-
۱۳۹۶-۰۴-۲۱ ۱۰:۱۸
اعمال قدرت سیاسی در دانشگاه چه تأثیری بر اخلاق آکادمیک دارد؟
قدرت، اخلاق و دانشگاه
توجه به تفکر لیبرالی و نیز سرمایه دارانه در غیاب تفکرهای چپ و سوسیالیستی در چند دهۀ گذشته حوزۀ آکادمیک را تحت تأثیر نیرومند خود دارد؛ بدون اینکه قدرت بخواهد مداخلهای مستقیم در این جهت انجام دهد، این تسلط و نفوذ لیبرالیسم در تفکر و ناخودآگاه اکثر نخبگان آکادمیک باعث شده تا جهت تفکر در نزد ایشان تحت تأثیر لیبرالیسم و روش زندگی سرمایهدارانه در حوزۀ اقتصاد قرار گیرد. در کنار این تأثیر قدرت عریان دولت نیز وجود دارد که به طور مستقیم بر تمام حوزۀ آکادمیک تسلط و کنترل دارد.
-
۱۳۹۶/۰۳/۱۶
گفتاری از سیاوش جمادی؛
خواندن؛ گذشته، حال و آینده
امروز با ظهور اینترنت و رسانهای به وسعت انتشار در جلب مشارکت انبوه، این امکان برای خوانندگان هم وجود دارد که اظهارنظر کنند؛ این اظهارنظر و به تبع آن نقد نویسندگان، مقام علمی نویسنده را کاهش میدهد و دیگر همچون گذشته مرکزیت ندارد. روشنفکرانی چون سارتر و کامو روشنفکرانی بودند که در دهههای ۶۰ و ۷۰ خیلی مرید پیدا کردند، اما امروز روشنفکری چیزی است که سرشکن شده، محو شده است و مشارکت بینالاذهانی عظیم با آیندهای نامعلوم در حال وقوع است.
-
۱۳۹۶-۰۳-۰۳ ۰۹:۴۵
دیدگاه عبدالله کوثری در باب ترجمههای موازی آثار ادبی؛
فضل تقدم و تقدم فضل مترجمان کهنهکار
بحث سر این است که ما امیدواریم کسی که کار بیست یا سی سال پیش را دوباره ترجمه میکند، یک گام جلوتر برود، ولی من پیشاپیش بگویم متأسفانه ما امروز در نسل جوان هیچ مترجمی نداریم که به گرد محمد قاضی برسد که بخواهیم بگوییم که مثلاً تو «دن کیشوت» را یکبار دیگر ترجمه کن تا ترجمۀ قاضی کنار برود.
-
۱۳۹۶-۰۳-۰۱ ۱۰:۰۴
آیا خواندن یک کنش سیاسی است؟
خواندن، خلأ و کنش سیاسی
خواندن بهخودیخود کنش سیاسی محسوب نمیشود، اما این دو مسئله در یک تقابل دوسویه بسیار نزدیک هم قرار دارند؛ خواندن همواره منجر به آگاهی میشود و این آگاهی مطالبات تازهای را به همراه میآورد و مطالبات تازه کنشهای سیاسی و اجتماعی را بر یک جامعه بار میکند. آگاهی از ندانستن میتواند پایان جهل و آغاز آگاهی ما باشد؛ و آگاهی از خلأ پرناشدنی خواندن و کنش سیاسی میتواند ما را بهسوی عمل سیاسی خوب هدایت کند.
-
۱۳۹۶-۰۲-۲۶ ۰۹:۵۰
آیا آفات و دستاندازهای حوزۀ نشر به کاهش سرانۀ مطالعه در ایران کمک کرده است؟؛
هرآنچه خواندنی است دود میشود و به هوا میرود
شیوۀ آموزشی مرسوم در مدارس کتابگریز است. مادامیکه معیار سنجش در نظام آموزشی ما آزمونهایی باشد که بیش از آنکه درک و تحلیل دانشآموز را مورد ارزیابی قرار دهد، انباشت اطلاعات در حافظه را میآزماید و بر اساس آن ارزشگذاری میکند، دانشآموزان هرچه بیشتر متوجه و متمرکز بر اندک دادههای کتابهای آموزشی خود و جزوات آنها میشوند.
