شناسهٔ خبر: 60404 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

در مراسم جایزه داوری اردکانی عنوان شد؛ شأن فلسفه در ایران چیست؟/ پایان نامه های فلسفی باید رصد شوند

محمدرضا بهشتی در مراسم اهدای جایزه دکتر داوری اردکانی بر ضرورت رصد پیوسته پایان‌نامه‌های فلسفی و انعکاس نتایج این بررسی ها تأکید کرد.

شأن فلسفه در ایران چیست؟/ پایان نامه های فلسفی باید رصد شوند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ مراسم چهارمین و پنجمین دوره جایزه رضا داوری اردکانی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

معصومی همدانی: بین شاخه‌های مختلف فلسفه، نوعی تفکیک مصنوعی وجود دارد

حسین معصومی همدانی، استاد فلسفه علم در این مراسم گفت: مشکل عمده علوم انسانی در ایران، پنهان‌کاری است و این وضعیت هم با ذکر مصیبت و مرثیه‌گویی درست نمی‌شود و باید نوعی کنترل درونی برقرار شود. ما باید جوامع علمی واقعی داشته باشیم یعنی با آدم‌هایی که در تماس هستیم، بحث کنیم و حرف بزنیم. یکی از دلایل سرقت پایان‌نامه‌ها این است که نویسنده آن هیچ‌جا ظاهر نمی‌شود و کسی او را نمی‌شناسد به همین دلیل فرصت ایجاد می‌شود که پایان‌نامه دزدیده شود. در چنین مراسمی همین که کسی جرأت می‌کند نوشته‌هایش را به جمع دیگری بفرستد تا دوباره داوری شود، خودش امر بسیار مهمی است.

وی افزود: به نظر من در ایران بین شاخه‌های مختلف فلسفه، نوعی تفکیک مصنوعی وجود دارد. ما هیچ‌جا دپارتمان‌های جداگانه فلسفه تحلیلی، فلسفه قاره‌ای و ... نداریم و این مانع وجود ندارد که اگر کسی فلسفه تطبیقی خواند، فلسفه تحلیلی نخواند. مسئله پایان‌نامه برگزیده این دوره از جایزه داوری اردکانی، با نظر یک فیلسوف انگلیسی به نام «مک تاگارت» شروع می‌شود. در این تز گفت‌وگویی بین فلسفه و علم صورت می‌گیرد و نویسنده به نتایج خوبی می‌رسد. من گمان می‌کنم که وضع ما به آن بدی که فکر می‌کنیم نیست. من از شیون‌گری بیزارم. لازم است تا به اتفاقات خوب هم فکر کنیم. دانشگاه‌های غربی هم مطلقاً خوب نیستند، هم خوب دارند و هم بد. لازم است که ما هم در کشورمان جنبه‌های خوب را تقویت کنیم. دانشجوی دکتری باید تمام وقت باشد و هیچ کاری جز دانشجویی نداشته باشد.

شیخ رضایی: فلسفه علم همواره درگیر ملاحظات ایدئولوژیک بوده است

حسین شیخ‌رضایی، سخنران دیگر این مراسم گفت: شروع و شکل‌گیری رشته فلسفه علم در ایران همواره در هم تنیده به ملاحظات و نگرانی‌های ایدئولوژیک بوده است. سید حسین نصر قبل از انقلاب شروع به وارد کردن درس‌هایی در دانشگاه شریف کرد که به نوعی تلفیق بین تاریخ و فلسفه علم بود. در همان موقع هم نصر نگاه خاصی داشت و برنامه‌ای طراحی کرد که ملاحظاتی راجع به علوم تجربی داشت، اما پس از انقلاب، دو نفر فلسفه علم را جلو بردند. عبدالکریم سروش و مهدی گلشنی. هر دوی اینها هم انتظارات بیرونی از این رشته داشتند. دکتر سروش در بحث و گفت‌وگوهایشان به پوپر استناد می‌کرد، اما نظر گلشنی به نصر نزدیک‌تر بود و تلقی سنت‌گرایانه‌ داشت.

وی افزود: به هر حال رشته فلسفه علم بعد از تثبیت دانشگاهی، مثل هر پدیده دیگری به راهی که بنیانگذاران آن می‌خواستند، نرفت، اما چند اتفاق باعث بالنده‌تر شدن این رشته شد؛ ۱ـ وقتی این رشته تأسیس شد در دهه ۷۰ به مقتضای ماهیتش، بیشتر ورودی‌های آن از رشته‌های علوم پایه، فنی و مهندسی بودند. ۲ـ با پیشرفت تکنولوژیک، ارتباط این رشته با جامعه بین‌المللی تقویت شد. ۳ـ امروز ما با نسل پرشماری از دانشجویانی که در ایران این رشته را خوانده‌اند و الان مشغول تحصیل در خارج از ایران در این رشته هستند، مواجه هستیم. به مرور زمان، تسلطی که علوم فیزیک در فلسفه علم داشت، کمرنگ شد و فلسفه علم به سمت علوم نرم‌تر و انسانی‌تر رفت.

