شناسهٔ خبر: 7287 - سرویس اندیشه
نسخه قابل چاپ

گزارشی از روز نخست همایش «فلسفه برای علم، هنر، زندگی»؛

بابک احمدی: گفتمان فلسفه پرمدعا و مداخله‌گر است

همایش فلسفه خبرنگار فرهنگ امروز هم بنابر وظیفه اخلاقی خود، علی رغم حضورش در این جلسه و ثبت سخنان ملکیان از ذکر سخنرانی ملکیان صرف نظر می‌کند وتنها به ذکر مختصری از صحبت‌های ایشان برای اطلاع از سخنرانی ایشان بسنده می‌کند و امیدواریم که دیگر شاهد چنین بی مهری‌هایی با اهالی رسانه نباشیم.

فرهنگ امروز/ سارا فرجی: بر حسب روال همه ساله که سازمان یونسکو سومین پنج‌شنبه از ماه نوامبر هر سال را روز جهانی فلسفه اعلام کرده است پنج شنبه هفته گذشته هم‌زمان با روز جهانی فلسفه بود و به همین مناسبت این روزها مراسم  و بزرگداشت هایی در مراکز فلسفی مختلف کشورمان برگزار می‌شود و نمی‌دانیم بگوییم متاسفانه یا خوشبختانه حجم و تعداد برگزاری آنها به صورتی است که در برخی موارد ناگزیری که از بین دو گزینه خوب تنها یکی را انتخاب کنی و از رفتن به یک مراسم صرف نظر کنی بنابراین شاید لازم باشد و به عبارت دیگر بد نباشد که مسئولان برگزاری این جلسات پیش از تعیین زمان برنامه‌ها با یکدیگر هم‌فکری و هماهنگی داشته باشند تا علاقمندان، دوستداران و دانشجویان به حوزه فلسفه که در سایر ایام سال کمتر مجال حضور در این مراسم‌ها را پیدا می‌کنند و یا در برخی مواقع سخت‌تر می‌توانند به تعدادی از اساتید بنام این حوزه دسترسی پیدا کنند بتوانند در چنین نشست‌های پرباری شرکت کنند.                                 

همایش دو روزه «فلسفه برای علم، هنر و زندگی» یکی از همایش‌هایی است که در این روزها که اکثر مراکز علوم انسانی حال و هوای فلسفی دارند برگزار شد. این همایش با حضور اساتید بنام  در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد. در این همایش که حدود 4 ساعت طول کشید، 4نفر از اساتید بنام و مشهورحوزه فلسفه در باب موضوعات خاصی سخنرانی کردند و به پرسش‌های دانشجویان و افراد جویای علمی که سراسر سالن فردوسی را پر کرده بودند پاسخ دادند؛ صحنه‌ای که در این همایش بیشتر به چشم می‌آمد حضور و استقبال چشمگیر از این همایش بود به طوری که در همان ساعت‌های اولیه همایش تمام صندلی‌های سالن پر شد و سایر میهمانان و دانشجویانی که وارد سالن شدند بر روی پله ها و یا هر جای دیگری که قابل نشستن بود نشستند.علاوه بر این نظارت بر نظم سالن و حاضرین که توسط خود دانشجویان دانشکده انجام می‌شد و نه با انتظامات و حراست دانشگاه بسیار ستودنی بود. 

اولین میهمان نشست که بابک احمدی، مولف، مترجم و منتقد آثار هنری بود دعوت کرد که بر روی سن برای سخنرانی حاضر شوند. موضوع سخنرانی احمدی «فلسفه و هنر» بود.

احمدی در ابتدای سخنرانی‌اش ضمن تشکر از حضور اساتید و دانشجویان از اینکه پس از شش سال به خانه خود یعنی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران بازگشته ابراز خرسندی کرد و درباره موضوع فلسفه و هنر گفت: من بحث خود را به سه قسمت تقسیم می‌کنم. اول اینکه بنا به چه تعریفی اهل فلسفه به خودشون اجازه می‌دهند که در همه حوزه‌ها دخالت کنند، دوم اینکه فلسفه هنر چیست و سوم اینکه چه هنر خاصی است که با فلسفه سروکار دارد و دارای اصالت هنری است.

