شناسهٔ خبر: 61987 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

علیه جهان سرمایه‌داری/ نگاهی به فیلم «متاسفیم جاماندی» ساخته اخیر کن لوچ

فرهنگ امروز/ کامل حسینی

دوربین کن لوچ از کدامین ماشین پرشتاب امروزین تصویربرداری کرده است؟
آیا در برابر این ماشین پرشتاب و هولناک، روزنه برای امید به لحظه‌های مهار و توقف آن در روایت کن لوچ دیده شده است؟ در تاریخ سینما و نقادی‌های منتقدان معمولا سیمای سینمای کن لوچ را آیینه بازتاب رنج‌های اجتماعی افراد فرودست و کشمکش آنها با فرادست‌ها و مهم‌تر از آن سیستم اقتصادی فراگیر در یک بستر بغرنج همیشگی اقتصادی می‌دانند.
شاید به همین دلیل است که آغار و پایان روایت کن لوچ با یک زخم روحی همراه است که همان ورشکسته شدن وضعیت اقتصادی است. 
در واقع انتهای فیلم با برداشتن زخمی جسمی پایان روایات را به آغاز زخم‌های روحی دیگر متصل می‌کند. در روایت فیلم آنچه موازی با دیالوگ‌های به ظاهر ساده و روان اما عمیق در پیشبرد حوادث و کشمکش‌ها نقش فراوان دارند، موتیف، ایماژ و سمبل‌های قدرتمندی هستند که به‌طور همزمان دوچهره سازنده اما ویرانگر تکنولوژی را دوباره برملا می‌کنند.
به یاد بیاوریم سکانسی که برای اولین بار کارفرما دستگاه اسکنری را به آقای ریک «شخصیت اصلی» می‌دهد. قرار است یک راننده مرسوله‌ها را به مقصدی معین برساند. دستگاهی که نبض کارهای خدماتی و ماهیت مهم و دقیقش شتاب سودآورانه‌اش تا حدودی به این دستگاه کارامد وابسته است، اما افسوس انسان‌ها و به ویژه سیستم اقتصادی و مدیریتی سرمایه‌دارانه حاکم بر آن هنوز نتوانسته است اندکی با درک معضلاتی همراه باشد که در آن نه تنها کارگران بلکه کارفرمایان نیز در آن مانده‌اند... آنجایی که جناب کارفرما در برابر درخواست مرخصی چند روزه از طرف «ریک» عاجزانه می‌گوید که این هفته چهار نفر از کارگران پیش او آمده‌اند که مرخصی می‌خواستند و هر یک درگیر مشکلات سنگینی بودند. سیستم سرمایه‌داری هرچند مانند جهان کوچک ‌شده‌اش (دستگاه اسکنر) دقیق و برنامه‌ریزی شده عمل می‌کند، اما از درک و سازش و حل درد و مشکلات بشر طفره می‌رود.
ایماژ عجیب و هنرمندانه دیگر یک «بطری» است که در شرکت به او داده می‌شود تو گویی هنوز قابل باور نیست که نوعی جایگزین چشمه‌ دستشویی‌هاست که حداقل مصداقی از یک رفاه و راحتی فرآیند کار و زندگی پرتحرک امروزی است. از قضا تراژدی چنین ایماژی (بطری همراه در پشت ماشین حمل بسته‌ها) زمانی دوچندان نمایان خواهد شد که ریک بسیار مظلومانه در یک حمله غافلگیرانه خیابانی اوباش‌ها تعفن سربسته آن دوباره به سوی خود او برمی‌گردد. البته فیلم کن لوچ هم به نمایش زوایای روحی و اخلاقی نسلی نوجوانانی پرداخته است که با رفتارهای غیراخلاقی مانند خشونت و دزدی به مشکلات روحی و روانی خانواده‌ها دامن می‌زنند.
با تماشای سکانس پایانی فیلم یک‌بار دیگر پرسش آغازین را مدنظر قرار دهیم تا دریابیم که چگونه در روایت کن لوچ امید ما به توقف شتابناک این ماشین بی‌فروغ‌تر می‌شود، زیرا این ریک است که با چشمان آسیب ‌دیده همچنان باید شتابناک همراه با ماشین سرمایه در تکاپوی یک زندگی باشد که سود آن بیشتر به جیب جهان سرمایه‌داری خواهد رفت و بس. 

روزنامه اعتماد

نظر شما