شناسهٔ خبر: 64104 - سرویس اندیشه
نسخه قابل چاپ

حسین مجتهدی؛

رویا و نقد ادبی

حسین مجتهدی در فصل VII تعبیر رویا فروید تصریح می‌کند با رویا چون متن مقدّس رفتار می‌کنیم و از ابرازهای کلامی رویا سخن می‌گوید. رویا در ساحت تصویری است، که در هنگام بیان و تعبیر به ساحت نمادین در می‌آید و متن بیان رویابین در این‌جا بسیار مهم و محوری است. امّا این ابزار تصویری نیز سناریوی نگاشته دارد، که حقیقت مندرج در ضمیر ناآگاه است، که تحریف شده از سانسور عبور کرده، به تصویری درآمده است که در تعبیر و نقل بازخوانی می‌شود.

فرهنگ امروز/ حسین مجتهدی[1]

«بسیاری از منتقدان ادبی روان‌کاو پیرنگ رمان‌ها، فیلم‌ها و شعرهای روایی را با رویدادهای رویا مقایسه می‌کنند و لذا مبحث کار ـ رویا در روان‌کاوی را چهارچوبی برای نقد متون ادبی و آثار هنری می‌دانند.»[2] برای تبیین این گفتار، نخست اشاره‌ای به دیدگاه "ژان میشل کوییندو"[3] روان‌کاو نامدار سوییسی در کتاب "فروید خوانی"[4] (2004) راهشگا است. او در این کتاب، اثر ماندگار و تاریخ‌ساز زیگموند فروید[5]، "تعبیر رؤیا"[6] را "متن باز"[7] می‌خواند و این اصطلاح را از امبرتو اِکو[8] در کتاب The Role of the Reader وام می‌گیرد. این نوول‌نویس، منتقد ادبی و نشانه‌شناس ایتالیایی که آثار متعددی در حیطه‌ی نقد ادبی دارد، با این اصطلاح در برابر متن بسته[9] بر نقش خوانشگر تأکید می‌کند.[10] با این تلمیح، کوییندو نکته‌ای را که فروید در سراسر اثرش تأکید می‌کند، یادآور می‌شود که معنای رویا با توجه به خطورها[11] و تداعی آزاد رویابین به سوی انکشاف می‌رود.[12] سارا کافمن[13] این کتاب را فلسفی‌ترین اثر فروید می‌نامد.

مبحث کار ـ رویا نیز بدان اشاره شده است، برگرفته از اصطلاح‌شناسی علمی روان‌کاوی فرویدی است. فروید در تعبیر رویا از Traumarbeit سخن می‌گوید که در انگلیسی به Dream-work ترجمه شده است و از آن کلیّت عملیاتی مورد نظر است، که مواد رویا (تحریک‌های جسمی، باقیمانده‌های روز، اندیشه‌های رویا) در تولیدی دگرگون می‌شوند و ما با محتوای آشکار[14] مواجه می‌شویم. تحریف[15] نتیجه‌ی این کار است. (ر. ک. انتهای فصل چهارم تعبیر رویا). تأثیر فراگیر کارِ رویا آن است، که اندیشه‌های نهفته را به صورت تولیدی آشکار که به سختی بازشناسی می‌شود، تبدیل کند. Stellen به معنای گذاشتن و قراردادن است (البته معناهای دیگری نیز دارد ولی پر کاربردترینش این است). Ent پیشوندی است که گاه به نوعی فعل را متضاد می‌کند یا جداسازی را وارد آن می‌نماید. به هر حالentstellen  از شکل انداختن و تحریف (در پیوند با متن) معنا می‌دهد، که نوعی تغییر جایگذاری را نیز با خود دارد. در تحریف نیز شاهد حضور "حرف" هستیم و پیوندی درونی با متن را در این عبارت می‌بینیم. در قرآن نیز می‌خوانیم : «یُحَرِّفون الکلم عن مواضعه» تحریف کلمه‌ها از جایگاهشان، در بسیاری از نشانه‌های بیماری در ساختار روان نژندی[16] چون اندیشه‌های وسواسی[17]، هراس[18] و مسائل روان ـ تنی[19] و تبدیلی[20] نیز شاهد این تحریف هستیم.

