-
۱۳۹۸-۰۶-۱۲ ۱۰:۳۱
تحلیل مایکل سندل از گفتمان عمومی معاصر؛
اشتباه مرگبارِ ایمان به بازار
سندل معقتد است که باید دربارۀ جامعهای که بر اصل مدارا و تساهل استوار است، بیندیشیم؛ دربارۀ احترامی که برای تکثرگرایی قائلیم باید عمیقتر فکر کنیم. آیا یک گفتمان عمومی ارزشگذارانه، قدر و منزلت یک جامعه تکثرگرا را کاهش میدهد؟ او بر این نظر است که لزوماً اینگونه نخواهد بود.
-
۱۳۹۸-۰۶-۱۱ ۱۲:۳۴
تاملی در بحث بخت اخلاقی در فلسفه اخلاق؛
درس اخلاقی بخت اخلاقی
درس اخلاقی تشخیص این حقیقت مهم هم در موضع عقلگرایانه و هم در موضع غیرعقلگرایانه است و آن این است که نگرش بهلحاظ اخلاقی وجدانی به زندگی، و نیز نگرش بهلحاظ انسانی وجدانی به اخلاقیات، باید از سویی بین علاقه به دستیابی به آن نوع عدالت که از محدود کردن اهمیت و معنای چیزی نشأت میگیرد که از قدرت و کیفیت ارادههای ما مستقل است، و از سوی دیگر، علاقه به تصدیق منش زمینی ما و حفظ پیوندمان با جهان اجتماعی و مادی، تعادل برقرار کند. کیفیت متناقضنمای پدیدۀ بخت اخلاقی از این واقعیت نشأت میگیرد که علاقۀ دوم تنها در صورتی میتواند بهکار آید که این معنا را تأیید کنیم که علاقۀ اول در صدد محدود ساختن آن است.
-
۱۳۹۸/۰۶/۱۰
گفتوگو با سعید بینای مطلق دربارۀ نگرش هگلی به فرهنگ و سنت ایرانی (۲)؛
مطلقیت بخشیدن به تاریخ ناشی از وارونهسازی است
مطلقیت بخشیدن به تاریخ ناشی از وارونهسازی است. همانطور که دکارت وجود را مبتنی بر «من» میکند، درحالیکه پیش از وی، عکس آن بود (یعنی «من» مبتنی بر وجود بود)، در نگرش هگلی یا مشابه آن، وجود تابع تاریخ میشود و نه تاریخ مبتنی بر وجود. بنا بر مطلقگراییِ تاریخی، وجود در تاریخ است و نه آنچنانکه متافیزیک افلاطونی به ما میآموزد؛ تاریخ در وجود.
-
۱۳۹۸-۰۶-۰۶ ۱۲:۱۰
مروری بر آرا و آثار جان لاک در سالروز زادروزش؛
توافق همگانی معیار مشروعیت قدرت است
لاک میگوید انسان در درجه اول مالک شخص خودش است و میتوان گفت که این فرضیه جان لاک پایه و اساس بحث او قرار میگیرد. من مالک شخص خودم هستم. کس دیگری مالک من نیست و اگر من این نیروی خود را در اختیار کس دیگری میگذارم با توافق خودم است. کس دیگری حق ندارد من را به تصاحب خود درآورد؛ این یک حق است.
-
۱۳۹۸/۰۶/۰۲
گفتوگو با سعید بینای مطلق دربارۀ نگرش هگلی به فرهنگ و سنت ایرانی (1)؛
نیاز به عقلانیت دکارتی برای فهم سنت
من با دو گروه اصلاً نمیتوانم کنار بیایم. یکی آنهایی که میخواهند عقلانیت مدرن را تا جایی که به ساختار جامعه مربوط میشود، نفی بکنند؛ چه به نام سنت، چه به نام هایدگر! و دیگر کسانی که میخواهند با کنار گذاشتن عقلانیت دکارتی، دنبال نوع دیگری از عقلانیت باشند! این شدنی نیست. پذیرش همین عقلانیت است که به ما امکان میدهد بتوانیم دربارۀ سنت، هویت و هرآنچه در ما مشترک است، فکر کنیم. با نفی این نیست که میتوانیم به هدف مورد نظر برسیم.
