شناسهٔ خبر: 8686 - سرویس کتاب و نشر
نسخه قابل چاپ

دبیر نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور:

هیچ کار علمی درباره سرانه مطالعه انجام نشده است

منصور واعظی کسی که 70 دقیقه در روز کتاب می‌خواند، آدم پُرخوانی است، آدم پُرخوان قطعا آدم تندخوانی است. آدم تندخوان بر اساس 70 دقیقه احتمالا می‌تواند روزی 100 صفحه کتاب بخواند و در طول سال که 365 روز است، 36 هزار و 500 کلمه کتاب می‌خواند. اگر تعداد متوسط صفحات کتاب را طبق آمار خانه کتاب 250 صفحه یا برای این‌که رُند شود، 365 صفحه فرض کنیم؛ یعنی طبق این آمار، هر ایرانی سالانه 100 کتاب می‌خواند!

 

فرهنگ امروز/سارا فرجی: طی گزارشی که در خصوص سرانه مطالعه در کشورمان، در پایگاه اطلاع‌رسانی «فرهنگ امروز» منتشر شد آمار ضد و نقیضی در خصوص آمار و ارقام سرانه مطالعه بدست آوردیم که همین تناقض و تفاوت فاحش و البته معنادار ما را سر ذوق آورد تا به سراغ چند نفر از کارشناسان متخصص این حوزه که هر کدام هم به نوعی در گذشته به واسطه مسئولیت هایی که داشتند در ارائه آمار دخیل بوده‌اند، برویم و نظر آنها را در این خصوص جویا شویم اما مسئله قابل توجه این گفتگوها تناقض‌های گفتاری این چند نفر بود که خود گویای دلیل تناقض ‌آماری هم شد. در اولین گفتگویی که با علی اکبراشعری، مدیر سابق کتابخانه ملی داشتیم،‌  او گفت که تا سند ملی مطالعه تدوین نشود و تعریف یکسان و ثابتی از مطالعه بدست نیاید نمی‌توان توقع آمار درست و دقیق داشت؛ اما محسن پرویز، معاون فرهنگی دولت نهم اعتقاد داشت که اساسا تناقض آماری نداریم و تفاوت در آمارها هم ایرادی ندارد، بنابراین فکر کردیم تنها کسی که می تواند جواب نهایی را در این خصوص بدهد، منصور واعظی،‌مدیر نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور است؛ واعظی مدعی است: تا حالا کارعلمی دراین مورد انجام نشده و فقط نهاد کتابخانه‌های عمومی کار علمی در این‌باره انجام داده است.

واعظی که حرفهایش را باذکر این پرسش آغاز کرد :«مگر تناقض آماری داریم؟ شما خودتان دیدید؟» گفت: علت تعدد آماری در مورد سرانه مطالعه در ایران این است که اساسا کار علمی در این حوزه انجام نشده است و گرنه اگر کار علمی انجام شود نباید به نتایج متفاوت رسید؛ براساس تجاربی که در این مورد داشتیم معلوم شده که اگر درسطح تهران میزان آمار سرانه مطالعه را در یک نمونه 2 هزارتایی بررسی کنیم باید ضریب خطایی حدود1/5 و در سطح کشور با ضریب خطایی حدود 3 یا 4درصد بدست بیاوریم؛ این در حالیست که اگر نمونه آماری تهران را به 10 هزار عدد برسانیم ضریب خطا حتی از 5/1 کمتر هم می شود.

وی در ادامه با اشاره به اینکه فقط کارعلمی جای بحث و گفتگو دارد گفت: بیشتر افرادی که اعلام نظر می‌کنند براساس نظر و سلیقه شخصی آمار می دهند و بخاطر همین است که آمارها متفاوت می شود؛ یک نفر براساس تیراژ کتابش آمار می‌دهد، یک نفر براساس فروش کتابش، یک نفر خواندن های مجازی را هم محاسبه می کند اما یک نفر این کار را نمی کند نتیجه اینکه استنباط های افراد با یکدیگر متفاوت می شد.

واعظی بدون نام بردن از فرد خاصی اشاره کرد که برخی افراد با یک حساب سرانگشتی سرانه مطالعه بدست می آورد و با ضرب و جمع و تفریق افراد و روزهای سال سرانه مطالعه را محاسبه می کند در حالیکه این روشها هیچ کدام علمی نیست و چون براساس مدلهای آماری صورت نگرفته پس قابل اعتماد و استناد نیست.

