شناسهٔ خبر: 60673 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

آثار نعمت‌الله فاضلی طی نشستی مرور شد/ میرزایی: مردم‌شناس وارد عمق یک پدیده می‌شود و از رویاهای دیگری سخن می‌گوید

حسین میرزایی گفت: کار مردم‌شناسی آن‌جایی شروع می‌شود که کار اکتشاف‌گر تمام می‌شود و مردم‌شناس وارد عمق یک پدیده می‌شود.


میرزایی: مردم‌شناس وارد عمق یک پدیده می‌شود و از رویاهای دیگری سخن می‌گوید

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  به همت پژوهشکده مطالعات اجتماعی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و پژوهشکده مردم شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و انجمن انسان شناسی ایران نشست مرور آثار نعمت‌الله فاضلی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی عصر روز گذشته برگزار شد. در این جلسه نعمت‌الله فاضلی، احمد محیط طباطبائی، حسین میرزایی و زهرا نیکنام به عنوان منتقد حضور داشتند.

حسین میرزایی، رئیس گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه و از اعضای هیات علمی دانشگاه سخنانش را درباره کتاب «مردم‌نگاری سفر» این‌گونه آغاز کرد و گفت: یکی از بحث‌هایی که درباره این کتاب مطرح کرده‌اند این است که آیا این کتاب یک خاطره‌نگاری، سفرنامه یا تجربه است و یا مردم‌نگاری است؟ مردم‌نگارها دلشان نمی‌خواهد از آن‌ها به عنوان مسافر یا سیاح نام ببرند و مقاومتی در این زمینه وجود دارد که این لقب روی کار آن‌ها نباشد.

وی افزود: مردم‌نگار به تعریف سنتی آن کسی است که برای مطالعه یک فرهنگ دوردست عزم سفر می‌کند و خودش را به یک منطقه بکر می‌رساند تا آن فرهنگ را مطالعه کند و در حین مردم‌نگاری یک دفترچه خاطراتی به شکل جداگانه دارد و تمایزی قائل می‌شود بین آن داده‌های علمی و چیزی که به عنوان خاطره ثبت می‌کند. معروف‌ترین این دفترچه‌ها، دفترچه خاطرات مالینوفسکی است که منتشر شد و جنجال بزرگ گفتمانی در انسان‌شناسی به وجود آورد.  

این انسان‌شناس ادامه داد: لویی اشتراوس در مقدمه کتاب «ساکنان غمگین مناطق هاره» به صراحت نوشته است که من از مسافرت و اکتشاف‌گرها متنفر هستم و خودش را از آن‌ها برائت می‌جوید. وی تنها یک سال در آمازون زندگی و کار میدانی کرده و چیزی قریب به 40 سال از آن یک سال استفاده کرده است. مردم‌شناسان تمایل ندارد سیاح خوانده شوند. برعکس سیاح مردم‌شناس مدتی طولانی در یک مکان زندگی می‌کند و زمان طولانی بر آن توقف کرده و جامعه مورد مطالعه خود را رصد می‌کند. مردم‌شناس در حین یگانگی می‌تواند گوناگونی آن فرهنگ را به نمایش بگذارد و قصدش این است که ساز و کار پنهان آن جامعه را آشکار کند.

وی افزود: سیاح از منطقه کشف شده خود عبور می‌کند و تنها یکسری روابط را مطرح می‌کند و از آن رد می‌شود زیرا اکتشاف‌گرها  بیشتر علاقه دارند سرزمین‌های جدید را کشف کنند تا بهتر بتوانند از آن منابع استفاده کنند. اکتشاف‌گرها بیشتر دنبال مسائل جدید هستند. کار مردم‌شناسی آن‌جایی شروع می‌شود که کار اکتشاف‌گر تمام می‌شود و مردم‌شناس وارد عمق یک پدیده می‌شود.

