فلسفه غرب

کل اخبار:70

  • سیاوش جمادی ۱۳۹۳/۰۴/۲۹

    فلسفه هایدگر در گفتگو با سیاوش جمادی/ بخش نخست؛

    افتراق هایدگر از اگزیستانسیالیسم

    هستی در معنای کلی آن - و نه صرفاً هستی انسان- پرسش هایدگر است. آنچه سارتر از وجود انسان می‌داند همان لنفسه بودن یا آگاهی است که در آن وجود توپر و بی‌معنای جهان، شکاف عدم ایجاد می‌کند. مبدأ هستی برای هایدگر انسان نیست، اما بدون انسان و بدون زبان هستی نیز هیچ ظهوری ندارد.

  • برایان لایتر ۱۳۹۳-۰۴-۰۴ ۰۸:۵۴

    برایان لایتر؛

    دربارۀ تفاوت‌های فلسفۀ تحلیلی و قاره‌ای

    فلسفۀ «تحلیلی» به‌عنوان یک برنامۀ تحقیقاتیِ بنیادین مرده است. این تصور که فعالیت فکری به دقت و با مرزهایی مشخص بین فیلسوفان و دانشمندان علوم تجربی قابل تقسیم است، اینکه فیلسوفان روش خاصی (تحلیل مفهومی) دارند که با آن به حل مسائل می‌پردازند و اینکه مسائل فلسفی اساساً به نحو پیشاتجربی و از پشت میز قابل حل هستند، همه‎ی این تعهدات بنیادین به لطف کارهای کواین و دیگران عمدتاً از بین رفته‌اند.

  • گادامر-هابرماس ۱۳۹۳-۰۳-۱۳ ۰۹:۱۵

    تحشیه ای بر منازعه گادامر- هابرماس؛

    نزاع تفسیری و انتقادی

    دو فیلسوف مورد بحث، دو مقصد متفاوت دارند. هابرماس به دنبال احیای روشی برای مبارزه نظری جهت نیل به آرمان‌های روشن‌گری و در تداوم فلسفه استعلایی کانت است. در مقابل گادامر به دنبال یافتن رویکردی جهت به گفت آمدن وجود و روشن شدن ساختار وجودی فهم است.

  • ۱۳۹۳-۰۳-۰۴ ۱۰:۲۱

    حجت‎الاسلام شاکرین: کم‌توجهی به مسائل این‌جهانی یکی از نقاط ضعف فلسفه اسلامی است

    عضو گروه فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت:‌ فلسفه اسلامی تفکری راهگشا و بن بست شکن دارد درحالیکه فلسفه معاصر غرب هنوز در بن بستی که کانت برایش ایجاد کرده، دست و پا می‎زند.

  • هابرماس ۱۳۹۳-۰۳-۰۳ ۰۶:۲۰

    چرا هابرماس پست‌مدرنیسم را خطرناک می‌­داند؟

    هابرماس در برابر شبه‌فاشیست­‌های پست‌مدرن

    به باور هابرماس فضایی که پست‌مدرن‌ها ایجاد می‌کنند از 2 حالت خارج نیست، یا انسان‌هایی جبرگرا و تسلیم تحویل جامعه خواهد داد که فاجعه‌بارترین کنش نیز برایشان عادی است یا اینکه آن‌ها را تبدیل به فاشیست‌های کوچکی می‌کند که جهت ضربه زدن به غرب، سرمایه‌داری و مدرنیته دست به هر اقدام خشونت‌باری خواهند زد.

  • پرویز ضیا شهابی ۱۳۹۳/۰۲/۲۷

    گفت‌وگو با پرویز ضیاشهابی به بهانۀ ترجمه «مسائل اساسی پدیدارشناسی» هایدگر؛

    جرات خیلی از کارها را در خودم نمی‌بینم

    من در نقدی به ترجمه آقای جمادی نوشتم که ایشان زیاد به آن التفات نکردند و شاید از درشت سخنی من ناراحت شده باشند که احتمالا حق با ایشان است.من حتی معتقدم بسیاری از نقدهایی که بر ترجمه آقای جمادی وارد است، بر ترجمه استاد دکتر رشیدیان هم وارد است، ضمن اینکه استادی ایشان بر من آشکار است اما تفاوت ناشی از ذوق و سلیقه است.

  • بابک احمدی ۱۳۹۳/۰۱/۳۰

    مکتب فرانکفورت در پرسش و پاسخ «فرهنگ امروز» با «بابک احمدی»؛

    لفظ «مکتب» برازندۀ فرانکفورتی‌هاست

    دقت کنیم که همواره می‌توان میان دو گرایش متفاوت فکری و فلسفی شباهت‌ها و تفاوت‌هایی یافت. هریک از متفکران یکی از این گرایش‌ها امکان دارد به متفکری در گرایش دیگر نزدیک باشد (یا برعکس به شدت انتقاد داشته باشد). تاریخ فلسفه بارها (باید گفت به کرات) شاهد چنین وضعیتی بوده است و این هیچ عجیب نیست.

  • مارکس ۱۳۹۳-۰۱-۲۶ ۱۰:۱۰

    مایکل راث؛

    کارل مارکس؛ از روشنگری تا انقلاب

    مایکل راث در ادامه‎ی‎ درس‌گفتارهای «مدرن و پست‌مدرن» به کارل مارکس می‌رسد؛ اما ابتدا درنگی کوتاه در هگل می‌کند تا به‌ویژه مفهوم دیالکتیک در نزد هگل را روشن کند. دیالکتیک همان مفهومی است که بیش از هر مفهوم دیگری اندیشه‎ی‎ مارکس را به اندیشه‎ی‎ هگل پیوند می‌دهد (یا بهتر است بگوییم مارکس را وام‌دار هگل می­‌کند) و بنابراین فهم آن برای ورود به جهان اندیشه‎ی‎ مارکس ضروری به نظر می‌رسد.

  • کریم مجتهدی ۱۳۹۲/۱۲/۱۳

    پيشگامان ترجمۀ متون فلسفی در ايران، در گفت‌وگو با کریم مجتهدی؛

    ترجمه و تجدد

    به نظر می‌رسد آثاری كه بر آن‌ها اعتماد‌السلطنه نظارت كرده و چاپ كرده است، كم‌وبيش با نوعی روحيه‌ی تجدد تهيه شده‌اند. يك نوع روحيه‌ی تجدد و ماجراهای مختلف زندگی غربی را، از جمله در رمان‌های الكساندر دوما، مثل «سه تفنگ‌دار»، «کنت منت کریستو» و غيره كه الآن دوباره چاپ شده‌اند می‌توان ديد.

  • جواد طباطبایی ۱۳۹۲/۱۰/۲۲

    سید جواد طباطبایی در گفتگو با فرهنگ امروز:

    خیال‌بافی درباره نوشته‌های دیگران را کنار بگذاریم

    در «فرهنگ امروز» مطلبی درباره نقد کتاب ابن‌خلدون من آمده و نویسنده بار دیگر تکرار کرده است که موضع من هگلی است. من از بیش از ده سال پیش اعتقاد داشتم که آن کتاب ایرادهای اساسی دارد و باید تصحیح اساسی در آن صورت گیرد. اگر قرار است تحولی در مطالعات علوم انسانی صورت گیرد باید بتوانیم حرف هم‌دیگر را بفهمیم و خیال‌بافی درباره نوشته‌های دیگران را کنار بگذاریم.