یوآخیم فایفر[21] روان‌کاو صاحب نام آلمانی و از بنیان گذاران «گفتگوهای ادبی ـ روان شناختی فرایبورگ» و همکار هانس مارتین لوهمان[22] در تألیف پژوهش سترگ Freud-Hanedbuch، در نوشتاری پیرامون نقد ادبی و روان‌کاوی فرویدی با واکاوی آثار فروید از این منظر اذغان می‌دارد، که درمان روان‌کاوانه از طریق بازسازی کلامی جریان می‌یابد و فروید دیگر از تابلوی بیماری‌ که در سنت پزشکی مطرح است، صحبت نمی‌کند، بلکه اختلال روانی را به مثابه‌ی تاریخچه‌ی بیمار و به عنوان سازه‌های روایی مورد استنباط قرار می‌دهد و روان‌کاوی را هنر تعبیر[23] می‌بیند : معنای نخستین deuten به چیزی اشاره کردن و طرفی را نشان دادن است، که در انگلیسی به Interpretation ترجمه شد امّا مورد نقد قرار گرفت.[ر.ک . J. laplanche, J. B. Pontalis, (1973), Das Vokabular der Psychoanalyse]

نگاه علمی موشکافانه‌ی فروید در این اثر مورد علاقه‌ی ویژه‌ی زبان شناسان قرار گرفت، این‌که کار رویا پیش از هر چیز به فرایند کلامی باز می‌گردد، ساز و کارهای دفاعی ادغام و جابه جایی[24]، در پیوند با استعاره‌سازی، مجاز و کنایه‌آفرینی، چنان‌که در ادبیات شاهد آنیم، یا تصویرپذیری[25] و ویرایش دوّمین[26] در کار رویا نقش آفرینند، که رابطه‌ای ژرف و درونی با متون ادبی می‌توانند داشته باشند.

در فصل VII تعبیر رویا[27]، فروید تصریح می‌کند با رویا چون متن مقدّس رفتار می‌کنیم و از ابرازهای کلامی رویا سخن می‌گوید. رویا در ساحت تصویری است، که در هنگام بیان و تعبیر به ساحت نمادین در می‌آید و متن بیان رویابین در این‌جا بسیار مهم و محوری است. امّا این ابزار تصویری نیز سناریوی نگاشته دارد، که حقیقت مندرج در ضمیر ناآگاه است، که تحریف شده از سانسور عبور کرده، به تصویری درآمده است که در تعبیر و نقل بازخوانی می‌شود. از این منظر بسیار شبیه رابطه‌ی نمایش‌نامه و فیلم‌نامه با نمایش و فیلم است و سازوکار نمایش‌سازی یا Dramatization در رویا این‌سان عمل می‌کند.

ادبیات، چون رویا در برابر اصل واقعیت از طریق مصالحه‌سازی[28] می‌ایستد. فروید در تعبیر رویا به نوشتارهای سترگ ادبی از جمله شاه ادیپوس[29] و هملت می‌پردازد و به تحلیل آن‌ها دست می‌زند و شاهد آنیم که بیشتر به متن می‌پردازد، هرچند اشاره‌ای کوتاه به شکسپیر و وضع فردی او هنگام نگارش هملت اشاره‌ای دارد، امّا متن فارغ از متن‌آفرین، روان‌کاوانه خوانش می‌شود. در آغاز جنبش روان‌کاوی، فروید اعضای حلقه‌ی چهارشنبه‌ها (بعدها جامعه‌ی روان‌کاوی وین نامیده شد) به مساله‌ی زندگانی نامه‌گرا[30] علاقه‌ی بیشتری نشان می‌دادند و تحلیل آفرینشگر اثر با توجه به مشکل و محتوای اثر مورد نظر بود و نوشته‌های متعددی از فروید و دیگران در این زمینه هست، که برخی در "ایماگو"[31]، مجلّه‌ی بنیاد نهاد شده در 1907 برای کاربرد روان‌کاوی در علوم انسانی، انتشار یافته است. پیرامون داستایوفسکی، گوته، ینسن، لئوناردو داوینچی و شماری دیگر مقاله‌هایی با این رویکرد نوشته شد.

امّا فروید کوشید خود را از این آسیب‌نگاری[32] دور کند. در نوشتارش پیرامون لئوناردو داوینچی می‌نویسد، که «دانستن بازده هنری برای ما به گونه‌ای روان‌کاوانه دسترس ناپذیر است.»

او 1908 در مجلّه‌ای ادبی[33] مقاله‌ای بنیادین را به انتشار می‌رساند : «شاعران و خیال ورزی»[34] Dichter] به معنای شاعر، نویسنده و سخنور است.] و در آن می‌کوشد، تا فرایند خلاقیت شاعرانه را تبیین کند. ورود فروید به این بحث با مقایسهی تولید شاعرانه و بازی کودکانه است و تصریح می‌کند : «هر کودک بازیگر مانند یک شاعر رفتار می‌کند و با این کار او جهان خویش را می‌آفریند یا درست‌تر گفته شود، چیزهای دنیای خودش را به نظمی نوین که خوشش می‌آید منتقل می‌کند.» این نظر در ادامه‌ی اندیشه‌های ایمونوئل کانت[35] فریدریش شیلر[36] است.

