شناسهٔ خبر: 62124 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

آیین‌ها و کرونا در گفت‌وگو با بهمن نامورمطلق؛ غفلت از کارکرد دین و آیین در مواجهه با کرونا/باید مناسک کرونایی ایجاد کنیم

نامورمطلق می‌گوید که می‌توانستیم با خوانشی جدید از نصوص دینی به روش‌های نوین در برگزاری مناسک در هنگامه شیوع کرونا برسیم تا اینکه کلا آنها را تعطیل کنیم. برای اینکار ضرورت دارد که علمای دین با تکنولوژی آشنا شوند.

غفلت از کارکرد دین و آیین در مواجهه با کرونا/باید مناسک کرونایی ایجاد کنیم

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  کرونا ویروس ناشناخته‌ای بود که شیوع‌اش هراس و اضطراب مهمی در دل بشر انداخت و این هراس دلایل مهمی دارد. نخستین مورد همین پیشتر ناشناس بودن آن و در نتیجه فقدان داروی مؤثر و شکست علم و دانش برای تولید پادزهر آن است. کرونا در چین به عنوان یکی از ابرقدرت‌های فعلی جهان در حوزه‌های دانش، اقتصاد و سیاست، خود را نشان داد و هم‌اکنون نیز آمریکا و اتحادیه اروپا به عنوان دو قطب مهم دیگر در حوزه‌های دانش، سیاست و اقتصاد، تلفات بسیاری بر اثر کرونا داشته و هنوز امکان تولید داروی آن را پیدا نکرده‌اند.

به همین دلیل سازمان بهداشت جهانی شیوع کرونا را به عنوان یکی از دشوارترین موقعیت‌های پاندمیک در تاریخ جهان مدرن اعلام کرد. بر اثر این ویروس مناسبات در فضای واقعی و طبیعی به سمت مناسبات در فضای مجازی رفت و حتی حوزه‌هایی چون آموزش نیز تلاش کردند تا تماماً از این فضا امکان حضور و بروز پیدا کنند. زندگی دیجیتالی در این دوره به شدت گسترش یافته و فضاهای مختلفی از زندگی را درگیر کرده و شکل جدیدی از زندگی را برای همه جهان و از جمله ایران به وجود آورده است که مختصات خاص خود را هم دارد.

این مسائل نشان می‌دهد که شیوع کرونا صرفاً یک پدیده پزشکی نیست و البته تأثیرات منفی‌اش صرفاً در حوزه اقتصاد نیز نبوده است. کرونا به عنوان یک کنشگر در همه شئون زندگی انسان‌ها تاثیر گذاشته و حتی شیوه مناسک دینی را هم تغییر داده است. به تعلیق رفتن حج، تعطیلی مراکز و محافل دینی مثل مرقد مطهر ائمه و بزرگان دینی در ایران و... از مظاهر این تاثیر است. اما درباره نسبت دین و مناسک دینی در مساله تقابل با کرونا و نوع مواجهه آیین‌ها با این پدیده با بهمن نامورمطلق به گفت‌وگو نشستیم.

نامورمطلق اکنون یکی از چهره‌های مهم در حوزه نقد و نظریه‌پردازی فرهنگی است. او عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی است و هم‌اکنون نیز سرپرستی دانشگاه استاد فرشچیان را بر عهده دارد. نامورمطلق پیشتر در سمت‌هایی چون دبیر فرهنگستان هنر و معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، به خدمت اشتغال داشت و برنامه‌های مهمی را نیز در جهت پویایی فرهنگ و هنر ایران به مرحله اجرا درآورد. «اسطوره‌کاوی عشق در فرهنگ ایرانی»، «درآمدی بر اسطوره شناسی؛ نظریه‌ها و کاربردها»، «درآمدی بر بینامتنیت»، «بینامتنیت: از ساختارگرایی تا پسامدرنیسم»، «اسطوره و اسطوره‌شناسی نزد ژرژ دو مزیل»، «اسطوره و اسطوره‌شناسی نزد نورتروپ فرای»، «اسطوره و اسطوره شناسی نزد ماکس مولر» و «اسطوره شهر اصفهان» عناوین شماری از مهم‌ترین تالیفات بهمن نامورمطلق است.

