شناسهٔ خبر: 63019 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

«مجمل التواریخ» تاریخ را از آفرینش جهان آغاز می‌کند

«مجمل التواریخ والقصص» تاریخ عمومی جهان است از آفرینش جهان تا سال 520 با تأکید بیشتر بر تاریخ ایران که در 25 باب تنظیم شده و دو باب آن به جغرافیا اختصاص دارد.

«مجمل التواریخ» تاریخ را از آفرینش جهان آغاز می‌کند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «مجمل التواریخ والقصص» با تصحیح اکبر نحوی از سوی بنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخن منتشر شد. ایرانیان از جمله ملت‌هایی هستند که با وجود داشتن سنت تاریخ‌نگاری، فواصل ممتدی از تاریخ آنان را باید از منابعی که به زبان‌های غیرایرانی نوشته شده‌اند، به دست آورد. تاریخ گذشته‌های دور ایران را باید عمدتاً از منابع یونانی و رومی حاصل کرد و تاریخ قرن‌های نخستین اسلامی را از منابعی به زبان عربی. از میانه قرن چهارم با ترجمه «تاریخ طبری» به زبان فارسی، سنت تاریخ‌نگاری به این زبان نیز آغاز شد و در قرن‌های بعد به شکوفایی و آفرینش آثار بی‌همتایی چون «جامع التواریخ» انجامید.

یکی از این آثار که دربردارنده اطلاعات بسیار ارزشمند و گاه یگانه درباره تاریخ ایران است، کتاب «مجمل التواریخ والقصص» است که در نواحی غربی ایران تألیف شده است. «مجمل التواریخ والقصص» تاریخ عمومی جهان است از آفرینش جهان تا سال 520 با تأکید بیشتر بر تاریخ ایران که در 25 باب تنظیم شده و دو باب آن به جغرافیا اختصاص دارد.

مؤلف این کتاب که به قول خودش «اهل خواندن و مشافهه» بوده، روزی در مجلسی که سخن از پادشاهان عجم و سیر ایشان می‌رفته، طرف پرسش یکی از بزرگان اسدآباد قرار می‌گیرد و آن پرسش، محرک او در نگارش این کتاب شده و کار تألیف آن را در سال 520 آغاز می‌کند. دانسته‌ها از مؤلف این کتاب اندک است و اطلاعی بس اندک از لابلای مطالب این کتاب به دست می‌آید؛ از جمله اینکه از اهالی اسدآباد بوده است. کتاب را در سال 520 در سال‌های خلافت المسترشد بالله و پادشاهی سنجر بن ملکشاه و محمود بن ملکشاه تألیف کرده است.
 
آنچه در این کتاب در ابتدای امر جلب‌نظر می‌کند، کثرت منابعی است که نویسنده از آنها استفاده کرده و خوشبختانه از اغلب آنها به اسم و رسم نام برده است. اصولاً کتابشناسی منابع از مهم‌ترین مسائل در پژوهش‌های مورخان دوران اسلامی و نمودار دانشوری و درجه علمی آنان به شمار می‌رفت. مؤلف این کتاب نیز به این موضوع آگاه بوده و به این نکته اشاره کرده است.




کثرت منابع ناچار موجب اختلاف در روایات می‌شود؛ از این‌رو نویسنده در آغاز کتاب فصلی را به «تواریخ و اختلاف که اندر آن رود» اختصاص داده تا پیش از ورود به متن کتاب، خواننده را از روایات ناسازگار که در ضمن تواریخ ملت‌ها می‌آورد، آگاه کند. وی این ناهماهنگی‌ها را ناشی از ترجمه اخبار ملتی از زبانی به زبان دیگر و سهو کاتبان و اشتباه در محاسبه تاریخ‌های قمری و شمسی درباره سال‌های پادشاهی فرمانروایان دانسته است و در عین حال به‌سامان‌ترین و کامل‌ترین تواریخ ملت‌ها را از آن ایرانیان به‌ویژه تاریخ مربوط به فرمانروایان دودمان ساسانی می‌داند.

نویسنده که قصد دارد تاریخ را از آفرینش جهان آغاز کند، نخست بحثی را درباره عمر عالم مطرح و اقوالی را که متکی بر روایات دینی است، نقل می‌کند و سرانجام به استناد حدیثی از پیامبر، عمر عالم را هفت هزار سال ذکر می‌کند که در زمان ابن عباس شش‌هزار و دوییست سال آن گذشته بوده است.

