شناسهٔ خبر: 64227 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

یک ماه در سال هنر عامل نشاط عمومی است/ به بهانه استدلال وزیر ارشاد درباره چرایی برگزاری جشنواره‌ها در روزهای کرونایی

وزیر ارشاد همچنین آگاهانه یا ناآگاهانه یک نکته را از نظرها دور نگه‌ می‌دارد. اینکه با تدبیر مدیران، حتی در اوج جنگ تحمیلی، تمام سالن‌های تئاتر فعالیت داشتند و دولت به مردم و هنرمندان سوبسید و حمایت می‌پرداخت. درست زمانی که رژیم بعث روی سر مردم پایتخت و شهرهای دیگر کشور بمب می‌ریخت، دولت سال‌های جنگ با وجود تمام مشکلات، مایحتاج ابتدایی زندگی را به بهای متناسب و از طریق کانال‌های قابل اعتماد در اختیار مردم می‌گذاشت.

  

فرهنگ امروز/ بابک احمدی

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عصر روز سه‌شنبه از دبیرخانه سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر بازدید کرد و طبق گزارش روابط‌عمومی معاونت هنری، «در جریان مجموعه اقدامات و فعالیت‌های این دوره از برگزاری جشنواره قرار گرفت.» سیدعباس صالحی در این بازدید البته تلاش کرد به بعضی انتقادها در خصوص برگزاری مجموعه جشنواره‌های فیلم و تئاتر فجر با وجود سیر صعودی مبتلایان طی روزهای اخیر و همچنین اضافه‌ شدن نوع جدید ویروس به گرفتاری‌های پیشین پاسخ دهد. بر کسی پوشیده نیست که طبق تصمیم دولت درهای سالن‌های موسیقی، تئاتر و سینما در تمام ماه‌های سال 98 به روی مردم و هنرمندان بسته ماند؛ رویکردی همسو با پیشنهاد نهادهای علمی، سازمان بهداشت جهانی و تمامی کشورهای درگیر با  ویروس. 
وزیر ارشاد در دیدار کوتاه خود بی‌آنکه اشاره مستقیم داشته باشد، تلاش دارد در پاسخ به این پرسش که جشنواره‌ها چرا در شرایط بغرنج کنونی برگزار می‌شوند، استدلالی مطرح کند. آن‌ هم در شرایطی که رویدادهای مهم سینمایی و تئاتری جهان برای حفظ سلامت شهروندان، یا تصمیم به لغو برگزاری گرفته‌اند یا به شیوه آنلاین پناه برده‌اند. سیدعباس صالحی در این باره می‌گوید: «در زمان جنگ و دفاع مقدس و اوج جنگ و حملات دشمن جشنواره‌های فجر برگزار می‌شد و این علامت خوبی برای کشور بود و کشور را به فضای آرامش و اعتماد می‌کشاند که هنر در کشور همچنان زنده است. بنابراین با این نگاه که ایام کرونایی هم اگر سخت‌تر نباشد ولی بی‌شباهت به ایام جنگ نیست، صلاح ندانستیم جشنواره‌ها  تعطیل  شوند.» 
قبل از هر چیز در تایید رهایی‌بخشی هنر حتی در تیره‌ترین روزگار به نمونه‌ای معاصر اشاره ‌کنم. مرضیه برومند، کارگردان شناخته شده سینما و تلویزیون که پیش از این‌ با تئاتر عروسکی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شناخته می‌شود، روز یکشنبه ۳۱ مرداد سال ۱۳۹۵ در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد، خاطره‌ای گفت از اجرای نمایش در دوران جنگ. خاطره‌ای که نشان می‌دهد جامعه چطور حتی زیر موشک‌باران به هنر واکنش نشان می‌دهد. «سال ۵۹ نمایش «اولدوز و کلاغ‌ها» به حدی مخاطب داشت که علاقه‌مندان برای تماشای کار دور تئاترشهر حلقه می‌زدند. ما باید اجرای دیروقت نمایش را جا بیندازیم. دوره این خاموشی‌های زودهنگام که محصول دوران جنگ است به سر آمده و خط‌کشی بین گونه‌های نمایشی معنا ندارد. روز بازبینی نمایش «اولدوز و کلاغ‌ها» بود که عراقی‌ها فرودگاه را زدند و جنگ شروع شد. ما به مدیران گفتیم حتی اگر جنگ باشد نمایش اجرا می‌شود و پاسخ این بود که ساعت سه ظهر اجرا کنید تا مردم زمان خاموشی به خانه‌های خود برگشته باشند. شروع زودهنگام اجرای نمایش‌ها و چشم‌پوشی سالن‌ها از برنامه‌ریزی برای سانس‌های دیروقت یادگار آن دوران است.»
بگذریم که در نتیجه کج‌سلیقگی و ناآگاهی مدیران، امروز وضعیت نمایشگری عروسکی حتی از اوضاع هنرمندان دهه‌های پنجاه و شصت هم وخیم‌تر است ولی نکته قابل توجه اینجاست که همه ماه‌های گذشته، خواست و عزم فعالیت در جمعی از هنرمندان تئاتر وجود داشت، اما سیاست‌های دولت  مانع  ‌شد. 

