شناسهٔ خبر: 61877 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

کالبدشکافی دردهای بی‌دوا/ درنگی بر کارنامه ادبی زنده یاد قاسم هاشمی‌نژاد

  در کنار نقدنویسی، هاشمی‌نژاد به سبب روزنامه‌نگار بودن، مصاحبه‌گر چیره‌دستی هم بود. اهمیت گفت‌وگوهای او را می‌توان در نوع ورود به بحث، محتوای پرسش‌ها، برخورداری پرسش‌ها از موضع‌گیری انتقادی، مقهور نشدن در برابر نام و آوازه مصاحبه‌شوندگان- و فی‌المثل کسی چون ابراهیم گلستان- و ... به روشنی دید. اگر گفت‌وگوی ادبی را قالبی بدانیم که در صورت مطلوب خود دربردارنده دو وجه همزمان ژورنالیستی و ادبی است، باید مصاحبه‌های هاشمی‌نژاد را به عنوان صورت مثالی گفت‌وگوهای مهم ادبی در دهه 50 در نظر آوریم.

  

فرهنگ امروز/ بهمن فاطمی

اهمیت قاسم هاشمی‌نژاد تنها به یک حوزه نوشتاری برنمی‌گردد. او از آن دست نویسندگانی است که کارنامه‌اش نشان از حضور همزمان او در چند حوزه نوشتاری دارد. از رمان و قصه کوتاه تا شعر و تصحیح متون کهن به ویژه متون عرفانی و ترجمه آثار ادبی جهان به فارسی و نیز نقد و روزنامه‌نگاری و...
هاشمی‌نژاد از معدود نویسندگانی است که توانسته در طول حیات خود همه این چند حوزه را در کنار هم پیش ببرد و همان‌قدر که شاعر مهمی محسوب می‎شود، قصه‌نویس و رمان‌نویس قابل‌اعتنایی هم باشد و در عین حال آثار درخوری در مقام مترجم ارایه کند؛ به علاوه دستی بر آتش تصحیح متون کهن داشته باشد و با متون عرفانی محشور باشد و البته در کنار همه اینها نامش به عنوان روزنامه‌نگاری مهم و چیره‌دست در تاریخ ژورنالیسم ایران بدرخشد. روزنامه‌نگاری که در کارش حد بالایی از ادبیت و در عین حال موضع‌گیری انتقادی در حوزه ادبیات دیده می‎شود، همین ویژگی او را از بسیاری از همکارانش در دهه‌های 40 و 50 جدا می‌کند. از هاشمی‌‎نژاد 20 و چند کتاب در ژانرها و حوزه‌های مختلف به جا مانده که تعدادی از آنها آثار درخشانی در تاریخ ادبیات معاصرند. آنچه در ادامه می‌خوانید، مروری است بر کارنامه نوشتاری او با درنگی بر کتاب‌ها و به‌طور کلی نوشته‌هایی که از او در طول سال‌های فعالیتش منتشر شده است.

فیل در تاریکی
 اولین تریلر ایرانی
«فیل در تاریکی» در نوع خود اثر پیشگامی است و مهم‌ترین وجه از اهمیت خود را در این پیشگامی می‌یابد. گرچه اظهارنظرها در باب اهمیت این رمان بر دو قسم است اما هر دو گروه بر یک نکته اتفاق‌نظر دارند و آن اینکه با رمان مهمی در تاریخ ادبیات معاصر روبه‌رو هستیم. گروه اول آن را رمان پلیسی مهمی می‌دانند و گروه دوم با این استدلال که در این کتاب به آن معنا با معما روبه‌رو نیستیم، پس نمی‌توان آن را ذیل ژانر پلیس طبقه‌بندی کرد، معتقدند که «فیل در تاریکی» تریلر است. مثلا کاوه میرعباسی، نویسنده و مترجم این کتاب را اولین تریلر ایرانی می‌داند و یادآوری می‌کند که اهمیت این کتاب در این است که برای نخستین‌بار به قلمرو ادبیات داستانی جنایی و تریلر ورود می‌کند. به هر حال چه این کتاب را پلیسی بدانیم و چه شبه‌پلیسی یا تریلر و ... تردیدی در اهمیت آن نیست چراکه تا قبل از آن ما با اثری مانند آن در زبان فارسی روبه‌رو نبودیم. آثاری که تا حدی تعریضی به حوزه ادبیات شبه‌پلیسی داشتند، یا فاقد اهمیت ادبی کافی بودند و نمی‌توان آنها را جدی گرفت یا برجستگی و غلبه موضوع جنایت در آنها مانند کتاب هاشمی‌نژاد مشهود نبود.
«فیل در تاریکی» همچنین رمانی است که مساله و مفهوم «شهر» در معنای مدرن کلمه در آن نمود بارزی دارد و این خصوصیتی است که آن را به ادبیات پلیسی نزدیک می‌کند. تهرانی که هاشمی‌نژاد دیده و در «فیل در تاریکی» روایت کرده، تهرانی است که تا همیشه در یاد خواننده رمان خواهد ماند. ساختار و نثر در «فیل در تاریکی» اهمیت زیادی دارد. مانند دیگر آثار این نویسنده/شاعر که همواره از خوی و خصلت شعری او بهره ‌برده‌اند، نثر «فیل در تاریکی» - اگر به لایه‌های درونی اثر نگاه کنیم- هم از این ویژگی مبرا نیست.