-
۱۳۹۶-۰۲-۲۴ ۱۱:۲۳
هایپرتکست و هزارتوی معنا؛
متنهای خدایگون
انعطافپذیری هایپرتکست شکل جدیدی از خواندن را ایجاد میکند که تفاوت ماهوی با خواندن کتاب دارد و درست به همین دلیل معضلات خاص خودش را نیز دارد. مهمترین معضل در مواجهه با هایپرتکست شتاب سرسامآور و پوچسازی فرایند قرائت است که بهواسطۀ بیقراری و بیشفعالی کاربر و روانپریشی حاصل از آن حادث میشود؛ این بیشفعالی میتواند هایپرتکست را به مفهومی هیولایی تبدیل کند که حاصل آن چیزی جز آشفتگی و گیجی نیست.
-
۱۳۹۶-۰۲-۲۰ ۱۰:۱۴
نقدی بر پرونده «ایرانشناسی ایرانی» منتشره در شمارۀ ۱۳ نشریه فرهنگ امروز؛
ایرانشناسی در ایران؛ از امکان تا ضرورت
ایرانشناسی علمی است که فرهنگ ایران را بهعنوان یک کل واحد و مجموعۀ پیچیده مینگرد و هریک از مظاهر آن را بهعنوان یک عنصر فرهنگی در زمینۀ این کل و در ارتباط با سایر اجزای این مجموعه مطالعه میکند. این تعریف هیچیک از سایر علوم انسانی را در بر نمیگیرد و بهعنوان یک رشتۀ کارآمد، عمیق، دشوار و زیبا قابل طرح و دفاع است.
-
۱۳۹۶-۰۲-۱۸ ۱۰:۰۴
نگاه انتقادی نعمتالله فاضلی به وضعیت خواندن در ایران؛
نفستنگی فرهنگی در جامعۀ ناخوانای معاصر
رسانۀ عقل مدرن نوعی رسانۀ ارتباطی مکتوب است. عقل مدرن، عقل خوانا و نویساست؛ ازاینرو، خواندن و نوشتن ارزشی بیش از تکنیک و مهارت در فرهنگ مدرن دارد. انسان عاقل در فرهنگ مدرن کسی است که میخواند و مینویسد؛ ازاینرو، خواندن و نوشتن که به آن سواد میگویند از مؤلفههای ساختاری انسان و جامعۀ مدرن است.
-
۱۳۹۶-۰۲-۱۷ ۰۸:۵۰
بررسی ترجمۀ انگلیسی جلدهای دوم تا ششم «دفترچههای سیاه» هایدگر؛
«دفترچههای سیاه» شوم
پیش از ریاست دانشگاه، هایدگر «نوشتن نازکترین کتابهای ممکن» را مسخره کرده بود و عقیده داشت که «این مسئله بهخوبی حکایت از آن دارد که جوانان آلمانی عمیقاً فلسفه و علم را کنار گذاشتهاند.» اما در مواجهه با واقعیت عریان عقلستیزی (سوزاندن کتابها که در می ۱۹۳۳ آغاز شد) با جنبش دانشجویان مخالفت کرد و با ترشرویی گفت دانشجویان اساساً از نظر روحی و جهانبینی به سن بلوغ و خلاقیت نرسیدهاند.
-
۱۳۹۶-۰۲-۱۲ ۱۶:۲۸
بهمناسبت ۱۲ اردیبهشت، سومین سالمرگ محمدرضا لطفی؛
بال در بال
کاروان موسیقی، لرزش دل است و نغمۀ بلبل، غرش ابر است و عشوۀ خورشید و پایکوبی طبیعت است، ژرفناست، نعره است و نیازی و چرا نگوییم اشتیاقی که گیریم بدبختی به بار آورد. اما اینهمه پیشدرآمدی بود برای ستایش مردی بزرگ از این تبار سرشناسان و خورشیدوشان.
-
۱۳۹۶-۰۲-۱۰ ۱۰:۰۲
چرا بچهها تلویزیون را بیشتر از کتاب دوست دارند؟
کشف و خلق معنا
کلیدواژهای که برای پاسخ به پرسش اول باید به سراغ آن رفت نه صرف «هیجانانگیزتر» یا «خیالانگیزتر» بودن تلویزیون، بازیهای رایانهای و گشتوگذار در دنیای مجازی، بلکه «کشف معنا» است. کودک، دنیایی ازهمگسیخته و گسسته دارد. کشف معنا از اجزای ازهمگسیختۀ یک روایت، اگرچه برای کودک لذتبخش است، اما لذتبخشتر این است که کشف معنا از یک روایت، به کودک برای به هم پیوستن و به عبارتی بهتر، کشف معنا در دایرۀ بزرگتر یعنی عناصر ازهمگسیخته در جهان او نیز کمک میکند.
