شناسهٔ خبر: 6047 - سرویس سیاست‌گذاری علم‌وفرهنگ
نسخه قابل چاپ

موحد ابطحی/نقدی بر سند دانشگاه اسلامی؛

ضرورت نقد سند دانشگاه اسلامی

سند دانشگاه اسلامی نگرش‎های فرهنگی یک جامعه و از جمله نگرش طراحان یک بنا می‎تواند در چگونگی طراحی بنا تأثیر بگذارد، چگونگی طراحی و ساخت بناها نیز می‎تواند بر کیفیت تفکر کسی که در آن زندگی می‎کند تأثیر داشته باشد. بنابراین در ساخت و ساز دانشگاه‎ها باید تناسب طراحی‎ها و معماری‎ها را با فرهنگ و ارزش‎های اسلامی در نظر گرفت.

فرهنگ امروز: سیدمحمدتقی موحدابطحی پژوهشگر علوم انسانی، در مورد فرصت­‎ها و تهدیدهای سند دانشگاه اسلامی برای فرهنگ امروز نوشت: طبق اخباری که به نقل از حجت الاسلام شاطری، دبیر شورای اسلامی شدن دانشگاه­‎ها و مراکز آموزشی (بنده عقیده دارم از یک سو نام این شورا باید اسلامی سازی دانشگاهها و مراکز آموزشی باشد نه اسلامی شدن .... و از سوی دیگر در شرح اهداف و وظایف آن به استناد عبارت "مراکز آموزشی"، مراکز آموزش عالی حوزوی نیز مد نظر قرار گیرند) و جناب آقای سقزچی معاون نظارت و ارزیابی این شورا در خبرگزاری­ها منتشر شده است، سند دانشگاه اسلامی در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسیده و به وزارت خانه‌های علوم تحقیقات و فنآوری و وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی هم ابلاغ شده است. البته بنده امیدوارم این اخبار صحت نداشته باشد و فرصت برای اصلاح و تکمیل این سند کماکان وجود داشته باشد. متنی هم که در حال حاضر از سند دانشگاه اسلامی در اختیار دارم، متنی است که در پایگاه اینترنتی شورای اسلامی شدن دانشگاهها و مراکز آموزشی منتشر شده است که تصور می­کنم آخرین نسخه­ منتشر شده از سند دانشگاه اسلامی است. بر این اساس بنده چند نکته را که در ارتباط با این سند به نظرم می رسد بیان میکنم:

نکته اول در ارتباط فرایند تهیه سند دانشگاه اسلامی است. مسئولین شورای اسلامی شدن دانشگاهها تأکید دارند که ۱۲۷ دانشگاه در فرایند تهیه این سند مشارکت فعال داشتهاند. اگر این خبر صحت داشته باشد، شایسته است شورای اسلامی شدن دانشگاهها فرایند بهرهگیری از توان کارشناسی ۱۲۷ دانشگاه را در تهیه این سند به همراه اظهار نظرهای کارشناسان این ۱۲۷ دانشگاه به عنوان پیوست‌های سند منتشر کنند تا این بخش از مستندات سند نیز بتواند در معرض ارزیابی قرار گیرد.

نکته دوم در ارتباط با فرایند تصویب سند دانشگاه اسلامی است. تا آنجا که در اخبار شورای اسلامی شدن و شورایعالی انقلاب فرهنگی دیدهام، این سند پس از تصویب در شورای اسلامی شدن، به شورایعالی ارسال شده تا در آنجا هم بررسی و تصویب شود. این در حالی است که به عقیده بنده پس از شکل گیری شورای تحول و ارتقا علوم انسانی، دیگر شورای اسلامی شدن دانشگاهها نباید به تنهایی متولی تهیه سند دانشگاه اسلامی میبود؛ چرا که بندهای زیادی از این سند مرتبط به وظایف شورای تحول و ارتقا علوم انسانی میشود. بر این اساس اگر هنوز سند دانشگاه اسلامی به تصویب نرسیده است، شایسته است متن آن در شورای اسلامی سازی دانشگاهها هم در معرض مطالعه کارشناسانه و نقادانه قرار گیرد و پس از تصویب این دو شورا به شورایعالی انقلاب فرهنگی برود، البته این اقدام تنها در صورتی میتواند به تقویت محتوای سند دانشگاه اسلامی بینجامد که دبیرخانه شورای تحول و ارتقا علوم انسانی توان بالایی برای مطالعه و اظهار نظر کارشناسی درباره سند داشته باشد و اعضا محترم این شورا هم فرصت و دقت کافی برای بررسی آن مبذول دارند.

نکته سوم در ارتباط با مفاد سند دانشگاه اسلامی است. در مجموع نکات بسیار خوبی در سند دانشگاه اسلامی لحاظ شده است و در صورتی هم که ضعف­هایی به لحاظ نظری در آن دیده شود، به این زودی امکان اصلاح آن نیست (به استناد بیانات مسئولین شورای اسلامی شدن دانشگاهها مبنی بر تصویب این سند در شورایعالی انقلاب فرهنگی) و فعلا باید تمام همت خود را صرف بهرهگیری از ظرفیتهای همین سند کنیم و بکوشیم با به کار گیری آن در مقام عمل، با مشکلات آن آشنا شویم تا در فرصتی که در آینده برای اصلاح این سند فراهم میشود به تقویت مفاد آن بپردازیم.