-
۱۳۹۸/۰۵/۲۶
مقصود فراستخواه از جامعه در خطر و الگوی مطلوب برای مواجهه با آن میگوید؛
کنشگران مرزی؛ از دیوان حکومت تا ایوان عدالت
کنشگران مرزی دستی بر تصمیمسازیها و سیاستگذاریهای دولتی داشتند یا تصدی اموری بر عهده آنها بود، مدیر و کارشناس یک دستگاهی بودند و از این طریق فضایی میان مطالبات و انتظارات اجتماعی با دستگاههای سیاستگذاری ایجاد میکردند. اما متأسفانه اینها نیز غالباً شکست میخوردند.
-
۱۳۹۸-۰۵-۱۹ ۱۱:۰۵
ایضاح نکاتی از اندیشه سید جواد طباطبایی؛
زنده کردن معنای قدیم
عطف نظر به تاریخ و گذشته در اندیشه ایرانشهری گامی در جهت خودآگاهی تاریخی بوده و نسبتی با «گذشتهگرایی» و میل به «استقرار امر قدیم در دوران جدید» و «باستانگرایی» و افتادن در دام «توهم آنچه خود داشت»، نیست، بلکه نوعی «تذکر قدیم» است که از رهگذر گفتوگو با آن سعی دارد تا افق معنای قدیم را زنده کرده و آن را به افق خویش نزدیک کند.
-
۱۳۹۸-۰۵-۱۶ ۱۰:۳۸
مفهوم متغیر روشنفکر در ایران دهۀ ۱۹۶۰ (۱۳۴۰ش) (۲)/ نگین نبوی؛
ظهور «روشنفکر متعهد»
منظور آنها از مفاهیم «تعهد» و «مسئولیت»، که در این فقرات برگزیده ذکر شد، این است که چیزی که آنها مینویسند، باید مرتبط و مؤثر در جامعه باشد. بدینترتیب در اینجا تمایزی بین مفاهیم «روشنفکر» و «دانشور» (scholar) بسط یافت. چون روشنفکر بودن، بنا به تعریف، ضرورتاً برابر بود با کسی که اینجا و اکنون متعهد به جامعه است و نمیتواند «از زندگی روی برگرداند و در کلمات پناه بگیرد»، دانشور کلاسیکی که خودش را با پژوهش در گذشته قانع میکند، حتی ناشایستهتر شد. بنابراین تبدیل شد به یک مورخ یا دانشور که گاه ابزاری برای فرار از مسئولیت در نظر گرفته میشد.
-
۱۳۹۸-۰۵-۱۴ ۱۱:۴۰
گفتوگو با مراد ثقفی دربارۀ زمینههای همکاری روشنفکران با دولت در تاریخ معاصر (۲)؛
همکاری نخبگان لیبرال و چپ با دولت پهلوی
این همکاری همۀ ابعاد را دربرمیگرفت، اما با این حال، وقتی به تاریخ دورۀ پهلوی دوم نگاه میکنید، متوجه میشوید که در طی زمان، ابعاد تکنیکی ماجرا کاهش مییابد و ابعاد ایدئولوژیسازی افزایش. البته نمیدانم که واقعاً این کارکرد تا چه اندازه مؤثر بود، اما میدانیم که از سالهای ۵۲، ۵۳ و ۵۴ دورۀ خاصی شروع میشود. این دورهای است که شاه تصور میکند تمام اپوزیسیونِ خودش را خلعسلاح کرده است.
-
۱۳۹۸-۰۵-۱۳ ۱۱:۱۵
ژنرال جبرییل راجوب چطور فوتبال فلسطین را احیا کرد؟
فوتبال نجیبتر از جنگ است
راجوب تصمیم گرفت رای کشورهای عضو فیفا را علیه اسراییل جمعآوری کند؛ رایی که میتوانست فدراسیون فوتبال اسراییل را به حالت تعلیق درآورد. چشمانداز این اتفاق و بحرانهای ناشی از آن، سب بلاتر را بسیار نگران کرد.
-
۱۳۹۸-۰۵-۱۲ ۱۱:۴۳
مفهوم متغیر روشنفکر در ایران دهۀ ۱۹۶۰ (۱۳۴۰ش) (1)/ نگین نبوی؛
چگونه روشنفکران هویت خود را در تضاد با دولت تعریف کردند؟
روشنفکری یا روشنفکرگرایی جدید، سنت خود را در چارچوب ایدئولوژیک خصومت با وضعِ موجود مستقر کرده بود. روشنفکر بودن به معنای پذیرش موقعیت رویارویی است. مفهوم روشنفکر، در این معنا، آشکارا جنبۀ سیاسیتری یافت؛ روشنفکر دیگر به اصلاح محدود راضی نبود، بلکه مشتاق تغییر سیستم بود.