هر گردی گردو   نیست!
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دفاع از برگزاری جشنواره‌ها البته مقایسه‌ای اشتباه نیز انجام می‌دهد. در جنگ سخت از نوع آنچه هشت سال بین ایران و عراق جریان داشت، امکان رصد مواضع نیروهای متخاصم برای دو طرف‌ منازعه امر غریبی نبوده، اما در مورد ویروس کرونا هیچ‌کس متوجه نمی‌شود نیروی مهاجم از کجا و چه زمان افراد را آلوده می‌کند. وزیر ارشاد همچنین آگاهانه یا ناآگاهانه یک نکته را از نظرها دور نگه‌ می‌دارد. اینکه با تدبیر مدیران، حتی در اوج جنگ تحمیلی، تمام سالن‌های تئاتر فعالیت داشتند و دولت به مردم و هنرمندان سوبسید و حمایت می‌پرداخت. درست زمانی که رژیم بعث روی سر مردم پایتخت و شهرهای دیگر کشور بمب می‌ریخت، دولت سال‌های جنگ با وجود تمام مشکلات، مایحتاج ابتدایی زندگی را به بهای متناسب و از طریق کانال‌های قابل اعتماد - و نه کلاهبرداران و رانت‌خواران- مانند تعاونی‌ها در اختیار مردم می‌گذاشت. بخش بزرگی از جامعه حداقل می‌توانست برای هزینه یک وعده غذایی برنامه‌ریزی کند، ولی حالا چطور؟ گفت‌وگوهای متعدد وزرا و وکلای ملت در سیمای جمهوری اسلامی ایران - که عملکرد یک‌جانبه‌اش با انتقادهای شدید مواجه می‌شود- نشان می‌دهد وزرا و سیاستگذاران فعلی حتی از تثبیت قیمت یک شانه تخم‌مرغ عاجزند. همکاران سیدعباس صالحی در دولت تا لحظه نگارش این متن چند ماه است نتوانسته‌اند بهای بسیاری از اقلام  اولیه را  مدیریت کنند. 
در مقابل، اگر به دوران جنگ بازگردیم، برخلاف تصویر این روزهای هنرمندان و فعالان فرهنگی، بسیاری شاهد بودند که مدیران وقت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دهه 60 مثلا چگونه تلاش کردند «نگاتیو» دوربین‌های فیلمبرداری در فهرست اقلام ضروری وارداتی کشور گنجانده شود. در حالی که ما ظرف 10 ماه اخیر به هیچ‌وجه شاهد این نبودیم که وزیر ارشاد و دیگر مسوولان فرهنگی برای جا انداختن همین موضوع ساده «اهمیت ادامه فعالیت‌های فرهنگی - هنری در شرایط سخت اقتصادی» در نظر دولت، تلاش خاصی انجام دهند. مدیران فرهنگی و ارشادی‌ها سقوط یک به یک سالن‌های غیردولتی تئاتر را به چشم نظاره کردند و جز سکوت واکنش دیگری نداشتند. فعالیت‌های هنری چطور درست مصادف با شروع بهمن ماه منجر به روحیه‌بخشی مردم شد؟ مگر هنرمندان در طول چند ماه گذشته بارها اعتراض و گلایه نداشتند که این ماندن در قرنطینه و انزوای ناشی از تعطیلی سالن‌های تئاتر، زیر فشار اقتصادی انواع مسائل را به وجود می‌آورد؟ اصلا حالا که جشنواره درحال برگزاری‌ است، بهتر نیست کمی موانع پیش پای فعالیت‌های هنری را  برطرف کنیم؟