نکته چهارم در ارتباط با فرایند برنامه‌­ریزی و اجرایی این سند است که باز هم به استناد مصاحبههای مسئولان شورای اسلامی شدن دانشگاه‎ها این بخش در حال حاضر در حال تدوین است. به عقیده بنده با توجه به ارتباط تنگاتنگ شورای اسلامی شدن دانشگاهها، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و گروه معارف دانشگاهها، انتظار میرود در گام اول، فرایند اسلامی سازی دانشگاهها در ارتباط با گروه معارف به مرحله اجرا درآید، چرا که ۱. اسلامی شدن باید از گروهی در دانشگاه آغاز شود که آمادگی بیشتری برای پذیرش این ایده دارد. ۲. با اسلامی شدن این گروه، زمینه برای اسلامی شدن دیگر رشتهها نیز فراهم میشود. ۳. با اجرایی شدن این سند در ارتباط با گروه معارف اسلامی دانشگاهها، مشکلات سند آشکار شده و امکان بازنگری در آن فراهم میشود.

نکته پنجم در ارتباط با جدی گرفتن فرایند نظارت بر حسن اجرای این مصوبات مربوط به این سند است. برای مثال در سند دانشگاه اسلامی به خوبی به امکان اسلامی سازی ساختار فیزیکی و معماری فضای دانشگاه اشاره شده است. امروزه بحث تأثير ديدگاه‌هاي فلسفي و ارزشي در سبكهاي معماري و هنري امري پذيرفته شده است، به گونهای که وقتي به ساختار فيزيكي اماكن مذهبي در اديان مختلف نگاه میکنیم به خوبي مي‌توانيم تأثير نگرشهاي ديني طراحان و سازندگان آن مکان را در آن مشاهده كنيم. از سوی دیگر باید توجه داشت همان طور که نگرشهای فرهنگی یک جامعه و از جمله نگرش طراحان یک بنا می­تواند در چگونگی طراحی بنا تأثیر بگذارد، چگونگی طراحی و ساخت بناها نیز می­تواند بر کیفیت تفکر کسی که در آن زندگی میکند تأثیر داشته باشد. بنابراین در ساخت و ساز دانشگاهها باید تناسب طراحی ها و معماری ها را با فرهنگ و ارزشهای اسلامی در نظر گرفت. تحقق این بخش از سند دانشگاه اسلامی مستلزم راه اندازی واحدی است که کار مطالعه و نظارت بر طرح­های ساختمانی دانشگاه ها را انجام دهد. بی شک جدی گرفتن این بخش از سند دانشگاه اسلامی می تواند به این نتیجه منتهی شود که در ساخت دانشگاههای اسلامی اصول معماری اسلامی مد نظر قرار گیرد تا ساختار فیزیکی دانشگاه اسلامی متفاوت از ساختار فیزیکی دانشگاهیهایی شود که مبانی اسلامی بر آن حاکم نیست. این نکته ای است که متفکرین اسلامی بزرگی که ایده اسلامی سازی دانش و علم دینی را دنبال کرده و میکنند به طور جدی به آن توجه داشته و دارند. برای مثال پروفسور سید محمد نقیب العطاس، که از بانیان گفتمان علم دینی و اسلامی سازی دانش است، در طراحی و ساخت موسسه بین المللی اندیشه و تمدن اسلامی سعی کرده است از نمادهای اسلامی استفاده کند. در حال حاضر پروفسور مظفر اقبال در ساخت مرکز مطالعات اسلام و علم در کانادا به این نکته توجه داشته است. از سوی دیگر باید هم وزارت علوم و وزارت بهداشت و هم رسانههای کشور بر حسن اجرای مصوبات سند دانشگاه اسلامی اهتمام داشته باشند. برای مثال ما میبینیم زمانی که جریان اولیه مکتب فرانکفورت ساختمانی برای انجام مطالعات خود ساختند، سالها بابت این مطلب که طراحی این ساختمان با مبانی فکری آنها تناسب ندارد مورد نقد قرار داشتند. اما متأسفانه یکی از مراکز پژوهشی بزرگ و سابقه دار کشور و وابسته به وزارت علوم تحقیقات و فنآوری که متولی تولید علوم انسانی اسلامی هم است، در طراحی ساختمان خود اصول کلی معماری اسلامی را در نظر نگرفته است و وزارت علوم و رسانه های ما نیز توجهی به این امر نداشته و ندارند. بی شک اگر در گام اول مسئولین مرتبط به بحث دانشگاه اسلامی و علم دینی به این مهم توجه داشتند و در گام بعدی رسانههای ما با انجام کارهای مطالعاتی چنین موضوعاتی را که مرتبط با دغدغه­‎های سی ساله نظام جمهوی اسلامی ایران است، در دستور کار خود قرار میدادند، یک چنین ساختمانی با این سبک طراحی و ساخته نمیشد.

نظر شما