پس از شیوع کرونا عقلای اقوام و مذاهب تصمیم به تعطیلی اماکن مذهبی، معابد و... گرفتند و دلیلشان هم کاملا منطقی بود، چرا که باز بودن این اماکن یعنی تشکیل اجتماعات و این هم یعنی شیوع شدید کرونا. از طرف دیگری اما تعطیلی این اماکن تعطیلی مناسک را باعث می‌شد. منابع بسیاری تاکنون درباره ضرورت مناسک در همه فرهنگ‌ها منتشر شده و پژوهشگران بویژه متخصصان حوزه ادیان و همچنین اساطیر مباحث جذابی را درباره مناسک ارائه کرده‌اند. بفرمایید که نظر شما درباره تعطیلی مناسک در دوران رخداد کرونا چیست؟ آیا می‌شد به راهکارهایی برای تعطیل نشدن مناسک هم رسید؟
مناسک یکی از مباحث بنیادین اجتماعات انسانی بویژه اجتماعات مذهبی است. همه مذاهب برای خودشان زمان، مکان، روایت و مناسک مقدس دارند. این مناسک بر پایه روایت‌هایی استوار شده که یادآور مضامینی مانند آفرینش هستند. به عنوان مثال کعبه «بیت الاول» تلقی می‌گردد و اول بودن در اندیشه سنتی یعنی اصالت داشتن و هر کس اولین را در اختیار داشته باشد از امتیاز برخوردار است. مناسک می‌کوشند تا انسان‌ها را با امر قدسی و با همین روایتهای اصیل پیوند بزنند. روایت‌ها چنانچه گفته شد مکان دار، زماندار و شخصیت دار هستند. مذهبی که پیروانش را کنار یک رودی جمع می‌کند بر این باور است که آن رود مقدس است و جهان با این رود معنا بلکه وجود پیدا می‌کند. مسلمان‌ها اعتقاد دارند که مکه ناف جهان است. یهودی‌ها و مسیحی‌ها نیز درباره بیت‌المقدس چنین فکری دارند.

به طور کل فضاها و مکان‌های مقدس همواره بر وجوهی از مناسک استوار بوده‌اند. این مکان‌های مقدس توانایی تکثیر در نقاط مختلف جغرافیایی را دارند. به عنوان مثال نزد مسلمانان هم مکه مقدس است و هم مدینه. یا همینطور نزد شیعیان آرمگاه‌های ائمه هم مقدسند و هرکدام برای خود مناسکی دارند. پس بهتر است بگوییم که فضاهای مقدس همواره با مناسک و آیین‌های مقدس همراهند. این آیین‌ها هستند که به آنها تقدس می‌بخشند و بدون این آیین‌ها و بدون مناسک، آنها نمی‌توانند جنبه تقدس خودشان را حفظ کنند. به بیان دیگر آیین‌ها روح فضاها و زمان‌های مقدس هستند. بدون مناسک عزاداری، عاشورا ماهی مانند ماه‌های دیگر است و بدون مناسک حج، مکه تهی از معنای فعلی‌اش می‌شود.

مناسک یادآور اتفاقات و روایت‌های قدسی هستند و باعث می‌شوند که انسان‌ها در شرایط قدسی قرار گرفته و جنبه قدسی پیدا کنند. این جنبه قدسی موجب پالایش، آرامش، اتصال و پیوند می‌شود. یعنی فضا و مکان مقدس محل ارتباط با آن روایت‌ها و آن آفرینش‌های اولیه و مقدس است، چرا که برای اغلب مذاهب شروع همیشه با تقدس مرتبط است. آفرینش با تقدس همراه است و رجوع به آن به نوعی باعث تقدس می‌شود. آفرینش آغازین به امر مقدس انجام می گیرد و مومنان می کوشند تا آن را تکرار و تکثیر کنند. تکرار رخدادی مقدس شرکت کردن در آن است.