چندگانگی صدور مجوز تئاتر تمامی  ندارد
توضیح مدیر روابط عمومی سی‌ونهمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر در زمینه صادر نشدن مجوز نمایش آنلاین برای تعدادی از نمایش‌های حاضر در جدول جشنواره شاید تا حدی به روشن شدن وضعیت کمک کند. محسن حسن‌زاده درباره حضور نداشتن چند نمایش در جدول پخش فیلم تئاترها (با وجود دریافت مجوز اجرای صحنه‌ای در قالب جشنواره تئاتر فجر) و فعال نشدن «گزینه پخش» برای برخی دیگر از آثار به خبرگزاری مهر توضیح داده: «آثار نمایشی برای حضور در پلتفرم‌ها نیاز به مجوز سازمان سینمایی دارند که این آثار نیز همزمان با تدوین برای دریافت مجوز پخش آنلاین دیده می‌شوند، اما نمایش‌های «جوادیه» به کارگردانی رضا بهرامی و «ایوب خان» به کارگردانی امیر دژاکام با وجود تلاش‌هایی که تا این لحظه انجام دادیم، موفق به دریافت مجوز پخش نشدند. البته نمایش «ایوب خان» از همان ابتدا در جدول قرار نگرفت، اما «جوادیه» با وجود حضور اولیه در جدول موفق به دریافت مجوز نشد.» به این ترتیب شاهد هستیم که راهبرد! یک بام و دو هوای صدور مجوز آثار نمایشی در وزارت ارشاد چگونه گریبان همین اندک گروه‌های حاضر به مشارکت در جشنواره را گرفته است. 
موضوعی که از فرط فقدان ‌منطق به شوخی گروتسک شباهت پیدا کرده و هر روز بی‌آنکه کسی لزومی به پاسخگویی حس کند، اعمال می‌شود. چطور امکان دارد یک نمایش، ذیل قوانین حال حاضر کشور، از چندین و چند سد ممیزی عبور کند، وارد جدول اجرای نمایش‌های جشنواره تئاتر فجر شود ولی طبق نظر عده‌ای بدون تخصص تئاتری در سازمان سینمایی - طبق اظهارات دبیرخانه تئاتر فجر- ممنوع اعلام شود؟ حال ‌آنکه بر اساس قوانین موجود، هر کارگردان پیش از دریافت مجوز اجرای صحنه‌ای، باید مجوز نمایشنامه دریافت کند، تازه با عبور از این سد است که گروه اجازه دارد نمایش را تمرین کرده و در برابر دیدگان بازبین‌های شورای نظارت و ارزشیابی اداره کل هنرهای نمایشی قرار دهد و تازه در صورت تایید دوباره آنهاست که کار روی صحنه می‌رود و فیلمبرداری می‌شود. رویکرد سازمان سینمایی مبنی بر صادر نکردن مجوز نمایش آنلاین بعضی آثار با وجود پشت سر گذاشتن پروسه‌ای چندلایه و طاقت فرسا، جز توهین به اداره کل هنرهای نمایشی و هنرمندان تئاتر معنای دیگری ندارد. به این اعتبار باید پرسید آیا با چنین عملکردی قرار است بین همین چند گروه باقیمانده در جشنواره تئاتر فجر وفاق و همدلی - طبق نظر مدیریت بنیاد سینمایی فارابی- ایجاد  شود؟

