شناسهٔ خبر: 61733 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

سجاد هجری؛ کرونا و تباهی و ناپدیدی سنت‌ها

پیدایش جهانی نو پس از کرونا چقدر محتمل و این پیش‌بینی چقدر اعتناپذیر است؟

کرونا و تباهی و ناپدیدی سنت‌ها

فرهنگ امروز/ سجاد هجری*: این روزها که بلای کرونا دامن جهان را گرفته، یادداشت‌هایی فراوان و نوشتارهایی گوناگون در فضای مجازی ناظر بدان در سطوح و از جهات مختلف نگاشته و منتشر می‌شود و از قضا، برخی که در میان‌شان فلسفه‌خوانان و دانانی نیز هستند، در نوشته‌هاشان هر یک به نحوی و با ادله‌ای، نوید پیدایی «جهانی نو» پس از کرونا را داده‌اند؛ اما پیدایش جهانی نو پس از کرونا چقدر محتمل و این «بیش‌بینی» چقدر اعتناپذیر است!؟ فارابی، حکیم اسلامی مؤسس، کتاب «قوانین» افلاطون بزرگ را که در پایان عمر نگاشته و در آن برخی آرای «جمهوری»، کتاب سیاست نام‌ورش، را نقد کرده، تلخیص نموده که با نام «تلخیص النوامیس» بارها نشر و به فارسی نیز ترجمه شده است.

شر کرونا مرا به یاد بند نخست گفتار سوم تلخیص انداخت؛ آن‌جا که فارابی-افلاطون می‌گوید: «ابتدأ یبین أن وضع النوامیس ودروسها وتجدیدها لیس هذا شیئا محدثا فی هذا الزمان لکنه شیء قد کان فی الأزمان القدیمة وسیکون فیما یأتی منها وبین أن فساد الناموس ودروسها یکون من جهتین أحداهما لمرور الأزمان الطوال علیها والأخری للحوادث العامة التی فی العالم مثل الطوفانات والأمراض الوبئة المفنیة للناس» و بروشنی، علل / عوامل تباهی و نابودی ناموس / قانون / سیره / سنتی را از گذشته‌ی جهان تا آینده‌ی آن، ۱. گذشت زمانی دراز و ۲. رخ‌دادهای فراگیر در جهان می‌داند و دو نمونه / مثال برای این حوادث / روی‌دادها برمی‌شمارد: ۱. توفان‌ها (که توفان نوح علی نبینا وآله وعلیه‌السلام را به ذهن متبادر می‌کند!) و ۲. بیماری‌های واگیردار نابودگر مردم که این دومین به ویژه «طاعون» را به ذهن می‌آورد که تاریخی بس عبرت‌آموز دارد و اکنون هر که این نمونه را بشنود یا بخواند، نخست کرونا به یادش می‌آید؛ زیرا چنان ذهن‌ها درگیر آن است که حتی کشتار مسلمانان در هند را نیز نمی‌یابد!

آیا کرونا می‌تواند سنت / ناموس / سیره / قانون‌ها را دگرگون سازد!؟ پاسخ بدین پرسش دشوار و شاید نشدنی است؛ ولی اگر به دور و بر خویش بنگریم، هم‌اکنون کم نیست آداب و رسومی که در ظرف کرونا «تعطیل» شده؛ از دست دادن گرفته تا برخی مناسک عبادی! اما آیا این پایدار است؟

شاید کسی بگوید که انسان که از «اُنس» است، چنان با شرایط نو خو می‌گیرد که میلش به بازگشت بدان‌چه پیش‌تر بوده، کم می‌شود و آن‌گاه که می‌بیند (احساس و تجربه می‌کند!) بدون آداب یا سننی، بی‌هیچ کم‌بود و خللی می‌تواند زندگی کند، گرایشش به رجوع بدان آداب و سنن کاسته می‌شود! این‌جا باید «نگران» آن دسته نوامیس و رسومی بود که به نحوی در جامعه کم‌رنگ شده و برخی از آن می‌گریزند و برخی نیز با آن می‌ستیزند و کرونا نیز آن را به تعطیلی کشانده است!

کرونا به حتم با خود چیزهایی نو می‌آورد و هم‌اکنون نیز در گفتگوی مردم آن‌ها را می‌توان دید و شنید؛ تا آن‌جا که می‌توان به «فرهنگ کرونا» اندیشید! شاید کسی ژرف‌تر، از دگرگونی «دید» آدمیان به جهان با تجربه این بلای شر بگوید و شاید برخی که در چندین یادداشت به مقولات قضاوقدر و کیفیت دخول شر در آفرینش که پرسشی کهن و تاریخی‌ست، پرداخته‌اند یا آنان که «ترس‌آگاهی» را که کلیدواژه برخی فلسفه‌های نوست درباره کرونا، طرح کرده‌اند، چنین نگاهی داشته‌اند! سخن درازست و پرسش بسیار!

*پژوهشگر پژوهشکده سیاست‌پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت

مهر

نظر شما