» گرفتار مافیا شده است؟/ روایتی از یک انشعاب صنفی

فرهنگ امروز/ آزاده فضلی: انجمن خوشنویسان ایران یکی از انجمن‌های هنری در ایران است که سابقه فعالیت آن به ۶۰ سال می‌رسد. این انجمن، بنیادنامه رسمی خود را با عنوان «انجمن خوشنویسان ایران» در ۱۹ شهریور ماه ۱۳۴۶ اخذ و فعالیت‌های خود را آغاز کرد. ریاست شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران برعهده سیدحسین میرخانی بود که پس از ابتلای او به بیماری دیابت و نابینا شدنش، ریاست شورای عالی در سال ۱۳۵۶ را غلامحسین امیرخانی عهده‌دار شد که ریاست این خوشنویس باسابقه و پیشکسوت تا امروز ادامه دارد.

هرچند در برهه‌ زمانی اواخر دهه ۸۰، جواد بختیاری خوشنویس باسابقه عهده‌دار ریاست شورای عالی انجمن می‌شود اما همزمان غلامحسین امیرخانی نیز به صورت خودخوانده، بر این سمت بازمی‌گردد. از طرف دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا همین امسال، نمایندگانی را برای حضور در انجمن خوشنویسان ایران قرار داد که از آن جمله می‌توان به محمدابراهیم انصاری لاری، مهدی فضائلی و محمدحسین ساکت اشاره کرد.

طی سال‌های گذشته، انجمن خوشنویسان ایران دستخوش اتفاقاتی شده است که به جای تضارب آرای خوشنویسان، جدایی، انشعاب و تشتت را به همراه داشته است. تشتتی که همچنان نیز نشانه‌های آن مشهود است و در مرور تاریخچه فعالیت‌های این صنف هنری، نقطه اوج آن را می‌توان در مجادله و رویارویی «انجمن خوشنویسان ایران» و «انجمن خوشنویسان تهران» رصد کرد.

در سال ۱۳۸۷ «انجمن خوشنویسان تهران» همچون انجمن‌های سایر شهرستان‌ها، از انجمن «ایران» منفک شد و «انجمن خوشنویسان ایران» هویت ستادی پیدا کرد. این اما گویی همه ماجرا نیست و این مجادلات، هنوز ناگفته‌های بسیاری دارد«انجمن خوشنویسان ایران» در ابتدای امر، یک انجمن واحد بود و به موازات فعالیت آن هر یک از شهرها و شهرستان‌ها هم انجمن خوشنویسان مختص به خود را داشتند. در این میان «انجمن خوشنویسان تهران» به عنوان بزرگترین شعبه، شورایی مجزا برای امور روزمره نداشت و همیشه «شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران» برای انجمن تهران هم تصمیم‌گیری می‌کرد. در سال ۱۳۸۷ اما «انجمن خوشنویسان تهران» همچون انجمن‌های سایر شهرستان‌ها، از انجمن «ایران» منفک شد و «انجمن خوشنویسان ایران» هویت ستادی پیدا کرد. این اما گویی همه ماجرا نیست و این مجادلات، هنوز ناگفته‌های بسیاری دارد.

خبرگزاری مهر به بهانه آسیب‌شناسی فعالیت‌های صنفی در حوزه‌های مختلف هنری، میزبان دو تن از پیشکسوتان صنف خوشنویسان شد تا در قالب یک میزگرد روایت خود را از چرایی و تبعات این انشعابات و اختلافات ارائه کنند.

غلامرضا راهپیما متولد سال ۱۳۳۹ در شهر اصفهان است. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد از مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه و نشان درجه یک هنری است و هنر خوشنویسی را نزد اساتیدی چون زنده‌یاد حبیب الله فضایلی و عبدالصمد حاج صمدی فرا گرفته است. راهپیما در شورای بین‌المللی موزه‌های جهان (ایکوم) و موزه هنرهای اسلامی مالزی عضویت دارد و مدرس دانشکده هنر و معماری نیز است. وی در بسیاری از نمایشگاه‌های داخل و خارج از کشور حضور داشته است که از جمله آن‌ها می‌توان به برگزاری نمایشگاه در کشورهای رومانی، اتریش، یونان، ایتالیا، انگلستان، کرواسی و روسیه اشاره کرد. راهپیما، همچنین فارغ‌التحصیل انجمن خوشنویسان ایران است و عضویت رسمی او در این انجمن به سال‌های پیش از انقلاب اسلامی بر می‌گردد و اولین گواهینامه‌ای که از انجمن خوشنویسان ایران دریافت کرده، مربوط به سال ۱۳۵۸ است.