-
۱۳۹۶-۰۱-۲۸ ۱۲:۰۸
نقدی بر ویرایش دائرةالمعارف بزرگ اسلامی؛
ویرایش از منظر دائرةالمعارف بزرگ (!)
صورت چاپشدۀ مقالۀ مقالۀ نگارندۀ این سطور در این دائرةالمعارف بزرگ (!) مرا بسیار حیرتزده کرد و با توضیحات اینجانب برای خوانندگان این مجله و گردانندگان دائرةالمعارف بزرگ اسلامی نیز پر از شگفتی خواهد بود. اینهمه خطا و غلط آشکار آن هم تنها در ۳ ستون دایرةالمعارفی که نشان از کمسوادی و بیمسئولیتی دارد، جز شگفتی، حس تأسف و تأثر مرا نیز برانگیخته است.
-
۱۳۹۵-۱۲-۰۲ ۰۹:۱۶
نقدهایی به مقاله «فریب فرهنگ»؛
مخاطب کیست؟
در طول تاریخ حتی در کشورهای مترقی و با سرانۀ مطالعۀ بالا، اکثریت روشنفکر نداشتیم؛ اما در بسیاری از آن کشورها جامعهای داشتیم که گوش شنوای روشنفکران بودند؛ بنابراین در تعریف اهداف تبلیغ نیز باید دقت بیشتری داشت، حتی در زمان نقد نیز باید بپرسیم که مخاطب ما کیست.
-
۱۳۹۵-۱۱-۲۵ ۱۰:۰۲
تأملی در باب تلاشها برای ارتقای فرهنگ مطالعه در ایران؛
فریب فرهنگ
شنیدهایم که جامعۀ امروز دچار بیمسئلگی یا اگر ترجیح میدهید، گرفتار مسائل کاذب است. آدمیان میکوشند تا با خودشان، با مسائلشان و بهطورکلی با حقیقت مواجه نشوند و در نتیجه مسائل کاذبی را جعل میکنند تا چند صباحی با آنها خوش باشند؛ این جعل مسائل کاذب وجه دیگری از کارکرد فرهنگ عمومی است و در این معنا فرهنگ و تمدن برای صیانت از خود نیازمند فریب انسانها هستند؛ لذا افزایش میزان مطالعه، ارتقای دانش و حتی بالا بردن فرهنگ، همه از یک قماشند.
-
۱۳۹۵-۱۰-۱۳ ۰۹:۴۴
چرا آثار هنری کمتر مورد اقبال خریداران قرار میگیرد؟ (۱)؛
هنر، معیشت و اقتصاد
رابطۀ بین انتخاب، سرمایه و معیشت تأثیرگذارترین عامل تعیینکنندۀ انتخاب است؛ ازآنرو کمتر کسی پیدا میشود بنا به ذوق طبع متأثر از یک اثر هنری، از هزینۀ معاش و نیازهای اولیۀ زندگی روزمرهاش صرفنظر کند و آن را برای خرید اثری که صرفاً بنا به لذت و ذوق شاید برخاسته از خاطرات گذشته یا همسنخ بودن با رؤیا و خیالاتش بپردازد؛ چراکه او در زندگی یک نگرانی-دلهره-اضطراب-ترس آموختهشده در برابر آیندۀ نامطمئنی دارد که او را منفعل از این عمل میکند.
-
۱۳۹۵-۱۰-۰۷ ۱۰:۰۰
نقدی بر گفتههای محمد فاضلی در برنامه زاویه (۳)؛
آیا نظر فاضلی برای مقابله با فساد علمی درست است؟
محمد فاضلی کاملاً درست میگوید که قدرت در ایران زمینۀ بسیاری از فسادهایی است که در آموزش عالی است؛ اما برای جلب توجه او باید بگویم که راه مبارزه با آن، نوشتن کتاب به جای مقاله نیست. آقای x با اسم مستعار y بیشترین کتابهای علمی در رشتۀ مدیریت را تحریر کرده است. هم کتاب و هم مقاله اهمیت دارند، هم رمان و هم داستان کوتاه اهمیت دارند، مهم محتوای آنهاست.
