شناسهٔ خبر: 62830 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

بیشترین مسائل خرافی در دوره قاجار در شعر عاشورایی رواج پیدا کرد

منصوره رضایی می‌گوید: در عصر قاجار شاهد گسترش مسائل خرافی در شعر عاشورایی هستیم. این مسائل از دوره صفوی وارد شعر شد، اما در دوره قاجار بسیار گسترش پیدا می‌کند.

بیشترین مسائل خرافی در دوره قاجار در شعر عاشورایی رواج پیدا کرد

فرهنگ امروز/ کیمیا اکرامیان: ماه محرم، وقایع جنگ امام حسین(ع) با سپاه یزید، حکایت‌های روز تاسوعا و عاشورا و حوادث و پیامدهای این قیام، جریان‌هایی از شعر را در ادبیات کهن و معاصر فارسی به وجود آورده است که در جایگاه خود قابل‌تامل و بررسی هستند. منصوره رضایی از شاعران و محققان حوزه ادبیات آیینی است. او که رساله دوره دکتری خود را هم در همین زمینه نوشته است، اکنون به کار نقد کتاب، نویسندگی در مجلات و برنامه‌های تلویزیونی مختلف، تدریس در دانشگاه قم و تحقیق در حوزه ادبیات آیینی مشغول است. به مناسبت ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان امام حسین(ع) گفت‌وگویی با او انجام دادیم که در ادامه می‌خوانید: 
 
کمی درباره مضامین شعر عاشورایی در دوره کهن شعر فارسی برای خوانندگان ما بگویید.
مضامین عاشورایی کم و بیش در شعر شاعران مختلف هم وجود دارد، اما کسایی مروزی را اولین شاعری می‌دانند که به صورت مستقل شعر عاشورایی سروده و محتوای عاشورایی را وارد شعر خویش کرده است. عمده‌ترین مضمونی که در شعر عاشورایی وجود دارد، همان بعد عاطفی حادثه عاشورا است. در دوره‌های اولی شعر فارسی، یعنی سبک خراسانی ما شاهد تصاویر و تشبیهات حسی هستیم. در دوره‌های بعدی است که مسائل ذهنی وارد شعر می‌شود. بنابراین در آن دوره بعد عاطفی برای مخاطب بیشتر قابل‌درک بوده است. می‌توان گفت بعد مرثیه در آغاز بیشتر است و هرچه از کسایی فاصله می‌گیریم، شاعران علاوه بر آنکه زبان و صنایع لفظی پخته‌تری پیدا می‌کنند، در مضامین نیز به تنوع بیشتری می‌رسند. یکی از این ابعاد مدح است که باز هم با مرثیه همراه می‌شود. شاعری مانند مولانا که برجسته‌ترین شاعر ما در زمینه عرفانی است، در غزلیات شمس یک غزل کامل را به حادثه عاشورا اختصاص داد. این غزل با مطلع
کجایید ای شهیدان خدایی
بلاجویان دشت کربلایی

در قرون بعدی و در دوره معاصر به صورت سرود و تصنیف درمی‌آید. بنا بر این غزل می‌توان گفت مولانا به بعد عرفانی این حادثه توجه دارد. شاید مولانا اولین شاعری باشد که به این بعد از حادثه عاشورا می‌پردازد و امام حسین (ع) و یارانشان را عاشقانی می‌داند که تمام هستی خود را در راه خداوند فدا کردند و به مقام فنا فی الله رسیدند. با این شعر مولانا ما شاهد تحول بیشتری در محتوای اشعار عاشورایی هستیم. هرچه جلوتر می‌رویم، تعداد این شعرها بیشتر می‌شود و به کیفیتشان نیز افزوده می‌شود. این روند تا دوران صفویه ادامه دارد. در این دوره تشیع در ایران رسمی می‌شود و شاعران با جسارت و شفافیت بیشتری به توصیف واقعه عاشورا می‌پردازند.