میرزایی ادامه داد: یک آسیب‌پذیری در سیاح بودن هست که مردم‌شناس خودش را در آن دسته‌بندی نمی‌کند. بسیاری از سیاحان تلاش می‌کنند هر آن چه دیده‌اند به رشته تحریر درآورند و سفر بهانه‌ای برای آن‌هاست که بیشتر بنویسند و این مساله یک نوع شیوه نگارش برای آن‌هاست. در ادبیات فرانسه سفر به مناطق دوردست در سنت ادبی فرانسه یک امر شناخته شده است. مثل سفر به شرق و مطالعه شرق به عنوان سرزمین دور. شاتو بریان می‌گوید: سفر برای نگارش بوده است و در کنار آن قصد دارم تصاویر مذهبی را نیز ثبت کنم. مارک اژه در کتاب «بی‌مکان‌ها» کار شاتو بریان را نقد می‌کند.

وی افزود: بسیاری از مولفان صریح‌تر و مستقیم‌تر به این مساله اشاره می‌کنند که هدف سفر بازگشت است و می‌گویند قصدم این است که برگردم و خاطراتم سفر را بنویسم. وقتی وارد حوزه گردشگری می‌شوید باید وارد مکان‌هایی شوید که تا به حال ندیده‌اید زیرا گردش به عنوان امر روزمره در زندگی ملاحظه می‌شود. امروزه دوربین جای چشم‌ها را گرفته و ما شرقی‌ها عادت کرده‌ایم به جای دیدن از پشت عدسی دوربین تصاویر را ببینیم.

میرزایی ادامه داد: شاعری در قرن نوزدهم در فرانسه زندگی می‌کرده و بر این باور بوده که جهان برای این ساخته شده که ما از جهان کتاب خوب و زیبا بنویسیم و جهان جدید این مساله را تغییر داده که جهان جدید برای این ساخته شده که از آن عکس گرفته شود و فیلم ساخته شود.

وی افزود: کار ارزشمند لویی اشتراوس این است که سال‌ها بعد از سفر همچنان دارد درباره آن سفر می‌نویسد و متون درخشانی در دسترس قرار می‌دهد. اشتراوس چیزی شبیه به تاریخ شخصی سفر و یا یک مردم‌شناس سیاح انجام داده و با افراد مختلف ارتباط پیدا کرده و توانسته به خوبی مطالبش را دسته‌بندی کند زیرا فرانسوی‌ها فرم‌گرا هستند و آثارشان را به خوبی چیدمان کنند. اشتراوس در بخش‌های پایانی کتاب می‌نویسد که من هم به شکل دیگری دارم خاطره‌نویسی می‌کنم.

این انسان‌شناس مطرح کرد: مردم‌شناس مطالبش را به دیگری ارجاع می‌دهد و از رویاهای دیگران با ما سخن می‌گوید. چرا ما مهاجرت می‌کنیم و چرا به جاهای دوردست سفر می‌کنیم که مساله اصلی بحث هویت است و شاتو بریان وقتی می‌خواهد آثارش را بنویسد نیازمند این است که به شرق سفر کند.

وی افزود: این کتاب چیزی است که ما را به یک هویت‌یابی نزدیک می‌کند و در جای جای کتاب می‌توانیم این مساله را ببینم. در سرتاسر کتاب این کشش وجود دارد که خواننده را تا انتها می‌کشاند. حسی که این کتاب به من داده این است که بدون این‌که در دامن غربزدگی بیفتیم به اشکال مردم‌نگارانه دست می‌یابیم.



نعمت‌الله فاضلی در بخش اول سخنانش درباره کتاب «مردم نگاری سفر» توضیحاتی داد و گفت: پس از چاپ این کتاب چهار همایش برگزار شد و روزنامه شرق هم ویژه‌نامه ای درباره این اثر منتشر کرد که نشان از استقبال خوب از این کتاب داشت. اکنون پس از سال‌ها ویراست جدید این اثر با عنوان «خیابان‌های مه آلود» با حذف و اضافات بسیار از سوی انتشارات علمی و فرهنگی منتشر می‌شود.
 
