شناسهٔ خبر: 62186 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

دادگاه بیداد/ آیا لیبرالیسم به ناحق قربانی بحران کرونا می‌شود؟

درست زمانی که دنیا درگیر بحران کروناست، انگار عده‌ای یادشان رفته سوسیالیسم چه بلایی سر چینِ مائو، کوبای فیدل کاستور، شوروی لنین و استالین، ونزوئلای هوگو چاوز و موارد مشابه دیگر آورد و به فکر انتقام‌جویی از لیبرالیسم افتاده‌اند.

فرهنگ امروز/ مرتضی مرادی: دادگاهی برای لیبرالیسم، بازار آزاد و جهانی‌سازی تشکیل شده است. بیایید به این دادگاه برویم تا ببینیم اتهامات چیست و شاکیان چه کسانی هستند. شاکیان سوسیالیستی که دادگاه را تشکیل داده‌اند فریاد می‌زنند: «آنچه بر سر دنیا آمده نتیجه خط‌مشی‌های لیبرالی و بازار آزاد است. دوره جولان دادن سرمایه‌داری دیگر به پایان رسیده و جهانی‌سازی مقصر مشکلات کنونی است. هر چه زودتر باید دخالت‌های دولت در اقتصاد افزایش یابد و تفکرات سوسیالیستی به جایگاهی که مستحقش هستند بازگردند.» 

وکیل متهمان، از سر دلسردی لبخندی تلخ می‌زند، نفسی عمیق می‌کشد و رو به قاضی می‌گوید: «مگر لیبرالیسم، بازار آزاد و جهانی‌سازی این بحران را به وجود آورده‌اند؟ وقتی بحران مالی سال ۲۰۰۸ دنیا را فرا گرفت، سه متهمی که در حال حاضر این دادگاه برایشان تشکیل شده است، آن زمان هم به دادگاه فراخوانده شدند. ما دیدیم کشورهایی که به این سه متهم متعهد بودند توانستند از بحران گذر کنند. ما ابدا نمی‌گوییم در مواقع بحران، باید همان خط‌مشی‌هایی در پیش گفته شوند که در زمان عادی وجود دارند. در بحران مالی سال ۲۰۰۸ دولت‌ها سعی کردند از فشارها بکاهند و متهمانی که امروز در دادگاه حضور دارند با پذیرفتن نقض‌هایشان سعی کردند اشکالاتی را که وجود دارد رفع کنند. اما واقعیت این است که هر کسی می‌تواند متهم به وجود آمدن بحران کرونا باشد جز لیبرالیسم، بازار آزاد و جهانی‌سازی.»

یکی از شاکیان صحبت‌های وکیل مدافع را قطع می‌کند و می‌گوید: «حتی اگر قبول کنیم لیبرالیسم، بازار آزاد و جهانی‌سازی این بحران را به وجود نیاورده‌اند، به وضوح مشخص است که در پاسخ‌گویی به آن موفق عمل نکردند. تعداد تخت‌های بیمارستانی بسیار پایین است، با کمبود ماسک و تجهیزات پزشکی مواجه هستیم، واکسنی برای ویروس تولید نشده است و بحران روزبه‌روز عده بیشتری را به کام مرگ می‌کشد.»

وکیل چند ثانیه‌ای سکوت می‌کند، مجددا نفسی عمیق می‌کشد و ادامه می‌دهد: «آیا لحظه‌ای به این فکر کرده‌اید که بیمارستان‌هایی که از آن حرف می‌زنید و ماسک‌ها و تجهیزات پزشکی که کمیاب شده‌اند، اگر به خاطر متهمان این دادگاه نبود، خیلی کمتر و کمیاب‌تر بودند؟ شما همیشه وقتی می‌خواهید این متهمان را به باد انتقاد بگیرید می‌گویید آنها فقط به تولید فکر می‌کنند و فقط رشد اقتصادی برایشان مهم است. حالا فرض کنید اگر اقتصادها بر اساس چنین اندیشه‌هایی پیش نمی‌رفتند، سطح تولید و ظرفیت تولید چیزهایی که از آن حرف می‌زنید و امروز کمیاب هستند چقدر بود!»

