شناسهٔ خبر: 63796 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

نگاهی به کتاب «برادران؛ جان فاستر دالس، آلن دالس»: داستان برادران قدرتمندی که تاریخ ایالات متحده آمریکا را روشن می‌کنند

داستان برادران دالس داستان آمریکاست و بر آن است که تاریخ معاصر ایالات متحده و جهان را روشن می‌سازد و به توضیح آن کمک می‌کند. فاستر و آلن نشانگر کشوری بودند که آن‌ها را پرورده بود. نوع دیگری از رهبری مستلزم وجود نوع دیگری از ایالات متحده بود.

داستان برادران قدرتمندی که تاریخ ایالات متحده آمریکا را روشن می‌کنند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  «در 24 مارس 1959 که جان فاستر دالس درگذشت، ملتی در عزای عزیز از دست رفته‌ای به سوگ نشست، سوگی که از زمان مرگ فرانکلین روزولت در چهارده سال پیش از آن سابقه نداشت. هزاران تن در بیرون کلیسای جامع واشینگتن صف بستند تا از کنار میزی که تابوت وی بر آن گذاشته شده بود رد شوند و به او ادای احترام کنند. رئیس جمهور آیزنهاور در رثای وی گفته بود: جهان یکی از مردان حقیقتا بزرگ زمان را از دست داد.»

کتاب «برادران؛ جان فاستر دالس، آلن دالس و جنگ جهانی پنهان آن‌ها» با این پاراگراف آغاز می‌شود. نیم قرن پس از آن‌که مرگ دالس آمریکایی‌ها را در بهت و حیرت فرو برد، کمتر کسی وی را به یاد می‌آورد. برای بسیاری نام وی فقط تداعی‌کننده نام یک فرودگاه است و نه چیزی بیش‌تر، حتی آن تندیس نیم تنه وی هم ناپدید شده است! این تندیس نیم‌تنه که رئیس‌جمهور ایالات متحده در مقابل چشم جهانیان آن را رونمایی کرده بود و اکنون به یک اتاق کمتر مورد استفاده در مقابل محل دریافت چمدان‌ها انتقال یافته است، بیانگر کاری است که تاریخ با برادران والس کرده است.

زندگینامه‌ای که سه سال پس از مرگ جان فاستر دالس منتشر شد تصریح می‌کرد که «وی آمیزه‌ای استثنایی از احترام و نفرت را در دوران زندگی‌اش برمی‌انگیخت و از زمان مرگش به رغم خروش احساسات تاییدآمیز نسبت به او در اواخر عمر، خاطره وی همچنان مناقشه‌برانگیز و جذاب مانده است.» آن خاطره به‌سرعت زایل شد. روزنامه‌نگاری در سال 1971 نوشت که اگر چه نام دالس کاملا فراموش نشده است «اما به یقین بیش‌تر آوازه‌اش از میان رفته است.»


جان فاستر دالس، به نوشته یک زندگینامه‌نویس، «وزیر خارجه‌ای قدرتمند و سرسخت بود که هیچ دولتی که در آن زمان جزو جهانی بود که با حرارت فراوان «جهان آزاد» خوانده می‌شد، جرات نمی‌کرد تصمیم بین‌المللی مهمی را بدون تایید و موافقت وی بگیرد.» زندگینامه‌نویس دیگری برادر وی، آلن را «بهترین مامور اطلاعاتی که تاکنون وجود داشته است» خواند. آلن وقتی که در اوج قدرت بود، یکبار از خواهرش پرسید: «آیا از مسئولیت‌های من خبر داری؟من مجبورم آدم‌ها را به جاهایی بفرستم تا کشته شوند. چه کس دیگری در این کشور حق چنین کاری را در زمان صلح دارد؟»

این برادران بی‌همتای قدرتمند، جریان‌های بسیاری به راه انداختند که جهان امروز را شکل داده‌اند. درک این‌که آن‌ها که بودند و چه کردند، کلید کشف ریشه‌های ناپیدای آشوب‌های بزرگ در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین است. سرگذشت این دو برادر پر از درس‌هایی برای امروز است. از استثنایی-پنداری آمریکاییان می‌گوید، دیدگاهی که بر آن است که ایالات متحده ذاتا اخلاقی‌تر و آینده‌نگرتر از دیگر کشورهاست و ممکن است به گونه‌ای رفتار کند که دیگران نمی‌کنند. این داستان همچنین به این باور می‌پردازد که ایالات متحده به دلیل قدرت زیاد خود نه می‌تواند دولت‌ها را سرنگون کند، بلکه همچنین می‌تواند مسیر تاریخ را نیز هدایت کند.