-
۱۳۹۸/۰۵/۰۹
گفتوگو با مراد ثقفی دربارۀ زمینههای همکاری روشنفکران با دولت در تاریخ معاصر (۱)؛
دولت، روشنفکران و مدرنیسم
وقتی که ما راجعبه روشنفکران و دولت صحبت میکنیم، راجعبه دولت صحبت نمیکنیم، بلکه فقط راجعبه روشنفکران صحبت میکنیم. حتی کتاب خانم نگین نبوی، «روشنفکران و دولت در ایران» اگرچه فضا را برای ما بازگو میکند، اما باز هم عمدتاً به روشنفکران توجه دارد و در واقع رادیکالیسم غالب بر روشنفکری و اپوزیسیون روشنفکری را از منظر یک ناچارگی بررسی میکند. ولی حتی این کتاب هم به ما نمیگوید که ما راجعبه چه دولتی صحبت میکنیم. صحبت از کارها و تصمیماتِ دولتی است، اما از خودِ دولت بهعنوان یک نهاد و اینکه چگونه نهادی است، صحبت نمیشود.
-
۱۳۹۸-۰۵-۰۷ ۱۴:۰۱
پاسخ آرش نراقی به نقدهای مصطفی ملکیان؛
«آیا باورهای دینی معقول است؟»
فرض کنیم که حق با ملکیان است و پاره ای از گزاره ها یا اجزای متن مقدّس با زندگی امروزین ما بواقع بی ربط است. برای مثال، ممکن است بگوییم که متون مقدّس غالباً در فضای جهان باستان شکل گرفته اند، و بنابراین، عناصر زیادی از آن جهان سپری شده را در خود بازمی تابانند که با زندگی انسان مدرن در جهان جدید دیگر تناسب و ربط معناداری ندارد. اما از این مدعا چه نتیجه ای حاصل می شود؟ به نظرم کاملاً ممکن است که فرد این مدعا را بپذیرید و در عین حال ادعا کند که تمامت جهان متن- یعنی جهانی که از دل مجموعه اجزای «باربط» و «بی ربط» متن برآمده است- همچنان با وضعیت بشری ما در جهان جدید ربط معناداری دارد.
-
۱۳۹۸-۰۵-۰۵ ۱۰:۳۴
نقدی بر کتاب «نوشتار و تفاوت»؛
حرکت در میان متون
اینکه دریدا از خواننده میخواهد با کوک زدن میان این متون پیوندهای معناداری برقرار کند، میتواند راهنمای خوبی برای ترجمه باشد. مترجم با تسلط قابل توجهی که بر آثار دریدا دارد، میتوانست از میان متون کلیدی و معروف وی بهویژه آثار نخستینش، دست به گزینش زند و این کوک زدن را در زبان فارسی به انجام رساند. لذت انتخاب میان آنهمه مقالۀ مهم و جذاب فوقالعاده وسوسهکننده است، مترجم باید دلیل محکمی داشته باشد که توانسته بر این وسوسه غلبه کند.
-
۱۳۹۸-۰۴-۳۱ ۱۱:۱۲
جان بلامی فاستر؛
امپریالیسم متأخر
امپریالیسم متأخر نشانگر نقطهی پایان تاریخی برای نظم جهانی سرمایهداری است، که بر فاجعهی سیارهای یا سرآغاز انقلابی جدیدی گواهی میدهد. وضعیت اضطراری نظام سیارهی زمین، فوریت جدیدی به نبرد جمعی دیرینه برای «آزادی به طور کلی» میبخشد. نبرد گستردهتر انسانها باید بر اساس مقاومت مستمر انقلابی کارگران و خلقها در جنوب جهان بنا شود، که هدف آن در وهلهی نخست و مهمتر از همه، سرنگونی امپریالیسم به مثابه مظهر جهانی سرمایهداری است. کار در کشورهای کانونی نمیتواند آزاد باشد مگر اینکه کار در کشورهای پیرامون آزاد شود و امپریالیسم ملغا گردد.
