شناسهٔ خبر: 62217 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

سایه سنگین کرونا بر زندگی نویسندگان؛ ناشران قرارداد جدیدی نمی‌بندند

نویسندگان و مولفان ادبیات کودک و نوجوانی که تنها از این راه ارتزاق می‌کنند، این روزها شرایط معیشتی سختی را می‌گذرانند و ناشران با توجه به شرایط حاکم بر بازار نشر، کارها را متوقف کرده‌اند و قرارداد جدیدی نمی‌بندند.

ناشران قرارداد جدیدی نمی‌بندند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  مدتی است که به دلیل شیوع ویروس کرونا و اعمال خودقرنطینگی، اوضاع کتابفروشی‌ها بهم ریخته و دیگر فروش‌شان مثل سابق نیست. مردم این روزها دیگر آن طور که باید به سراغ کتاب کاغذی نمی‌روند و اگر بخواهند کتابی هم بخوانند ترجیح می‌دهند صوتی باشد یا پی‌دی‌اف خوانی کنند. و این مساله سبب تجمع بیشتر کتاب‌های منتشر شده در انبار ناشران شده است. از سویی گرانی کاغذ در روزهای اخیر هم معضل دیگری برای صنعت نشر و دست‌اندرکاران این حوزه است تا روزگارشان را سخت‌تر از گذشته سپری کنند و به همین دلیل تمایل کمتری هم برای چاپ کتاب داشته باشند. این آسیب در حوزه تالیف بیش از پیش خودنمایی می‌کند و نویسندگان و مولفان ادبیات کودک و نوجوانی که تنها از این راه ارتزاق می‌کنند، این روزها شرایط معیشتی سختی را می‌گذرانند.
 
وضعیت معیشت نویسندگان حرفه‌ای فاجعه‌آمیز است
محمدرضا یوسفی از نویسندگان حرفه‌ای و پیشکسوت حوزه کودک و نوجوان است که از راه نویسندگی امرار معاش می‌کند. او معتقد است وضعیت کنونی فاجعه‌آمیز است و می‌گوید: این وضعیت برای طیف نویسنده‌ای که حرفه‌ای کار می‌کنند و تیپ‌هایی نظیر من که نه بازنشستگی دارند نه شغل ثابتی، خیلی سخت است و بحران محسوب می‌شود. پیرامون خودم نویسندگانی را می‌بینم که شرایط بدی دارند و برخی از آن‌ها فوت کرده‌اند و مطمئنم بحران ناشی از کرونا و پیامدهایش باعث سکته آن‌ها شده است. من شاهد ناخوش‌احوالی و افسردگی خیلی از دوستان حرفه‌ای هستم. بیماری‌های ناشی از فشار عصبی کرونا بر این افراد وارد شده و واقعا وضعیت دردناکی دارند. تاجایی‌که یکی از دوستان نویسنده‌ام این مدت فقط سیب‌زمینی خورده و نمی‌تواند اجاره خانه‌اش را بدهد. متاسفانه در این ایام سوسن طاقدیس و آقای منادی را از دست دادیم. مساله فقط بیماری جسمی این افراد نیست؛ یقینا فشارهای اقتصادی ناشی از این موقعیت هم بر آن‌ها تاثیر دارد. متاسفانه کسی هم دادرس نیست.

یوسفی با بیان اینکه ما دچار یک فاجعه هستیم، می‌گوید: ادبیات کودک ایران بعد از انقلاب اساسا یک ادبیات دولتی است و دولت در این 40 سال از این ادبیات و نویسنده بهره برده و فیلم‌ها و سریال‌هایی ساخته اما جایی که باید به یاری این قشر بیاید هیچ خبری نیست و عمق تراژدی هم اینجاست. متاسفانه در این مواقع در ایران نه نهاد سیاسی داریم که در این شرایط به اعضایش کمک کند نه نهادهای مدنی قدرتمندی که به اعضایشان یاری رساند، مانند انجمن پن در اروپا یا انجمن نویسندگان ارمنستان و ... که در این شرایط به اعضایشان کمک می‌کنند. اما به خاطر شرایط کشورمان چنین نهادهایی وجود ندارد. و اگر برای شخصی مشکلی پیش بیاید فقط از راه ارتباط‌های خانوادگی، قومی و خویشی امکان دارد به این موضوع رسیدگی ‌شود و نشان می‌دهد که ما در دوره پیشامدرن زندگی می‌کنیم.

 
این نویسنده پیشکسوت می‌افزاید: با نگاهی به تاریخ می‌بینیم در گذشته هم شرایط بد و نمونه‌های این چنینی داشته‌ایم مثلا باغچه‌بان زمانی که بعد از جنگ جهانی دوم رو به موت است، دختری ناشنوا با داروهای گیاهی او را از مردن نجات می‌دهد. و همین مساله، انگیزه‌ای می‌شود تا باغچه‌بان مدارسی برای  ناشنوایان راه ‌بیاندازد. درواقع بعد از استبداد صغیر نمونه‌های زیادی از این دست در تاریخ کشورمان داریم، مانند فاجعه‌ای که در اثر طاعون ایجاد شد و موضوع جدیدی نیست اما امروزه علم به یاری بشر آمده است.
  