برادران دالس به این باورهای پذیرفته‌شده دو فقره دیگر را نیز افزودند که طی سال‌های متمادی در درونشان پرورده شده بود، یکی مسیحیت تبشیری بود که به مومنان می‌گوید که آن‌ها حقیایق ابدی را می‌دانند و وظیفه دارند دورماندگان از روشنایی را به راه راست هدایت کنند. به موازات آن این فرض وجود داشت که حفظ حقوق شرکت‌های بزرگ آمریکایی برای آزادی فعالیت در همه جهان برای همه خوب است. داستان برادران دالس داستان آمریکاست و بر آن است که تاریخ معاصر ایالات متحده و جهان را روشن می‌سازد و به توضیح آن کمک می‌کند. فاستر و آلن نشانگر کشوری بودند که آن‌ها را پرورده بود. نوع دیگری از رهبری مستلزم وجود نوع دیگری از ایالات متحده بود.

عزم آن‌ها به قدرت‌نمایی همان سائقه‌ای بود که مهاجرنشینان را از این‌سو تا آن‌سوی دشت‌ها و کوه‌ها کشاند، سرزمین‌های باارزشی را از مکزیک جدا کردند، مقاومت بومیان آمریکا را درهم شکستند، و ایالات متحده را به جنگ‌هایی از آمریکای مرکزی تا سیبری کشاندند و این سائقه همچنان قوی است. مادام که آمریکایی‌ها این باور را دارند که کشورشان در هر نقطه از کره زمین منافع حیاتی دارد، کسانی آنان را رهبری خواهند کرد که همین باور را دارند.

نیم قرنی که از کنار رفتن فاستر و آلن از صحنه سیاسی گذشته است از این حکایت می‌کند که آن‌ها مسئول بیش‌تر خطاهایی هستند که بر جهان رفته است اما این تقصیر فقط متوجه آن‌ها نیست. خیره شدن به تصاویر آن‌ها و فکر کردن به این‌که «آن‌ها مقصر بودند» مایه قوقت قلب است و البته غیرمنصفانه هم هست. آمریکایی‌هایی که در پی درک ریشه‌های گرفتاری کشورشان در جهان‌اند نباید به تصویر فاستر و آلن بلکه باید به آینه مقابل خود بنگرند. رویکرد برادران دالس به جهان برای ایالات متحده فایده‌ای نداشت. در نتیجه آن‌ها از حافظه ملی پاک شدند. اما آمریکایی‌ها به جای فراموشی یا اهریمن‌سازی از آن‌ها باید این برادران را بپذیرند. داستان آن‌ها آکنده از معانی عمیق برای ایالات متحده است. آن‌ها ما هستند و ما آن‌هاییم.

کتاب «برادران؛ جان فاستر دالس، آلن دالس و جنگ جهانی پنهان آن‌ها» نوشته استیون کینزر با ترجمه شهریار خواجیان در سه بخش تنظیم شده است. دو برادر، شش هیولا و یک قرن این سه بخش را دربرمی‌گیرد. اتفاقات ناگفتنی، آلودگی محیط، تیره، تیره‌تر، دالس، آن مردک وال‌استریتی، درویش اهل سماع با تحصیلات انشگاهی، روراست‌ترین طرفدار کمونیسم، تعامل بی‌نظیر بیرحمی و فریبکاری، رئیس‌جمهور سرمست، آن رادیکال بلند بالای ریش‌بزی، قدر قدرت ریشو و صورتی از کدخدا در بخش‌های گوناگون این کتاب روایت شده است. پایان‌بخش آن نیز به یادداشت‌ها، کتابشناسی و نمایه پرداخته شده است.

کتاب «برادران؛ جان فاستر دالس، آلن دالس و جنگ جهانی پنهان آن‌ها» نوشته استیون کینزر با ترجمه شهریار خواجیان در 520 صفحه، شمارگان 2000 نسخه و بهای 80 هزار توان از سوی انتشارات اختران منتشر شد.

نظر شما