شناسهٔ خبر: 32279 - سرویس دیگر رسانه ها

عماد افروغ: آزادی انديشه نبايد قيدی داشته باشد

عماد افروغ، جامعه‌شناس و نویسنده، در نشست «آزادی در اندیشه استاد مطهری» گفت: استاد شهید مرتضی مطهری در تعریف آزادی با لیبرال‌ها موافق است. او هیچ مانعی را جز مصلحت انسان برنمی‌تابد و اعتقاد دارد، آزادی هیچ منطقه محدوده‌ای ندارد و باید در مقوله آزادی تفکر و اندیشه، راحت بود و هیچ قید و بندی نداشت.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از  ایبنا؛ نشست «آزادی در اندیشه استاد مطهری» شامگاه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۴، در نخستین روز برپایی بیست‌وهشتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با سخنرانی عماد افروغ ــ جامعه‌شناس و نویسنده ــ در محل سرای اهل قلم این دوره از نمایشگاه برگزار شد.

افروغ در این نشست گفت: استاد شهید مرتضی مطهری در تعریف آزادی با  لییرال‌ها موافق است و بدترین نوع رابطه ارباب و رعیتی، نوع فکری و فرهنگی آن است.

این پژوهشگر اظهار کرد: صحبت کردن درباره اندیشه یک متفکر به این آسانی نیست زیرا گاه خواسته یا ناخواسته ممکن است نظر خود را به آرای آن متفکر فرافکن کنیم.

افروغ با اشاره به این که مناقشاتی در باب آزادی وجود دارد، گفت: تعریف آزادی یکی از مقولات بحث‌انگیز و مناقشه‌آمیز است، زیرا هر مکتب، بر پایه هستی‌شناسی خود تعریفی از آزادی ارائه کرده است.

استاد مطهري و درخواست مناظره با كمونيست دوآتشه
عماد افروغ با اشاره به این که آزادی در نظرگاه استاد مطهری دارای جایگاهي بلند و ویژه‌ است، اظهار کرد: از نظر استاد مطهری بزرگترین دغدغه اسلام در مورد انسان، تکامل اندیشه و روح اوست. هدف غایی و نهایی در اندیشه استاد مطهری نیز به عبارتی تکامل اندیشه و روح است و او نمی‌تواند با آزادی اندیشه مخالف باشد.

وي استاد مطهری را متفکری طرفدار آزادی بیان و عقیده معرفی کرد و افزود: استاد مطهری چنان بر این اندیشه خود پای می‌فشرد که به رئیس دانشکده الهیات وقت، نامه مي‌نويسد و از  او مي‌خواهد تا یک مارکسیست دوآتشه را برای مناظره با وی دعوت کند.

آزادی، نبود مانع غیرضرور است
افروغ در ادامه نشست «آزادی در اندیشه استاد مطهری» به تعریف لیبرال‌ها از آزادی اشاره کرد و گفت: لیبرال‌ها آزادی را فقدان مانع می‌دانند، اما نکته‌ای که بعدها مطرح شد این است که اگر افراد در عمل خود، مانع نداشته باشند، رفتارشان منجر به آنارشی می‌شود.

بنابراین لیبرال‌ها تعریف خود از آزادی را این‌گونه اصلاح کردند که آزادی، فقدان موانع غیرضرور است که اتفاقا این تعریف را استاد مطهری قبول داشت زیرا ایشان هم در تعریف آزادی به نبود مانع تأکید می‌کرد. اما بحث اینجاست که مانع چیست؟ لیبرال‌ها افرادی بودند که اصالت را به فرد می‌دادند به خلاف سوسیال‌دموکرات‌ها كه اصالت را به جمع می‌دادند.

این پژوهشگر در ادامه نشست، خطاب به حاضران گفت: بحثي دیگر که پیش می‌آید، این است که گرچه نسبتی بین آزادی انتخاب و عمل وجود دارد اما سؤال این است که آيا هر که آزادی انتخاب دارد، آزادی عمل هم دارد؟ بسیاری از متفکران این نوع از آزادی را، آزادی نمی‌دانند و از آن با عبارت «میل‌گرایی» یاد می‌کنند. به‌عنوان مثال، آزادی برای کانت بسیار متعالی است. او آزادی را برای انسان‌های قدیس می‌داند و از آزادی معنوی سخن می‌گوید، زیرا آزادی از سر میل را می‌توان با اغوا و زور از بین برد.

