شناسهٔ خبر: 62071 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

انتخاب سخت خطر کرونایی شدن یا حرفه‌ای بودن/شگفتی از کیفیت دورکاری

در دومین بخش از ثبت تجربه‌نگاری اهالی رسانه در دوران کرونا، سردبیر سایت الف، دبیر فرهنگی روزنامه فرهیختگان و خبرنگار سایت انصاف نیوز درباره تجربه کار رسانه‌ای در ایام قرنطینه صحبت می‌کنند.

انتخاب سخت خطر کرونایی شدن یا حرفه‌ای بودن/شگفتی از کیفیت دورکاری

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛  تبعات کرونا برای هر کسی ملموس نباشد برای جماعت رسانه‌ای که اطلاع از اتفاقات و وقایع از نان شب برایشان واجب‌تر است، ملموس است. این قومی که اصطلاحاً پایشان در یک جا بند نمی‌شود، هر لحظه و ساعت باید فکر آن باشد که نکند خبری را از دست بدهند و از غافله عقب بمانند. اضطراب و نگرانی از دست دادن جان از یک طرف و عقب ماندن در میدان‌های رسانه‌ای و دسته دوم شدن خبرهایشان و از دست دادن مخاطبانشان از طرف دیگر، ضرر اقتصادی و محتاج نان شب شدن از طرف سوم خواب و خوراکشان را مختل کرده است. آن‌ها هم یکی از سربازان خط مقدم‌اند، خط مقدم اطلاع رسانی و آگاهی. درست مثل کادر درمان که برای حفظ سلامت مردم به صف شده‌اند.

در شماره اول گزارش روزنامه‌نگاری دیگرگونه روایت چند تن از فعالین رسانه‌ای ایران را در دوران کرونایی کشور خواندید. در مجموعه پیش رو هم پای صحبت جمع دیگری از آن‌ها نشستیم و سعی کردیم شریک اشک‌ها و لبخندهایشان شویم.

از دبیر سرویس یک روزنامه تا مدیر یک رسانه قدیمی و خبرنگار یک سایت پرسروصدا و اسیر این طرف و آن‌طرف شهر در این راه همراه ما بودند. هر کدامشان یک دنیا حرف داشتند و سعی کردیم در چند جمله و پاراگراف روی کاغذ خبرگزاری‌مان مکتوب‌شان کنیم

شگفتی از کیفیت دورکارها

بیژن مقدم مدیر مسئول و سردبیر سایت الف

پدیده کرونا همه عرصه‌های زندگی را تحت تأثیر خود قرار داده است و هر چیزی که به انسان و جمع انسانی مربوط است را با تغییراتی مواجه کرده است. موج اول کرونا تقریباً از اوایل اسفند مشخص شد و تا اوایل فروردین که ما در شرایط اوج قرار داشتیم ادامه داشت. الان هم همین شرایط مشابه را داریم. طبیعی است که طی این ایام حجم کار اطلاع رسانی برای ما به شدت افزایش پیدا کند. این طبیعت شرایط بحران است و مربوط به تمام رسانه‌هایی است که در این شرایط فعال بوده‌اند.

اصلی‌ترین چالش ما در این دوره جمع بین دو وضعیت؛ حضور در شرایط بحرانی که فعالیت بیشتری می‌طلبید و عدم حضور نیروهای ما در محل کار بود. این یک مقدار کار را با چالش مواجه می‌کرد. همانطور که ما از مردم می‌خواستیم که رعایت کنند خودمان هم نمی‌توانستیم مبری از این باشیم و تلاشمان این بود که در همه سطوح بتوانیم اصول و توصیه‌های ستاد ملی کرونا و وزارت بهداشت را رعایت کنیم.

بنابراین تجربه اصلی ما در این دوره یکی حجم زیاد کار و دوم استفاده از نیروی کم‌تر حاضر در محل کار بود. بخشی از نیروها به صورت دورکاری در منزل کارشان را انجام می‌دادند و بخشی در محل کار حاضر می‌شدند؛ به نحوی که فاصله اجتماعی و اصول رعایت بشود. در حال حاضر هم تقریباً در همین شرایط هستیم. پیش‌بینی ما این بود که در کارهای رسانه‌ای از نظر کیفیت بین کسی که در محیط کار است و کسی که در حال دورکاری است تفاوت معنی‌داری وجود دارد؛ اما بررسی ما اجمالاً این نتیجه را به ما نشان ن‌داد و این نکته جالب ماجرا برای من بود. البته این نکته به این معنا نیست که همیشه می‌شود این کار را انجام داد. طبیعی است که حضور پرسنل در کنار هم و هم‌افزایی فکری که در نتیجه این کنار هم بودن اتفاق می‌افتد دارای آثار و برکاتی است که نمی‌توان از آن غافل شد اما به هر صورت این شرایط، شرایط خاصی است و همه ما آن را پذیرفته‌ایم و متناسب با این در حال انجام فعالیت هستیم. این تجربه متفاوتی بود که سابقه نداشته است.

