شناسهٔ خبر: 7865 - سرویس دیگر رسانه ها
نسخه قابل چاپ

اندیشه‌ی ناتوانی زبان فارسی در بیان علوم، اشتباهی بیش نیست

اندیشه ناتوانی زبان فارسی که این روز‌ها در محافل تشکیل شده از دشمنان این زبان مطرح شده،‌با توجه به نامحدودیت کلمات تعریف شده در زبان فارسی،‌ اشتباهی بیش نیست.

به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان؛ شب گذشته برنامه «معرفت» شبکه چهار سیما با حضور دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی استاد دانشگاه، با محوریت «ادبیات ابوعلی سینا» به روی آنتن رفت. 
در ابتدا دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی مجری برنامه و استاد دانشگاه گفت: بوعلی دارای شخصیتی با وجوه مختلف بود، او در علوم مختلفی همچون فلسفه، طب، منطق، فقه، و الهیات سابقه زیادی داشته است و از جمله در حوزه ادبیات هم سرآمد بود بعضی رباعیات او در منابع نقل شده است. 
وی ادامه داد: در منابع مختلفی که مطالعه کردم رباعیات از بوعلی نقل شده که نثر خوبی نیز دارد. در اواخر قرن چهار و آغاز قرن پنجم که معمولا کتاب‌ها را به عربی می‌نوشتند. بوعلی در حوزه عربی آثاری دارد اما بسیاری از کتاب‌های علمی او به زبان فارسی دری نوشته شده که نثر بسیار خوبی دارد. 
منصوری لاریجانی درخصوص فضای قرن ۴و۵ در حوزه ادبیات چیستی، جایگاه نثر فارسی و چگونگی نقش آفرینی بوعلی در قطور ادبیات غنی ما سوالی از "ابراهیمی دینانی" پرسید و وی در پاسخ بیان کرد: در قرن چهار و پنج زبان عربی در ایران به ویژه در حوزه‌های علمیه رواج داشت، کسانی که اهل علم بودند بیشتر به زبان عربی می‌خواندند و می‌نوشتند و کمتر کسی به زبان فارسی می‌نوشت. 
ابراهیمی دینانی اظهار داشت: حکمای ما از قرن سوم تاکنون، اکثر آثار مهمی که ایرانی‌ها به وجود آوردند، حتی از فارابی، غزالی، ابن سینا بیشتر کتاب‌های آنها به عربی نوشته شده چون این زبان برعکس فارسی در حوزه‌های علمیه رواج بیشتری داشته است. 
وی افزود: خوشبختانه ابن سینا چندین اثر خوب را به فارسی نوشته و اگر این کار را نکرده بود، دیگران او را مصادره کرده و می‌گفتند که ابن سینا برای کشور ما است، ولی او نشان داد که فارسی زبان نیز است. 
ابراهیمی دینانی گفت: چند اثری که ابن سینا به فارسی نوشته فارسی بسیار زیبایی است، البته فارسی مطابق آن قرن بوده و با زبان فارسی الان متفاوت است. 
این استاد دانشگاه تصریح کرد: دو نفر را در زبان بی‌نظیر بودند، ابن سینا و ابوحامد محمد غزالی، هر دو عربی و فارسیی را زیبا می‌نوشتند که نمونه‌های آن نیز در دسترس است، آثار غزالی همچون "احیاء‌العلوم" و "کیمیایی سعادت" به زبان فارسی در نهایت زیبایی به نگارش درآمده است. 
وی ادامه داد: ابن سینا هم کتاب‌های همچون "شفا"، "اشارات"، و "نجات" را به عربی نوشته ولی بعضی از رساله‌های کوچک آن به فارسی نوشته شده از جمله "دانشنامه علایی" که بعنوان یک کتاب فلسفی بسیار زیبا نوشته شده است. 
ابراهیمی دینانی بیان کرد: فارسی "محمد غزالی" و "ابن سینا" هر دو قوی بوده اما تصور می‌کردم که عربی غزالی بهتر از ابن سینا است، یک اندیشمند عرب به نام عبدالرحمان بدوی فیلسوف عرب هنگام آمدن به ایران گفت: که عربی ابن سینا بی‌نظیر است. 
اول فکر می‌کردم که اغراق می‌کند، اما دلیلی نداشت که اغراق بگوید، وقتی کتاب "شفا" و "اشارات" را می‌خوانم متوجه فلسفی بودن این دو کتاب می‌شوم و ما هم با اصطلاحات فلسفه آشنایی داریم، چرا که جای جولان بلاغت نیست. 
وی افزود: ابن سینا چند رساله عربی داشته و هنگام مطالعه‌ی "الفضا‌ و القدر"، "رساله العشق" متوجه فاخر بودن عربی این کتاب‌ها شدم و عبد‌الرحمان بدوی درست بیان کرد که ابن سینا در عالم، عربی را بی‌نظیر نوشته است. 
این استاد دانشگاه تصریح کرد: ابن سینا که در همه چیز توانایی داشته در زبان عربی و فارسی هم سرآمد بوده چون عربی و فارسی را زیبا نوشته است. در رساله‌های فارسی از جمله "دانشنامه علایی" که خوشبختانه در اختیار ما است، آن مطالب فلسفی به زبان فارسی نوشته شده است. 
وی ادامه داد: بعضی‌ها این روزها می‌گویند که زبان فارسی توانایی ندارد، آنها اشتباه می‌گویند زیرا آنها با غفلت از توانایی زبان فارسی دشمن هستند. 
با زبان فارسی می‌توان به حکم یک زبان ترکیبی و غیر صیغه‌ای بی‌شمار ترکیب ساخت. واژه‌هایی که موجود در لغات فارسی که پر معنا هستند، متاسفانه امروز فراموش شده است. 
ابراهیمی دینانی افزود: کلمه "دادگستری" قبلا غدلیه بود که از دو واژه‌ی "عدل" و "داد" تشکیل شد، "داد" کلمه‌ای فارسی و "عدل" کلمه‌ای عربی است. "داد" ترجمه عدل یعنی اعتدال، حد وسط و میانه‌روی بوده است اما بعضی‌ها فکر می‌کنند که "داد" کلمه خوبی نیست، اما زیباترین کلمه برای این کار "داد" است. 
این استاد دانشگاه ادامه داد، "داد" یعنی "داده" یعنی آنچه که خداوند در عالم "داده" است. 
به طور کلی یعنی حساب شده، میزان و "داد" کلمه عمیقی است. 
ابراهیمی دینانی گفت: فارسی چون زبان ترکیبی است ما می‌توانیم هر معنی را بسازیم، کسی که توانایی زبان فارسی را بداند دیگر نمی‌گوید که زبان ضعیفی است. 
البته زبان فارسی خیلی توانایی دارد و باید تمرین کرد. 

