شناسهٔ خبر: 65185 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

دینداری ایران‌دوست و فضیلت‌طلب / محمود فاضلی

دکتر احمد مهدوی‌دامغانی، ادیب و پژوهشگر الهیات، متخصص در ادبیات عرب، استاد پیشین دانشگاه تهران و دانشگاه هاروارد امریکا در ۹۶ سالگی درگذشت. مهدوی فرزند مرحوم آیت‌الله محمدکاظم مهدوی دامغانی در ۱۳ شهریور سال ۱۳۰۵ش و در خانواده‌ای متدین، اهل فضل و تقوای الهی در مشهد دیده به جهان گشود.

فرهنگ امروز: دکتر احمد مهدوی‌دامغانی، ادیب و پژوهشگر الهیات، متخصص در ادبیات عرب، استاد پیشین دانشگاه تهران و دانشگاه هاروارد امریکا در ۹۶ سالگی درگذشت. مهدوی فرزند مرحوم آیت‌الله محمدکاظم مهدوی دامغانی در ۱۳ شهریور سال ۱۳۰۵ش و در خانواده‌ای متدین، اهل فضل و تقوای الهی در مشهد دیده به جهان گشود. از پنج سالگی با قرآن انس گرفت. تحصیلات مقدماتی را در مشهد گذراند و از محضر علمای برجسته‌ای همچون آیت‌الله میرزا مهدی غروی اصفهانی، آیت‌الله حاج شیخ محمدرضا خدایی دامغانی، شیخ محمدتقی نیشابوری و مجتبی قزوینی بهره‌مند شد. علوم متداول قدیم و جدید را در شهر مقدس مشهد فراگرفت و سپس در تهران اقامت گزید. در سال ۱۳۲۷ از دانشکده معقول و منقول (دانشکده الهیات فعلی) دانشگاه تهران و در سال ۱۳۳۳ در رشته ادبیات فارسی از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران به عنوان رتبه اول در مقطع کارشناسی، دانش‌آموخته شد. در سال ۱۳۴۲ از دانشگاه تهران، درجه دکترای زبان و ادبیات فارسی گرفت. موضوع رساله دکترای او تصحیح کتاب «کشف‌الحقایق» عزیزالدین نسفی به راهنمایی محمدتقی مدرس رضوی بود. او از درس استادانی همچون میرزا مهدی آشتیانی، شیخ محمد آملی، علامه محمد قزوینی و جلال‌الدین همایی استفاده کرد و همچنین اجازه روایت حدیث را از علامه حائری سمنانی و آیت‌الله العظمی سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی دریافت کرد. دکتر مهدوی در سال ۱۳۵۴-۱۳۵۳ بنا به دعوت دانشگاه مادرید جهت تدریس عرفان اسلامی به اسپانیا رفت و پس از بازگشت به ایران تا سال ۱۳۶۴ به‌ تدریس در دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترای زبان و ادبیات فارسی اشتغال داشت. ایشان که از علمای اعلام و فضلای وقت، اجازه روایت احادیث دریافت کرده بود، چندین سال به شغل سردفتری در دفتر اسناد رسمی ۲۵ تهران اشتغال داشت. با تصویب قانون دفاتر اسناد رسمی و کانون سردفتران و دفتریاران در ۲۵ تیر ماه ۱۳۵۴ به عنوان رییس کانون سردفتران انتخاب شد.  در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ رییس کانون سردفتران اسناد رسمی بود و به‌ سبب همین سِمت و اسنادی که بالطبع و به تبع در دفتر او تنظیم و ثبت شده بود با عنوان اتهام همکاری با رژیم پهلوی به زندان افتاد و در دادگاهی به ریاست آیت‌الله محمدی‌گیلانی محاکمه شد. محمدی‌گیلانی با مهدوی از همان آغاز جلسه دادگاه وارد مباحثات فقهی و رد و بدل کردن اشعار عربی شد. در بیرون هم روحانیون مختلف در سطوح فقهی و علمی متفاوت و گاه در سطح نمایندگی از دفاتر برخی مراجع تقلید در تلاش برای رهایی او بودند. رییس دادگاه در نهایت