آزادی انديشه نبايد مانعي داشته باشد
افروغ با اشاره به این که آزادی در تعریف استاد مطهری، گوهری الهی است، اظهار کرد: آزادی، رهایی «از چه» و «برای چه» است. آزادی «از چه» به معنای رهایی و «شدن» است، که مطهری «شدن» را همان تکامل اندیشه و روح می‌داند و در یخش دیگری از نظریات خود آزادی معنوی را مطرح می‌کند، که باید از درون رها و آزاد شد؛ زیرا به زعم استاد مطهری تا از دورن آزاد نشویم، نمی‌توانیم در بیرون رها باشیم.

وی در ادامه سخنان خود به مراحل آزادی اشاره کرد و گفت: در نظریات استاد مطهری مراحل آزادی دیده نمی‌شود. از نظر من آزادی در مرحله اول همان است که قانون به آن اشاره کرده است. در سطح بعدی لیبرال‌ها قرار دارند که آزادی را مطرح کرده‌اند و منتقدان آنها نیز بیان خاص خود از آزادی را دارند.

به اعتقاد افروغ، در مرحله بعدی، رهایی قرار دارد و در گام بعدی نیز آزادی با اعتماد و همبستگی گره می‌خورد. در آخرین مرحله هم آزادی، تعبیری اینچنین پیدا می‌کند که آن چه را برای خود می‌خواهیم، برای دیگران نیز بخواهیم.

این نویسنده در ادامه نشست «آزادی در اندیشه استاد مطهری» اظهار کرد: استاد مطهری در باب آزادی به آزادی معنوی توجه بیشتر داشته است. او هیچ مانعی را جز مصلحت انسان برنمی‌تابد و اعتقاد دارد، آزادی هیچ منطقه محدوده‌ای ندارد و باید در مقوله آزادی تفکر و اندیشه، راحت بود و هیچ قید و بندی نداشت و به تفکر محض رسید.

رابطه متقارن انسان و خدا
عماد افروغ بحث دیگر استاد مطهری را در نسبت آزادی با حق دانست و اظهار کرد: شهید مطهری برای انسان حق طبیعی قایل است در حالی که در جامعه اسلامی کسانی هستند که باب حق را از بیم به دام افتادن افراد در اومانیسم باز نکرده‌اند. اما استاد مطهری در بحثی به رابطه متقارن بین انسان و خداوند پرداخته و در کتاب «علل گرایش به مادیگری» به قرون وسطی و ارباب کلیسا اشاره کرده است.

وي ادامه داد: استاد مطهری به چه دلیل می‌گوید که بین انسان و خدا رابطه متقارن وجود دارد؟ پاسخ این است که متأسفانه کلیسا گمان کرد هنگامی که اومانیسم کلید می‌خورد، نیاز به تکیه‌گاه ندارد. متوجه این موضوع نشد که ذات‌گرایی، اصل‌گرایی می‌خواهد. عدم توجه به این موضوع باعث شد نيهيلیسم زاده شود و انسان ــ به قول و گفته پست‌مدرن‌ها ــ «کشته» شود. مساله مهم استاد مطهری هم این بود که اجتماع بشر، هم خود را فراموش کرده، هم خدای خود را. مطهري سعی کرد این موضوع را خوب بشکافد.

تفاوت آزادی فکر و آزادي عقیده
افروغ در ادامه نشست «آزادی در اندیشه استاد مطهری» به تفاوت آزادی فکر و آزادي عقیده در نظرگاه استاد مطهری پرداخت و افزود: استاد اعتقاد داشت که هر عقیده‌ای از باب این که عقیده است، اشكالي ندارد.

وی با تأکید بر این که عقیده‌ای درست است که برخاسته از آزادی تفکر باشد، گفت: به اعتقاد استاد مطهری، عقیده غلط، واقعیتي غلطی را رقم می‌زند.

افروغ در پایان اين نشست به نوشته استاد مطهری درباره حضرت علی (ع) اشاره کرد و گفت: از منظر استاد مطهری، حکومت حضرت علی (ع) ــ‌ که حضرت در آن با خوارج با منتهای آزادی برخورد کرده، بیت‌المال آنها را قطع نکرده و زندانیشان نکرده است ــ نشانه‌ای بارز از دموکراسی و آزادی است.

نشست «آزادی در اندیشه استاد مطهری» شامگاه ۱۶ اردیبهشت در سرای اهل قلم بیست‌وهشتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران برگزار شد.