وی ادامه داد: تعریف فلسفه به ما کمک نمی‌کند که بفهمیم چرا فلسفه در همه حوزه‌ها اظهار نظر و دخالت می‌کند چون گفتمان یک فلسفه یک گفتمان امپریالیستی، پر مدعا و دخالت جوست. بنا به تعریف‌های قدیمی که از فلسفه وجود دارد فیلسوف دوستدار دانایی است و این عشق به دانستن است که فلسفه را از سایر علوم متمایز می‌کند. فلسفه‌هایی مثل فلسفه هنر و فلسفه اخلاق جزو فلسفه‌های مضاف هستند و بنا به تعریف امانوئل کانت فلسفه حلقه رابط میان تمامی علوم و شاخه‌های دانایی است و در واقع فلسفه در اعماق مبانی رشته‌های دیگر دانایی را تبیین می‌کند.

احمدی در خصوص فلسفه هنر افزود: فلسفه در زمینه هنر پرسش‌هایی اصلی که هنر برمی‌انگیزد را پاسخ می‌دهد و در واقع هنر پدیده‌ای است که به دلیل اینکه  هنری است از بقیه پدیده‌ها متمایز است، به عبارت دیگر وقتی می‌خواهیم بگوییم چرا یک اثر هنری، هنری است یعنی درباره آن فلسفی حرف زده‌ایم.در نهایت اینکه فلسفه هنر اندیشه فلسفی به هنر است.

این مولف آثار فلسفی در ادامه با اشاره به سوابق فلسفه هنر گفت: فلسفه هنر در 2 قرن گذشته کارهای مهمی انجام داده است و سابقه طولانی دارد.سابقه این نوع از فلسفه به متون فکری بین‌النهرین، مصر، چین و هند بر می‌گردد.این فلسفه در قرون وسطی رایج شد اما بعد از رنسانس و با شروع قرن نوزدهم به فلسفه نگاه جدی‌تری شد و هنرمندان هم فیلسوف شدند و مباحث فلسفی مطرح کردند.

وی اضافه کرد: همبستگی بین اهل هنر و بخصوص ادبیات روز به روز بیشتر شد تا قرن بیستم که آثاری چون دستهای آلوده و طاعون پدید آمدند.

احمدی که بسیاری او را با شهرت نقدهای ادبی‌اش می‌شناسند در خصوص ارتباط ویژه و خاص ادبیات که سومین دسته‌ای بود که در ابتدای صحبت‌هایش به آن اشاره کرد گفت: بین ادبیات و فلسفه هماهنگی و نزدیکی بیشتری وجود دارد چرا که ماده خام هر دو تای آنها زبان است و در واقع از میان هنرهای متعددی که وجود دارد تنها ادبیات است که با زبان ساخته می‌شود بنابراین لازم است که بحث دخالت هنر در فلسفه با ادبیات شروع شود.

دومین سخنران این همایش که با استفاده ازنشان دادن اسلایدها سخنرانی خود را آغاز کرد. سعید ناجی مدرس گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، بود. موضوع سخنرانی ناجی «فلسفه و تعلیم و تربیت» نام داشت، به همین دلیل او سخنرانی‌اش را با ذکر این سوال که آیا فلسفه و تعلیم و تربیت با هم بیگانه‌اند یا می‌توانند همنشینی داشته باشند آغاز کرد و گفت: تعلیم و تربیت امروز ما علی رغم تلاش‌های موجود به بن بست رسیده و پیچیده و غیرقابل فهم شده است به عبارت دیگر تعلیم و تربیت فعلی متناسب با زمان ما نیست و کاری با هویت بچههای ما ندارد به عبارت دیگر تعلیم و تربیت امرو تنها بر روی حافظه کوتاه مدت کودکان کار می‌کند وتلاش دارد که از بچه‌ها حفظیات شب امتحانی تحویل بگیرد.از طرفی فلسفه هم در حال حاضر از جامعه ما دوری گزیده و کاربرد خودش را از دست داده و دیگر به ما کمک نمی‌کند که بهتر زندگی کنیم و به پیشرفت برسیم.

ناجی ادامه داد: بنابر دلایلی که گفته شد لازم است که راهکارهایی برای برنامه فلسفه برای کودکان در نظر گرفته شود.

وی در ادامه با اشاره به راهکارهای موجود در این حوزه توضیح داد: بازسازی جدید از فلسفه، ارائه پارادایم جدید از تعلیم و تربیت و تغییر و بازنگری در تعریفی که از کودک تا به حال داشتیم  در برنامه‌ریزی فلسفه برای کودکان بسیار راهگشاست.                            

استاد گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با تاکید بر لزوم بازسازی جدید از فلسفه ادامه داد: در بازسازی فلسفه جدید لازم است که به جای مطالعه کتاب‌های بی‌روح و بی‌جان به دیالوگ و فلسفه ورزی توجه شود از طرف دیگر لازم است به جای متون رسمی فلسفه، بیشتر به داستان‌گویی توجه شود.علاوه بر این اگر به فلسفه به عنوان تحقیق و کندوکاو نگاه شود کودک و نوجوانان هم جزو فیلسوفان به شمار می‌آیند و در نتیجه کودکان به ما یاد می‌دهند که مشکلات را چگونه حل کنیم.