ابراهیم حسنی نیز متولد۱۳۳۰ رشت، دارای مدرک لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران و بازنشسته نمونه سازمان امور مالیاتی کشور است. وی از سال ۱۳۶۶ عضو رسمی انجمن خوشنویسان ایران بوده است، از همان سال مدرس انجمن خوشنویسان ایران شعبه تهران) بوده و از سال ۶۸ تدریس در انجمن خوشنویسان شعبه کرج را آغاز کرد. از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۴ ریاست انجمن خوشنویسان شعبه کرج را برعهده داشته است و از سال ۱۳۹۴ مدرس حوزه هنری استان البرز و انجمن خوشنویسان پایتخت بود. همچنین از ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۴ عضو شورایعالی انجمن خوشنویسان ایران و رئیس کمیسیون حقوقی این انجمن بوده است. وی جزو بنیانگذاران آموزش خط تحریری در انجمن خوشنویسان ایران بوده و در سال ۱۳۹۰ گواهینامه استادی از انجمن خوشنویسان ایران را اخذ کرده است. وی در بسیاری از نمایشگاه های جمعی داخلی و خارج ازکشور از جمله نمایشگاه جهان اسلام وکتابت قرآن کریم در یک روز شرکت داشته است.

گروه هنر خبرگزاری مهر ضمن اعلام آمادگی برای انعکاس روایت دیگر اساتید و فعالان صنف خوشنویسی در راستای هرچه شفاف‌تر شدن فضای فعالیت‌های صنفی در این عرصه هنری،‌ روایت این دو استاد بنام خوشنویسی ایران از آنچه بر «انجمن خوشنویسان» گذشته است را منتشر می‌کند.

برای «خوشنویسی ایران» دلم می‌سوزد

غلامرضا راهپیما خوشنویس باسابقه و مدرس دانشگاه در ابتدای میزگرد خبرگزاری مهر با موضوع آسیب‌شناسی فعالیت‌های «صنف خوشنویسان» از ابتدای شکل‌گیری تا به امروز،‌ ضمن تأکید بر اینکه امروز برهه‌ای حساس برای خط و خوشنویسی کشور محسوب می‌شود گفت: وضعیت امروز خوشنویسی ایران به ما ثابت کرده است که مدیریت حاکم بر «انجمن خوشنویسان» از توان لازم برای درک واقعیت‌هایی که در حوزه خط و زبان کشور جریان دارد، برخوردار نیست و روند فعلی مدیریت تمامیت‌خواه حاکم بر این صنف به جای آنکه اقدام به اجرای قوانین این حوزه بر مبنای اساسنامه تدوین شده کند، پس از حدود ۴ دهه بیشتر به خود غرّه شده و چیدمان مدیریتی بسیار غلطی را بر اساس نیازها و منافع مادی زودگذر برنامه‌ریزی کرده است.

غلامرضا راهپیما

وی تصریح کرد: شهرداری تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم تا امروز حمایت‌هایی از این مدیریت غلط داشته‌اند که جامعه خط و خوشنویسی کشور را دچار تشتت کرده است.

راهپیما با بیان اینکه ۲۰ سال شاگرد استاد حبیب‌الله فضایلی بوده است، گفت: استاد فضایلی بیش از نیم قرن تلاش کرد تا دایرة‌المعارف خط ایران را تالیف کند و همه خوشنویسان کشور، از راس تا ذیل به نوعی شاگرد ایشان محسوب می‌شوند. وقتی استادم به رحمت خدا رفت به عنوان کسی که به من تکلیف کرد، در حوزه تحقیق و پژوهش فعالیت کردم و دو جلد کتاب مرجع دانشگاهی را تالیف کردم که توسط فرهنگستان هنر ایران و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی تدوین و منتشر شد. به‌عنوان یک محقق و استاد دانشگاه دلم می‌سوزد که خوشنویسی کشور در بدترین مسیر قرار گرفته است.

