به گزارش «فرهنگ امروز» به نقل از ایکنا؛ حجتالاسلام والمسلمین محمد عربصالحی به معرفی مقاله خود با عنوان «تأثیر هرمنوتیک و مبانی آن بر مباحث اصول فقه» که در شماره ۳۴ فصلنامه «حقوق اسلامی» به چاپ رسیده است، پرداخت.
عربصالحی گفت: یکی از مسائلی که در فلسفه هر علمی مورد بحث قرار میگیرد، بحث ارتباط آن علم با علوم دیگر است و اینکه چه مقدار آن علم از علوم دیگر تأثیر می پذیرد و تا چه حد در علوم دیگر تأثیر میگذارد. موضوع مقاله من در رابطه با ارتباط فلسفه اصول و هرمنوتیک از باب تأثیراتی است که هرمنوتیک و مبانی هرمنوتیکی میتوانند در مباحث اصول فقه داشته باشند.
وی بیان کرد: من در این مقاله ابتدا دو رویکرد اصلی هرمنوتیک، یعنی هرمنوتیک کلاسیک رومانتیک و هرمنوتیک فلسفی را مطرح کردهام و سپس به بررسی تأثیرات هر کدام از این دو رویکرد بر علم اصول پرداختهام.
عربصالحی در مورد نسبت هرمنوتیک کلاسیک و اصول فقه اظهار کرد: معمولاً هرمنوتیک کلاسیک حرف جدیدی اضافه بر آنچه در مباحث اصول فقه مطرح شده است، ندارد و خیلی از این مباحث در توافقند. هر دو قائلند به این که باید مراد مؤلف را دریابیم و هر دو قائل به تعین معنایی متن هستند. تنها اختلافی که میتواند میان هرمنوتیک رمانتیک کلاسیک با مباحث اصول فقه وجود داشته باشد، این است که در هرمنوتیک کلاسیک، شناخت در علوم انسانی را که فقه هم یکی از این علوم است، به نحو تجربه درونی میدانند.
وی در توضیح این مطلب افزود: در هرمنوتیک کلاسیک رمانتیک میگویند که انسان باید مؤلف را در درون خود تجربه کند و تجربه مؤلف باید در مفسر بازسازی شود. در این جا ما بحثی را مطرح کردهایم مبنی بر این که اگر چه بحث بازسازی تجربه مؤلف در مفسر در اصول فقه مطرح نشده است اما مباحث زیادی در اصول فقه هست که فقیه و مفسر را در شناخت تفرد مؤلف موفق میکند و در این مقاله به آن مطالب و مباحث اشاره کردهایم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در باب نسبت اصول فقه و هرمنوتیک فلسفی نیز عنوان کرد: در هرمنوتیک فلسفی بحثهایی مطرح شده است که مبانی آن به شدت مخالف آن چیزی است که الان در اصول فقه مطرح است.
وی در این باره اظهار کرد: اولاً هرمنوتیک فلسفی بحث روشمندی فهم را کلاً منکر است؛ در حالی که اصول فقه اساساً روش فهم احکام است. در مبانی اصول فقه هم یکی از مباحثی که مطرح میشود بحث منبعشناسی و اعتبار منابع است که در آن جا به شبهاتی که به منابع وارد است باید پاسخ داده شود؛ در حالی که مبانیای که در هرمنوتیک فلسفی کلا منابع ما زیر سؤال میرود.
عربصالحی بیان کرد: بر اساس مبانی هرمنوتیک فلسفی هم آورنده قرآن که پیامبر(ص) باشد، تاریخی دانسته میشود و هم خود منبع. بنابراین اساساً این مباحث شبهاتی است که باید در اصول فقه یا فلسفه اصول فقه پاسخ داده شود.
وی افزود: در حقیقت میتوان گفت که بحث در باب مبانی هرمنوتیک فلسفی جزء مبادی کلامی اصول فقه است و از آن جا که بحث از مبادی در فلسفه اصول فقه مطرح میشود، وقتی که مبادی کلامی را در فلسفه اصول فقه مورد بحث قرار میدهیم باید به شبهات مبتنی بر رویکرد هرمنوتیک فلسفی نیز پاسخ داده شود.
نظر شما