-
۱۳۹۸/۰۴/۲۹
بررسی رابطۀ تفسیر سیاسی قرآن و فقه سیاسی در گفتوگو با نجف لکزایی؛
فقه سیاسی در معرض تکانههای شدید
میتوان گفت در جهان معاصر هم در ایران و هم در جهان اسلام توجه به مباحث اجتماعیات و سیاسیات قرآن افزایش یافت. البته در تفاسیر قدما نیز بحثهای سیاسی قرآن وجود دارد و با مراجعهای که به تفاسیر آنها میکنیم این مطلب خودش را نشان میدهد، اما در دورۀ معاصر مسلمانان متوجه شدند که نسبت به غرب دچار عقبماندگی شدهاند. پرسشی که پیش آمد این بود: چرا ما از قافلۀ تمدن و آنچه در مغربزمین در جریان است عقب ماندهایم؟
-
۱۳۹۸-۰۴-۲۶ ۱۰:۴۸
روایتهای آزادی در گفتارهایی از مصطفی ملکیان، سعید عدالتنژاد و احمد هاشمی؛
اندیشه را نمیتوان به غل و زنجیر کشاند
چه کسی میتواند هدف آزادی را معین کند؟ آیا هدف آزادی رسیدن به کمال انسانی است؟ اگر چنین است تعیین مقتضیات کمال فرد برعهده کیست؟ بر عهدهی خود فرد؟ یا شاه و دولتیان؟ یا علما به عنوان مفسران دین؟ یا مجلس به عنوان نماینده اکثریت مردم؟ آیا آزادی خودش هدف است یا ابزاری برای رسیدن به هدف؟
-
۱۳۹۸/۰۴/۲۵
گفتوگو با حکمتالله ملاصالحی به بهانۀ انتشار کتاب «انسان تاریخی و تاریخ متعالی»؛
تاریخ، خدای انسانِ عالمِ مدرن است
تصادفی نیست که تنها انسان عالم مدرن روی آوار معابد گذشته، موزه به مفهوم مدرن آن بنیاد مینهد؛ و تنها انسان دورۀ جدید وجب به وجب و لایه به لایه تا آنسوی مرزهای تاریخ و جغرافیای طبیعی ارض، تاریخ و عقبۀ تاریخی انسان را زیر جراحیهای بیامان خود گرفته است. انسان عالم مدرن دیگر انسان زائر معبد عالم غیب و قدس نیست، در آسمان و در فراتاریخ و در پیشگاه و حضور امر متعال حضور خویش را در جهان نمیبیند و نمیفهمد و نمیجوید.
-
۱۳۹۸-۰۴-۲۳ ۱۱:۱۵
فقرا: یک دشمن تهدیدگر و اجتنابناپذیر/ آنتونیو نگری؛
از طبقات خطرناک تا انبوهخلق
ظرفیت کاری فقرا اینک امری است بالفعل، زیرا امروزه کل مجموعه روابط اجتماعی مولد است. باوجود این، کماکان فقرا به معنای واقعی کلمه دشمن به شمار می روند یا یک بار دیگر به دشمن بدل شده اند، زیرا برای تولید ضروری هستند، موجوداتی غنی از حیث ظرفیت تولیدی و گنجانده شده در تولید اجتماعی. همه این موارد، دقیقا ذیل نام نیاز به اندراج [آنها در تولید]، فقرا را به امری خطرناک و خصومتبرانگیز بدل می سازد.
-
۱۳۹۸-۰۴-۲۲ ۱۱:۲۹
تاملی بر برخی خطاهای جدی روشی در آثار و گفتار مصطفی ملکیان؛
وعظ او واجد مجموع پریشانی شد
انسان بیرون از جامعه مفهومی است پیش از علوم اجتماعی جدید؛ و به همین دلیل است که جایگاه سخنان ملکیان منبر وعظ معنویت میشود؛ یعنی گرچه واژگان نو هستند، اما شیوۀ برخورد وی با انسان همان است که پیش از تولد مفهوم انسان در علوم انسانی جدید بود. در برخی نظریههای واپسین که به پساساختگرایی موسوم شدند، سخن از مرگ انسان به معنای جدید نیز رفته است؛ اما بحث ملکیان ربطی به این موارد ندارد و بهکلی پیش از مفهوم جدید انسان و فرد بودن اوست.