دینانی تصریح کرد: هر کسی که علمی را به همان زبان می‌خواند که راحت است.

چون به همان زبان آن را می‌نویسد. اگر کسی زبان فارسی را تمرین کند، می‌تواند راحت بنویسد.

وی گفت: این مطالبی که گفته شد مقدمه‌ای بود تا به این نکته برسیم که ابن سینا در همه فنون وارد شده بود و علوم عصر خود را از طب گرفته تا شعر، ریاضیات، فلسفه و فقه می‌دانست و در ضمن علاوه بر این در زبان و ادبیات رباعیاتی از وی به جا مانده است.

دینانی افزود: "دانشنامه علایی" بعنوان یک کتاب فلسفی درخصوص چیستی از جسم صحبت می‌کند و به این نکته اشاره دارد که این عالم، عالم اجسام است. ابن سینا زیبا گفـت: که "جسم در ذات پیوسته است که اگر گسسته بودی قابل ابعاد نبودی"، درباره این جمله می‌توان کتاب نوشت. این بیان جسم به نوعی یک شعر نو است و چقدر زیبا بیان کرده، یعنی اینکه متصل به ذات است.

ابراهیمی دینانی تصریح کرد: در یونان قدیم بر سر متصل بودن جسم یا تشکیل آن از اتم اختلاف نظر وجود داشته است، اتم‌ها جدا هستند، دنیای امروز هم اتمی بوده است. صورت جسم متصل به ذات بوده که اگر متصل به ذات نبود، بعد نداشت. بعد طول، عرض و عمق است.

این استغاد دانشگاه ادامه داد: اگر اتصال نبود چه معنی داشت، بعد دروغ بود یعنی متفرقات هستند که در کنار هم گذاشتیم.

اجزایی که جز ندارند قابل تقسیم هستند، اجزایی که قابل تقسیم نباشند یعنی حجم نداشته باید چندتا موجود بی‌حجم را کنار هم جمع کرد که حجم درست شود.