این موضوع در طول تاریخ همیشه وجود داشته و به شکل‌های مختلفی تکثیر پیدا کرده است. همه انسان‌ها نیاز به حضور در این مناسک مقدس و مناسک آیینی و مذهبی در مکان مقدس و مشخص دارند، اما همه انسان‌ها نمی‌توانند در آن حضور پیدا کنند. به خاطر همین صورت‌هایی نیز طراحی شده که برخی از راه‌های دور نیز بتوانند با این مناسک همراهی کنند. مثلا اصل مراسم عید قربان در مکه انجام می‌شود و مسلمانان آنجا باید در بخش تقریبا پایانی حج قربانی کنند. اما همه که نمی‌توانند به حج بروند و قربانی کنند. به همین دلیل در طول تاریخ این امکان فراهم شد تا آنهایی که در مراسم حج حضور ندارند بتوانند در محل سکونت خود ـ حال هرچقدر که می‌خواهد از مکه دور باشد ـ با کشتن یک قربانی در این آیین مشارکت کنند.
 
به عبارتی یعنی روایت قربانی تکثیر شده است!
بله و دیگران از راه دور می‌توانستند و می‌توانند در این آیین مشارکت کنند. این مشارکت از راه دور بسیار مهم است. بدون آیین معنای زندگی تغییر می‌کند اگر نگوییم تهی از معنا می‌شود. آیین‌ها می‌توانند مقدس یا غیرمقدس باشند اما همواره هستند. همچنین آیین‌ها به طور عمومی جنبه اجتماعی دارند و از مهمترین کارکردهای آن نیز جامعه پذیری است. اما در شرایط کنونی کرونا از اجتماعات بشری مناسک‌زدایی و آیین زدایی کرده است. آدم‌ها نمی‌توانند دورهم جمع شوند. بهترین نوع مراسم مطمئنا مراسمی است که در آن آدم‌ها بتوانند دور هم جمع شوند و جسم و روحشان یکجا گردهم آید. در کمتر جایی مانند مناسک قدسی انسان به سوژه تندار تبدیل می‌شود.

یعنی اینکه تن نقش بسیارمهمی در شکل گیری آیین دارد. این آیین‌ها و مناسک شرایطی دارند که بخش مهمی از آنها به بدن مرتبط می‌شود. بدن باید مطهر و آماده حضور باشد. بدن وظایف مهمی در این نوع از مناسب و آیین‌ها دارد. برای نمونه نشانه بسیار مهم مراسم عاشورایی نوع خاصی از پوشش و نوع خاصی از حرکت بدنی مانند سینه یا زنجیر زدن است. از این نظر آیین‌ها بیشتر به نمایش یعنی میمسیس نزدیکند تا به روایت دیه جزیس. یعنی همه حضور روحی ـ جسمی دارند و حرکات جسمی بخشی از انتقال پیام را انجام می‌دهد. اما اکنون به دلیل کرونا این امکان فراهم نیست.

در این موقعیت ما دو نوع رفتار می‌توانیم داشته باشیم. نخست اینکه آیین‌ها و مناسک را تعطیل کنیم و دیگر اینکه آنها را دگرگون و با شرایط هماهنگ کنیم و تا زمانی که این شرایط وجود دارد بتوانیم از احکام ثانویه آیین‌ها استفاده کنیم. مثلا اگر حج در یک زمان خاصی از سال انجام می‌شود، ما در وضعیت کرونا باید به امکان‌های دیگر برگزاری فکر کنیم نه اینها تماما آن را تعطیل کنیم.

متاسفانه اغلب دینداران به دلیل عدم آشنایی کافی با فضای مجازی و به طور کل تکنولوژی با دچار شدن به کرونا به شوک رفتند و نتوانستند خود را پیدا کنند به همین دلیل کرونا آنها را پانیک کرد. اما در مقابل مثلا نظام دانشگاهی به دلیل آشنایی با فضای مجازی توانستند از طرقی چون آموزش از راه دور که پیشتر آن را تجربه کرده بودند، خود را در وضعیت کرونا نیز بازتولید کنند. همچنین بخشی از اقتصاد ما چون فضاهای دیجیتال مارکتینگ را تجربه کرده بودند، توانستند خود را با فضای قرنطینه‌ای همراه کنند. در مقابل بخشی که چنین تجربه ای نداشت بشدت آسیب دید.