دادگاه در سکوت فرو می‌رود. وقتی به چهره لیبرالیسم، بازار آزاد و جهانی‌سازی نگاه می‌شود، آدم یاد فیلم «چند مرد خوب» (a few good men) ساخته «راب رینر» در سال ۱۹۹۲ با بازی جک نیکلسون، تام کروز و دمی مور می‌افتد. یاد سکانسی که دو سرباز بی‌گناه در دادگاه متهم شده‌ بودند و از سر خشم، صورت‌شان سرخ، اما سرشان بالا بود! طرفداران سوسیالیسم در بحبوحه بحران کرونا دادگاهی را برای لیبرالیسم، بازار آزاد و جهانی‌سازی تشکیل داده‌اند که امکان ندارد در این دادگاه بتوانند کسی را که در پشت پرده بی‌خبری (veil of ignorance) جان رالز قرار دارد، قانع کنند که به محکوم بودن لیبرالیسم، بازار آزاد و جهانی‌سازی رای دهد یا آنها را به تاریخ تبعید کند.

درست زمانی که دنیا درگیر بحران کروناست، انگار عده‌ای یادشان رفته سوسیالیسم چه بلایی سر چینِ مائو، کوبای فیدل کاستور، شوروی لنین و استالین، ونزوئلای هوگو چاوز و موارد مشابه دیگر آورد و به فکر انتقام‌جویی از لیبرالیسم افتاده‌اند. عده‌ای هم که فراموش کرده‌اند نازیسم هیتلر و فاشیسم موسیلینی چه بلایی سر آلمان و ایتالیا و جهان آورد، جهانی‌سازی را به باد انتقاد گرفته‌اند. هر بار هم به آنها گفته می‌شود متفکران لیبرال و طرفداران بازار آزاد، خودشان هم به اشکالاتی که وجود دارد واقف هستند، اما راه بهتری برای دنیا وجود ندارد و سوسیالیسم امتحان خود را پس داده است، به دو دسته تقسیم می‌شوند: گروه اول بی‌درنگ می‌گویند ما با مائو و لنین و فیدل کاسترو و امثال اینها کاری نداریم و از سوسیالیسمی حرف می‌زنیم که در کشورهای حوزه اسکاندیناوی مثل سوئد وجود دارد و رفاه مردم را تضمین کرده است. 

بسیار خب، این گروه می‌توانند دقیق‌تر به سیر سیاست‌گذاری اقتصادی مثلا در سوئد توجه کنند و خواهند دید مسیری که سیاست‌گذاران این کشور طی کرده‌اند، جز حرکت به سمت بازار آزاد، تلاش برای افزایش آزادی‌های فردی و تضمین حقوق مالکیت و بهبود قوانین برای عملکرد هرچه بهتر و بیشتر بخش خصوصی نبوده است. آنگاه خواهند دید که برای مثال کشوری مانند سوئد که آن را پیش‌قراول سوسیالیسم می‌پندارند، چگونه به آن پشت کرده است. اما گروه دیگری هستند که می‌گویند اگر سوسیالیسم و جنگ با لیبرالیسم در چین  و شوروی و کوبا و ونزوئلا و بسیاری کشورهای دیگر و نازیسم و فاشیسم در آلمان و ایتالیا جواب نداد، به خاطر این بود که بلوک غرب نمی‌گذاشت. بله قطعا سیاست‌های بلوک غرب به رهبری ایالات متحده و دخالت‌های مستقیم و غیرمستقیمش در سنگ‌اندازی جلوی پای رهبران سوسیالیست تاثیرگذار بوده است؛ اما آیا خط‌مشی‌هایی که این رهبران در پیش گرفتند، مانند ملی‌سازی‌ها، توزیع رانت، سوبسیدها، دخالت در جای جای اقتصاد و محدود کردن آزادی‌های فردی، به اجبار بلوک غرب بود؟ البته که الان عده‌ای خواهند گفت اگر ایالات متحده روی رهبران سوسیالیست فشار نمی‌آورد، آنها چنین کاری نمی‌کردند. اگر چنین پاسخی دهند پس در واقع پذیرفته‌اند آنچه رهبران سوسیالیست انجام داده‌اند کار اشتباهی بوده است. 