او ادامه داد:‌ در علوم اجتماعی و انسان شناسی این نوع کارها ریشه کلاسیک دارد چون در جامعه ایران علوم اجتماعی طوری فهمیده شده که اگر کسی از چهارچوب مرسوم بیرون برود مورد اتهام قرار می‌گیرد که فلانی انشایش خوب است. از نظر من اگر کسی بتواند به یک زبان خوب بنویسد نسبت به دیگران برتری دارد.
 
این استاد دانشگاه با اشاره به کتاب «گرمسیریان اندوهگین» اثر لویی اشتراوس گفت: او یک دانشمند تمام عیار و اثبات‌گرایی برجسته است که جهان را تحت تاثیر قرار داده و تا سال 2001 پرارجاعترین فرد بوده است وقتی این اثر را شاهکار ادبی قرن بیستم فرانسه اعلام کردند اشتراوس ناراحت و حتی عصبانی شد و نمی‌خواست باور کند. اما این کتاب یک شاهکار ادبی بود و به جز نه ماهی که او در برزیلی زندگی کرده بود هیچ کار بزرگی نکرد و این تنها کار میدانی او بود.
 
فاضلی با بیان اینکه پیوند بین زبان، ادبیات و روایتگری حلقه گمشده علم در ایران است یادآور شد: این حلقه را هر کسی بتواند پیدا کند و وصل کند خدمت تاریخی به دانشگاه‌های ما کرده است. متاسفانه من ایرانی روایت‌گری ندارد. انسان شناس می‌تواند مسافر، ادیب و ... باشد. انسان‌شناس باید مولف باشد و خلاقیت تالیفی کار بزرگی است البته من ادعای این کار را ندارم اما با دکتر میرزایی موافقم که انسان شناس به عنوان مسافر مطرح است.
 
او گفت: عبارت مردم نگار سفر را اولین بار جیمز کلیفورد به کار برد که فرهنگ سفر بنیان زندگی است و مردم‌نگاری سرنوشتش در سفر است. برای جامعه ما چالش اصلی در دانشگاه بیشتر از حوزه عمومی است چون در دانشگاه ناآشنایی با شکل ادبی پیوندی بیشتر وجود دارد در حالی که ماهیت همه علوم اجتماعی است.
 
فاضلی ادامه داد:‌ یکی از هدف‌هایم در این کتاب این بود که آشنایی با جهان غرب بدون غربزدگی داشته باشم. من در ویراست جدید گفتم که دو تصویر توریستی و روزنامه نگارانه از غرب در ایران است و من با تصویرهای این گونه‌ای از غرب به لندن رفتم. پس لندن برای من یک میدان مطالعه بود و از ابتدای سفر آغاز به نوشتن کردم و خواستم روایت‌های خودم را از مواجهه با غرب بگویم.
 
فاضلی عنوان کرد: من روزی این کتاب را شروع به نوشتن کردم که همه این کارها در ایران جرم بود بدین معنی که نگاه تطبیقی داشتن جرم بود و اگر چیزی می‌نوشتید که مردم بخوانند جرم بود. من آن موقع نگاه تطبیقی را دنبال کردم و خواستم اثری بنویسم که مردم بخوانند.
 
او با تاکید بر اینکه این کتاب برایش شروع خوبی برای مواجهه با خود بوده افزود: تلاش کردم در محیط‌های مختلف آشنایی زدایی از تصورات، باورها و ... تجربه زیسته‌ام داشته باشم که پیش از این آن را در آیینه دیگری می‌دیدم.
 


محیط طباطبایی، رئیس ایکوم و یکی از متخصصان تهران‌شناسی نیز سخنانش را این‌گونه آغاز کرد و گفت: کتابی که بتوان درباره‌اش سخن گفت اثر ارزشمندی است. برای این‌که بتوانیم مسائل تاریخی را بهتر دریابیم و جامعه انسانی را از گذشته تا امروز مورد مطالعه قرار بدهیم باید حتما تاریخ انگلستان را بخوانیم تا بتوانیم جامعه را مورد ارزیابی قرار بدهیم. تاریخ بریتانیا تاریخ باارزش برای همه دنیا است. تاریخ اشراف انگلیس بسیار مهم است و مدت هزار سال است که جامعه تمرین دموکراسی و قانون‌مداری کرده است، پس قطعا نتایج متفاوتی با دیگر کشورها دارد. در تاریخ انگلستان انقلابات به شکل دیگری است و به سمت جلو حرکت کرده است.

