شناسهٔ خبر: 34880 - سرویس دیگر رسانه ها

چرا کشورها می‌جنگند؟

کتاب «چرا کشورها می‌جنگند؟» با عنوان فرعی جامعه‌شناسی درگیری نظامی به مطالعه موردی جنگ‌های افغانستان و عراق و رابطه سرمایه‌داری و جنگ پرداخته است. این کتاب نوشته مارک پی. ورل با ترجمه مشترک ساسان ودیعه و لیلا شعبانی به چاپ رسیده است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «چرا کشورها می‌جنگند؟» با عنوان فرعی جامعه‌شناسی درگیری نظامی نوشته مارک پی. ورل با ترجمه مشترک ساسان ودیعه و لیلا شعبانی از سوی انتشارات بهن برنا منتشر شده است. این کتاب به مطالعه موردی جنگ‌های افغانستان و عراق و رابطه سرمایه‌داری و جنگ می‌پردازد.

در بخشی از دیباچه این کتاب می‌خوانیم: «ایالت متحده در جنگ‌های فراوانی درگیر شده است. برخی مواقع این جنگ‌ها به دلایل شرافت‌مندانه همانند شکست دادن نازیسم بوده است، و در مواقعی دیگر با عقب‌نشینی از آرمان‌ها موجب تأمل و عذرخواهی شده‌اند. برخی جنگ‌ها به خاطر دستاردهای افتخارآمیزش (نظیر جنگ جهانی دوم) مورد تحسین واقع شده،‌ برخی نیز به بوته «فراموشی» سپرده شده‌اند (نظیر جنگ کره) و برخی دیگر هم مورد بی‌‌اعتنایی قرار گرفته‌اند (نظیر جنگ افغانستان).

جنگ‌های جاری در خارمیانه نشان‌گر تأثیرات متقابل پیچیده‌ای از انگیزه‌ها،‌ چالش‌ها و تهدیدات نسبت به نقش ایالت متحده به‌عنوان رهبر دموکراتیک جهانی است. به‌خصوص درمورد افغانستان،‌ پی می‌بریم که در طول ایام جنگ سرد دستگاه دفاعی و اطلاعاتی آمریکا به‌طور مستقیم و غیر مستقیم تعداد بی‌شماری از افراطیون رادیکال را به‌وجود آورد که در شرایط جاری نظر خود را نسبت به پشتیبان سابقشان، یعنی آمریکا،‌ تغییر داده‌اند.

تهاجم به عراق محاسبه متفاوت دیگری را نشان می‌دهد: در پس توجیهات فراوان تهاجم به عراق،‌ یک مورد ساده سیاسی و اقتصادی وجود دارد که عبارت است از مجازات یک کشور یاغی توسط یک کشور قدرتمند و آقا بالاسر. در این کتاب،‌ رابطه آمریکا با جنگ مورد بررسی قرار می‌گیرد،‌ آن هم با رویکرد نگاه به تغییرات نظام سرمایه‌داری از مرحله صنعتی به مرحله فراصنعتی، درگیر شدن آمریکا در جنگ سرد، گسترش سلاح‌های هسته‌ای، تروریسم، شکنجه، فرهنگ و نظام عقیدتی.»

مارک پی.ورل در دانشگاه ایالتی نیویورک در کورت‌لند نظریه‌های جامعه‌شناسی و همچنین دروسی در زمینه‌های سیاست، مذهب و فرهنگ تدریس می‌کند. او علاوه بر تألیف کتاب،‌ دارای مقالات متعددی در نشریات تخصصی علوم انسانی و اجتماعی است. این کتاب درگیری نظامی آمریکا در عراق و افغانستان را در زمینه وسیع‌تر تاریخی، سیاسی و اقتصادی از زمان فروپاشی امپراتوری عثمانی و ایام پس از جنگ جهانی اول تا سال ۲۰۱۰، مورد بررسی قرار می‌دهد.

نکته مهم این است که بدانیم عراق چگونه تلاش کرد تا منابع نفتی‌اش را ملی کرده و تحت نظارت خود درآورد و این‌که چگونه گرایش روزافزون جهان عرب به نافرمانی از غرب در دهه هفتاد میلادی منجر به رویارویی ایالت متحده و عراق در ابتدای دهه نود شد که در نهایت در سال ۲۰۰۳ منجر به تهاجم به آن کشور گردید. جنگ افغانستان نشان‌گر منطقی وابسته و در عین جدا در خصوص پرداختن به تبعات ناخواسته جنگ سرد است که سعی در مبارزه با شوروی سابق داشت.