مافیای خوشنویسی چه می‌کند؟

این استاد خوشنویس توضیح داد: در چهار دهه فعالیت مدیران انجمن خوشنویسان ایران، هیچ تلاشی برای طرح مباحث نظری و پژوهشی وجود نداشته است و شخص مدیر این انجمن ۴۰ سال فرصت‌های پژوهش را در این انجمن سوزاند و از بین برد و ما در عین حال هیچ افقی برای گشایش این حوزه در ساحت مطالبات و تحقیقات نمی‌بینیم و در این سال‌ها هیچ فرصتی را ندیدم که در اختیار نخبگان قرار دهند.

راهپیما: وقتی یک هنرجو برای مثال در کنگاور، برای آموزش خوشنویسی ثبت‌نام می‌کند، ۳۰ درصد از شهریه‌اش توسط انجمن خوشنویسان مرکز کنگاور باید برای انجمن خوشنویسان ایران واریز شود! مافیای خوشنویسان در حال ارتزاق از همین پول‌ها استراهپیما افزود: امروز شاهد تقابل خرد و بی‌خردی در انجمن هستیم.  تقابلی که هر روز نیز گسترش می‌یابد اما متاسفانه مداخلاتی از سوی وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی نیز صورت نمی‌گیرد. حمایت شهرداری تهران از مدیران فعلی انجمن نیز در راستای قدرت گرفتن، این مافیای خوشنویسی را بزرگتر کرده است.

این خوشنویس پیشکسوت در ادامه با اشاره به راه‌اندازی «انجمن خوشنویسان پایتخت» در مقابل فعالیت‌های سوء انجمن خوشنویسان ایران، گفت: در مواجهه با این شرایط به همت دوستان دلسوز «انجمن خوشنویسان پایتخت» را تاسیس کرده‌ایم که مخالفت‌های بسیاری هم با آن صورت گرفته است در حالی که امروز می‌توانیم با صدای بلند فریاد بزنیم کشور ما تعداد بیشتری از این انجمن‌ها در سراسر کشور لازم دارد. این انجمن‌ها باید در تمامی استان‌ها به وجود بیایند و استقلال پیدا کنند تا این گروه مافیا در قالب یک انجمن متمرکز نتواند تمامیت‌خواهی خود را ادامه دهد.

وی در تشریح یکی از مصادیق «تمامیت‌خواهی» مدیران فعلی انجمن خوشنویسان ایران توضیح داد: هزینه دوره‌های آموزش خوشنویسی در همه جای کشور باید صرف بهبود وضعیت خوشنویسان آینده شود این در حالی است که وقتی یک هنرجو برای مثال در کنگاور، برای آموزش خوشنویسی ثبت‌نام می‌کند، ۳۰ درصد از شهریه‌اش توسط انجمن خوشنویسان مرکز کنگاور باید برای انجمن خوشنویسان ایران واریز شود! مافیای انجمن خوشنویسان در حال ارتزاق از همین پول‌هایی است که تمامش باید صرف آموزش هنرآموزان در مناطق مختلف کشور شود.

راهپیما با تاکید بر اینکه خط و خوشنویسی کشور امروز در آستانه یک آژیر قرمز قرار دارد، گفت: به نظر من بستر فرهنگی کشور در خط و خوشنویسی سال‌هاست که مرده است و هیچ پیشرفتی در این حوزه نمی‌توان متصور بود.

روایت یک «کودتا»!

ابراهیم حسنی دیگر خوشنویس پیشکسوت حاضر در این نشست که سال‌ها در کمیسیون حقوقی انجمن خوشنویسان ایران فعالیت داشته است، نیز در ادامه این نشست در خبرگزاری مهر، بحث جعلی بودن عنوان «انجمن خوشنویسان ایران» را پیش کشید و از اتفاقاتی گفت که خود آن را «کودتای انجمن خوشنویسان ایران علیه انجمن خوشنویسان تهران» خواند.