-
۱۳۹۸/۰۴/۱۸
گفتوگو با دکتر موسی اکرمی در بارۀ دکتر علی شریعتی؛
ضرورت نقد همدلانۀ دکتر شریعتی
بی گمان نمیتوان گفت که دکتر شریعتی در روی آوری به جنبش انقلابی یک آدم غیرانقلابی یا ضد انقلابی یا مرتجع است. او بالاخره دارد همۀ تحولات و رویدادهای سیاسی را دنبال میکند. ولی اگر میتوان او را انقلابی به معنای کنشگر حرفهئی سیاسی در راه براندازی حکومت موجود و ایجاد حکومت مطلوب دانست، من میگویم ایشان انقلابی نبوده. نه نقد جدی حاکمیت سیاسی موجود را دارد نه طرحی جدی برای حکومت بدیل جایگزین.
-
۱۳۹۸-۰۴-۱۷ ۱۴:۵۰
شخصیت انگلس در پس دوستی با مارکس؛
انگلس و مارکس: روایت یک دوستی
دوستی انگلس با مرگ مارکس قطع نمیشود. منظور ما اشاره به کمکهای مادی انگلس به دختران مارکس نیست، همانطور که به پدرشان کمک کرده بود، بلکه به تلاشهایی نظر داریم که او برای شناساندن آثار مارکس به جهان مبذول میدارد. مشارکت در ترجمهی این آثار به زبانهای مختلف (بهویژه به انگلیسی و فرانسه)، نظم و ترتیب دادن به این نوشتهها و شرح و توضیح آنها به لحاظ تاریخی، نوشتن مقدمههای روشنگرانه بر نوشتههای مارکس بهمنظور تأکید بر فایدهی آنها برای کشورها و مبارزاتی که این آثار به آنها اختصاص یافتهاند.
-
۱۳۹۸-۰۴-۱۲ ۱۰:۰۷
رضا داوری اردکانی؛
شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
آیا راهی جز راه طی شده جهان توسعهیافته میشناسند؟ اگر افق تازه و راه دیگری گشوده و پیدا شود دیگر پیمودن راه توسعه وظیفه نیست و باید از آن منصرف شد اما تا زمانی که راه دیگر پیدا نشده است بیش از دو انتخاب پیش روی آنها نیست. یکی ماندن در وضع توسعهنیافتگی و دیگر رفتن به سوی توسعه. انتخاب دوم رفتن به سوی ایدهآل نیست اما انتخاب اول ماندن در رخوت و بیهودگی و ملال و ناتوانی و پرحرفی و بیهودهکاری و فقر و پریشانی و بیماری و فساد است. از این وضع باید رهایی یافت. سیاستمداران و دانشمندان وظیفه دارند که در تمهید مقدمات و فراهم آوردن شرایط گذشت از این وضع بکوشند.
-
۱۳۹۸/۰۴/۱۰
«نه طبقه، نه متوسط» در گفت و گو با مراد ثقفی؛
در دفاع از طبقه متوسط
در ادبیات چپگرایان نوعی تحقیر و تفرعن طبقه متوسط وجود دارد. مثلا بوردیو جایی آنقدر بد میگوید که خودش هم متوجه میشود و میگوید من منظورم این قدر هم بد نیست اما کاملا معلوم است، منظورش تحقیر است به خصوص جایی که میگوید، افراد این طبقه یک بچه بیشتر ندارند و تولیدشان کم است!
-
۱۳۹۸-۰۴-۰۳ ۱۱:۱۲
گزارشس از چهلودومین سالگرد علی شریعتی در کانون توحید؛
دکتر، ما و بحرانهای تو درتو
همه تنازع شریعتی با روحانیت سنتی در همین جاست. روحانیت سنتی شریعتی را نمیفهمد، چون این روحانیت مدام مرز میکشد و شریعتی مدام مرزها را میشکند و درکی از دین ارایه میکند که به تعبیر خودش گاه بیدینها با او همدلی بیشتری میکنند. بنابراین از دین قرائتی همساز با آن درک جهانی ارایه میکند. شریعتی شیعه را در پرتو زیست اسلامی و زیست اسلامی را در پرتو زیست شرقی میخواند و آنگاه از کل این فرهنگ شرقی میپرسد که تو چه سهمی در بازسازی یک زیست مسالمت آمیز جهانی داری؟
-
۱۳۹۸-۰۴-۰۱ ۱۲:۵۰
شهریارِ ماکیاوللی: علوم سیاسی یا هجویۀ سیاسی؟(۳)؛
یک هجویه: انتخاب چزاره بورجا بهمثابه شهریار نمونه
شاید امروزه هیچکس نباید اینقدر عجول باشد که بهرغم تمام دیدگاههای عالمانهای که مخالف هجویه نامیدن شهریار هستند همچنان شهریار را هجویه بخواند؛ اما وقتی که کسی شروع به تفکر دربارۀ این دیدگاه میکند، آن را فوقالعاده منطقی مییابد! شما هر تعریفی که از «هجویه» داشته باشید این تعریف میبایست شامل قصد محکوم کردن، افشاگری یا تمسخر فرد یا چیزی باشد، نیز باید از صِرف محکوم کردن موعظهآمیز و ناسزاگوییِ با توسل به ترفندهایی مثل آیرونی، پوزخند و استهزاء متمایز باشد.