تحت تاثیر دفاعیات استاد و محقق زندانی قرار گرفت. دادستان وقت انقلاب به مهدوی‌دامغانی اتهاماتی چون «تبلیغ اسلام آریامهری و دعوت نکردن سردفتران به اعتصاب» وارد کرده بود. مجموعه این مباحثات و توصیه‌ها و البته کیفیت دفاعیات خود او و قانع شدن نهایی محمدی گیلانی به‌رغم اصرار سیداسدالله لاجوردی بر«طاغوتی بودن کسی که سند ازدواج شاه و همسرش در محضر او تنظیم شده» به صدور حکم برائت برای او و خلاصی از اوین انجامید. مهدوی از سال ۱۳۶۶ مقیم امریکا شد و از آن زمان، در دانشگاه هاروارد و دانشگاه پنسیلوانیا مشغول به فعالیت آموزشی و تدریس است. رشته‌های تدریس ایشان در امریکا شامل معارف اسلامی، ادبیات عرب، متن‌های فارسی تصوف و فلسفه اسلامی است. او از اسلام‌شناسان شیعه در امریکا به‌شمار می‌رفت. علاقه وافر او به ائمه و معصومین بر همگان روشن است و در هر فرصتی این عشق و علاقه را ابراز می‌کرد. از دکتر مهدوی مقاله‌های متعددی در مجله‌های یغما، کلک، گلچرخ، ایران‌نامه، ایران‌شناسی، ره‌آورد و گلستان به چاپ رسیده است. از مشهورترین مقاله‌های او مآخذ ابیات عربی کلیله و دمنه و مآخذ ابیات عربی مرزبان‌نامه است. از آثار مهدوی دامغانی می‌توان به «از علی آموز اخلاص عمل»، «رساله درباره خضر»، «شاهدخت والاتبار شهربانو»، «در باغ روشنایی»، «گزیده حدیقه الحقیقه»، «گزیده‌ای از شعر سعدی به زبان عربی»، «کشف الحقائق نسفی - تحقیق و تحشیه»، «المجدی فی أنساب الطّالبیین» (تحقیق)، «نسمه السحر بذکر من تشیع و شعر» (تصحیح، تحقیق)، «دیوان خازن (عبداللّه ‌بن احمد خازن) » (تصحیح و تحقیق) و «الوحشیات (ابوتمام)» (تصحیح) اشاره کرد. بر رموز و فنون صرف و نحو و بلاغت ادبیات عرب در ایران مسلط بود و مقالات عالمانه او که در کتاب، گویای این حقیقت است. مقدمه‌های او بر چاپ عکسی الوحشیاتو اخبار النحویین البصریین سیرافی که در میراث مکتوب بعضا چاپ شده یا در دست چاپ است، دامنه آشنایی و تضلّع و تسلّط او را بر فنون ادبیات عرب نشان می‌دهد. «حاصل اوقات» به اهتمام علی‌محمّد سجّادی، «مقالاتی در حدیث دیگران»، «یاد یاران و قطره‌های باران» به کوشش علی‌محمّد سجّادی و سعید واعظ، «یاد عزیزان در برگریزان» به همّت علی‌محمّد سجّادی و سعید واعظ و «در برف پیری» جمع‌آوری علی‌محمّد سجّادی و سعید واعظ از مجموعه مقالات او هستند. دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی درباره او گفته است: «آدم در زندگی کمتر کسی را می‌تواند دربست قبول داشته باشد، هر قدر به آن شخص ارادت و اخلاص داشته باشد. اما من دکتر مهدوی را دربست قبول دارم و او را نمونه یک ایرانی دانشمند و ایده‌آل می‌دانم. این مساله از نوادر امور است و استثنا از قاعده‌ای عام و جهانشمول. شما هر قدر فانی در وجود کسی باشید، باز از اختلافات جزئی نمی‌توانید برکنار بمانید، اما در مورد دکتر مهدوی من این‌چنین حالتی دارم. دکتر مهدوی از نظر من مظهر ایمان در معنی خالص و زُلال است. این ‌همه دانش و جهان‌دیدگی و نشست و برخاست با همه نوع مردم، در ایران و فرانسه و امریکا، هیچ نتوانسته است کوچک‌ترین خدشه‌ای در تجربه روحی و ایمانی او ایجاد کند.»

نظر شما