مشکل اینترنت تقریباً برای همه‌ی رسانه‌ها بود. پهنای باندی که در اختیار کشور است و عدم پیش بینی برای چنین مواقعی نشان می‌دهد که عملاً وزارت ارتباطات غافلگیر شده است، خیلی روشن است که شرایط تغییر کرده است و به مردم گفته شده تا در خانه بنشینند و دانش‌آموزان پای سیستم‌های آنلاین باشند. و مردم هم به فضای اینترنت رجوع می‌کنند و اطلاعاتشان را از آنجا می‌گیرند و کارهای روزمره‌شان را آنجا انجام می‌دهند. این بستر برای مراجعات این چنینی در چنین ساعاتی هیچ وقت آماده نبوده‌است. قبلاً توزیع متوازنی صورت می‌گرفته. اما در حال حاضر این توزیع متمرکز شده است و به هر حال این مسئله ترافیک ایجاد می‌کند و این حجم پاسخگو نیست به نظر می‌رسد که وزارت ارتباطات باید هر چه زودتر دست به کار شوند. به ویژه اینکه الان بخش خصوصی اعلام کرده است که فرکانس ۲۳۰۰ را در اختیار دارند و این فرکانس را می‌توانند در اختیار وزارت ارتباطات قرار بدهند تا بتواند از طریق پهنای باندی که استفاده می‌کنند، این مشکل را تا حد زیادی حل بکند اما خود آنها هم متعجبند که چرا از این پیشنهاد استقبال نمی‌شود و همه دعوا به سمت فرکانس ۷۰۰- ۸۰۰ صدا و سیما با وزارت ارتباطات رفته است.

از نظر بازدید سایت هم اتفاق قابل‌توجهی رخ داد و آن اینکه با توجه به اینکه همیشه در ایام فرودین ماه یک افت بازدیدی داشتیم، امسال اتفاقاً اینگونه نبود چون اتفاقات هر سال امسال رخ نداد؛ مردم نه تنها به سفر نرفتند بلکه به آنها گفته شد تا در خانه بمانند و از نظر بازدید به هیچ وجه افتی نسبت به اسفند ماه نداشتیم.

یک اتفاق جالب دیگری که برای ما در این دوره رخ داد استفاده از قالب‌های دیگر محتوایی بود. قبلاً محتواها همه در قالب عکس متن و فیلم بودند اما این دوره مثلاً از اینفوگرافی، ویدئو کلیپ و متن-ویدئو هم استفاده شد

به لحاظ اقتصادی هم در یک کلمه ضربه خوردیم برای اینکه شرایط اقتصادی یک مجموعه در هم تنیده است و نمی‌شود اقتصاد کشوری راکد باشد و کار منِ نوعی رونق داشته باشد. همه کارهای ما نسبتی از هم است چراکه وقتی اقتصادی رونق دارد متناسب با آن نیاز به تبلیغات وجود دارد. و طبیعتاً در این برهه‌ی زمانی که با رکود تبلیغات روبه‌رو شدیم ضربه اقتصادی از پیامدهای قابل پیش بینی این وضعیت است.

مخاطب حاضر است

معین احمدیان. دبیر فرهنگی روزنامه فرهیختگان

ما تعطیل نشدیم. این اولین چیزی است که می‌توانم به شما درباره تجربه روزنامه‌نگاری در دوره کرونا بگویم. همه روزنامه‌ها تعطیل بودند و تحریریه فرهیختگان پرجوش و خروش هنوز زنده بود چاپ نشدن نسخه کاغذی آن به معنای تعطیلی تحریریه روزنامه‎ فرهیختگان نبود و دنیای آنلاین منتظر ما بود. انگار بچه‌ها از قبل می‌دانستند، تحریریه بلافاصله یک تیم قوی برای خودش آماده کرد و فرهیختگان در روزهای تعطیلی و قرنطینه به جایی منتقل شد که مخاطب حاضر و آماده منتظر بود: دنیای آنلاین‌ها