توجیه تاسف‌بار روابط عمومی جشنواره
در همین رابطه، اظهارات پایانی مدیر روابط عمومی جشنواره فجر در گفت‌وگویی به توجیه خطای سیستماتیک می‌پردازد، بسیار ناامیدکننده است. حسن‌زاده با وجود اطلاع از فرآیند بسیار دشوار طی شده حول صدور مجوز آثار نمایشی و گوشه‌نشینی نویسندگان و کارگردانان نامدار تئاتر به دلیل سختگیری‌های غیرموجه و غیرهنری می‌گوید: «به هر حال مخاطبان نمایش‌های زنده با مخاطبانی که آثار را به صورت آنلاین می‌بینند، متفاوت هستند. این امکان که یک خانواده بخواهند نمایشی را در اکران اینترنتی تماشا کنند، زیاد است و ممکن است برخی موارد در یک نمایش مناسب دیدن همه افراد نباشد و حتی افرادی که از این طریق اولین مواجهه‌شان با تئاتر را  تجربه می‌کنند، دلسرد  شوند.»
سوال اینجاست که چطور امکان دارد «برخی موارد در یک نمایش» از چند مرحله ممیزی نمایشنامه و اجرای صحنه‌ای (که نه فقط در روز بازبینی، بلکه در طول تمام شب‌های اجرا! وجود دارد) قسر در رفته باشد؟ و مگر هنرمندان تئاتر می‌توانند یا علاقه‌ دارند محتوا و مضمونی منافی ارزش‌های عرفی جامعه خود روی صحنه بیاورند؟ مدیر روابط عمومی جشنواره و اداره کل هنرهای نمایشی چند نمونه در تاریخ حدودا صدساله نمایشنامه‌نویسی و کارگردانی تئاتر در ایران سراغ دارد که در توجیه اظهارات خود بیان کند؟ و اصولا نمونه‌هایی که بر اساس نگاه قیم‌مآب رمه و شبانی ایشان قرار است خانواده‌ها را دلسرد کند، نمونه عینیت یافته در سینمای عامه‌پسند و سریال‌های شبکه نمایش خانگی نداشته و ندارد؟ چطور است که نوعی پوشش، ادبیات کف خیابانی و بعضی مسائل سیاسی -  اجتماعی در سینما مطرح می‌شود و دلسردکننده هم نیست، ولی وقتی به تئاتر - که ایشان روابط‌عمومی‌اش را برعهده دارد- می‌رسیم مساله‌دار می‌شود؟
حالی که باید در نظر داشته باشیم توضیح و توجیه دلایل حذف هنرمند در شرح وظایف روابط عمومی‌ نیست، بلکه نهاد صادرکننده مجوزها موظف است به منظور تنویر افکار عمومی - و روشن شدن تکلیف هنرمند- در خصوص دلایل عدم صدور مجوز نمایش آنلاین یک اجرای ساده، آن‌ هم وقتی مجوز نمایش عمومی داشته، استدلال بیاورد. صحبت‌های روابط عمومی جشنواره اتفاقا به ظن دامن می‌زند که شاید ماجرا اتفاقا به سازمان سینمایی ارتباط نداشته و کار طبق معمول در شورای نظارت اداره کل هنرهای نمایشی به مانع خورده  باشد. 