در این دوره است که ذم مخالفان و دشمنان ائمه نیز آغاز می‌شود. این اشعار شامل لعن هم می‌شود و این مضمون در کنار مضمون مدح و مرثیه به حیات خود ادامه می‌دهد. در دوره قاجار که تقریبا با دوره بازگشت ادبی هم‌زمان است، به دلیل سیاست‌های پادشاهان قاجار، باز جنبه سوگ و مرثیه و قرائت عاطفی حادثه عاشورا پررنگ می‌شود. از طرفی در عصر قاجار شاهد گسترش مسائل خرافی در شعر عاشورایی هستیم. این مسائل از دوره صفوی وارد شعر شد، اما در دوره قاجار بسیار گسترش پیدا می‌کند. این مسائل خرافی را می‌توان نگاه عوامانه به واقعه عاشورا دانست. تحریفات نیز در این دوره وجود دارد. مثالش هم عروسی حضرت قاسم است که در هیچ‌کدام از منابع ذکر نشده، اما تکرار این مضمون باعث واقعی‌شدنش برای مخاطب شده است.

یکی دیگر از جریان‌های رایج در شعر عاشورایی دوره قاجارحماسه‌سرایی با موضوع واقعه عاشورا است. در دوره مشروطه، شاعرانی مثل نسیم شمال و محمدتقی بهار از مضامین آیینی و عاشورایی استفاده نمادین می‌کنند و عاشورا را نماد بیداری می‌دانند و از این راه مردم را به مبارزه فرامی‌خوانند. در همین راستا، حکام بیدادگر زمان خود را به دشمنان امام حسین تشبیه می‌کنند و مردم آزادی‌خواه را به یاران ایشان. این سیر کلی محتوای اشعار عاشورایی است. البته همچنان آن بعد عاطفی و قرائت احساسی از واقعه عاشورا بر تمام این‌ها غالب است.
 
جریان‌های معاصر شعر آیینی و عاشورایی چطور؟ آیا دنباله‌روی شعر آیینی کهن هستند؟
این مسئله را باید از دو منظر محتوا و فرم بررسی کرد. اگر بخواهیم از منظر فرم به این موضوع نگاه کنیم، باید بگوییم قالب‌های شعری دوره معاصر بسیار به شکل قالب‌های دوره کلاسیک و کهن پایبند هستند. بارزترین آن‌ها نیز رباعی، مثنوی، قصیده، ترجیع‌بند و ترکیب‌بند است. در واقع تعداد کمتری از اشعار آیینی و عاشورایی در قالب‌های نو سروده شده‌اند. ممکن است دلیلش الگوهایی باشد که شاعر معاصر از شعر عاشورایی دارد که همگی در قالب‌های کلاسیک هستند.

شاید هم دیدگاه‌ها، عواطف و نظراتش را بهتر می‌تواند در قالب‌های کهن و امکاناتش بگنجاند.
ما در اشعار عاشورایی کهن قالب غزل را بسیار کم می‌بینیم. اما در دوره معاصر، مخصوصا از دهه هفتاد به بعد ما شاهد غزل‌های عاشورایی زیادی هستیم. از آنجا که قالب غزل معمولا محتوای لطیف‌تری در مقایسه با قالب‌های دیگر را در خود می‌پذیرد، بر حال و هوای اشعار عاشورایی نیز تاثیر گذاشته است. غزل‌های عاشورایی کاملا عاطفی‌اند و در برخی از این‌ها جایگاه امام حسین (ع) و یارانشان از ممدوح و مقام مقدس امام به معشوق تنزل پیدا می‌کند و شاعر با زبانی کاملا صمیمی و با تصاویری بسیار غنایی ایشان را مخاطب قرار می‌دهد یا این واقعه را توصیف می‌کند و محدودیتی بای این توصیف‌ها قائل نیست. همین مسئله باعث قرائت‌های متفاوت از حادثه عاشورا شده است. شاعران نوگرای معاصر ما تنها به روایت و بازگویی  عاشورا نمی‌پردازند، بلکه از زوایای مختلف، مثلا از دید مشک حصرت عباس، از زبان دشمنان ایشان، از زبان کودکان و... عاشورا را روایت می‌کنند. مثال بارزش هم شعر «راز رشید» سید حسن حسینی است.