این پژوهشگر فلسفه برای کودکان در خصوص پارادیم جدید تعلیم و تربیت که در ابتدای صحبتش به آن اشاره کرده بود گفت:  در تعلیم و تربیت سنتی آموزش و یادگیری به زور انجام می‌شود و بچه‌ها در فرایند تعلیم و تربیت فعال نیستند. در پارادایم سنتی مسئولان تعلیم و تربیت می‌خواهند اطلاعات، کشفیات، نرم‌های اجتماعی، عادت‌ها و آرزوهای قبلی را وارد ذهن بچه‌ها کنند در صورتی‌که در پارادایم جدید فلسفه برای کودکان هدف تقویت قدرت داوری و قضاوت است بنابراین بچه‌ها خودشان سازنده علم می‌شوند.

وی با اشاره به نظریات لیپمن در خصوص فلسفه و تعلیم تربیت گفت: به عقیده لیپمن تعلیم و تربیت بدون فلسفه عقیم است و فلسفه هم بدون تعلیم و تربیت فرصت تاثیرگذاری را از دست می‌دهد.

ناجی با این توضیح که در حال حاضر حدود 100 کشور در زمینه فلسفه برای کودکان فعالیت دارند و تحقیقات و داده‌های پژوهشی خود را برای انجمن بین‌المللی  فلسفه برای کودکان ارسال می کنند سخنرانی خود را به انتها رساند.

این مولف صحبت‌هایش را با ذکر این جمله به پایان برد؛ تصور کنید که اگر در 12 سال اولیه زندگی کودک تعلیم و تربیت با فلسفه همراه باشد چه نتایج فردی و اجتماعی بی‌نظیری ظاهر می‌شود و چقدر زندگی و جامعه مطلوب می‌شد.

در حالیکه دو ساعت از برگزاری این همایش گذشته بود، با یک استراحت 10 دقیقه‌ای بخش دوم همایش ادامه یافت. مجری برنامه که پیش از سخنرانی برای هر فرد توضیحاتی ارائه می‌داد پیش از سخنرانی مصطفی ملکیان تاکید کرد که آقای ملکیان تاکید کردند هیچ خبرنگاری صحبت‌های او را منتشر نکند چون او قول چاپ این سخنرانی را به یک نشریه داده است!! گرچه این درخواست، برای همگان باعث تعجب بود ولی کسی از حاضرین و حتی خبرنگاران اعتراضی به این موضوع نکردند و او سخنرانی خود را آغاز کرد؛ سخنرانی ملکیان که نسبت به سایر میهمانان طولانی‌تر بود بدون پرسش و پاسخ تمام شد.داشتن جلسه دیگری پس از این سخنرانی دلیل ترک ملکیان از این همایش بود.

ملکیان در انتهای صحبت‌هایش ضمن تاکید دوباره مبنی بر اینکه صحبت‌های او را هیچ مطبوعه‌ای کار نکند و اظهار تاسف از اینکه نتوانست به پرسش‌ها پاسخ دهد و برای سخنرانی بعدی حضور داشته باشد گفت: که برای اولین بار است که چنین درخواستی از رسانه‌ها داشتم و دلیلش هم قولی است که به یک نشریه برای چاپ این سخنرانی داده است.

خبرنگار فرهنگ امروز هم بنابر وظیفه اخلاقی خود، علی رغم حضورش در این جلسه و ثبت سخنان ملکیان از ذکر سخنرانی ملکیان صرف نظر می‌کند وتنها به ذکر مختصری از صحبت‌های ایشان برای اطلاع از سخنرانی ایشان بسنده می‌کند و امیدواریم که دیگر شاهد چنین بی مهری‌هایی با اهالی رسانه نباشیم.

محور سخنان ملکیان تاکید بر فلسفه ورزی بود. وی در ابتدای سخنرانی‌اش تاکید کرد که با کمک فلسفه ورزی می‌توانیم از سلطه نادانی، بد نیتی، فریبکاری، خشونت و ستمگری رها شویم.

ملکیان فلسفه ورزی را یگانه منجی برای دنیا  و خصوصا در این برهه زمانی خاص برای ایران دانست.

