شناسهٔ خبر: 61895 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

آذرتاش آذرنوش: انوشه یکی از مدل‌های ترجمه ایران است

انوشه با زبان و رفتار خودش به عنوان مترجم دست به ترجمه زد. کمتر کسی را می‌توانید پیدا کنید که ترجمه‌های انوشه را بخواند و از آن لذت نبرد. خود من نیز با علاقه ترجمه‌های او را می‌خوانم و به آنچه انجام داده اعتماد دارم و از این رو کاری به اصل کتاب ندارم.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ دکتر آذرتاش آذرنوش، معتقد است که زنده‌یاد حسن انوشه در کار ترجمه تکلیف خودش و نوع حوزه‌ای که می‌خواهد در آن ترجمه کند و حتی موضوع فعالیت‌هایش را نیز مشخص کرد و از این رو توانست یک منبع حجیم مثل «تاریخ ایران کمبریج» را ترجمه کند.

دکتر آذرتاش آذرنوش، با اشاره به داستان آشنایی‌اش با زنده‌یاد حسن انوشه اظهار کرد:‌ من در طول زندگی‌ام شاید ده بار با انوشه برخورد کردم و این دیدارها نیز بیشتر در مجالس ادبی بود. اگر بخواهم درباره اولین دیدارمان صحبت کنم باید بگویم که یک بار مریض شدم و دوستان اهل قلم به دیدنم آمدند و حسن انوشه نیز در بین آنها بود.

وی ادامه داد:‌ من خیلی تحت‌تاثیر کار او قرار گرفتم؛ چراکه بدون آشنایی و فقط بخاطر اینکه به من احترام بگذارد به دیدنم آمد. بعد از این اتفاق به او علاقه‌مند شدم و در تعریف از او باید بگویم که انوشه آدم بسیار خوب و نازنینی بود و حیف که ما او را از دست دادیم.

مدیر بخش ادبیات عربِ دائرةالمعارف بزرگ اسلامی با اشاره به مهم‌ترین فعالیت‌های انوشه گفت: مهم‌ترین فعالیتی که مرحوم انوشه انجام داد، در حوزه ترجمه بود. او در کار ترجمه تکلیف خودش و نوع حوزه‌ای که می‌خواهد در آن ترجمه کند و حتی موضوع فعالیت‌هایش را نیز مشخص کرد و از این رو توانست یک منبع حجیم مثل «تاریخ ایران کمبریج» را ترجمه کند.

وی ادامه داد: انوشه با زبان و رفتار خودش به عنوان مترجم دست به ترجمه زد. کمتر کسی را می‌توانید پیدا کنید که ترجمه‌های انوشه را بخواند و از آن لذت نبرد. خود من نیز با علاقه ترجمه‌های او را می‌خوانم و به آنچه انجام داده اعتماد دارم و از این رو کاری به اصل کتاب ندارم.

این پژوهشگر و محقق در توضیح لزوم اعتماد به متن ترجمه شده گفت: گاهی حین مطالعه لازم می‌شود به اصل کتاب‌هایی که ترجمه شده مراجعه کنیم؛ چراکه حرف مولف در ترجمه خوب بیان نشده و مطلب گنگ و نامفهوم است؛ اما کتاب‌هایی که انوشه ترجمه کرده، کمتر چنین مشکلی دارد. کتاب مثل «تاریخ ایران کمبریج» منبع و مرجع است و باید انسان آن را با اطمینان بخواند؛ درست مثل اطمینانی که انوشه به ما داد.

آذرنوش با اشاره به مجموعه «دانشنامه ادب فارسی» اظهار کرد: درباره کتاب‌های «دانشنامه ادب فارسی» باید بگویم که در اوایل نگارش این مجموعه، انوشه دو سه بار از من دعوت کرد و من با دوستان نزد او رفتیم و نظراتم را به او گفتم. به نظرم او می‌توانست بهتر عمل کند. او کادر اداری خوبی جمع نکرد.

وی در پایان گفت:‌ این موضوع ربطی به حمایت‌های دولتی ندارد. قضیه خواسته آدم است و اگر حمایت می‌شد و میلیون‌ها پول هم به او می‌دادند، باز هم نتیجه همینی می‌شد که ما می‌بینیم. به نظر کار وی نبود. البته شاید اگر تیم دیگری انتخاب می‌کرد، موفق‌تر بود. همیشه از او درباره این کتاب انتقاد می‌کردم؛ اما نمی‌خواهم اینجا از او انتقاد کنم؛ چراکه دیگر فایده هم ندارد. در نهایت باید گفت که وی در کار ترجمه بسیار موفق بود و یکی از مدل‌های ترجمه ایران است.

نظر شما