خواب گران
سهم بالای روح شاعر  در کار مترجم
می‌گویند در کار ترجمه یا باید درستی و وفاداری عین به عین اثر زبان مقصد به متن مبدا را ملاک قرار داد یا خلاقیت مترجم در به کار بستن شگردها و در یک کلام، زیبایی ترجمه را. در مورد هاشمی‌نژاد در مقام مترجم، بیراه نیست اگر او را در زمره گروه دوم قرار دهیم. همان ویژگی شاعر بودن که گفته شد در تمام وجوه کاری هاشمی‌‎نژاد دخیل بوده و نمود و بروز داشته، طبعا در ترجمه‌هایش نیز قابل‌ملاحظه است. به ‌طور مثال ترجمه‌اش از کتاب «خواب گران» ریموند چندلر، محصول زیبایی از برگردان یک مترجم را در برابرمان می‌گذارد که حد بالایی از زیبایی خود را مدیون فراروی‌های مترجم/شاعری است که ترجمه یک رمان معروف را به دست گرفته؛ رمانی که نویسنده‌اش گفته بوده نوشتن آن تنها سه ماه وقت برده در حالی که مترجم فارسی آن در مقدمه‌اش بر کتاب نوشته: «ترجمه خواب گران بسیار بیش از سه ماهی وقت برده است که چندلر طی آن کتاب را نوشته بود.» هاشمی‌نژاد با عشقی وافر کتاب چندلر را ترجمه کرده و در بیان این علاقه‌مندی آورده است که «سرشاخ شدن» با نثر چندلر برایش کاری بوده است کارستان.  نکته دیگری که باز نباید آن را در ارتباط با شاعر بودن مترجم مرتبط دانست، واژه‌سازی‌های هاشمی‌‎‌نژاد است. آنجا که برای کلماتی خارجی که بعضا حتی در محاورات به کار می‌رود، معادل‌های خلاقانه‌ای می‎سازد؛ معادل‌هایی که یا به تمامی پدیدآمده اویند یا در عین ناآشنایی و مهجور بودن، چنان در جای خود در ترجمه نشسته‌اند که تو گویی چیزی بهتر از آن را نمی‌توان برای ترجمه کلمه یا اصطلاح زبان مبدا استفاده کرد. یک نمونه گویا از این دست خلاقیت‌های او در مقام مترجم اینکه به جای کلمات مصطلحی چون «دارت» یا «تخته دارت از «ناوک‌اندازی» و «آماج» استفاده کرده است.
کتاب ایوب
 معاصریتِ صبر و ایمان
اثر مهم دیگری که نام قاسم هاشمی‌نژاد را پای خود دارد، «کتاب ایوب» است. کتاب از دو ویژگی بهره می‎برد که اتفاقا از ویژگی‌های مولف در سایر آثار او نیز هست. یکی همان پیوند با امر شعری و دیگری قدرت پرداخت. او همان‌طورکه در مقام قصه‌‎نویس، مترجم، مصحح، شاعر و ... از این دو خصلت بهره می‌برد، در ترجمه تالیف «کتاب ایوب» این هم هر دو قابل ردیابی‌اند.
کتاب ایوب از یک سو به عنصر تخیل در قصه ایوب در عهد عتیق نگاه ویژه‌ای دارد و از سوی دیگر با ابتنا به تخیل خویش و پیوند آن با عناصر متخیل کتاب، نتیجه‌ای را ارایه می‌‎کند فراتر از آنچه در سابقه ذهنی خواننده فارسی‌زبان از قصه ایوب می‌گنجد. حتی در مقدمه کتاب بالصراحه درمی‌آید که جنبه‌های متخیل قصه از نگاه مفسران قرآن مغفول مانده است. هاشمی‌نژاد در عین اشاره به ذوق مولفان مسلمان و مفسران قرآن، آورده است که فصل‌های حاوی مجادله‌های لفظی و مناظره‌های فلسفی ایوب و دوستانش با همه اهمیتی که دارد، از نگاه آنها مغفول مانده است: «این مناظرات به رغم تخیلات بلند شاعرانه و تصورات دلنشین باریک‌اندیشانه‌اش، علاقه این نویسندگان را بر نمی‌انگیخته، چون به نظرشان با برداشت آنها از ماجرا همخوانی نداشته است. نتیجه این شده که آنچه در تفسیرهای قرآنی دیده می‌شود با فکر اصلی این سرود دلشکن عهد عتیق متفاوت از کار درآید.»
او از رویکرد خود در فراروی از قطعیت جاری در اتمسفر قصه عهد عتیق در همان مقدمه پرده برمی‌دارد. آنجا که نویسنده شهرت ایوب را مخلِ این تالیف- ترجمه یا به تعبیر خودش این «داستان‌چامه» می‌داند: «... اما کتاب حاضر از این شهرگی شخصیتش سود چندانی نمی‌برد، به عکس، آن را دست‌وپاگیر هم می‌یابد. صاحب این قلم، در مقام شاعر و نه در مقام منتقد ادبی یا حتی داستان‌نویس مجبور است نقش دوگانه‌ای بازی کند و همه‌چیز را از سر نو توضیح دهد...»
مهم‌ترین دستاورد این رویکرد هاشمی‌نژاد به قصه ایوب، بازیابی این قصه در اکنون انسان معاصر است. ظرفیت‌های جهان‌شمول و بی‌زمانِ قصه ایوب در پرداخت هاشمی‌نژاد به آن، ماجرای پیامبر صبور را از مرز حکایتی اخلاقی فراتر می‌برد و درد و رنج قربانی بی‌گناه آن روز و هر روز تاریخ را در موضعی سوال‌مند به سرنوشت انسان معاصر پیوند می‌دهد و - شاید بی‌آنکه بخواهد- یادآوری می‌کند که صبر و خویشتنداری و ایمان، نه جغرافیاپذیرند و نه زمان‌بردار.