-
۱۳۹۵-۱۰-۰۱ ۲۱:۰۸
نقدی بر گفتههای محمد فاضلی در برنامه زاویه (۲)؛
آیا تجویزهای محمد فاضلی راهگشا است؟
اشکال محمد فاضلی این است که تصور میکند همه کتابهایی از قبیل هابرماس و اباذری مینویسند، سپس با یک شبیهسازی ساده و تصور اینکه همۀ مشکل در مقاله است، خواهان جایگزینی مقاله با کتاب میشود؛ و این بسیار شبیه موضوعی است که مارکس در دشمنی کارگران با ماشین بیان میکند؛ البته در آن دشمنی رنگی از واقعیت وجود داشت (که سادهسازی کار و به تبع آن سپردن کار بیشتر به کودکان و زنان و در نتیجه خیل بیشتر بیکاران یا به قول مارکس لشکر بود)، اما در سادهسازی فاضلی این رنگ از واقعیت وجود ندارد.
-
۱۳۹۵-۰۹-۲۲ ۰۹:۵۴
نقدی بر گفتههای محمد فاضلی در برنامه زاویه(۱)؛
آیا محمد فاضلی درِ جعبۀ پاندورا را میگشاید؟
محمد فاضلی میگفت که کدام استاد برجسته در غرب مقاله مینویسد، آنها کتاب مینویسند و مثال از هابرماس آورد. برخلاف نظر ایشان، در غرب هم کتاب و هم مقاله مینویسند. در ایران اگر طبق تجویز ایشان به جای مقاله، کتاب مؤثر بنویسند چه کسی با آن مخالف است؟ این سؤال پیش میآید چه کسی در ایران در حد هابرماس نوشته است؟ هابرماس هم مقاله مینویسد، هم در مصاحبههای علمی شرکت میکند و هم کتاب مینویسد. آیا در رشتۀ جامعهشناسی، مقالۀ گرانو ویتر کمتر از یک کتاب تأثیر داشته است؟
-
۱۳۹۵-۰۸-۱۷ ۱۰:۵۶
آسیبشناسی عملکرد اساتید در زمینهی پایاننامه؛
زیر پوست دانشگاه
چند سالی است که موضوع خرید و فروش پایاننامه به عنوان یک آسیب جدی در مقاطع تحصیلات تکمیلی مطرح شده است. دو پرسش اساسی در اینجا مطرح است: نخست اینکه چرا برخی پایاننامه میخرند؟ دوم اینکه چرا برخی پایاننامه میفروشند؟ در خصوص پرسش اول باید گفت گرچه پایاننامه ابزار مهمی است که دانشجو از طریق آن میتواند به رشد علمی دست یابد اما افزایش سرسام آور پذیرش دانشجو در این مقاطع باعث شده است تا بسیاری از دانشجویان در حد و اندازهی تحصیلات تکمیلی نباشند و، در نتیجه، سواد یا انگیزهی نوشتن پایاننامه را نداشته باشند. پاسخ پرسش دوم نیز به نوعی به همین نکته بازمیگردد. افزایش پذیرش دانشجو و نبود بازار کار باعث شده است تا برخی از فارغالتحصیلان به پایاننامهنویسی برای دانشجویان روی آورند.
-
۱۳۹۵-۰۸-۱۱ ۰۹:۳۲
تحلیل تری ایگلتون از فشار نیروهای سرمایهدار و خشکیدن علوم انسانی در بریتانیا؛
مرگ تدریجی دانشگاه
اگر علوم انسانی در بریتانیا در حال خشکیدن بر سر شاخه است، علت عمدۀ آن، فشار نیروهای سرمایهدار از یکسو و متقابلاً ته کشیدن منابع مالی از سوی دیگر است. (سیستم آموزش عالی بریتانیا فاقد سنتهای خیریه و نیکوکارانۀ آمریکایی است. عمدتاً به این دلیل که آمریکا میلیاردرهای بیشتری دارد.) ما همچنان راجعبه جامعهای صحبت میکنیم که در آن برخلاف آمریکا، آموزش عالی بهطور متداول بهعنوان کالا خریدوفروش نمیشود.