این استاد پیشکسوت خوشنویسی در این زمینه گفت: انجمن خوشنویسان ایران در کلیت، یک انجمن هنری است و جنبه هنری هر سازمانی نیز دارای اهداف اخلاقی و انسانی است. «انجمن خوشنویسان ایران» مدیرانی را توسط تبانی روی کار آورده‌اند و به محض اینکه از طرف شخصی انتقادی بیان شود، سریع به او برچسب می‌زنند؛ حتی سندی در اختیار دارم که نشان می‌دهد این برچسب‌ها منجر به عزل مادام‌العمر یک هنرمند از فعالیت شده است!

ابراهیم حسنی

حسنی افزود: من ۳۰ سال سابقه تدریس خوشنویسی دارم و علاوه بر آن، رییس انجمن خوشنویسان البرز هم بوده‌ام. در مجمعی که سال ۱۳۸۱ در کیش برگزار شد، از طرف نمایندگان خوشنویسی کشور رای آوردم و عضو شورای عالی انجمن خوشنویسان شدم. در شورای عالی از من خواستند ریاست کمیسیون حقوقی را عهده‌دار شوم، چون من ۲۰ سال نماینده دادستان کل کشور بودم و با مسائل حقوقی سروکار داشتم.

وی ادامه داد: با همین سمت در انجمن آغاز به کار کردم و فعالیت‌های ما ادامه داشت تا زمانی که موضوع «پرداخت حقوق خوشنویسان» پیش آمد و مدیران انجمن از پرداخت این حق، طفره رفتند. اختلافات شروع شد. این اختلافات تا جایی پیش رفت که غلامحسین امیرخانی که ریاست شورای عالی انجمن خوشنویسان کشور را برعهده داشت، به دفعات استعفا داد. وقتی بار آخر استعفا داد، دیگر به انجمن بازنگشت و به جای آن ساختمانی را در خیابان پاسداران تهران گرفت و انجمن دیگری را پایه‌گذاری کرد و نام «انجمن خوشنویسان ایران» را روی آن گذاشت! یعنی انجمنی با همان نام انجمن اصلی که به صورت موازی، جعلی و غیرقانونی تاسیس شد! پس از آن با سوء استفاده از مُهر و سربرگ‌های «انجمن خوشنویسان ایران» کار خود را پیش برد.

استعفای جمعی گروهی از خوشنویسان از «انجمن خوشنویسان ایران»

این استاد پیشکسوت خوشنویسی روایت خود از این انشعاب را اینگونه ادامه داد: کار به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کشیده شد؛ اما آقای اصغرنیا که نماینده وزیر ارشاد در انجمن خوشنویسان بود، یک میلیارد تومان خرج کرد (با برپایی مجمعی در هتل لاله تهران و پذیرایی ۴ شبانه روز از نمایندگان انجمن‌های خوشنویسی سراسر کشور) تا این انجمن جعلی سرکار بیاید! اما نکته اینجاست که صورت جلسات این مجمع در اداره ثبت شرکت‌ها مورد قبول واقع نشد، چراکه ما سند ثبت شرکت انجمن اصلی را که سال‌هاست فعالیت می‌کند، به عنوان مدرک نزد آن‌ها بردیم و از ثبت انجمن دیگری با همین نام جلوگیری کردیم.

وی افزود: این تنش‌ها وجود داشت تا جایی که انجمن خوشنویسان ایران دو شقّه شد و پس از آن در سال ۱۳۹۳، نماینده وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در انجمن خوشنویسان ایران تغییر کرد و محمدحسین ساکت (قاضی بازنشسته دیوان عالی کشور و کاردار سابق فرهنگی ایران در چین و وکیل) به عنوان نماینده ارشاد از سوی علی جنتی حکم گرفت.

تصویر حکم محمدحسین ساکت از سوی علی جنتی

حسنی افزود:‌ در این حکم به وضوح مشخص است که نماینده وزیر ارشاد به منظور «پیشبرد اهداف انجمن خوشنویسان ایران» و همچنین «تعامل سازنده با استادان و خوشنویسان برجسته و هنرمند کشور» منصوب شده است. اما انجمن خوشنویسان ایران به منظور معارفه نماینده وزیر، مراسم تودیع مهدی فضایلی نماینده پیشین وزیر را ترتیب می‌دهد و آقای ساکت، به سمت جایگاه غیرقانونی کشیده می‌شود.