اشعار نو و مبتکرانه‌ای هم در این دوره وجود دارند که قابل‌توجه هستند. شعر «خط خون» موسوی گرمارودی، اشعار طاهره صفارزاده، مجموعه شعر «گنجشک و جبرئیل» سید حسن حسینی، مخصوصا شعر معروف «راز رشید» که در این مجموعه منتشر شده است، اشعار قیصر امین‌پور و سلمان هراتی نمونه‌ای از این آثار هستند. به طبع قالب نو، نگاه، توصیفات، تصاویر و تشبیهات این شاعران هم مبتکرانه و نو است. از لحاظ محتوا هم باید گفت محتوای اشعار کلاسیک عاشورایی بیشتر سوگ، مرثیه و مدح است،

اما در دوره معاصر علاوه بر این‌ها ما شاهد جریان شعر اعتراضی نیز هستیم. یعنی شاعران از حادثه عاشورا برای برای اعتراض به بی‌عدالتی‌ها و نابه‌سامانی‌های جامعه استفاده کردند. در سال‌های بعد از جنگ این مسئله پررنگ‌تر است. در اشعار علیرضا قزوه، سید حسن حسینی و... می‌توان این محتوای اعتراضی را دید. اما با یکنواخت شدن فضای سیاسی جامعه، شعر اعتراضی هم کمرنگ می‌شود. از جریان‌های دیگر، می‌توان به شعر تصویری اشاره کرد. از ابتدای ورود مضامین عاشورایی به شعر تا سال‌های آغازین جریان معاصر شعر، یعنی سال‌های 1301، شاهد توصیفات کلی و تکراری از این واقعه هستیم. اما در دوره معاصر شاعران با تصاویر جدید، ابزارهای شعری متفاوت و صور خیال مبتکرانه واقعه عاشورا را توصیف می‌کنند. برخی عناصر شعر پست‌مدرن را، مانند حضور شاعر در جریان شعر، شکست زمان و تعلیق‌های مدام، داستانی بودن شعر و دخالت شاعر در فضای شعر، در شعر آیینی معاصر، مخصوصا شعر عاشورایی می‌بینیم.

شاعران معاصر سعی کردند که نوآوری‌های زیادی به وجود بیاورند. بخش عمده‌اش هم به علت تغییر دید شاعر نسبت به این واقعه است. شاعر و مخاطب دوره معاصر ناآگاه نیست که هرچیزی را بپذیرد. به همین دلیل شاعر امروزی با دقت بیشتری به حوادث دینی نگاه می‌کند و سعی می‌کند نسبت خود را با آن واقعه مشخص کند. تغییر روال داستان یکی از این مسائل است. مثلا در مدح حضرت زهرا می‌بینیم که شاعر به دفاع از ایشان می‌پردازد و جریان داستان تغییر می‌کند. در این موقعیت دیگر شاعر تنها یک مادح نیست، بلکه شاعر معاصر ما نقش فعالی در تاریخ ایفا می‌کند. در دوره معاصر چند قالب جدید هم داریم که مختص شعر عاشورایی است. مثلا قالب «غزال» که اشعار هیئت‌ها در این قالب سروده می‌شود. قالبی به نام قصیده‌واره نیز وجود دارد که تقریبا همان ساختار قصیده را دارد و محتوایش تنها در مدح ائمه است. قالبی به نام مربع‎ترکیب‌بند هم ایجاد شده که از چهاربند تشکیل می‌شود و تفاوت چندانی با ترکیب‌بند ندارد. این‌ها بیشتر اصطلاح‌سازی هستند تا نوآوری‌های قالبی. پس می‌توان گفت در دوره معاصر نوآوری در محتوا از نوآوری در قالب بیشتر است.

شاید معروف‌ترین شعر عاشورایی شعر محتشم کاشانی باشد. فکر می‌کنید دلیل این مسئله چیست؟
ما می‌دانیم اولین ترکیب‌بند عاشورایی را بابافغانی شیرازی سرود. بعدها محتشم کاشانی نیز ترکیب‌بند مشهور خود با مطلع
باز این چه شورش است که در  خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عذاب و چه ماتم است

