به گزارش فرهنگ امروز به نقل از فارس؛ قاسم پورحسن استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی درباره بحث ارتباط فلسفه و فرهنگ با یکدیگر و بحث فلسفه فرهنگ گفت: اندیشمندان بزرگ ما حتی افرادی همچون بوعلی سینا و فارابی و سهروردی و ... در حوزه هویتی و فلسفی به فرهنگ توجه نشان دادهاند.
وی با اشاره به اینکه فلسفه فرهنگ بدین معناست که نسبت میان فلسفه و فرهنگ را مشخص کنیم، یادآور شد: اینجا دو بحث مطرح میشود نخست آنکه فرهنگ نظیر یک اصل با دیدگاه فلسفی مدنظر قرار بگیرد و اینجا پرسشهای خاص خود مطرح میشود و دوم اینکه فرهنگ را به عنوان مسئلهای اجتماعی نگاه کنیم. به اعتقاد بنده رویکرد صحیح به حوزه فلسفه فرهنگ رویکرد نخست است.
پورحسن با تأکید بر اینکه افرادی چون ابن خلدون تلاش کردند تا فرهنگ را به مثابه مبحثی برای اندیشیدن در حوزه فلسفه ببیند، یادآور شد: بنابراین بدین لحاظ گفتم به اعتقاد من نخستین رویکرد صحیح است که فرهنگ به مثابه جامعه شناسی ذاتش شناسایی نمیشود چرا که فرهنگ باید اصل فلسفه قرار بگیرد.
این استاد فلسفه دانشگاه با بیان اینکه فلسفه فرهنگ نوعی اندیشیدن در فرهنگ است، افزود: فرهنگ در فلسفه فرهنگ معنای شناختی دارد یعنی ما برای شناخت فرهنگ با چیستی و اهمیت آن روبرو هستیم، انسانها در هر جایی با فرهنگ روبه رو هستند ولی همه از ماهیت آن باخبر نیستند.
وی در ادامه افزود: غربیها توانستند فهم درستی از فلسفه به معنای انضمامی خود پیدا کنند اما در حوزه اسلامی ما کمتر موفق بودیم. اگر زمانی بین فرهنگ و دیگر حوزههای سیاسی، اخلاقی و اجتماعی انقطاعی ایجاد شود مربوط به مسائل بیرونی میشود چرا که نمیتوان فلسفه و فرهنگ را از هم جدا کرد.
پورحسن با تأکید بر اینکه در غرب فرهنگ همان بحث طبیعت اما در ایران به عنوان امری قدسی مطرح میشود، توضیح داد: متأسفانه ایران امروز هنوز هم فلسفه فرهنگ را جدی نگرفته است و آن را با جامعهشناسی خلط کرده است. باید بتوانیم این تفکیک را بین آموزههای فلسفه فرهنگ و جامعه شناسی ایجاد کنیم تا مباحث فرهنگی به خوبی در کشور فهم و تبیین شود.