افغانستان به خودی خود چیز چندان چشم‌گیری برای ایالت متحده نداشت، مگر نقش راهبردی آن کشور نسبت به آنچه که معنای یک جنگ دارای تناقض با پاکستان را داشت، پاکستانی که متحد ظاهری آمریکاست ولی در عمل تروریست‌ها را مورد حمایت مالی و پشتیبانی قرار می‌دهد و به طور همزمان سلاح‌ها و دلارهای آمریکا را برای نبرد با تروریست‌ها دریافت می‌کند. ولی چگونه هزینه‌های عملیات نظامی فعلی و آتی می‌تواند از طریق مالیات پرداخت‌کنندگان مردد طبقه متوسط، حقوق‌های ثابت حقوق‌بگیران،‌ سرمایه‌گذاری‌های منفی در زیرساخت‌های داخلی و پیش‌بینی‌های مالی توأم با خطر تأمین شوند؟ از سال ۱۹۷۰ به بعد نظام سرمایه‌داری در کشورهای صنعتی غرب دستخوش تغییرات چشم‌گیری شد که موجب مشکل‌آفرین‌تر شدن مسأله جنگ و در عین حال احتمال بیشتر برای آغاز آن گردید.

شرایط دشوار اقتصادی باعث ایجاد سیاست‌ها و خط‌مشی‌های خودکامه و ارتجاعی شد. از طریق نظارت بر وسایل ارتباط جمعی گروهی و کاهش کارکردهای «مطبوعات» و «وسایل ارتباط جمعی» به حد تبلیغات،‌ دولت آمریکا نه‌تنها باج‌خواهی‌های اقتصادی بیشتر، بلکه وفاداری بیشتر و اطاعت بی‌چون و چرا را در محیطی از تأکید فزاینده بر امنیت و پنهان‌کاری درخواست می‌کرد. ایالت متحده کشوری است که از یک سو بین آرمان‌های صلح،‌ آزادی و مردم‌سالاری قرار گرفته و از سوی دیگر قدرتمند شدن و حل مسائل از طریق زور را گرامی می‌دارد. آیا برگه‌های رأی بر شمار گلوله‌ها غلبه خواهند یافت و یا این که ایالت متحده نقش خود را به عنوان رهبر مردم‌سالار دنیا از دست خواهد داد؟

مولف کتاب معتقد است، جنگ یک درگیری نظامی تحمیل شده بین جوامع است که منجر به تلفات انسانی و یا خسارت مادی زیادی می‌شود. درگیر شدن در جنگ چه به صور مستقیم و چه غیر مستقیم یکی از ابزارهایی است که از طریق آن جامعه، گروه منزلتی، حزب سیاسی یا طبقه اجتماعی، زور را به منظور افزایش قدرت اقتصادی، سیاسی یا جغرافیایی، ضعیف کردن رقیب یا فرو نشاندن برخی از تهدیدات واقعی یا درک شده به کار می‌برد. جنگ داخلی به عنوان نوعی از کشمکش تعریف شده است که بین دو یا چند جناح در یک جامعه معین رخ می‌دهد. مرزهای بین جنگ خارجی و داخلی مبهم است چون طرفین درگیری در جنگ داخلی ممکن است از حامیان خارجی کمک دریافت کنند و در حقیقت اساسا به نفع برخی از عوامل خارجی بجنگند. پیش از ظهور دولت ملی متجدد و ظهور عقاید و احساسات ملی، تمایز بین جنگ و جنگ داخلی تقریبا قابل تشخیص نبود.

در حالی که شاید هیچ چیز همانند تصمیم به آغاز جنگ اختیاری‌تر و حساب‌شده‌تر به نظر نرسد، با این حال مواردی وجود داشته که جوامعی به دلایل مبهم و مرموزی خود را در جنگ درگیر یافته‌اند. تهاجم آمریکا به عراق مثال خوبی از شهروندانی است که داستان‌های مختلف فراوانی را می‌شنوند و هیچ‌یک از آنها به هیچ وجه تصمیم واقعی برای جنگ نداشته‌اند. در موارد دیگر حتی خود تصمیم‌گیران با پیش‌فرض‌های نادرستی اقدام می‌کنند. در دهه ۱۸۵۰ راهکارهایی که منجر به جنگ «کریمه» شد آنقدر مبهم بودند که بعد از جنگ دولت یکی از طرفین اصلی درگیری،‌ یعنی انگلستان،‌ کمیته‌ای را تشکیل داد که تعیین کند در حقیقت این جنگ برای چه منظوری آغاز شده بود؟

به‌عنوان یک واقعیت تاریخی مستند،‌ سازمان‌یافته و رایج، جنگ مسأله‌ای است که انسانیت را از زمان حکمرانی پادشاهان بر دولت شهرهای خاورمیانه مورد رنج و آزار قرار داده است (حدس می‌زنیم که نخستین جنگ حدوداً ۵۰۰۰ سال قبل در نزدیک بصره که عراق امروزی است رخ داده باشد) درگیری‌هایی با اشکال کمتر مشخص مسلحانه بر سر غنایم به دوره نوسنگی بازمی‌گردد،‌ اگرچه شواهدی متقن وجود ندارد که نشان دهد تا اواخر دوره نوسنگی یا شاید در حدود دوره زمانی ساخت نخستین ابزارهای مسی و برنزی چیزی شبیه درگیری مسلحانه نظام‌مندی وجود داشته است.