کرونا شرایط قرنطینه را ایجاد کرد و همچنین ترس و وحشتی عجیب برای مردم در قرنطینه. در چنین شرایطی تعطیل کردن مناسک چه زیان‌هایی در بر دارد؟ ما می‌توانستیم با غور در متون و روایت‌های دینی به فهم جدید از مناسک و حتی مناسک جدید هم برسیم، اما چرا به سراغ آسان‌ترین راه رفتیم؟
به دلیل آنکه علمای همه ادیان در سراسر جهان تقریبا با فضای مجازی و تکنولوژی ناآشنا هستند، به جای اینکه فضای تازه‌ای را برای تعطیل نکردن مناسک ایجاد کنند، به سراغ تعطیلی رفتند. ما مطمئنا نمی‌توانیم دور هم جمع شویم و به نظر من در شرایط قرنطینه‌ای ما چه بسا بیش از شرایط غیرقرنطینه‌ای نیاز به معنویت داشته و داریم. در این شرایط نیاز به دین برای آرامش دادن به انسان‌هایی که از کرونا وحشت کردند و در پناهگاه‌های خودشان تنها ماندند بیش از پیش حس می‌شود. احساس تنهایی و ترس می‌تواند روان و روحیه افراد را ویران کند و دین در اینجا کارآیی ویژه دارد. اما متاسفانه به خاطر عدم آمادگی و ناآشنایی با این فضا در شرایط فعلی متولیان امور دینی نتوانستند وظایف خودشان را در شرایط قرنطینه به خوبی انجام دهند. این برای همه ادیان مصداق دارد.

در خبرها خواندیم که پدر خانواده‌ای بر اثر کرونا فوت کرد. پس از مدتی کوتاه بر اثر افسردگی مادر خانواده و پسر دست به خودکشی زدند و جان خود را از دست دادند. آیین‌های سوگواری نیز مناسکی دینی است، اگر آن خانواده می‌توانست برای پدر سوگواری کند، آیا بعد به چنین مصائبی دچار می‌شد؟
یکی از مهمترین مراسم و مناسکی که در طول تاریخ انسانها شکل داده‌اند مراسم مرگ است. در واقع، تولد، ازدواج و مرگ سه مرحله اساسی وجود بشر بوده که هر یک موجب تحولی در شخص و اطرافیانش می شود و برای هر کدام مراسم بلکه مناسکی خاص در هر فرهنگی وجود دارد. مراسم مرگ بسیار مهم است شاید بیش از دیگر مراسم. فقدان ناگهانی و رازآمیز یک انسان به ویژه یک عضو خانواده بزرگترین و عمیقترین و اغلب هولناکترین تجربه یک فرد تلقی می گردد. برای تعدیل این تکانه بزرگ مراسم و مناسک گوناگونی شکل گرفت. اصولا چرا مراسم سوگواری برای مردگانمان برگزار می‌کنیم؟ شب اول، سوم و هفتم داریم و بعد مراسم‌ چهلم و سالگرد؟ چرا اوایل برنامه‌ها کمی متراکم است اما آرام آرام منبسط می‌شود؟ به این دلیل است که کسی که یکی از نزدیکان و عزیزان خود را از دست می‌دهد، دچار خلا و شوک یا به قول روان‌شناسان دچار پانیک می‌شود که وحشت و غافلگیری را به همراه دارد. اگر این خلا با چیز دیگری پر نشود، آن فرد را دچار بیماری می‌کند.