وی افزود: جامعه انگلیس به عنوان جامعه ساحل‌نشین از بینش خود برخوردار است. در تمدن ایران نیز خانه عشایر وسیع‌تر از کشاورزان و شهرنشینان قدیمی است. وقتی گله‌داران عشایر حکومت تشکیل می‌دهند امپراطوری‌ها شکل می‌گیرد. کدام جامعه را در تاریخ معاصر پیدا می‌کنید که وقتی کسی قهرمان و نماد این کشور در پایداری می‌شود در انتخابات برکنار می‌شود. در جنگ جهانی دوم قهرمان انگلیس چرچیل است اما در انتخابات برکنار می‌شود و می‌دانند که ارزش چرچیل مهم‌تر از این است که نخست وزیر بشود.

محیط‌طباطبایی گفت: فاضلی چنین جامعه‌ای را بر اساس انقلاب ارتباطی و دوران پس از جنگ جهانی اول و پایان قرن بیستم و دوره تحولات جدید مورد بررسی قرار داده است. وقتی به جامعه ایرانی در تاریخ نگاه می‌کنیم می‌بینیم ناصرخسرو اسماعیلی‌مذهب و بسیار متعصب است و اشعارش بیانگر احساسات جهان‌بینی وی است که احساس خود را در شعر ارائه می‌دهد اما همان آدم در سفرنامه‌اش این‌گونه نیست و چنان تصویربرداری و مستندنگاری از جز به جز مسائل کرده و برای مورخ در زمینه‌های گوناگون مطالبی را عرضه کرده است.

وی افزود: ناصرخسرو جهانگرد سیاح از منظر ایرانی است. برای ایرانی جامعیت بسیار مهم است و کسی آدم بزرگی است که سخت‌ترین مفاهیم را در ساده‌ترین شکل بیان کند تا همگان بتوانند از آن بهره‌برداری کنند. وقتی ابوریحان بیرونی ماللهند را می‌نویسد بسیار ساده آن را در دسترس همگان قرار می‌دهد. ابوریحان پیچیده‌ترین مفاهیم علمی را در امپراطوری آن زمان بیان می‌کند. بیرونی در حین این‌که یک نویسنده و متخصص ریاضی و نجوم است موضوعاتی که در زمینه تقویم و گاهشماری است به ساده‌ترین شکل ممکن می‌نویسد.

رئیس ایکوم به کتاب فاضلی نیز اشاره کرد و گفت: از خواندن این کتاب بسیار لذت بردم و به زمانی برگشتم که مشغول آموزش تاریخی بودم. در این کتاب به این مساله اشاره شده که گروهی از مهاجران مثل کردها در هاید پارک لندن مراسمی مثل نوروز را برگزار می‌کنند. نوروزی که در دوره ساسانی اول تابستان آغاز می‌شود و اکنون نوروز به اول بهار رسیده است و این مساله نیاز به بررسی بیشتر دارد. کردها در یک جامعه میزبان، نوروز را برگزار می‌کند و این مساله چه سودی برای جامعه میزبان دارد که در این کتاب به آن پرداخته شده است.

وی افزود: در جهانگردی و سفرنامه‌نویسی پیش از جنگ جهانی دوم دو وجه ایرانی را در سفرنامه‌های خود مطرح می‌کنیم. تاریخ‌نویسی محمدابن طبری در تاریخ طبری مفسری بزرگ است در تاریخ طبری صداقت تاریخ‌نگار دیده می‌شود و جوینی در تاریخ‌نویسی خود به شکل یک وزیر تاریخ را نوشته است و باید صبر کنیم تا نسل جدیدی مثل کسروی پیدا شود که تاریخ تحلیلی زمان خود را بنویسد. مهم است که نویسنده شناختی نسبت به نوع جهان‌بینی خود داشته باشد و برای کسانی که در حوزه تاریخ هستند مدارکی مثل باستان‌شناسی بسیار مهم و ناب است. کسی که با جامعه انگلستان و تاریخ آن سرو کار دارند به یاد ما می‌آورد که انگلستان بسیار متفاوت است. نگاه ایرانی به دنیای خود با نگاه به تمدن دیگر فرق دارد.