مولف کتاب حاضر تاکید می‌کند که امروزه، در هر زمان معین در دنیا،‌ ده‌ها درگیری و جنگ تمام‌عیار وجود دارد. مؤسسه بین‌المللی تحیقات جنگ، هایدلبرگ، ۳۱ درگیری را در سال ۲۰۰۹ گزارش کرد که با خشونت گسترده‌ای همراه بوده‌اند که از میان آنها ۷ مورد در زیرمجموعه جنگ واقعی و جدی قرار می‌گیرند. تا پایان قرن نوزدهم مؤسسه هایدلبرگ ۳۶۵ درگیری خشونت‌بار و غیر خشونت‌بار در سطح جهان را در سال ۲۰۰۹ به ثبت رسانده است. ایالات متحده به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در اکثر درگیری‌ها حضور داشته است. سربازان آمریکایی به طور مستقیم در ۱۳۰ درگیری‌ گوناگون از زمان جنگ استقلال و به‌صورت غیرمستقیم در صدها مورد رویارویی‌های مسلحانه در گوشه و کنار جهان حضور داشته‌اند،‌ به‌طور میانگین نیروهای آمریکایی در صحنه‌های درگیری هر ساله یا هر دو سال یک بار ظاهر می‌شوند.

در رأس نبرد واقعی،‌ سربازان آمریکایی نیز در نبردهای تعیین‌کننده سیاسی و مشهور حضور به هم رسانده، و آن‌طور که بدیهی است،‌ این نبردها هرگز صورت واقعی به خود نگرفت (مثلاً رویداد خلیج تونکین که شکست آمریکا را در ویتنام به تصویر کشید). از سال ۱۹۳۹ آمریکایی‌ها یک چرخه مستمر تدارک جنگ، نبرد، عقب‌نشینی و تجدید قوا برای جنگ بعدی را تجربه کرده‌اند. در صورتی که روندهای فعلی مد نظر قرار گیرند نشان‌گر آن است که نوسانات بین جنگ و صلح مسیری به سمت جنگ دائمی است.

با پایان جنگ سرد در ۱۹۹۱، ایالات متحده به‌عنوان تنها ابرقدرت مسلم و بلامنازع ظاهر شد. همان‌گونه که سمیر امین اظهار می‌دارد،‌ آمریکا را می‌توان «آقای نظامی جهان» نامید. با توجه به نقش قالب آمریکا در نظام جهانی جنگ، این کتاب با عنایت به خاورمیانه معاصر و برخی جنبه‌های تاریخی و عمومی،‌ بر ایالات متحده آمریکا توجه خاصی مبذول خواهد داشت. در حالی که آمریکا جامعه‌ای قدیمی و کهن نیست، ولی در بین مهم‌ترین جنگ‌افروزان تاریخ رتبه بالایی دارد و در قرن ۲۱ آمریکا از لحاظ قدرت‌های نظامی بی‌رقیب مانده است.

مولف در این کتاب به کارکردهای اقتصادی، سیاسی،‌ فرهنگی و عقیدتی جنگ (با تأکید بر امپریالیسم و سرمایه‌داری) می‌پردازد. به گفته مارک پی. ورل با توجه به متن مختصر کتاب،‌ اکثر جنبه‌های مهم متاسفانه بایستی یا کاملاً‌ مورد چشم‌پوشی قرار گرفته یا به‌صورت فشرده ذکر شوند،‌ با این وجود امید است که این کتاب به اندازه کافی برای دانشجویان جرقه ایجاد کند.
 
جنگ‌های عراق و افغانستان، تبعات اقتصادی جنگ، جنبه‌های راهبردی و عقیدتی جنگ، اجزای فرهنگی و اجتماعی جنگ و نتیجه گیری: جنگ و آزادی از جمله سرفصل‌های اصلی این کتابند.

کتاب «چرا کشورها می‌جنگند؟» با شمارگان هزار نسخه در ۱۰۴ صفحه به بهای ۹ هزار تومان از سوی نشر بهمن برنا منتشر شده است.