این نویسنده و پژوهشگر فلسفه ادامه داد: خوشبختانه از جریان دانشگاهی فلسفه علم، نسخه‌های عمومی‌تری هم به بیرون راه پیدا کرد، یعنی این رشته زبانی پیدا کرد که بتوان در جامعه با آن حرف زد.

شیخ‌رضایی در پایان گفت: رساله‌هایی مثل رساله‌ای که در این دوره از جشنواره برگزیده شده، به موضوع جالبی پرداخته‌اند و به نوعی به این سؤال پاسخ می‌دهند که آیا یک دستاورد علمی می‌تواند فیصله‌بخش یک اختلاف‌نظر فلسفی باشد؟

بهشتی: پایان نامه های فلسفی باید رصد شوند

محمدرضا بهشتی پس از شیخ‌رضایی سخنرانی کرد و گفت: چندین سال پیش در یک طرح مشترکی که بین انجمن حکمت و فلسفه و مؤسسه فرهنگی نو ارغنون اجرا شد، قرار شد که عناوین فهرست‌های پایان‌نامه‌ها را گردآوری کنیم. تا سال ۱۳۸۶ حدود ۲۱۰۰ پایان‌نامه گردآوری و اطلاعات آن ثبت شد، اما از سال ۸۶ تاکنون وقفه افتاد و الان این کار فقط در «ایران‌داک» انجام می‌شود. این طرح موجب می‌شد تا ما متوجه شویم تمرکز دانشگاه‌ها روی چه موضوعاتی است. نتیجه‌ای که ما در آن دوران گرفتیم، این بود که روند پایان‌نامه‌ها به سمت تخصصی‌تر شدن رفته بود. تا آن زمان کانت و هایدگر رکورددار فلاسفه برای مورد تحقیق شدن بودند. در آن دوران عناوین و موضوعات پایان‌نامه‌ها بسیار ساده بود، اما به مرور زمان این ماجرا تغییر کرد و موضوعات به سمت تخصصی‌تر شدن رفتند. عمده پایان‌نامه‌ها هم در حوزه فلسفه نظری بود ولی گرایش به سمت فلسفه‌های دیگر مثل فلسفه علم هم در حال اتفاق افتادن است.

این استاد دانشگاه اضافه کرد: در برنامه آموزشی دکتری در آلمان ۷۰-۶۰ درصد موضوعات به فلسفه عملی گره می‌خورد که این موضوع با رقم در ایران قابل قیاس نیست، چون ما در ایران بیشتر در حوزه فلسفه نظری کار می‌کنیم. شاید به این دلیل است که در حوزه نظری بیشتر احساس نیاز می‌کنیم. در پایان باید بگویم که خیلی لازم است پایان‌نامه‌ها رصد شود و به صورت پیوسته مورد بررسی قرار گیرد و نتیجه‌اش منعکس شود چون تجربه‌ای که ما از این کار داشتیم، روند مثبتی بود.

مصلح: شأن فلسفه در ایران چیست؟

علی‌اصغر مصلح دیگر سخنران این مراسم گفت: چنین مراسمی بهانه خوبی است که سؤالاتی هم برای اهل فلسفه مطرح شود. در ذیل این همه کار خوب لازم است از وضع فلسفه با زندگی‌مان بپرسیم. فیلسوفان مدعی هستند که سر و کارشان با آگاهی است و فلسفه باید نوعی آزادگی و خودبسندگی داشته باشد. امروز فلسفه دانشگاهی در ایران وضع پرسش‌آمیزی دارد. ما باید بپرسیم فلسفه در ایران چه شأنی دارد و چه نقشی بازی می‌کند؟ هر ساله با تعداد زیادی دانشجوی فارغ‌التحصیل فلسفه مواجه هستیم که لازم است از خودمان بپرسیم نتیجه آن چیست. بنده یکبار این سؤال را از محضر دکتر داوری اردکانی پرسیدم و ایشان بهترین جواب را دادند و گفتند «به فلسفه علاقه وجود دارد».

وی افزود: اگر فلسفه کلاسیک را مبنا قرار دهیم، فیلسوفان همیشه فلسفه‌ورزی کرده‌اند. باید یادمان باشد که ما درگیر جامعه توسعه‌نیافته‌ایم و فلسفه در این جامعه خوانده می‌شود. لازم است که در چنین جلساتی این سؤالات پرسیده شود که ما در گروه‌های فلسفه به چه چیزی پاسخ می‌دهیم، چه آگاهی ایجاد می‌کنیم و ضمن تشویق، باید گاهی درباره کار بپرسیم و در اصل آن تردید کنیم.

نظر شما