این کتاب در 25 باب تنظیم شده و برخی از باب‌ها به فراخور مطالب آن به چند فصل تقسیم شده است. نظم کتاب به روش تاریخ‌نگاری دودمانی است که سنتی قدیم و متأثر از تاریخ‌نگاری ایرانیان است که تاریخ را بر حسب دوران حاکمیت فرمانروایان تقسیم می‌کردند. تاریخ ایران باستان از باب دوم با حوادث عصر کیومرث آغاز شده و به فروپاشی حکومت ساسانیان در باب دهم ختم می‌شود. ترتیب فرمانروایان مانند دیگر تاریخ‌نامه‌های قدیم از قبیل اخبارالطوال و تاریخ طبری است؛ اما آنچه این کتاب را در این بخش از دیگر تواریخ ممتاز می‌سازد، انبوه روایاتی است نویسنده از منابع گوناگون گردآوری و به روشی مطلوب با روایات ملی ایران مانند آنچه در شاهنامه آمده، تلفیق کرده است.

اندر تواریخ و اختلاف که اندر آن رود، اندر تاریخ پیغامبران (ع)، در تاریخ بعضی از پادشاهان عجم تا سنه عشرین و خمسمائه، در تاریخ پادشاهان روم و حکیمان و غیرهم، در تاریخ ملوک عرب و اسلاف پیغمبر (ع)، در تاریخ خلفا، در تاریخ ملوک و سلاطین، از ابتدای دولت آل سامان، اندر ذکر کیومرث بر چهار فصل، اندر نسق پادشاهان عجم بر سه فصل، اندر یادکردن که در روزگار هر پادشاهی پیغامبران که بودند و موبدان و سپهبدان، اندر نسب ترکان، در ذکر پادشاهان هندوان، در تاریخ پادشاهان یونان و اندر نسق ملوک روم باب‌های کتاب را تشکیل می‌دهند.

اندر سال‌های قبطیان، اندر سال‌های بنی‌اسرائیلیان، اندر تاریخ ملوک عرب، اندر تاریخ پیغامبران (ع)، اندر نسق قریش ملوک عرب اسلام از روزگار پیغامبر (ع)، در تاریخ و ذکر و نسب ملوک و سلاطین، اندر لقب پادشاهان عجم و شهرهای مشرق، در ذکر حفایر و نواویس و دفینه پیغامبران، در ذکر مساحت عالم و دریاها و کوه‌ها و جوی‌ها و شکل آن و بنیادها چون حرمین و بیت‌المقدس، اندر ذکر شهرهای اسلامی، اندر فصول پراکنده به طالع علوم اسلام از اخبار خلفا و غیره از دیگر باب‌های کتاب است.



«مجمل التواریخ» با انشایی ساده و بی‌تکلف و به همان سادگی و ایجاز نثرهای متقدم فارسی نوشته شده است. با آنکه نویسنده در غرب ایران می‌زیسته و انتظار می‌رود که بیشتر از مردم خراسان تحت تأثیر ادب عربی قرار گرفته باشد، در استعمال لغات عربی زیاده‌روی نمی‌کند، از به‌کارگیری صناعات لفظی پرهیز دارد، مترادفات را بسیار اندک به کار می‌گیرد و طرز نویسندگی‌اش کتاب‌هایی چون «تاریخ بلعمی» را فراخاطر می‌آورد.

از این کتاب چهار دستنویس شناخته شده که به ترتیب تقدم تاریخ کتابت آنها عبارتند از: دستنویس کتابخانه هایدلبرگ در 291 ورق بدون تاریخ کتابت، دستنویس کتابخانه دولتی برلین مورخ چهارم شوال سال 751 در 189 ورق، دستنویس کتابخانه ملی پاریس مورخ 813 در 348 ورق، و دستنویس کتابخانه چستربیتی مورخ 823 در 132 ورق.

کتاب «مجمل التواریخ والقصص» با تصحیح اکبر نحوی در 907 صفحه، شمارگان 1100 نسخه از سوی بنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخن منتشر شد.

نظر شما