این هنرمند ادامه داد: طبق ماده شش اساسنامه انجمن خوشنویسان ایران، کسی که از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌عنوان نماینده وارد انجمن می‌شود، دو وظیفه تعامل با خوشنویسان کشور و پیگیری حقوق و مطالبات آن‌ها را دارد. انجمن خوشنویسان ایران، NGO است و وابسته به دولت نیست، به همین دلیل نماینده وزارت ارشاد فقط برای تعامل منصوب می‌شود. اما آقای ساکت با نامه‌نگاری‌های متعدد، در اموری که مدیر اجرایی انجمن با آن‌ها در ارتباط بود، دخالت می‌کرد و سعی در قانونی جلوه دادن برخی موارد داشت. این در حالی است که نماینده وزیر در جلسات مجمع عمومی، تنها یک رای دارد و بس.

وی افزود: بعنوان نمونه ساکت در یک اقدام عجیب در نامه‌ای خطاب به مدیران کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان‌ها در سال ۹۴ اعلام کرد مجمع عمومی اول مرداد برگزار خواهد شد و این در حالی بود که ما مجمع عمومی انجمن اصلی را برگزار کرده بودیم!

نامه ساکت به مدیران کل فرهنگ استان‌ها

حسنی در ادامه سخنانش به برخی دیگر از اقدامات و نامه‌نگاری‌های محمدحسین ساکت به معاونت حقوقی وزارت ارشاد و اداره ثبت شرکت‌ها برای ثبت قانونی انجمن جعلی «خوشنویسان ایران» و باطل کردن ثبت انجمن حقیقی خوشنویسان ایران، اشاره کرد.

این هنرمند خوشنویس درباره بسته شدن «انجمن خوشنویسان تهران» نیز گفت: زمانی که محمدحسین ساکت توانست انجمن خوشنویسان جعلی را به ثبت برساند، اقدام بعدی‌شان گرفتن امور «انجمن تهران» در دست‌شان بود که این کار را با لشگرکشی ۴۰ نفره و آوردن پلیس انجام دادند. بعد از آن، در تاریخ ۱۶ اردیبشت ۹۴ پرونده‌ای علیه عبداله ملکی‌پور مدیر اجرایی، محمود رحمان‌نژاد نایب رییس، غلامحسین منتظری دبیر هیات و من که رییس کمیسیون حقوقی بودم، به جریان افتاد و عضویت ما را در انجمن به صورت دائم لغو کردند و از تدریس خوشنویسی نیز محروم شدیم.

حسنی افزود: چون من رییس انجمن خوشنویسان البرز بودم، وسایل ۳۰ سال تدریسم را نیز آنجا به زباله‌دان ریختند! اما پس از مدتی من دادخواهی کردم و با مدارکی که در دست داشتم توانستم حکم آن دادگاه را باطل کنم و نزد مجید ملانوروزی رفتم تا حکم ممنوع‌الفعالیتی خودم و دوستانم را لغو کنم و همین طور هم شد که اسناد این ابطال رأی نیز موجود است.

آنچه در قالب این گفتگو با دو تن از اساتید پیشکسوت خوشنویسی مرور شد، روایتی از یک چالش چندساله در یکی از بومی‌ترین صنوف هنری کشور یعنی جامعه خوشنویسان است. جدالی که زمینه‌ساز سوءتفاهمات، گلایه‌ها، دلخوری‌ها و البته منفعت‌طلبی‌هایی شده است که بالیدن و رشد این «هنر ملی» را با دست‌اندازهایی مواجه کرده است.

ناکارآمدی و حاشیه‌سازی صنوف هنری و نقش مستقیم وزارت ارشاد در قالب چالش‌ها و دست‌اندازهای پیش روی نهادهای صنفی، البته محدود به جامعه خوشنویسان نیست و در مقیاسی کلان‌تر هنرهایی همچون تئاتر، موسیقی و سینما هم با نگرانی‌ها و ابهامات مشابهی مواجهند.

مهر

نظر شما