شایان ذکر است پیش از این  رضا امیرخانی در مراسم اختتامیه جشنواره کتاب‌خوانی مجازی با یک حساب جالب گفت: اگر هر ایرانی در سال 100 کتاب بخواند، با در نظر گرفتن 50 میلیون نفر جمعیت باسواد و تحصیل‌کرده و تعداد عناوین کتاب که سالانه 50 هزار عنوان کتاب است، تیراژ متوسط عدد بسیار بالایی، حدود 100 هزار نسخه می‌شود، در حالی که تیراژ متوسط ما تقریبا نزدیک به 3000 نسخه است. آن 97 هزار تا را از کجا آورده اید؟ گفته‌اند مثلا روزنامه‌خوانی، متون مذهبی، خواندن زیرنویس تلویزیون و چیزهایی مثل این.

او سپس تشریح کرد: اگر هر ایرانی در روز به طور متوسط 70 دقیقه کتاب بخواند، با مراجعه به آمارهایی که راجع به کتاب‌خوانی داریم، در می یابیم که کسی که 70 دقیقه در روز کتاب می‌خواند، آدم پُرخوانی است، آدم پُرخوان قطعا آدم تندخوانی است. آدم تندخوان بر اساس 70 دقیقه احتمالا می‌تواند روزی 100 صفحه کتاب بخواند و در طول سال که 365 روز است، 36 هزار و 500 کلمه کتاب می‌خواند. اگر تعداد متوسط صفحات کتاب را طبق آمار خانه کتاب 250 صفحه یا برای این‌که رُند شود، 365 صفحه فرض کنیم؛ یعنی طبق این آمار، هر ایرانی سالانه 100 کتاب می‌خواند.

واعظی با اشاره به اینکه از نظر او مجموعه خواندن شامل کتاب، روزنامه مطالب کاغذی و فضای مجازی می شود ادامه داد:  تمامی سنجش هایی که زیر نظر بنده و توسط نهاد کتابخانه های عمومی محاسبه می شود با این معیار محاسبه می شود و اولین کار علمی که در این حوزه انجام شد سال 1387 توسط نهاد کتابخانه های عمومی بود با گذشت پنج سال از آن پژوهش آمار و عدد سال 87 با آخرین آمار که متعلق به اردیبهشت امسال است تفاوت محسوسی ندارد و فاصله 4 دقیقه ای بین پژوهشهای این سالها وجود دارد.این در حالیست که سنجش ما در سالهای متفاوت انجام شده اما خوشبختانه تناقض آماری غیر واقعی نداشتیم و این به معنای انجام یک کار علمی است.

دبیر سابق شورای فرهنگ عمومی  ضمن توضیح درباره چگونگی محاسبه این عدد افزود: از سال 1387 تاکنون شیوه محاسبه سرانه ی مطالعه کشورمان توسط نهاد کتابخانه ها به این صورت بوده است که نمونه های مختلف آماری به صورت تصادفی انتخاب می کردیم و سپس از طریق پرسشگری و روش های آماری سرانه مطالعه را محاسبه می کردیم نمونه آماری سال 1387 ، شش هزار و سال1392 ،  18هزار و 600 تایی بود.ضریب خطا در سطح ملی حدود 1/5 تا 2 درصد طبیعی است، این در حالیست که این رقم در استانها و روستاهای کشور که تعداد نمونه کاهش پیدا می کند بیشتر می شود و در استان ها به 4 تا 4/5 درصد می رسد چرا که اغلب نمونه های این مناطق بین 500 تا 1000 عدد است.

واعظی با ذکر عدد سرانه مطالعه امسال گفت: تازه ترین رقمی که درباره سرانه مطالعه در اردیبهشت ماه امسال استخراج شده است 74 دقیقه است که این رقم شامل مطالعه نشریه، ادعیه، کتاب، روزنامه، خواندن در فضای مجازی، نشریات تخصصی و خلاصه هرنوع مطالعه ای بجز مطالعات موظفی و درسی می شود این در حالیست که رقم سرانه مطالعه در سال 1387، 70 دقیقه بوده است.همچنین امسال طرح «شهر مطالعه» را که درباره شهری است که بیشترین سرانه مطالعه راد دارد و از سایر شهرها برتر است ارائه دادیم تا به این ترتیب نوعی رقابت و تشویق در کتابخوانی میان استان ها بوجود بیاید.

وی ادامه داد: در این میان مطالعه کتاب به تنهایی رقم 15 دقیقه را به خود اختصاص داده که 12 دقیقه آن مربوط به کتاب کاغذی و 3 دقیقه مربوط به خواندن کتاب در فضای مجازی می شود.