پرتاب شدیم به فضای مجازی با یک مزیت که شاید بقیه روزنامه‌ها و رسانه‌ها نداشتند: ما تیم جوانی بودیم که در فضای مجازی فعال بودیم و مختصات آن را می‌دانستیم به همین دلیل زمانی برای تطبیق با فضا از دست ندادیم. خیلی زود بچه‌ها جمع و جور شدند و بارش ایده‌هایی بود که یک فضای مستقل از روزنامه را کاملاً ترتیب می‌داد.

در سرویس فرهنگی که من در آن مشغول هستم فضا کاملاً مساعد بود. همه چیز به فضای مجازی رفته بود. سینما نبود ولی وی‌اودی بود، سالن کنسرت خالی بود اما کنسرت‌های آنلاین به میدان آمدند، امکان رفتن به کتابخانه‌ها و کتابفروشی وجود نداشت ولی سفارش آنلاین کتاب و معرفی کتاب در بستر فضای مجازی پررونق بود. و ما سعی کردیم این موارد را نظام‌مند کنیم و پوشش رسانه‌ای بدهیم. بحث نظام‌مند کردن این فضا به شدت برای ما مهم بود. همه می‌دانستیم که اگر به فرصتی که بر اثر بحران کرونا برای برقراری ارتباط با بخشی دیگر از مخاطبانمان که روزنامه‌خوان نبودند به دستمان آمده است؛ جدی نگاه کنیم آنها را به زودی از دست خواهیم داد. خیلی از روزنامه‌ها تصور می‌کردند که فقط باید نشان دهند که زنده هستند و همان چیزهایی را که می‌خواستند در روزنامه بگویند در فضای مجازی می‌گفتند. اما فرهیختگان اساساً به این نتیجه رسید که فضای آنلاین فضای دیگری برای حیاتش است و حالا بر اثر اتفاقی البته ناگوار فضایی برایش به وجود آمده است تا مخاطبان دیگری را به دایره مخاطبانش اضافه کند.

بزرگترین تجربه من در دروان کرونا این بود که متوجه شدم که طیف وسیعی از مخاطبان وجود دارند که اساساً بین ما و آنها مواجهه‌ای صورت نمی‌گیرد. ما روزنامه‌نگارها انگار در دنیای دیگری بودیم و طیف بزرگی از مخاطبان در دنیای دیگری. کرونا باعث شد این را بفهمیم و کم‌کم شروع کنیم به فهمیدن زبان همدیگر. شاید تلاش‌های اولیه ناموفقی هم داشتیم تا ذائقه مخاطب را بشناسیم و بدانیم که باید کدام سو برویم؛ اما حالا با اطمینان می‌توان گفت که فرهیختگان علاوه بر روزنامه؛ جای دیگری هم دارد که برای مخاطبانش محتوا تولید کند.

مشکلات البته کم نبود. فضای مجازی قطعاً به لحاظ زیرساختی دچار مشکل است و هنوز نمی‌توان به سرعت اینترنت اتکا کردیا اینکه مثلاً ما برای شبکه‌هایی تولید محتوا می‌کنیم که فیلتر هستند و همچنان نمی‌توانیم یک شبکه‌ی ملی نظام‌مند برای خودمان داشته باشیم. مدیریت این موارد از دسترس خبرنگاران خارج است؛ اما آن بخشی که به ما مربوط بود این بود که تعامل تحریریه فرهیختگان با فضای جدید را تسهیل کنیم.

این تجربه چیزهای دیگری هم برای ما داشت. مثلاً اینکه متوجه شدیم که تولید محتوا در فضای مجازی چه قدر می‌تواند محل بحث و جریان‌سازی در رسانه‌های دیگر و فضای افکار عمومی قرار گیرد. در این بستر تازه محل بحثی برای افراد ایجاد شده است که پیش از این وجود نداشت و برای خود من به عنوان یک روزنامه نگار بسیار جالب بود که یک مطلب منتشر شده در فرهیختگان آنلاین در رسانه‌های دیگر به طور متناوب منتشر می‌شود و بحث و حرف و حدیث‌های فراوانی به وجود می‌آورد. از این نظر برایم جالب بود که فضایی وجود دارد که واکنش‌ها و بازخوردهای بسیار فراوان‌تری از روزنامه و فضای مکتوب به بار می‌آورد.