خوش‌بینی بنیاد فارابی و مساله تعمیق گسست‌ها 
در سوی دیگر ماجرا اظهارنظر مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی جلب ‌توجه می‌کند که روز سه‌شنبه همزمان با وزیر ارشاد در گفت‌وگویی درباره برگزاری جشنواره فیلم گفت: «از جشنواره فیلم فجر باید فرصتی ساخت برای حفظ و تقویت اتحاد میان هنرمندان برای گذار از این تنگناها و نه تشدید اختلافات یا خدای نکرده تعمیق گسست‌های اجتماعی» در حالی که همین رفتارهای چندگانه و مرور حواشی جشنواره‌های فیلم و تئاتر فجر در دو سال اخیر نشان می‌دهد برخلاف میل مدیرعامل بنیاد، اوضاع حتی در مواردی به جنجال‌ کشیده شده است. مرور نشست‌های رسانه‌ای مبین چنین وضعیتی است؛ فریادهای تند هادی حجازی‌فر خطاب به خبرنگاران و اعتراض شهاب حسینی به مسعود کیمیایی، پیشکسوت سینما آن ‌هم با چهره برافروخته در دوره گذشته جشنواره فیلم فجر فقط دو نمونه از همین تعمیق گسست به شمار می‌رود. روندی که امسال نیز به صورت دیگری ادامه پیدا کرد. 
ادامه صحبت‌های تابش نشان می‌دهد مدیران ارشادی به هر حال در تایید برگزاری جشنواره هماهنگ عمل می‌کنند. آنها حداقل در سطح بیان معتقدند: «از جشنواره‌ها باید به چشم فرصت حفظ و تقویت اتحاد میان هنرمندان» و ایجاد نشاط اجتماعی بهره گرفت. تابش در عین‌ حال می‌گوید: «هنوز مشخص نیست در ادامه این مسیر، چه تنگناهایی پیش‌ روی‌مان قرار دارد و چه دست‌‏اندازها و مخاطراتی چشم انتظارمان هستند، از جشنواره فیلم فجر باید فرصتی ساخت برای حفظ و تقویت اتحاد میان هنرمندان برای گذار از این تنگناها و نه تشدید اختلافات یا خدای نکرده تعمیق گسست‌های اجتماعی. باید امیدوار بود این جشنواره و دستاوردهای آن بتواند نه تنها اتحاد میان جامعه سینماگران را افزایش دهد، بلکه یادگاری باشد از روحیه مقاومت و صبر مردم در این سال سخت کرونا و نیز نشانی از آنچه بر سر مردم آمد و تلخی‌هایی که تحمل کردند.» اما هیچ‌کس به این پرسش که جشنواره‌ها چطور قرار است بین هنرمندان حداقلی مشارکت‌کننده اتحاد ایجاد کند، پاسخ نمی‌دهد. یا به عنوان مدیران و سیاستگذاران نمی‌گویند با وجود رویکردهای بی‌منطق در بحث ممیزی چطور می‌توان نشاط اجتماعی به وجود  آورد؟ 

و  دوباره  وزیر  ارشاد...
 وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، گرچه معتقد است جریان هنر - برگزاری جشنواره- به نشاط اجتماعی کمک می‌کند، اما در مواجهه با هر پرسشی درباره فردا، موضوع را به اما و اگر می‌کشاند. او چند روز بعد از شروع جشنواره تئاتر فجر در پاسخ به سوالی درباره وضعیت انتقال تئاتر از مشاغل گروه ۳ به گروه ۲ دسته‌بندی مشاغل در ستاد کرونا با توجه به برگزاری بی‌خطر جشنواره تئاتر فجر و حضور مخاطبان و گروه‌های تئاتری در سالن‌ها، به مهر می‌گوید: «این مطلب چند بار در قرارگاه و ستاد مطرح شده که مجموعه تئاتر و سینما تغییر گروه بدهند، استدلال‌های دوستان ما هم به دوستان قرارگاه و ستاد منتقل شده و دو جلسه هم بحث در این زمینه انجام شده است. منتظر نتایج از ناحیه قرارگاه هستیم و هنوز نتیجه نهایی از سوی  قرارگاه اعلام نشده است.»

روزنامه اعتماد

نظر شما