گوش‌هایی برای دفاعیات متهمان

دنیا با این سوالات روبه‌روست که آیا بحران کرونا منجر به زیر و رو شدن جهانی‌سازی و نظم جهانی لیبرال که طی دهه گذشته به کرات به انزوا کشانده شده است، خواهد شد؟ آیا بحران کرونا منجر به احیای مجدد لیبرالیسم و احیای مجدد حمایت از آزادی‌های فردی خواهد شد؟ سوال مهم دیگر این است که رهبران دنیا در این میان چه خواهند کرد؟

آنچه رهبران کشورها در حال حاضر انجام می‌دهند، چیزی خواهد بود که با آن به یاد آورده خواهند شد. آنتونی ادن (Anthony Eden) را با بحران سوئز (Suez Crisis) می‌شناسند. آنتونی ادن، یک سیاست‌مدار بریتانیایی بود که سه دوره به عنوان وزیر امور خارجه این کشور فعالیت کرد. همچنین بین سال‌های ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۷ نخست‌وزیر بریتانیا بود. بحران سوئز مربوط به سال ۱۹۵۶ است. در این سال بریتانیا همراه با فرانسه و رژیم صهیونیستی، برای تحت کنترل درآوردن کانال سوئز به مصر حمله کردند. بریتانیا و فرانسه از این می‌ترسیدند که مصر، بعد از ملی‌سازی کانال سوئز، آن را ببندد و مانع انتقال نفت از خلیج فارس به اروپای غربی شود. بعد از آغاز جنگ که به جنگ دوم عربی- اسرائیلی معروف است، فشارهای سیاسی از سوی ایالات متحده، شوروی و سازمان ملل، باعث خروج مهاجمان و تحقیر فرانسه و انگلیس شد. دیوید کامرون را نیز با برگزیت می‌شناسند. ویروس کرونا می‌تواند به سادگی به آن «یک چیزی» تبدیل شود که رهبران امروز در آینده با آن به یاد آورده خواهند شد. جوامع باید به این موضوع دقت کنند که اگرچه لیبرالیسم، بازار آزاد و جهانی‌سازی در دادگاهی که برایشان تشکیل شده، به خوبی می‌توانند از خودشان دفاع کنند، اما فقط دفاع مهم نیست؛ بلکه به گوش‌هایی برای شنیدن این دفاعیات نیاز است.

با گذشت بیش از یک دهه از بحران مالی سال ۲۰۰۸، سیاست‌ها بیشتر از قبل غیرقابل پیش‌بینی شده‌اند، سیستم‌های سیاسی بیشتر از قبل متلاشی و قطبی شده‌اند (انسجام قبل را ندارند) و روی کار آمدن یک دولت قوی، باثبات و منسجم به لحاظ ایدئولوژیک که برای هدایت بحران به آن نیاز است، سخت‌تر شده است. دهه‌ای که با یک بحران مالی در سطح جهانی شروع شد، به دهه‌ای تبدیل شد که شاهد طلوع دونالد ترامپ، نایجل فراژ (سیاست‌مدار بریتانیایی و رهبر حزب برگزیت از سال ۲۰۱۹)، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا بود. همچنین این دهه شاهد قدرت گرفتن بولسونارو در برزیل، لوپز اوبرادور در مکزیک، ناراندرا مودی در هند، سیریزا (نام یک حزب سیاسی رادیکال چپ) در یونان، آندره بابیس در جمهوری چک، ویکتور اوربن در مجارستان و رودریگو دوترته در فیلیپین شد. بحران مالی، تنها دلیل به قدرت رسیدن این احزاب و این افراد نبود، اما نقش قابل توجهی را در آن داشت. احزاب و جنبش‌های پوپولیستی، از این بحران‌ها سوءاستفاده کرده‌اند.

در این شرایط، رهبران پوپولیست که در دستکاری کردن یک بحران بسیار ماهر هستند، توانسته‌اند بهتر از بقیه از بحران سوء استفاده کنند. برای مثال ویکتور اوربن، نخست‌وزیر مجارستان بسیار به کارش وارد بوده است. او با شیوع کرونا، وضعیت اضطراری اعلام کرده و پارلمان مجارستان که به طور کامل تحت سلطه حزب اوربن است، در ۳۰ مارس لایحه‌ای را تصویب کرد که به موجب آن، نخست‌وزیر اجازه دارد بدون نیاز به اجازه پارلمان آنطور که می‌خواهد عمل کند (چیزی که در ادبیات سیاسی به rule by decree مشهور است. اینگونه حکومت به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن، یک فرد یا گروه، برای تصمیم‌گیری سریع در شرایط اضطراری، قدرت تصمیم‌گیری انفرادی را به دست می‌آورد). به این ترتیب دموکراسی در مجارستان که یکی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ناتو است، به حالت تعلیق در آمده است. اگر ویکتور اوربن می‌تواند به این شکل از پاندمی کرونا برای رسیدن به اهداف سیاسی‌اش بهره‌کشی کند، دلیلی وجود ندارد که رهبران دیگر نیز چنین چیزی را امتحان نکنند.

روزنامه سازندگی

نظر شما