ما انسانیم و به دلیل ویژگی‌های انسانی وقتی که حتی با یک شی مثل موبایل، عصا یا ماشین‌مان ارتباط طولانی داریم، در صورت از دست دادن آنها دچار فقدان می‌شویم و وقتی این از دست دادن در رابطه با یک انسان باشد، مثلا پدر، مادر، برادر، خواهر و... وضعیت بسیار وحشتناک می‌شود. بشر به مرور زمان برای خلایی که در اثر از دست دادن نزدیکان ایجاد می‌شد، مراسمی را تعریف کرد تا آرام آرام بتواند با این خلا کنار بیاید. این خلا را دیگران به صورت موقتی پر می‌کنند تا آن شخصی که عزیزی را از دست داده به فقدانش عادت کند.

همه ادیان و مذاهب هم این عمل را تایید کرده و مناسکی برای سوگواری تعریف کردند، اما کرونا این را هم از بشر گرفت. همانطور که گفتم کرونا یک بیماری ضد مناسکی است و همه تجربیات بشری را می‌خواهد به یکباره از آنها بگیرد. کرونا هیولای عجیبی است که انسان تابحال نظیرش را تجربه نکرده است و شاید بعدها ابعاد منفی این هیولای دهشتناک را بهتر بفهمد. ما متاسفانه در اینجا هم نتوانستیم برای پر کردن جای خالی این مناسک فکری بکنیم. روانشناسان، جامعه‌شناسان و علمای دینی نتوانستند فکری برای این مساله بکنند. به عبارتی ما نتوانستیم به نوعی از مراسم شاید مجازی یا از راه دور – آنچنان که در روایت‌ها توصیه شده – برسیم.

ما باید این خلا را پر می‌کردیم. انسانی که با خانواده در قرنطینه است و همه زندگی‌اش شده همین اعضای خانواده هستند، به ناگاه یکی از همین اعضا محو می‌شود و جایش خالی می‌ماند. این اتفاق وحشتناکی است. چگونه باید جای خالی او را پر کرد؟ ما چون نتوانستیم برای این مساله راه چاره‌ای بی‌اندیشیم، شوک بزرگی به برخی از آدم‌ها وارد شد که این میان تعدادی هم نتوانستند وضعیت را تحمل کنند و خود را از بین بردند.

نمونه‌اش همین خانواده‌ای که شما مثال زدید یا آن سرمایه‌دار ایتالیایی که بر اثر شوک ناشی از فقدان خانواده‌اش خود را از بالای برج به پایین انداخت. اگر امکان برگزاری مراسم بود و اگر ما سنت‌های مناسکی خودمان را می‌توانستیم برقرار کنیم مطمئنا این اشخاص خود را از بین نمی‌بردند. مگر مرگ قبلا نبود؟ بسیاری بودند که در اثر تصادف اتومبیل تمام اعضای خانواده خود را از دست دادند، اما خودکشی نکردند چون پس از آن اتفاق دیگران آمده و با مهرورزی باعث شدند تا شوک برطرف شود و شخص داغ دیده عادت کند.

شما در یکی از گفت‌وگوهای مطبوعاتی خود از سندرم قرنطینه صحبت کردید. بشر قطعا در آینده نیز با کروناهای دیگر و شرایط قرنطینه‌ای مواجه می‌شود. بنابراین به نظر شما ضرورت دارد که فکری به حال مناسک در دوران قرنطینه هم بکنیم!
پانیک یعنی غافلگیر کردن. ما اگر غافلگیر شویم و کسی ما را از غافلگیری خارج نکند به احتمال زیاد به خودمان ضربات زیادی وارد می‌کنیم. کرونا مناسک مذهبی و سوگواری را از ما گرفت. مناسک تولد را گرفت. و آرام آرام همه مناسک را از دست ما خارج کرد. البته برخی جشن تولدهای مجازی برپا کرده‌اند و سعی در پر کردن خلاها داشتند. ما باید خودمان را آماده کنیم برای جهانی همراه با کرونا و کروناهای دیگری پیش‌رو هستند. باید به فکر مناسک در دوران‌های قرنطینه‌ای به واسطه بیماری‌های همه‌گیر باشیم. اگر نکنیم آن وقت مشکلات بسیار زیادی خواهیم داشت که یکی سندرم قرنطینه است. خوشبختانه تکنولوژی این امکان را به ما داده که بتوانیم در عین رعایت قرنطینه احساس تنهایی شدید نکنیم. احساس مزمن تنهایی می‌تواند هیچگاه از ما جدا نشود و خدا نکند که انسان‌ها دچارش شوند.