نعمت‌الله فاضلی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه جامعه امروز ایران نیازمند شناخت انگلستان است گفت: انگلستان هزار سال دموکراسی و تاریخ مدنیت دارد و هزار سال زندگی آنجا بالا و پایین شده است. تا زمانی که من به خیابان‌های آنجا رفتم دیدم هر فردی از امنیت و آرامش برخوردار است. آنجا با عبدالقادر درویشی مواجه شدم که کراوات داشت و برای من عجیب بود. این فضایی که آنجاست؛ هندوها و ایرانی‌ها و... می‌توانند جشن‌های خود را داشته باشند در حالی که ما نمی‌توانیم فکر کنیم که مردم افغانستان بتوانند آیین‌های محلی خود را در ایران اجرا کنند. پس آنجا هزار سال تمرین مدنیت شده است که می‌توانند اجازه بدهند همه فرهنگ‌ها با تفاوت‌هایشان حضور داشته باشند.
 
او با اشاره به اینکه ما نیاز به مقایسه داریم عنوان کرد: همان طور که دکتر محیط طباطبایی گفت باید نگاه جهانی داشته باشیم و جهانی بیاندیشیم. رشته من این امکان را می داد که فرهنگ را در هر جایی که هست جدی بگیرم. از سوی دیگر هیچ چیزی بدون تاریخ امکان تبیین ندارد و لازم است در کنار بینش تطبیقی و مردم نگاری بینش تاریخی داشته باشیم و سعی کردم در این کتاب نگاه تاریخی داشته باشم.

او ادامه داد: من کتاب‌ها بسیاری را می‌خوانم اما می‌بینم آن اثر دیدگاهی ندارد. بخش اعظمی از بحران ما این است که آگاهی دیدگاهی نداریم و حتی نمی‌دانیم اهمیت دیدگاه چیست و کجاست؟ بخشی از این نادانی به علوم اجتماعی ما بر می‌گردد و بخشی هم به جامعه ربط دارد که دیدگاه را مورد توجه قرار نمی‌دهد. آموزش عالی ما باید یاد بدهد که جایتان را عوض کنید تا صاحب دیدگاه شوید.

نیکنام نیز سخنانش را با برنامه‌ریزی درسی آغاز کرد و گفت: وقتی مفهوم برنامه‌ریزی درسی مطرح می‌شود چه چیزی در ذهن مردم نقش می‌بندد. از سال 86 آقای فاضلی در مسائل برنامه‌ریزی درسی تعاملات گسترده‌ای دارد و در رخدادهای اصلی رشته برنامه درسی حضور بسیاری دارد. چه دستاوردی و رویکرد و مفاهیم از مجموعه آثار دکتر فاضلی می‌توانیم به دست بیاوریم؟

وی افزود: فاضلی انبوهی از منابع و سخنرانی‌ در زمینه برنامه‌ریزی درسی داشته و از آن سمت انسان‌شناس صاحب نظر است. مشترکات اندیشه در انسان‌شناسی و مطالعات فرهنگی چه چیزی بوده است که فاضلی به آن روی آورده است.

فاضلی در بخش پایانی سخنانش با بیان اینکه یکی از محورهای کارهایش آموزش است گفت: همواره این دغدغه من بوده چون فکر می‌کنم مساله ایران با آموزش گره خورده است. ما نیازمند قوانین، آموزش و انسان‌های خوب هستیم. البته هر سه این‌ها با هم پیوند دارد. من تلاش کردم به آموزش بپردازم و بزرگترین مشکل ما هم ابهام در یادگیری است.

او تاکید کرد: امروز در آموزش عالی ما یادگیری به حاشیه رانده است. مقاله علمی پژوهشی، پژوهش، حافظه و... یادگیری نیست و من در مقالات خود به این موضوع پرداختم.

نظر شما