دبیر نهاد کتابخانه های عمومی با اعلام این موضوع که هر سال نتایج پژوهش های بدست آمده در قالب یک کتاب 35 جلدی تهیه و به مراکز بزرگ علمی و کتابخانه ها ارسال میشود تا مورد استفاده عموم قرار گیرد گفت: اینکه عده ای می گویند پژوهش ها چرا اعلام نمی شود و یا مثلا در خدمت ناشران گذاشته نمی شود این است که اولا این کتاب تخصصی  و در ثانی مبلغ این کتابها بسیار گران و حدود 700 هزار تومان است بنابراین چون قدرت خرید این آثار برای افراد و ناشران وجود ندارد آنها را به کتابخانه های عمومی دادیم تا علاقمندان به این موضوع، نتایج تحقیقات و پژوهش ها را در آنجا مطالعه کنند اما متاسفانه نه مردم و نه ناشران هیچگاه به سراغ مطالعه اینگونه منابع تحقیقاتی نمی روند این در حالیست که این مجموعه 35 جلدی بسیار جامع است به طوریکه حتی در آن گرایشات مطالعاتی مردم هم ذکر شده.

وی در توضیح این مجموعه گفت: از این 35 جلد  31 جلد آن مربوط به نتایج تحقیقات استان ها، یک جلد مربوط به کلانشهرها، یک جلد مربوط به استان تهران،یک جلد مربوط به سه شهرستان، استان سیستان و بلوچستان و یک جلد هم مربوط به کل کشور است.

واعظی با گلایه از اینکه به غیر از نهاد کتابخانه های عمومی در حوزه سرانه مطالعه، کار علمی انجام نمی شود اشاره کرد: تا به حال در این پنج سال گذشته یک کار علمی از کسی یا ارگانی ندیده ام و هرچه عدد و آمار بوده سلیقه ای  و با محاسبات شخصی بدست آمده البته پایان نامه ها و تحقیقات دانشجویی در حد نمونه های 20-30 تایی بوده ولی اینکه در سطح وسیع و در قالب پژوهش باشد اتفاق نیفتاده است؛ با این حال نهاد کتابخانه های عمومی کشور پذیرای هرکسی که قصد کار علمی در این حوزه راد دارد است و از پذیرش افراد و یا موسساتی که قصد کار علمی در لین حوزه دارند استقبال می کند.چون ما خودمان را موظف و متعهد می کنیم که هرسال سنجشی در رابطه با سرانه مطالعه کشور انجام دهیم و از هر کار علمی دیگری هم در این حوزه حمایت میکنیم چون معتقدیم که کارهای علمی را نباید محدود کرد.

وی با تاکید بر ضرورت و اهمیت بدست آوردن سرانه مطالعه در هر کشور افزود : محاسبه سرانه مطالعه در کشورها مهم است چون می توان براساس آن عدد جوامع را طبقه بندی کرد البته گرایش مطالعاتی هم بسیار مهم است که این امر تنها با حضور جامعه شناسان کنار آمارگران مهیا می شود.

واعظی در پایان با اشاره به اینکه استقرار پایگاه های مطالعه در اتوبوس و مترو کار ارزنده ای است گفت: هر آنچه که دسترسی مردم را به کتاب تسهیل کند امر پسندیده ای است و در همین راستا نهاد کتابخانه ها طرح ایستگاه مطالعه را ارائه داده و امیدواریم که با راه اندازی این طرح تا سه سال آینده میزان مطالعه افراد را یک جلد در سال افزایش دهیم.

 

اما خبرنگار فرهنگ امروز علی رغم اینکه تلاش کرد تا پاسخ بسیاری از سوالاتی را که سالهاست در این حوزه وجود دارد از مسئولین بنام این حوزه جویا شود موفق نشد پاسخ درستی در این باره که خب بالاخره باید سرانه مطالعه را چه کرد و تا کی می خواهیم از یکدیگر ایراد بگیریم، دریافت کند؛ قصد داشتیم به سراغ افراد بیشتری در این حوزه برویم ولی چون پاسخ درستی از این افرادی که در طی این پرونده با آنها داشتیم  و خب هرکدام هم صاحب نظر این حوزه با سوابق درخشان بودن دریافت نکردیم این پرونده را همین جا بستیم  و ترجیح دادیم منتظر بمانیم ببینیم بالاخره تکلیف این عدد را قرار است چه فرد یا ارگانی معلوم کند؟ آیا در آینده می توانیم شاهد انسجام شاخص های آماری، روش آمارگیری و خروجی منسجم و قاطع آمار میزان سرانه مطالعه در کشور باشیم؟

 

نظر شما