-
۱۳۹۵/۰۸/۰۳
نگاه انتقادی نعمتالله فاضلی به وضعیت نشر علوم انسانی؛
تالیف کتاب برای کسب امتیازات اجتماعی
یکی از انسان شناسان کلاسیک به نام آلفرد کروبر، در حدود سال ١٩٤٠ کتابی با عنوان «ترتیبات فرهنگ» نوشته و در آن، تمام حوزههای هنری، ادبی و علمی کشورهای مختلفی را مطالعه میکند تا نشان دهد که خلاقیت در دورههای مختلف تاریخ چگونه اتفاق افتاده است و یکی از اصلیترین گزارههایی که به آن میرسد این است که خلاقیت به نبوغ و فرد وابسته نیست بلکه به ترتیبات فرهنگ در جامعه بستگی دارد. بهبود محتوای کتاب تابع ظرفیتهای خلاقه جمعی تاریخی ما در لحظه اکنون است. واقعیت این است که در ظرفیت اکنون ما، خلاقیت ما همین قدر است. همان طور که در دورههایی از تاریخ که دوران طلایی تمدن ایران اسلامی و دوره شکوفایی خلاقیتهای بزرگ بوده، ترتیبات فرهنگ به گونهای است که به خلاقیت میدان میداد.
-
۱۳۹۵/۰۷/۲۸
نگاه انتقادی محمد امین قانعیراد به وضعیت نشر علوم انسانی؛
نویسنده باشم یا استاد محترم دانشگاه!
اگر دوگانه دولت و مردم را در نظر بگیریم، کتابی که نوشته میشود یا باید به نیازهای بخش دولت پاسخ دهد یا به نیازهای مردم. پیشتر گفتم که نویسندگان به دلیل هویت مقاومتی که دارند فاقد دیالوگ با دولت- به مفهوم کلی آن- شدهاند یعنی تعامل آنها با مسائل دولت بسیار ناچیز است. از سوی دیگر، برخی از دانشگاهیان و پژوهشگران دور و بر دولت هستند و هر کاری او بخواهد در ازای دریافت پول انجام میدهند. برای آنها مهم نیست مسالهای که دولت مطرح کرده درست است یا غلط زیرا فقط به عنوان یک بازار به آن نگاه میکنند. به عبارت دیگر، در این شرایط یک بازار پژوهشی فاسد نیز رواج پیدا کرده است.
-
۱۳۹۵-۰۷-۲۷ ۰۹:۳۰
نقدی بر ترجمۀ کتاب «سنتز و زمان در کانت»؛
آزادی کثیف در ترجمه
دشوار بتوان فهمید چه کسی این آزادی کثیف را به مترجم اعطا کرده که چنین سخنان بیهودهای را به نام فلسفه به دانشجویان و علاقهمندان به فلسفه عرضه کند. برعکس، با بازنویسی آلن بدیو، میتوان گفت: «مترجم باید سانسورچی بیرحم خود باشد.» مترجم روی جلد کتاب با افتخار و مباهات فراوان زیر نام خود عنوان «عضو هیئت علمی دانشگاه محقق اردبیلی» را آورده است. آیا این عنوان و مقام به جای مترجم پاسخگوی اشتباهات فراوان او خواهد بود؟ به راستی چه کسی پاسخگوی این فاجعه است؟
-
۱۳۹۵/۰۷/۲۴
گفتوگو با هنری ژیرو دربارۀ آموزش عالی و اغواگری نئولیبرال؛
دانشگاه بهمثابۀ شرکت چندملیتی
دانشگاه تجاریشده آخرین تجلی ماشین بیروحی است که شکلی سلطهجو از قدرت را به کار گرفته است و از فرهنگ تجاری تقلید میکند. این ماشین با دانشجویان همچون افرادی مصرفکننده برخورد میکند و جلوی رشد آنها را میگیرد و در نهایت با حذف دانشگاه از تمام وجوه حکومت، آن را سیاستزدایی میکند. بیگمان تمام این روابط تعریفکننده که توسط دانشگاه نئولیبرال تولید شده است، باید به چالش کشیده شود و تغییر کند.
-
۱۳۹۵-۰۷-۱۹ ۰۹:۳۰
نقدی بر ترجمهی مقدمه «آینده هگل» منتشر شده در نشریه فرهنگ امروز؛
در دام ترجمه
اگر به جملهی خود مترجم استناد کنیم که «ترجمه فقط انتقال از زبان مبدأ به مقصد نیست بلکه درگیری و مواجهه با پروبلماتیک موجود در متن هدف است» میتوانیم نتیجه بگیریم که ترجمهی فارسی ایشان ترجمه نیست، زیرا اصلاً در جریان بحث قرار نداشته و ترمی فلسفی-فیزیکی را به معنای محاورهاش برگردانده است که ربطی به بحث اصلی ندارد.