آیا "حجم" از "بی‌حجم" می‌آید؟ و یا "وجود" از عدم می‌آید؟ خیر، این‌ها حرف اشتباهی است. وجود از عدم وجود در نمی‌آید، پس جسم در حد ذات متصل است و جوهر فرد نیست.

وی تصریح کرد: جسم تا بی‌نهایت قابل تقسیم است ولی اگر بخواهیم جسم باشد باید حجم اتصال هم باشد.

حجم کوچک و بزرگ دارد، ولی کوچک و بزرگ اتصال است.

جسم کوچک اتصال دارد، وشیخ ابوعلی سینا می‌گوید: جسم در حد ذات پیوسته است، شیخ نه تنها جسم را در حد ذات پیوسته می‌داند، حرکت را نیز در حد ذات پیوسته می‌داند.

وی گفت: حرکت انواع مختلفی دارد مکانی، زمانی، کمی و کیفی، به عنوان مثال حرکت اتوموبیل یک حرکت مکانی است.

از سکون حرکت در نمی‌آید. حرکت و زمان هر کدام در حد ذات پیوسته است. زمان متصل بوده زمان قابل تقسیم به گذشته، حال و آینده است. اما از مجموع لحظه‌ها زمان به وجود نمی‌آید.

دینانی ادامه داد: زمان یک اتصال است چنانچه که جسم یک اتصال بوده حرکت هم یک اتصال است.

این استاد دانشگاه عنوان کرد: حرکت اتصالی که دو وجه دارد، یک وجه آن به زمان و وجه دیگر به جسم بر می‌گردد.

زمان مقدار حرکت و متحرک جسم است. پس حرکت حلقه وسط است یعنی برزخ بین زمان و جسم، قرار دارد، زیرا جسم و زمان متصل است آن حرکت برزخ که بین آن دو بوده متصل است.

اگر کسی اتصال را در جسم، زمان و حرکت بپذیرد، که ناچار به پذیرفتن آن است. چون از انفعالات تشکیل نشده است.

ابراهیمی دینانی ادامه داد: جهان یک اتصال بوده، در وسط این جهان خلاء نیست، همه چیز به هم متصل است، بعضی‌ها گفتند که اگر پروانه‌ای در جنگل‌های آمازون پر بزند، پر زدن پروانه در جنگل‌های آمازون با طوفانی که در هند و یا شرق می‌آید، ارتباط دارد.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: تاریخ متصل است، کوچکترین قدم‌ها در تاریخ موثر بوده، بعضی‌ها فکر می‌کنند که تاریخ تصادف است اما اینطور نیست، همه چیز در دنیا حساب شده است.

وی بیان کرد: در این جهان چه در کره زمین و چه در کهکشان‌ها همه متصل هستند و یک نقطه خلاء وجود ندارد. جهان به هم پیوسته است.

شیخ‌الرئیس ابوعلی سینا به بیان زیباتر گفته که "جسم در حد ذات پیوسته است که اگر گسسته بودی قابل ابعاد نبودی".

اگر متصل نبود بعد نداشتیم، و اگر بعد نبود جسم نداشتیم، اگر جسم نداشتیم زمان و حرکت نیز نداشتیم.

دینانی اظهار داشت: اگر همه مقدمات را در کنار هم بچینیم، حرکت از درون و نه از بیرون باشد نتیجه می‌گیریم که حرکت از درون یعنی حرکت جوهری بوده است. 
 

وی ادامه داد: ملاصدرا همین توجه را داشته، به او که وحی نشده، ملاصدرا در درون تامل و این مقدمات را با هم جمع کرد و رسید به اینکه در جوهر آدم حرکت است.

این استاد دانشگاه گفت: این مقدمات فکر هوشیار ابن سینا را وادار کرد به اینکه به تئوری و مسئله حرکت جوهری دست پیدا کند و این مسئله مهم است، زیرا ابن سینا اهل اندیشه بود.

ابراهیمی دینانی افزود: یک عارف می‌گوید: انسان کامل کسی است که آفاق را در انفاس ببیند یعنی بیرون را در درون خودش مشاهده کند. امور بیرون به حسب ظاهر پراکنده است.

کلام شیخ در اینجا ادیبانه است.

منصوری لاریجانی در ادامه برنامه "معرفت" گفت: علامه طباطبایی در جمله‌ای زیبا گفته است: "هر ذره‌ای که پایین می‌آید و به بالا می‌رود، از آسمان به زمین و از زمین به آسمان همه را خدا می‌داند". هر چیزی که در محضر علمی خدا دارای حرکت است، فراتر از حرکت جوهری گفته می‌شود.