فروید شوخی[37] و رویای روزانه را نیز در همین پیوند بررسی می‌کند، که تحقّق میلی در آن نهفته است. «میل‌های نابرآورده موجب نیروی رانه‌ای خیال‌ها هستند و هر خیال یگانه‌ای، تحقق میل است، تصحیح واقعیت ناکام‌گر.[38]»

«یک تجربه‌ی[39] قوی کنونی خاطره‌ای را از چیزی در گذشته بیدار می‌سازد، اغلب از تجربه‌ی متعلّق به کودکی، که میل از آن سرچشمه می‌گیرد، که خود را در شعر و سخن ارضا می‌کند.» تفاوت عمده‌ی شعر و ادب با رویای روزانه و خیال‌ورزی آن است که از دیگران پنهان نمی‌شود بلکه ارتباط آفرین می‌گردد. یک متن ادبی حاوی شوخی[40] می‌تواند از طریق جابه‌جایی، تحریف، چند معنایی و لذت با بازی‌های کلامی، بازداری را مرتفع کند.[41]

حتی خود بازی کلامی با کلمه‌هایی که هم‌آهنگ‌اند و لزوماً معنادار نیستند نیز لذّت را فرا می‌خواند. این‌جا تصویر صوتی مطرح است که در رویا، شوخی‌ها، لغزش‌های کلامی و متون ادبی شاهد آن هستیم. تصاویر رویا از سویی نوشته‌ای تصویری چون هیروگلیف است، که باید رمز گشایی شود. نگاشته‌ی رویا نگاشته‌ای تصویری است.

هانس ساکس[42]از روان‌کاوان حلقه‌ی چهارشنبه‌های فروید در مقاله‌ای با عنوان «رویاهای روزانه‌ی مشترک» (1924)[43] متون ادبی را با رویاهای روزانه‌ی مشترک جوانان مقایسه می‌کند و به جنبه‌ی اجتماعی آن اشاره می‌نماید و آن را از رویاهای فردی غیراجتماعی متمایز می‌سازد و آن را پیش شکل رابطه‌ی نویسنده ـ خواننده بر می‌شمرد. او در مقدمه‌ی نخستین شماره‌ی ایماگو تأکید می‌کند، «از آن‌جایی که ضمیر ناآگاه در پدید آیی همه‌ی ترکیب‌های روانی و فرهنگی، آیین و رسوم، کلام و حقوق همکاری کرده است، بررسی دقیق و کامل آن‌ها بدون شناخت کار ضمیر ناآگاه ناممکن است.» تا مدّت‌ها متخصصان زبان و ادبیات آلمانی[44] در برابر چنین نگاهی مقاومت می‌کردند تا نظریه‌پرداز ادبی سوییسی، والتر مس[45]، در 1930، عنوان «ادب‌شناسی و روان‌کاوی را در درسنامه‌های خود آورد و نویسندگانی چون توماس مان[46]، هرمان هسه[47]، فرانتس کافکا[48] و آلفرد دوبلین[49] و به ویژه شعرا و سخنوران فرانسه به این نگاه گشوده گشتند. مفاهیم روان‌کاوانه ی انتقال و انتقال متقابل[50] در ارتباط با رابطه‌ی خوانشگر ـ متن نیز به میان آورده شد. که البته فروید در اصل مبدع آن است با پرداختن به ساز و کارهای دفاعی برون فکنی[51] و همسان‌سازی[52] که خوانشگر در برابر متن به کار می‌گیرد که نورمن نول هولاندز[53] بعدتر بیشتر به این نگاه پرداخته است.

فروید به نقل از شلایر ماخر[54] (351-1862) [ر.ک. Die Traumdeutung s.: 73] بیان می‌دارد فعالیت فکری در بیداری با مفاهیم و در خواب با تصاویر است، امّا این تصاویر خوانده می‌شوند و به ساحت نمادین می‌رسند، چنان‌که فروید [همان منبع، S.: 313] رویای اصلی را جمله‌ی پایه و پیش رویا را جمله‌ی پیرو می‌خواند او بر این باور است که در رؤیا "یا" و "نه" نداریم، چرا که در ضمیر ناآگاه این موارد نیست، پشت هر نفی[55] یک تأیید هست. [Bejahung]. [ر.ک همان منبع ص 316-315 و مقاله‌ی 1915 Verneinung].

زیگموند فروید(1900) در کتاب "تعبیر رویا" به ویژه در فصل ششم پیرامون رفتار رویا با تضاد و تناقض بیان می دارد که "نه" برای رویا وجود ندارد.