-
۱۳۹۵-۰۷-۱۷ ۱۱:۳۳
اینترنت و تاثیر آن بر آینده رشته تاریخ؛
در مواجهه با سیل دادهها
ورود هر تکنولوژی، پیامدهای خاص فرهنگی و اجتماعی خود را به همراه خواهد داشت. کما اینکه ورود تکنولوژی "ضبط صدا و تصویر" شاخه ای از تاریخ با عنوان « تاریخ شفاهی»را به همراه داشت. به نظر می رسد ورود رسانه های نوینی نظیر اینترنت نیز شاخه های جدیدی را در حوزه تاریخ ایجاد خواهند کرد. بنابراین اساتید و دانشجویان رشته تاریخ می بایست دانش کافی درباره روند تحولات عصر دیجیتال جهت ثبت تاریخ آینده داشته باشند.
-
۱۳۹۵-۰۶-۰۷ ۰۹:۱۵
بررسی تحلیلی فهرست پرتولیدترین محققان و مقالهنویسان علوم انسانی کشور؛
مقالات دورهمی!
با جستوجوی اسامی چند تن از پرکارترین این اساتید در پایگاه نورمگز و استخراج مقالههای آنها، دست به شمارش کل مقالههای آنها زدیم و مقالاتی را که بهتنهایی نوشته بودند معین کردیم. نتیجه قابل تأمل و البته تعجببرانگیز بود.اکبریان از ۱۲۸ مقاله، تنها ۳۴ مقاله را بهتنهایی به نگارش درآورده است. محمدعلی بشارت از ۱۳۳ مورد مقاله ۳۶ مورد را بهتنهایی پژوهش کرده است. عادل آذر ۱۱ مقاله از ۲۰۳ مقاله را خود نوشته و در نهایت مقالههای تکنوشت علی دلاور از ۱۶۹ مقاله به تعداد انگشتان دست هم نمیرسد.
-
۱۳۹۵/۰۵/۲۷
گفتوگو با کامران فانی(۳)؛
امروزه کتابهای حوزهی ادبیات، بهتر از گذشته درآمدند
من فکر می کنم نسبت به گذشته -از نظر علمی در انتخاب کتاب- ناشران دقت بیشتری میکنند، چون خیلی از ناشران الآن ویراستار دارند، در قدیم ناشران بزرگ ما ویراستار نداشتند که نظر بدهند، درست است گاهی ویراستاران کجسلیقهاند، ولی بدون تردید کتاب مرفهتر و بهتر میشود؛ به خاطر این کتابهای جدی که ناشر و مترجمش آدمهای مسئولیتپذیری هستند، فرق میکند با یک کتاب عامهپسند و تقریباً مبتذل!به خاطر این من معتقدم که امروزه کتابهای جدی در حوزهی ادبیات، کتابهای بهتری از گذشته درآمدند.
-
۱۳۹۵/۰۵/۲۴
گفتوگو با کامران فانی(۲)؛
مواجهه با بهمن ترجمهها
معمولاً پیشکسوتان فکر میکنند که نسل جوانتر سوادشان کمتر و فارسیشان بدتر شده است... البته اینگونه هم نیست، منظور از نسل جوانتر افراد بیستساله نیست، همان مترجمان ردهی سنی سی یا چهل سال است، اینان بسیاری از مواقع بازترجمهای که کردند، درستتر و موجهتر است. پیشکسوتان ما خیلی وفادار نبودند، یعنی خیلی برایشان دست بردن در ترجمه آسان بود؛ اما نسل امروزی در این مورد خیلی دقت میکنند. از این نظر، باید خیلی موردی قضاوت کرد؛ ... به خصوص که امروزه ما با بهمن ترجمهها و سرازیر شدن سیلی از ترجمه روبهرو هستیم.
-
۱۳۹۵/۰۵/۱۸
گفتوگو با کامران فانی(۱)؛
ترجمهی مجدد، زمانی آری، زمانی نه!
موافقین ترجمههای مکرر بهویژه در مورد حوزهی آثار ادبی معتقدند هر نسلی که زبانش با نسل قبل تا حدی تفاوت کرده، حق دارد که زبان جدیدش را به آزمون بگذارد و این دلیل اصلی این نظریهی موافقین ترجمهی مکرر است. اما در مورد کتابها و مترجمینی که هر دو معاصر هستند معنی ندارد. باید از این بلبشوی ترجمهی مکرر و همزمان جلوگیری شود. متأسفانه تا کنون راهحلی پیدا نشده، چون شما نمیتوانید مترجمی را مجبور کنید که ترجمه نکند! ما قانونی هم در این حوزه نداریم.