هاشمی‌نژاد شاعر
 به دنبال پرسش از جهان
وجه شاعری هاشمی‌نژاد هم وجه مهمی از کار نوشتاری اوست. از جهاتی می‌توان این کتاب را به عنوان نماینده‎ای از جهان شعری هاشمی‌نژاد دارای نوعی قرابت آشکار با حال و هوا و اتمسفر شاعران شعر دیگر دانست.
او در کتاب شعر «پری‌خوانی» که در سال 57 منتشر می‎شود، خود را به عنوان شاعری مستقل از جریان متداول شعر روز معرفی می‌کند؛ به این معنا که اگر در آن زمان شعر «متعهد» به معنای شعری که حرف مستقیم اجتماعی بزند و انسان معترض مبارز با سلطه و فقر و ظلم در آن حضوری مستقیم و آشکار داشته باشد، سکه رایج فضای شعر ایران بود، در شعر هاشمی‌‎‌نژاد ردی از این رفتار با زبان شعر دیده نمی‎شد. جهان شعر او جهانی مختص خود او بود با قرابت‌هایی که با شاعران شعر دیگر داشت. تو گویی او در شعرش بیشتر به دنبال طرح پرسش‌هایی بود که می‌خواست سر از ماهیت ازلی انسان و جهان دربیاورد و به پاسخی نسبی اندر نسبت انسان با هستی پیرامونش برسد.
به لحاظ فرمی هم می‌توان به سطرهای کوتاه و گاه یک‌کلمه‌ای که نشان از نوعی جزیی‌نگری زبانی نزد او در مقام شاعری دقیق و اهل شهود در زبان داشت، اشاره کرد. روایت به معنای متداول کلمه از شعر او حذف می‎شود و نوعی تصویرگرایی و کولاژ تصاویر برای به وجود آوردن فضایی منحصر به فرد و کمتر دیده شده، جای آن را می‌گیرد:
«چون پنجه بر پیشانی سفر دادی/ مرا به سینه می‌سپاری/ مرا به سینه می‌سپاری/ تا زخم محرابیم شفا نام گیرد» (پری‍خوانی)
 تعلیق معنویت و عشق زمینی و جسمانی که به حذف معشوق متداول زمینی منجر می‌شود، در شعرهای هاشمی‌نژاد به خوبی مشهود است. این ویژگی معمولا به نوعی تنهایی مطلوب در شعرهای تاو منجر می‌شود. تو گویی «من» شعرهای او اساسا دنبال همین تنهایی است و رسیدن به وضعیتی که کسی روی زمین نمی‌تواند پیرامون شاعر متجسم باشد و در نهایت او می‌ماند و خودش و خودش:
 «به آموختن خوابی که با تنم قافیه پنهان دارد/ بیداریم را کوتاه کنم»
یا
«تا/ آن/ روز/ کفن من/ بادبان من»
کتاب شعر بعدی او یعنی «تکچهره در دو قاب» به لحاظ فرمی تفاوت‌هایی با (پریخوانی دارد اما به لحاظ نوع رفتاری که با هستی‌شناسی دارد و از حیث جنس تصاویری که خلق می‌کند در راستای همان کتاب شعر اول شاعر قرار می‌گیرد. مثلا:
«آن که دوردست را می‌خواند/ روزی از آفتابی خواهد گفت/ که بر برگ‌های سوخته/ می‌نشست بی‌غبار»
هاشمی‌نژاد حتی در نمونه‌هایی که سعی می‌کند از ظرفیت زبان گفتار در شعرش بهره بگیرد، راوی شعرش کماکان همان شاعر تنهایی است که همچنان دنبال دلایل هستی‌شناختی وجود و تولد و زیست خود می‌گردد:
«منم در سکوت بار اومدم/ منم دایه‌ام باد بود/ اگه کسی زنده باشه به چیزی/ منم زنده به سایه‌ام بودم»
هاشمی‌نژاد روزنامه‌نگار
موضع‌گیری انتقادی در نقدها و گفت‌وگوها
هاشمی‌نژاد در مقام روزنامه‌نگار و منتقد ادبی هم نام مهمی است. نقدهای او در مقطعی از دهه 40 و بعد در سال‌‎های دهه 50 هنوز مورد استناد منتقدان و پژوهشگران ادبی است. در سال 1351 صفحه‌ای در روزنامه آیندگان تعبیه کرد به نام «عیارسنجی کتاب» که در آن رسما در مقام منتقد، نقد کتاب می‎‌نوشت. بسیاری بر این عقیده‌اند که بخشی از شهرت هوشنگ گلشیری به خاطر نقدهایی است که هاشمی‌نژاد بر آثار او نوشته.
از هاشمی‌نژاد در کنار شمیم بهار و نیز نویسنده جوان دیگری به نام حسین رازی به عنوان منتقدانی نام می‌برند که همزمان نقدهای ادبی و سینمایی مهمی می‌نوشتند. در کنار نقدنویسی، هاشمی‌نژاد به سبب روزنامه‌نگار بودن، مصاحبه‌گر چیره‌دستی هم بود. اهمیت گفت‌وگوهای او را می‌توان در نوع ورود به بحث، محتوای پرسش‌ها، برخورداری پرسش‌ها از موضع‌گیری انتقادی، مقهور نشدن در برابر نام و آوازه مصاحبه‌شوندگان- و فی‌المثل کسی چون ابراهیم گلستان- و ... به روشنی دید.
 اگر گفت‌وگوی ادبی را قالبی بدانیم که در صورت مطلوب خود دربردارنده دو وجه همزمان ژورنالیستی و ادبی است، باید مصاحبه‌های هاشمی‌نژاد را به عنوان صورت مثالی گفت‌وگوهای مهم ادبی در دهه 50 در نظر آوریم.
زمانی که بسیاری از روزنامه‌نگاران همکار او با طرح موضوعات نه چندان عمیق و مهم در گفت‌وگوهای‌شان، کار گفت‌وگو را در سطح پرسش‌هایی تکراری دنبال می‌کردند، او به خوبی واقف بود که یک گفت‌وگوی خوب می‌تواند شأنی برابر با یک نقد ادبی تاثیرگذار و قابل استناد پیدا کند. نمونه‌های شاخص این وجه از کار فرهنگی هاشمی‌نژاد را می‌توان در گفت‌وگوهای او با نویسندگانی چون ابراهیم گلستان و هوشنگ گلشیری دید که اگرچه نیم‌قرن از روزگار انتشار آنها می‌گذرد اما همچنان در زمره گفت‌وگوهای مهم ادبی محسوب می‌شوند و طراوت‌شان را در گذر زمان از دست نداده‌اند.

و کتاب‌های دیگر
جدای از اینها، هاشمی‌نژاد آثار مختلفی در قالب تالیفی، ترجمه و تصحیح متون کهن دارد که از آن میان می‌توان در حوزه ادبیات کودک به «توی زیبایی راه می‌روم» و «قصه اسد و جمعه» و ...، در زمینه ترجمه به «مولودی: نمایش منظوم» از تی.اس.الیوت، «بشنو، آدمک!» از ویلهلم رایش و... در عرصه تصحیح متون کهن و متون عرفانی به حکایت‌های عرفانی به «سیبی و دو آیینه»، «سفرنامه ناصرخسرو» و... و کتاب‌های متعدد دیگر اشاره کرد.

روزنامه اعتماد

نظر شما