را سرود. بعد از محتشم هم ترکیب‌بندهای عاشورایی بی‌شماری به تقلید از او سروده می‌شد. اگر از مسائل معنوی مانند خلوص نیت شاعر بگذریم، یکی از دلایل شهرت شعر محتشم این است که این شعر در دوره صفوی سروده شده است. مذهب رسمی در این دوره تشیع است؛ پس شاعر شیعه عقاید خود را آسان‌تر ابراز می‌کند و با وجود مجالس عزاداری، شاعر با اقبال بسیاری مواجه شده است. یکی دیگر از دلایل این مسئله زبان ساده و روان شعر است. درست است که چند اصطلاح مانند نفخ صور یا چنین چیزهایی در این شعر می‌بینیم، اما از سادگی شعر کاسته نشده است. قرائت محتشم از واقعه عاشورا نیز قرائت بسیار عاطفی، احساسی و تاثربرانگیزی است که مخاطب را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. در حال حاضر هم این شعر یکی از مشهورترین‌هاست. البته تقلید شاعران بعدی از این ترکیب‌بند هم یکی از دلایل شهرت این اثر است. این را هم باید گفت که تا پیش از محتشم رایج‌ترین قالب برای سرودن شعر عاشورایی قصیده بود. محتشم با ترکیب‌بند طولانی و زیبایی که سرود، زمینه جدیدی را در شعر عاشورایی ایجاد کرد و استفاده‌اش از یک قالب‌ غیرتکراری باعث بیشتر دیده شدن این شعر شد.

کدام یک از اشعار عاشورایی دوره کهن و معاصر شعر فارسی را موفق‌ می‌دانید؟
اگر بخواهم بر اساس معیارهای محتوایی و ابتکارات لفظی و فرمی مثالی بزنم، شاعری نه‌چندان کهن را انتخاب می‌کنم. قاآنی قصیده‌ای عاشورایی با مطلع
بارد. چه؟ خون. که؟ دیده. چه‌سان؟ روز و شب. چرا؟
از غم. کدام غم؟ غم سلطان اولیا
نامش چه بد؟ حسین. ز نژاد که؟ از علی
مامش که بود؟ فاطمه. جدش که؟ مصطفی

دارد که با پرسش و پاسخ‌های دیگر ادامه می‌یابد و شاعر واقعه عاشورا را به صورت موجز روایت می‌کند. شاعر در این شعر به واقعیت‌ها پایبند است، به جنبه مدح نظر دارد، عزت و شرافتمندی ائمه را حفظ می‌کند و با قصاید دوره‌های قبل و بعدش تفاوت‌هایی دارد.

از شاعران معاصر مثال‌های زیادی در ذهن دارم. یکی از زیباترین، موجزترین و تاثربرانگیزترین شعر عاشورایی معاصر، شعر قیصر امین‌پور است که سروده است:  
راستی آیا
کودکان کربلا
تکلیفشان تنها
دائما تکرار مشق آب! آب!
مشق بابا آب بود؟
شاعر با عناصری کودکانه، کلمات ساده و تصویر ملموس، فضای متفاوتی از عاشورا ارائه داده است.

شعر «راز رشید» سید حسن حسینی که بارها در این مصاحبه به آن اشاره شد هم از اشعار موردعلاقه من است؛

که شاعر می‌گوید:
به گونه ماه
نامت زبانزد آسمان‌ها بود
و پیمان برادری‌ات
با جبل نور
چون آیه‌های جهاد
محکم
تو آن راز رشیدی
که روزی فرات
بر لبت آورد
و ساعتی بعد
در باران متواتر پولاد
بریده‌بریده
افشا شدی
و باد
تو را با مشام خیمه‌گاه
در میان نهاد
و انتظار در بهت کودکانه حرم
طولانی شد
تو آن راز رشیدی
که روزی فرات
بر لبت آورد
و کنار درک تو
کوه از کمر شکست
تعابیر نو، تصاویر نو، قالب نو باعث خلق یک شاهکار شده است.

اشعار سید حمیدرضا برقعی نیز خواندنی است. مجموعه شعر طوفان واژه‌ها سرشار از نوآوری است. نکته دیگری که در اشعار ایشان وجود دارد، وفور بینامتنیت است. ایشان با تسلطی که به احادیث و روایات و آیات و اشعار دارند، به سرایش می‌پردازند و فضای جدیدی را در شعر معاصر عاشورایی به وجود آورده‌اند.

ایبنا

نظر شما