ما باید حتی با کرونا مقابله به مثل کنیم. نه تنها نباید مناسک خودمان را از دست بدهیم که نیازمندش هستیم، بلکه ضرورت دارد مناسک تازه نیز ایجاد کنیم. باید با ایجاد مناسک تازه‌ای که می‌توانیم از کرونا بگیریم، به انتقام از کرونا فکر کنیم. یکی از این مناسک تازه می‌تواند مناسک مرتبط با شفایافتگان، بهبودیافتگان، درمان شدگان و... باشد. ما باید برای کسانی که توانستند کرونا را شکست بدهند و مداوا شدند، جشن بهبودی بگیریم. ما با این کارها می‌توانیم با کرونا مبارزه کنیم. مبارزه با کرونا فقط یک مبارزه پزشکی نیست بلکه نمادین و عاطفی هم هست.

خوب است از یاد نبریم که کرونا نه تنها تن ما که روان و روحیه ما را هم هدف قرار داده و می‌خواهد هم از داخل تن ما را ویران کند و با از کار انداختن ریه جسم ما را از بین ببرد و هم می‌خواهد با فشارهای روانی مثل تنهایی، ترس و حتی فشارهای اقتصادی ما را درون ویران کند. ما باید هوشمند و مقاوم باشیم تا بتوانیم کرونا را شکست دهیم. کرونا شاید خودش هوش نداشته باشد اما برنامه‌ریزی خیلی هوشمندانه‌ای دارد و هرکسی نمی‌تواند با آن مقابله کند. لازمست همه انسان‌ها در مقابله با آن متحد شوند. ما در مقابل کرونا به طور همزمان نیازمند مراقب تن و بدنمان همچنین روان، روح، روحیه و اراده  هستیم. اجازه ندهیم کرونا حتی اگر جسم‌مان را مجرح کرد روانمان را هم دربر بگیرد. باید مراقب باشیم تا از کرونا شکست روانی نخوریم.

اهمیت حدیث در نظام معرفت شناسی دینی ما حتی در مواردی از کتاب مقدس هم پیشی گرفته است. ما در مواردی که هیچ ضرورتی ندارد مدام به حدیث متوسل می‌شویم و در بسیاری از موارد هم کاری به مجموعه اسناد روایی آن نداریم، اما در این بزنگاه و در این رخداد به سراغ فهم احادیث نرفتیم. در چنین شرایطی به چه متونی از دین نیاز است؟ و دینداران و علمای دین باید چه بکنند؟
ضرورت دارد که دیندارها و علمای دین دانش خود نسبت به تکنولوژی جدید را زیاد کنند. به خاطر همین عدم آشنایی با تکنولوژی عرصه فضای مجازی را از دست داده‌اند. اشاره شد که روایت‌هایی در نصوص دینی وجود دارد که در این شرایط می‌توانند به کمک ما بیایند، اما فراموش نکنیم که این روایت‌ها بدون شناخت جهان امروز کامل کاربردی نخواهند بود. اجتهاد یعنی این که ما بتوانیم از آن روایت‌ها برای امروزمان پاسخی به دست بیاوریم. اکنون جهان مجازی یکی از عناصر غیرقابل اجتناب و انکار است. مرجعی که جهان مجازی را نشناسد نمی‌تواند پاسخ‌های مناسب برای جوانانی ارائه دهد که دارند با این فضای مجازی زندگی می‌کنند. ما امروز نیاز به رساله‌هایی برای فضاهای مجازی داریم. شاید رساله‌هایی به مراتب بزرگتر و بیشتر نسبت به رساله‌هایی که ۲۰۰ یا ۱۰۰ سال پیش داشتیم.
 