ابراهیمی دینانی اظهار داشت: حرکت جوهری بیرونی است، اما کل عالم در نظر خداوند پراکنده نیست و حضور جمعی دارد.

وی ادامه داد: حرکت مکانی که می‌بینیم، به طور مثال اتوموبیل با سرعت ۱۵۰ کیلومتر حرکت می‌کند، این حرکت در بیرون بی‌قرار است یعنی هر لحظه جا خالی می‌کند و جایی جدید می‌رود. اما کل این حرکت در ذهن ما حرکت می‌کند یا خیر؟

ما حرکت را می‌فهمیم، اما در ذهن ما ثابت است.

حرکت علم ثابت بوده، همه عالم در محضر خدا، حضور محض است و این مبحث جداگانه‌ای است.

ابراهیمی دینانی تصریح کرد: هر آنچه که در عالم متفرق بوده در دهر یکی است، حق تعالی وحدت حضور محض است.

درباره حق تعالی وحدت حقه حقیقتی است، اصلا کثرت در آن نیست. اما ظهور وحدت حق تعالی آمده و تا عالم خیالف و جسم نیز می‌آید، جسم در حد ذات متصل است.

وی عنوان کرد: در اتصال و متصل وحدت می‌بینیم؟ چوب را چقدر می‌توان تقسیم کرد! اما هر چه تقسیم کنیم دو تکه می‌شود اما از تکه‌ها متصل به تکه‌ای دیگر، اتصال را نمی‌توان از جسم گرفت.

این اتصال ظهور وحدت حقه حقیقتی است، ولی این اتصال در عین حال در حرکت و زمان بی‌قرار است.

این استاد دانشگاه بیان کرد: زمان هم وصل و هم فصل است، زمان را به گذشته، حال و آینده تقسیم می‌کنیم. این تقسیم‌ها را ما در ذهن انجام می‌دهیم که به آن وهمی می‌‌گویند.

اما حقیقت خارجی، زمان یک اتصال بی‌آغاز است. یعنی محضر وحدت بوده چنان‌چه جسم محضر وحدت است.

منصور لاریجانی گفت: اتصال در اجسام به وحدت وجود رسید، ابن سینا بیان می‌کند که هر ذره‌ای در این عالم از توجه حق بهره‌مند است، این نکته زیبایی بوده همانطور که در آیات قر[آن به این موضوع هم اشاره شده است.

ابراهیمی دینانی در ادامه "معرفت" بیان کرد: عقل سالک است یعنی لحظه به لحظه حرکت دارد. کمال یک ذره، کمال عالم است. وقتی یک ذره کامل است که کمال عالم در آن باشد. هر آنچه که در عالم است یک ذره است.

بنابراین کمال عالم در کمال ذره نهفته است و اگر کسی کمال یک ذره را متوجه شود کمال هستی را فهمیده است.

وی ادامه داد: ابن سینا می‌گوید به کمال یک ذره راه نیافتم با این هزاران خورشید که در دلم تابیدن گرفت. پس کمال مطلق عالم را هنوز نفهمیدم. اگر ابن سینا به کمال مطلق می‌رسید متوقف می‌شد، اما او باید ادامه بدهد. هر چه پیش برویم باز هم جای ناشناخته وجود دارد.

ابراهیمی دینانی تصریح کرد: تجلی کمال در یک ذره حیرت انسان را بیشتر می‌کند. همه کل کمالات عالم در یک ذره وجود دارد و این شگفت‌انگیز است. از این شگفت‌انگیزتر کمال آن ذره و کمال کل عالم و کهکشان در دل آدمی است.

وی در ادامه گفت: اگر انسان کمال ذره را در دل خود ببیند، بهتر می‌تواند بفهمد تا مادامی که ما صاحب دل عقل و آگاهی نباشیم حتی شگفت‌انگیزی آن ذره را نمی‌فهمیم. 

این استاد دانشگاه بیان کرد: شگفتی از درون می‌آید تا مادامی که بیرون به درون نرود و مورد تامل قرار نگیرد، شگفتی پیش می‌آید، شگفتی به چه معنی بوده؟ و چه زمان انسان شگفت‌زده می‌شود؟ شگفتی یعنی حیرت، عظمت شگفتی می‌آورد، عظمت را زمانی می‌فهمیم که عالم را متوجه شده باشیم. تبهکاترین، جنایت‌کارترین مردم کسانی بودند که تامل درونی نداشتند اگر کسی لحظه‌هایی به درون خود قوطه‌ور شود، آن تبهکار حرفه‌ای نمی‌شود.
 