وی (1910) در مقاله ای دیگر نیز با عنوان "تضاد معنایی واژگان آغازین" با اشاره به پژوهش های ک. آبل(1884) در حیطه ی زبان شناسی و بر مبنای پژوهش های خود پیرامون رویا اذعان داشت قدیمی ترین زبان ها کاملا شبیه رویا رفتار می کنند بدینسان که واژه ای برای دو معنای متضاد در زبان های مصری باستان سامی ایندوگرمانیک به کار می رفته است و آثار آن هنوز در زبان وجود دارد. فروید مثال های متعددی به تعبیر خودش از دوقلوهای متضاد می آورد:

Kleben, Stumm, Stimme, Wider/Wieder. Without(with+out), withdraw, withhold

باری، اغراق نیست اگر بگوییم، بنیاد نقد ادبی روان‌کاوانه، کتاب تعبیر رویای فروید است و کسی که در این زمینه می‌خواهد فعالیت کند، بی‌تردید باید با این اثر آشنایی ژرفی بیابد و در هر کتاب "نقد ادبی" شایسته است فصلی به نام «زیگموند فروید» اختصاص داده شود.

ارجاعات:


[1] . روان کاو، دکترای تخصصی روان شناسی بالینی، عضو گروه روان شناسی فرهنگستان زبان و ادب فارسی.

[2]. فصل دوّم کتاب «نظریه و نقد ادبی ـ درسنامه‌ای میان رشته‌ای» ـ صفحه‌ی 94 ـ نوشته‌ی : «دکتر حسین پاینده ـ استاد نقد ادبی دانشگاه علامه‌ی طباطبایی».

[3]. Jean-Michel Quindoze

[4]. Reading Freud

[5]. Sigmund Freud

[6]. Die-1900 Traumdeutung

[7]. Open Text

[8]. Umberto Eco

[9]. Closed Text

9. Roland Barthes ، اثر معروف او “The Death of the Autor” در 1967 انتشار یافت.

[11]. Einfall

[12]. فروید در کتاب تعبیر رویا، تقریباً 200 رویا را تعبیر کرده است که 47 رویا متعلق به خودش است.

[13]. Sareh Kofman

[14]. Manifester Inhelt

[15] .Entstellung (de.) = Distortion (engl.)

[16]. Neurose

[17]. Zwang

[18]. Phobia

[19]. Psychosomatik

[20]. Konversion

[21]. Joachim Pfeiffer

[22]. Hans-Martin Lohmann

[23]. Deutungskunst

[24]. Verdichtung-Verschiebung

[25]. darstellen-Darstellbarkeit به معنای تصویر کردن هم هست.

[26] .die Sekundäre Bearbeitung

[27]. Zur Psychologie der Traumvorgänge

[28] Kompromissbildung

[29]. Ödipus

[30] . Biographismus

[31] .Imago

[32]  Pathography

[33] . Neue Revue

[34]. Der Dichter und das Phantasieren

 Dichter به معنای شاعر، نویسنده و سخنور است.

[35]. Immanuel Kant

[36]. Friedrich Schiller

[37]. Humor, Witz

[38]. Unbefriedigende Wircklichkeit

[39]. Erlebnis

[40]. Witz

[41]. Aufhebung der Hemmung

[42]. Hans Sachs؛ اشاره به این که فروید در کتاب «تعبیر رویا» نیز از او اسم می‌برد و مطلب نقل می‌کند. یکی مشاوران روان‌کاو فیلم «اسرار یک روح» بوده است.

[43]. Gemeinsame Tagtraüme

[44]. Germanistik

[45]. Walter Muschg

[46]. Thomas Mann

[47]. Hermann Hesse

5. Franz Kafka

[49]. Alfred Döblin

[50]. Gegenübertagung-Übertragung

[51]. Projektion

[52]. Identifikation

[53]. Norman N. Hollands

[54]. Schleiermacher

[55]. Verneinung

منابع :

  • Freud, S., (1900), Die Traumdeutung, ?
  • Freud, S., (1908), Der Dichter und das Fantasieren, Schriften zur Kunst und Literatur, Fischer Taschenbuch Verlag, Frangfurt am Main, 1987, (Ss.:169-180).
  • Freud, S., (1900), Die Psychopathische Personen auf der Bühne, Schriften zur Kunst und Literatur, Fischer Taschenbuch Verlag, Frangfurt am Main, 1987, (Ss.:161-168).
  • Quindoze, J. M., (2004), Reading Freud, Routledge, J., (2016), Sigmund Freud: Ein Klassiker der Literaturtheorie, Literaturkritik.de

نظر شما