چندی پیش هم در خطبه‌های نماز جمعه یکی از شهرها از فضای مجازی به عنوان سگ هار یاد شد؟
خوشبختانه همه آنها چنین عقیده‌ای ندارد. اما در خصوص تشبیه می‌توان گفت که فضای مجازی اولا غیرقابل اجتناب است و دیگر نمی‌توان آن را نادیده گرفت و ثانیا همان فضایی است که خودمان آن را ساخته‌ایم. فضای مجازی را مثل فضای شهری انسان‌ها ساخته‌اند. این یک فرصت است که ما متاسفانه تاکنون از آن به عنوان یک تهدید برداشت کرده‌ایم و چون همیشه به عنوان یک تهدید به آن نگاه کرده‌ایم برای ما تهدید شده و نتوانسته‌ایم از آن به خوبی بهره ببریم.

خوشبختانه برخی از علمای جوان‌تر دارند با این فضا دارند آشنا می‌شوند. احکامی که برای فضای مجازی لازم است قطعا باید متفاوت از احکامی باشد که در فضای حقیقی به آن نیاز هست. ما هیچگاه نمی‌توانیم همان احکامی را که برای فضای حقیقی است به فضای مجازی هم بسط دهیم. برای فضای مجازی باید از نو احکامی را استنباط کرد و نوشت. فقدان همین احکام باعث شد تا نتوانیم مناسک را در دوران قرنطینه نیز تداوم بدهیم در صورتی که می‌توانستیم این کار به سرانجام برسانیم. فراموش نکنیم که در دوران قرنطینه بیش از هر زمان دیگری نیاز به مناسک داشتیم. این فقدانی برای قرنطینه این دورمان بود، امیدوارم در قرنطینه‌های بعدی این امر را داشته باشیم.

تفکر درباره مناسک دوران کرونا می‌تواند به تولید واژگان جدید هم کمک کند. به قول خود شما برای فهم کرونا نیاز به واژگان جدید هم داریم.
همین پیشنهاد جشن بهبودی به عنوان مناسک کرونایی به تولید واژگان جدید هم کمک می‌کند. از این واژه «بهبودگر»، «بهبود شونده»، «بهبودپذیر» یعنی همان خانواده‌ای که از استقبال می‌کند از فرد بهبود یافته و... تولید می‌شوند. این صرفا یک پیشنهاد است و نشان می‌دهد که ما می‌توانیم مناسکی برای کرونا ایجاد کنیم. همچنین می‌توانیم برای جشن مناسک‌مان تهیه ببینیم و بعد آرام آرام می‌توانیم به نوع غذاهای مرتبط با این بیماری هم برسیم.

ما باید با کرونا برخورد جدی داشته باشیم. به نظرم ما هنوز کرونا را جدی نگرفته‌ایم. گویا برای ‌ما کرونا صرفا یک بیماری پیش‌پا افتاده است که شایع شده و به زودی هم تمام می‌شود. به همین خاطر داریم از کرونا ضربه می‌خوریم. آدمی مثل ترامپ با کرونا شوخی و آن را مسخره کرد. ببینید اکنون خود و کشورش را به چه مصیبتی دچار کرده است؟

هرکس کرونا را نادیده گرفت بیش از همه ضربه دید. این نشان می‌دهد که کرونا هوشمند عمل می‌کند حتی اگر هوش نداشته باشد. بنابراین ما باید کرونا و مقابله با آن را جدی بگیریم و نباید از کرونا عادی سازی کنیم. کرونا کاملا غیرعادی است چرا که فراوان کشته است و فراوان هم آدم‌ها را به داخل خانه‌ها برده و فراوان هم انسان‌ها را به فقر دچار کرده است. کرونا انسان‌های بسیاری را بیچاره کرده، جایی خواندم که کسانی به خاطر فقر در زمان کرونا خودکشی کرده‌اند. بنابراین کرونا جدی است و ما هم باید با آن مواجهه جدی داشته باشیم. شاید کرونا آستانه یک عصر جدید باشد و انسان باید را برای آینده بیش از گذشته آماده باشد.

نظر شما