ابراهیمی دینانی اظهار داشت: زحمت رفتن به درون را به خود ندادند، آدمی که اهل درون نیست و فقط سطحی بیرون را می‌بیند هرگز تامل ندارد و به آسانی به یک جنایتکار حرفه‌ای تبدیل می‌شود.
 
وی گفت: شمر بزرگترین جنایت بشری را انجام داد، از شمر پرسیدند که چرا امام حسین(ع) را به قتل رساندی در پاسخ گفت: اطاعت از یزید کردم. شمر هیچ‌وقت در درونش تامل کرده بود که یزید کیست؟ و اطاعت یزید چه ارزشی دارد؟ امام حسین(ع) را می‌شناخت؟ اگر شمر در درون خود تامل کرده بود و امام حسین(ع) را می‌شناخت و جایگاه یزید را می‌دانست که کجاست، دست به این کار نمی‌زد.
 
این استاد دانشگاه ادامه داد: شمر نادان و اهل درون نبود. تامل در درون مهم است، انسانی که اهل درون نیست، اهل تامل هم نیست و در کلمه‌ای ساده‌تر اهل فکر کردن نبوده است. به آسانی تبدیل به یک جنایتکار حرفه‌ای می‌شود و بزرگترین جنایت‌های تاریخی و غالباً به دست اینگونه اشخاص انجام شود.

ابراهیمی دینانی تصریح کرد: اگر دلی اهل معرفت باشد وحدت را در عالم و اتصال را در جسم و حرکت ببیند، همه این موارد مظهر نور حق است.

وی بیان کرد: در رباعیات ابن سینا گفته شده که اگر انسان بداند که خود کیست می‌داند که در پی چیست، اول بدان که تو چه کسی هستی بعداً متوجه می‌شویم که به دنبال چه هستی. تمام منطق‌الطیر همین موضوع را بیان می‌کند.

این استاد دانشگاه افزود: "کانت" فیلسوف معروف آلمانی که نقطه عطف تاریخ است و همه تحت تاثیر او هستند تمام فلسفه او در سه کلمه خلاصه شده است، چه می‌دانم، چه می‌توانم بدهم و به چه چیزی می‌توانم امیدوار باشم. وقتی می‌دانیم چه می‌توانیم انجام بدهیم و بدانیم که چه می‌دانیم، وقتی می‌دانیم که باید به چه چیز امیدوار باشیم. من کی می‌دانم چه می‌توانم بدانم، وقتی بدانم که چه کسی هستم.
وی افزود: کسی که خود را نشناسد جهل مطلق است اما اگر خود را شناخت همه چیز را خواهد داشت.
منصوری لاریجانی در ادامه برنامه "معرفت" گفت: بوعلی همه ابواب پزشکی را در ۱۳۲۶ بیت شعر سروده است و توسط مرکز ملی تحقیقات عالی فرانسه چاپ شده است.
ابراهیمی دینانی اظهار داشت: پزشکی شناختن صحت بدن و نجات بدن را مرض است یعنی بدانیم که چگونه مرض را از بدن دور کنیم و خود را سالم نگه داریم، این بهترین تعریف طب است. بهترین کتاب بوعلی در زمینه طب کتاب "قانون" است، این کتاب سال‌های در اروپا در بخش پزشکی تدریس شده است. آنچه که در ابن سینا بیش از علم طب اهمیت داشته خواست بوده است.
وی ادامه داد: بعضی افراد پزشکی خوانده اما فراست ندارند، در پزشکی تشخیص مهم است، البته تئوری هم مهم بوده اما فراست مهم‌تر از علم است. بوعلی هم فراست و هم علم داشت.
دینانی افزود: درواقع ابن سینا شناخت آناتومی بدن را فلسفه می‌دانست، آن زمان‌ها تشریح نمی‌کردند، ولی به علم آن اگاه بودند. علم طب "بوعلی" مهم بوده و الان هم هنوز اهمیت آن پابرجاست. فراست بوعلی بیش از طبش کارگشا بوده، تشخیص طبیب خیلی نقش بنیادی دارد.

نظر شما