علاوه بر آن یک تجربه دیگر روزنامه نگاری در فضای بحران برای من درک کردن سرعت در این فضا بود. ما در روزنامه عادت داریم که مطالب را سر حوصله و با دقت می‌چینیم و روزنامه طراحی می‌شود و ویراستاری می‌شود و دوباره خوانده می‌شود و می‌رود چاپ. این تجربه با حضور در فضای آنلاین به یکباره از هم پاشید. حالا باید سریع می‌شدیم تا خبری را از دست ندهیم تا یک کنسرت آنلاین را در سریع‌ترین وقت ممکن تدوین کنیم و روی خط فرستاده شود.

آخرین نکته‌ای که دوست دارم در تجربه نگاری روزهای کرونا به آن اشاره کنم این است که کاملاً مشهود بود که همه ما درگیر تعارض‌های روحی فراوانی هستیم. خیلی از بچه‌ها دورکار شده بودند و سر کار نمی‌آمدند اما خیلی از بچه‌هایی که سرکار بودند معلوم بود که در گیرودار کنکاش با خودشان و ذهنشان هستند. حتماً به این فکر می‌کردند که آیا می‌ارزد که برای خاطر خبر اینگونه زندگی‌مان را به خطر بیندازیم. این حالت البته در روزهای بعدی کم‌تر شد و از حالت بحران بیرون آمدٰ اما برای من به عنوان یک عنصر فرهنگی جالب بود که تماشا کنم که چگونه آدم‌ها می‌توانند با حرفه‌ای‌گری در کارشان در این شرایط خطرساز جانی کنار بیایند. این تجربه فکر می‌کنم تا سال‌های سال در روزنامه نگاری ایرانی باقی بماند. تجربه مواجه شدن با خطر مرگ در ازای روزنامه‌نگاری تجربه کوچکی نبود. این تجربه حالا در حال فرم گرفتن و شکل یافتن است. کماکان باید منتظر بمانیم تا به ثباتی برسد و مسیر آینده روزنامه‌نگاری در ایران را مشخص کند. به انتظار آن روز می‌مانیم

مثال نقض

نسترن فرخی، خبرنگار انصاف نیوز

شرایط برای ما سخت بود همان‌طور که برای بقیه رسانه‌ها سخت بود. اما آنچه این شرایط را سخت‌تر می‌کرد فشار کاری مضاعفی بود که از سمت مدیران رسانه‌ای روی خبرنگار بود گویی درکی از این موضوع وجود نداشت که شرایط فعلی برای همه‌ی رسانه‌ها است و همه چیز دگرگون شده است. این موضوعی بود که به اعتقاد من خبرنگاران رسانه ما را اذیت کرد. خبرنگاران بنا به دلایلی مشخص کم کارتر شده بودند و به خصوص رسانه ما که که جز رسانه‌هایی هستیم که گزارش‌های میدانی زیادی داریم کلاً در مدت کرونا دو گزارش میدانی منتشر کردیم و از این جهت افت کردیم. اما مدیران رسانه‌ها این را تحمل نمی‌کردند و فشار زیادی روی خبرنگاران می آوردندکه البته بعد از عید مقداری تعدیل شد. در حال حاضر هم اجباری برای حضور در محل خبرگزاری نیست ولی ترجیح بر حضور است و ما هم سعی می‌کنیم که در محل باشیم. چون بیشتر دوستانم به دلیل اینکه در خانه شرایط مناسبی برای کار کردن نداشتند تحت فشار قرار گرفتند و مثلاً گزارش‌ها یا متن‌هایی که باید تحویل می‌دانند را با تأخیر می‌رساندند.

یک چالش دیگر ما این است که کرونا با عید تداخل پیدا کرد و در این بازه زمانی معمولاٌ پایگاه‌های خبری تعطیل هستند و در طول نوروز ما مطلب خاصی در مورد کرونا نداشتیم و مطالب به روزی روی سایت بارگذاری نشد. هر چند در بازدید از سایت در عید وضعیت خوبی داشتیم به دلیل اینکه مردم در خانه‌ها بودند اما بعد از عید با افت بازدید مواجه بودیم و شاید بتوان گفت که بازدید ما به نصف رسید. اما در حال حاضر وضعیت بهتر شده.

نظر شما