مشکلات اقتصادی نویسندگان سبب ایجاد مشکلات فرهنگی می‌شود
جعفر توزنده‌جانی نویسنده حوزه کودک و نوجوان و دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان نیز در این باره می‌گوید: وضعیت پیش آمده سبب تعطیلی صنعت نشر شده و کتاب زیادی چاپ نمی‌شود، تردیدی نیست که نویسندگان در شرایط موجود، وضعیت خوبی ندارند چه افرادی که صرفا از راه نویسندگی و ترجمه امرار معاش می‌کنند و چه افرادی که بخشی از هزینه‌هایشان را از این راه تامین می‌کنند. و سبب ایجاد مشکلات اقتصادی و روانی شده است. البته تعداد نویسندگانی که صرفا از راه نویسندگی و ترجمه امرار معاش می‌کنند، زیاد نیست اما باید مسئولان فرهنگی چاره‌ای بیاندیشند. چراکه فقط بحث مشکلات اقتصادی نیست، بحث فرهنگ ماست. اگر به تاریخ دیرین ایران نگاه کنیم، می‌بینیم آنچه که باقی مانده همین نشانه‌های فرهنگی بوده و چیزی که هویت ایرانی را تشکیل داده همین هنرمندان و نویسندگان و شاعران بودند که هویت فرهنگی ما را از نسلی به نسل دیگر انتقال داده‌اند.
 
نویسندگان و هنرمندان رها شده‌اند
اما این بحران فقط گریبان نویسندگان پایتخت‌نشین را نگرفته، نویسندگان شهرستانی وضعیتی به مراتب بدتر از این دارند. فریبرز لرستانی، از نویسندگان حرفه‌ای حوزه کودک و نوجوان، ساکن کرمانشاه در این باره می‌گوید: وضعیت هنر و نویسندگانی که کارشان نوشتن است و سال‌ها خدمتگزار جامعه بوده‌اند در شرایط فعلی اصلا خوب نیست. آن‌ها رها شده‌اند. مخصوصا نویسندگانی که به‌صورت حرفه‌ای به این حوزه می‌پردازند و حرفه‌ای جز نوشتن ندارند. اکثر ناشران و نشریات کار را تعطیل کرده‌اند و سبب شده نویسندگان بیشتر در تنگنا قرار بگیرند.
 

 
او در ادامه می‌افزاید: وقتی در مرکز کشور که مرجع فعالیت‌های فرهنگی است شرایط خوبی برقرار نباشد، طبیعتا در شهرستان‌ها وضعیت بدتر است؛ عمده درآمد نویسندگان شهرستان از مرکز کشور تامین می‌شود چون ناشران و نشریات زیادی در شهرستان‌ها فعالیت ندارد. مرکز هم به مشکل برخورده و ناشران و نشریات وضعیت خوبی ندارند. من در این مدت با ناشری تماس نگرفتم چون احساس کردم فایده‌ای ندارد. ناشران قبل از شیوع کرونا هم به دلیل گرانی کاغذ مشکل داشتند تعدادی از نشریات کودک تعطیل شدند. الان وضعیت روشن است و نمی‌توان انتظاری از ناشران داشت.
 
نویسندگان امنیت شغلی ندارند و نمی‌توانند بدون دغدغه بنویسند
به گفته لرستانی،‌ نویسندگان حرفه‌ای از نظر اقتصادی آسیب جدی دیده‌اند. مسئولان باید خیلی زودتر از این راهکار ارائه می‌دادند. نویسندگان امنیت شغلی ندارند و حمایت نمی‌شوند تا بدون دغدغه بنویسند. امیدوارم دولت این وضعیت را به‌صورت جدی پیگیری کند چون جامعه ما مخصوصا نویسندگان کودک که نسل‌های قبل را تربیت می‌کنند نباید وقتی مشکلی پیش می‌آید این‌چنین دغدغه‌ داشته باشیند.
 

 
محمد رمضانی، داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس حوزه کودک و نوجوان ساکن تبریز نیز در این باره می‌گوید: با وجود اینکه بازنشسته آموزش و پرورش هستم اما از جایی که حقوق بازنشستگی آموزش و پرورش پایین است، اداره زندگی‌ام وابسته به درآمدی بود که از راه نویسندگی و کارهای فرهنگی به دست می‌آوردم. اما وضعیت کنونی نشر و همچنین شیوع کرونا که وضعیت را بدتر کرد، مجبورمان کرد با حقوق بازنشستگی زندگی ‌کنیم و مخارج را از پس اندازهایمان تامین کنیم.
 
وی در ادامه افزود: ناشران با توجه به شرایط حاکم بر بازار نشر، همه کارها را در همان مرحله متوقف کرده‌اند و قرارداد جدیدی نمی‌بندند. سال گذشته کتابی را برای چاپ به یکی از ناشران داده بودم، قرار بود آخر اسفند کتابم منتشر شود و در نمایشگاه کتاب تهران توزیع شود اما منتشر نشد و ناشر گفت که با شرایط موجود که امکان رونمایی و پخش آن را نداریم چاپ آن فایده‌ای ندارد.
 
سخن آخر
بر اساس آنچه گفته شد با اینکه وضعیت اقتصادی در بسیاری از مشاغل مطلوب نیست اما باید توجه داشت امور فرهنگی در هر جامعه‌ای نقش مهمی دارد و بروز مشکل در آن سبب آسیب‌های جدی می‌شود. این مساله در حوزه کودک و نوجوان نمود بیشتری دارد. وقتی نویسندگان از نظر معیشتی دچار مشکل باشند و نتوانند با فراغ بال غذای روح کودکان را آماده کنند، چگونه می‌توانیم توقع داشته باشیم در آینده جامعه‌ای آگاه، با فرهنگ و کتابخوان داشته باشیم؟

نظر شما