وی بخش عمده سخنرانی‌اش را به این موضوع اختصاص داد که اگر فلسفه ورزی داشته باشیم از 12 آفت به دور می‌مانیم؛ صحبت‌های او با توضیح این 12 آفت تمام شد.

اما آخرین سخنران این جلسه که صحبت‌هایش نسبت به سایر سخنرانان این همایش با اقبال کمتری مواجه شد، امیر صائمی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فلسفه تحلیلی در پژوهشگاه دانش‌های بنیادی IPM بود. «فلسفه و ریاضی» عنوان سخنرانی این استاد جوان بود.

سخنرانی صائمی به دلیل مباحث فنی و تخصصی‌اش کمتر مورد توجه قرار گرفت و بسیاری از حاضرین به دلیل نا آشنا بودن موضوع سخنرانی سالن را ترک کردند که البته عدم تسلط سخنران بر موضوع سخنرانی خود و نداشتن تمرکز دلیل موجه دیگری برای کسانی بود که سالن را ترک می‌کردند، اگرچه ظاهرهای متعجب و سردرگم حاضر در سالن هم خود گواه نامفهوم بودن بحث بود.

اما در نهایت اینکه دکتر صائمی تلاش کرد در بحثش به تاثیر و تاثر فلسفه ریاضیات بپردازد.

صائمی گفت: فلسفه تعیین می‌کند که چگونه باید ریاضیات را بیاموزیم و بسیاری از فلاسفه بزرگ و مشهور مثل پاسکال ریاضیدان‌های فوق العاده‌ای بودند.

وی ادامه داد:  بین ریاضیات وفلسفه پیوستگی وجود دارد و در این پیوستگی نه فلسفه به علم (ریاضی) مقدم است و نه علم به فلسفه.در واقع در حوزه فلسفه و ریاضیات به این موضوع می‌پردازیم که گزاره‌های ریاضی درباره چه چیزی صحبت می‌کنند و سوال اصلی ریاضی چیست.

این سخنرانی هم، همچون سخنرانی‌های قبلی با پرسش و پاسخ میان حاضرین و صائمی تمام شد و حاضرین در جلسه به همراه یک کوله بار دانایی جدید و البته پرسش‌های تازه سالن فردوسی را ترک کردند؛ آغاز بحث و پرسش و پاسخ میان حاضرین از لحظه اتمام همایش و خروج از سالن نوید این را می‌داد که این همایش برای حاضرین پرسشگری و تفکر ایجاد کرده همان چیزی که هدف فلسفه و خواسته فیلسوفان است.

گفتنی است این همایش در روز دوم خود(28 آبان با حضور دکتر رضا داوری اردکانی و غلامحسین ابراهیمی دینانی به کار خود ادامه خواهد داد.

نظرات مخاطبان 0 3

  • ۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۰:۵۸ 3 4

    سعید ناجی مدیر گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی نيست. همه جا خودش را به اين عنوان معرفي ميكنه اما آرزو بر جوانان عيب نيست. بنده خدا خيلي دوست داره همه به عنوان مدير گروه فلسفه برای کودکان بشناسنش.
    
                                
  • ۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۷:۴۸سعيد ناجي 2 5

    با سلام
    بنده سعيد ناجي چند سالي است كه مديريت گروه را  بعهده ندارم و اين مرتبه افتخار بزرگي هم براي من نبوده است. بنده فقط عضو هيئت علمي اين گروه محسوب ميشوم. اما متاسفانه بعد از چاپ پوستر اين همايش متوجه شدم  كه بنده به عنوان مدير گروه معرفي شده‌ام. و تغيير آن به جهت پخش پوستر و... ميسر نبود. به هر حال از فرافكني فرد نويسنده ي مطلب فوق كه اين موضوع را به بنده نسبت داده است و اينكه اين موضوع برايشان اينقدرمهم بوده است چندان متعجب نيستم. از مسئولين محترم سايت فرهنگ امروز تقاضا دارم عنوان مديريت گروه را از كنار اسم بنده بردارند.
    
                                
  • ۱۳۹۲-۰۸-۲۹ ۱۷:۳۲منتقد 0 4

    در گزارش سخنرانی استاد ملکیان به نظرم سلایق خبرنگار دخالت جدی داشته است
    بی شک منظور استاد ملکیان گزارش مختصر نبوده است
    در مواردی در گذشته رسانه ها متن کامل سخنرانی ایشان را پیاده و منتشر می کردند
    ایشان هم به قدری دقیق صحبت می کنند که متن سخنرانی ایشان می تواند به عنوان یک مقاله عرضه شود
    بی مهری هایی که در این سالها نسبت به ایشان شده است را در نظر داشته باشید
                                

نظر شما