-
۱۳۹۸-۰۳-۲۶ ۱۱:۲۹
شهریارِ ماکیاوللی: علوم سیاسی یا هجویۀ سیاسی؟(۲)؛
ماکیاوللی بهمثابه یاور حاکمان جائر؟!
اگر دوستان ماکیاوللی در صدد خواندن دستنوشتۀ شهریار بودهاند و اگر آنها همان معنای ظاهریاش را پذیرفتهاند -یعنی درسی عینی دربارۀ اینکه چگونه میتوان یک حاکم جائر موفق بود که این درس در قالب پند و اندرز به یکی از همینگونه حاکمان ارائه شده است- بهسختی توانستهاند که جلوی بُهتزدگی عمیق خود را بگیرند. و اگر این دستنوشته فقط به قصد جلب نظر جولیانو مدیچی جوان بوده است، مدیچی به سختی میتوانسته از این قضیه خوشحال باشد که کتاب شهریار با خونسردی تمام وی را جزء یکی از همان افرادی قرار داده که معلمِ پدرش [= لندینو] دربارۀ این افراد [= حاکمان جائر] نوشته است: بزرگترین تکلیف یک شهروند خوب، کُشتن حاکمان جائر است.
-
۱۳۹۸-۰۳-۲۰ ۱۱:۱۱
شهریارِ ماکیاوللی: علوم سیاسی یا هجویۀ سیاسی؟* (۱)؛
یک تناقض بسیار عجیب!
هرغم اینکه شیوه و بیشتر فرضیات شهریار تا حدی مشمول اندیشۀ ماکیاوللیاند و نتیجتاً این کتاب نمیتواند به قلم فرد دیگری بهجز او نوشته شده باشد، اما شهریار از جنبههای مهم و مشخصی -شامل بعضی از تکاندهندهترین لطیفهها- با هر چیز دیگری که ماکیاوللی تا آن زمان نوشته بود و نیز با هرآنچه که ما دربارۀ زندگی وی میدانیم، از در تضاد درمیآید؛ و هرکسی که این موضوع را به نحوی از انحا مورد مطالعه قرار داده، به این تضاد پی برده است.
-
۱۳۹۸/۰۳/۱۹
پاسخ مکتوب مازیار بهروز به چند پرسش فرهنگ امروز؛
غلبۀ قرائت استالینی از مارکسیسم در تاریخنگاری
برتری مسائل نظری بر قرائت تاریخی به درجات متفاوت بر چپ ایران تأثیر داشته است و نمیتوان این واقعیت را کتمان کرد. اما برخی جریانات چپ (به خصوص جریانهای طرفدار چین و شوروی) در روند تاریخنگاری خود تأثیر بیشتری گرفته بودند؛ برای نمونه احسان طبری که پژوهشگر قادری بود، در کارهای علمی خود با در نظر گرفتن چهارچوب نظری شورویها دست به تحلیل میزد
-
۱۳۹۸-۰۳-۱۸ ۱۲:۴۶
پیشینه گفتوگوهای چالشگرانه در ادبیات ایران چیست؟
یادی از دیرینگی چالشنامهها
ویژگی بسیار ارزشمند چالشنامه این است که در این گونۀ ادبی، به بهانۀ گفتوگوی دو چالشگر ستیزنده در سخن خواننده، پژوهنده میتواند به آگاهی و شناختی شایسته از دو سوی چالش برسد. تواناییها، ناتوانیها، تنکمایگیها، فزونمایگیها، راستیها، کجیها را نزد دو چالشگر بهروشنی و آشکارگی میتوان یافت.