شناسهٔ خبر: 38517 - سرویس دیگر رسانه ها

نظرسنجی از منتقدان سينمای ايران برای انتخاب بهترين فيلم دفاع مقدس

«سينماي دفاع مقدس» يا «سينماي جنگ» ژانري است كه از اواسط دوران جنگ عراق عليه ايران و با دوربين‌هاي ١٦ ميليمتري شروع شد و حالا به پروژه‌هاي عظيم و ميلياردي رسيده است. اين ژانر از سال ١٣٦٣ و با فيلم «نينوا» ساخته رسول ملاقلي پور و «آواي غيب» ساخته حاجي ميري متولد شد و هر چه از آن سال‌ها گذشت شكل و شمايلي ديگر به خود گرفت

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛  «سينماي دفاع مقدس» يا «سينماي جنگ» ژانري است كه از اواسط دوران جنگ عراق عليه ايران و با دوربين‌هاي ١٦ ميليمتري شروع شد و حالا به پروژه‌هاي عظيم و ميلياردي رسيده است. اين ژانر از سال ١٣٦٣ و با فيلم «نينوا» ساخته رسول ملاقلي پور و «آواي غيب» ساخته حاجي ميري متولد شد و هر چه از آن سال‌ها گذشت شكل و شمايلي ديگر به خود گرفت.

به گفته رسول صادقي، مسوول روابط عمومي سازمان سينمايي، آمار رسمي‌اي از تعداد فيلم‌هاي ساخته شده در اين ژانر به طور دقيق مشخص نيست ولي طبق بررسي‌هاي «اعتماد» از ابتداي ساخته شدن فيلم‌ها در اين مسير تا به حال، قريب بر ٢٦٠ فيلم سينمايي بلند در ژانر دفاع مقدس ساخته شده است البته اين شمارش آماري تا سال ١٣٩٣- ١٣٩٢ است. در اين ليست دو كارگردان سينماي ايران، پركارترين فيلمسازاني بوده‌اند كه در اين ژانر سينمايي فيلم ساخته‌اند، زنده‌ياد رسول ملاقلي پور با ١٢ فيلم و ابراهيم حاتمي‌كيا با ١٣ فيلم. پس از اين دو كمال تبريزي و احمدرضا درويش هردو با ٥ فيلم در رده دوم فيلمسازاني قرار مي‌گيرند كه در اين گونه از سينما فيلمسازي كرده‌اند. چندصد فيلمي كه از اواسط جنگ تا به حال – اين سال‌ها، ساخته شده‌اند بازخوردهاي متفاوتي داشته‌اند. برخي برجسته‌تر شده‌اند و بسياري نيز اصلا ديده نشده‌اند. گروه سينمايي «اعتماد» به بررسي اين فيلم‌ها پرداخت و از ميان‌شان ٣٠ فيلم را كه از نگاه منتقدان و همچنين مخاطبان بازخوردهاي بهتر و مثبت‌تري داشت، برگزيد تا پيش روي منتقدان پيشكسوت و جوان سينماي ايران بگذارد؛ و از نگاه منتقدان، بهترين‌هاي ژانر «دفاع مقدس» برگزيده شود. ديده‌بان (ابراهيم حاتمي‌كيا)، كيميا (احمدرضا درويش)، سفر به چزابه (رسول ملاقلي‌پور)، در كوچه‌هاي عشق (خسرو سينايي)، بلمي به سوي ساحل (رسول ملاقلي‌پور)، مهاجر (ابراهيم حاتمي‌كيا)، مزرعه پدري (رسول ملاقلي‌پور)، روبان قرمز (ابراهيم حاتمي‌كيا)، ملكه (محمد علي باشه‌آهنگر)، خداحافظ رفيق (بهزاد بهزادپور)، دوئل (احمدرضا درويش)، هيوا (رسول ملاقلي‌پور)، چ (ابراهيم حاتمي‌كيا)، آخرين روزهاي زمستان (محمد حسين مهدويان)، شيار ١٤٣ (نرگس آبيار)، روز سوم (محمدرضا لطيفي)، فرزند خاك (محمدعلي باشه‌آهنگر)، طبل بزرگ زير پاي چپ (كاظم معصومي)، برج مينو (ابراهيم حاتمي‌كيا)، آژانس شيشه اي (ابراهيم حاتمي‌كيا)، عروسي خوبان (محسن مخملباف)، گيلانه (رخشان بني‌اعتماد)، افق (رسول ملاقلي‌پور)، از كرخه تا راين (ابراهيم حاتمي‌كيا)، شيدا (كمال تبريزي)، مردي شبيه باران (سعيد سهيلي)، گاهي به آسمان نگاه كن (كمال تبريزي)، ليلي با من است (كمال تبريزي)، بوي پيراهن يوسف (ابراهيم حاتمي‌كيا)، و قارچ سمي (رسول ملاقلي‌پور) فيلم‌هاي منتخب «اعتماد» بودند.

ليست ٣٠ فيلم را در اختيار منتقدان قرار داديم و از آنها خواستيم ۳ تا ۵ فيلم را كه از نظرشان بهترين‌هاي اين گونه از سينما هستند انتخاب كنند. در ميان اين نظرخواهي فيلم «سفر به چزابه» منتخب‌ترين فيلمي بود كه به صورت مشترك در ميان ليست منتقدان قرار داشت؛ فيلمي كه در زمانه خودش به دلايلي چند سال از اكران عموم محروم شد و قصه‌هاي خاص خود را داشت؛ و غير از «سفر به چزابه»، فيلم‌هاي «ديده‌بان»، «در كوچه‌هاي عشق»، «عروسي خوبان»، «مهاجر»، «كيميا»، «گيلانه»، «در سرزمين خورشيد»، «نجات يافتگان»، «مزرعه پدري»، «ليلي با من است» و «از كرخه تا راين» ديگر فيلم‌هاي مشتركي بود كه در انتخاب منتقدان قرار داشت. پيش از تماشاي ليست منتخب منتقدان، مرور كوتاهي به هر كدام از اين فيلم‌ها خواهيم داشت: «سفر به چزابه» فيلمي به كارگرداني رسول ملاقلي‌پور است. اثري كه به زعم بيشتر منتقدان از آثار متفاوت دوره‌هاي جنگ به حساب مي‌آيد. فيلمي در سال ۷۴ ساخته شده و در آن مسعود كرامتي، فرهاد اصلاني و حبيب دهقان نسب به ايفاي نقش مي‌پردازند. داستان آن روايت دو جوان است كه يكي كارگردان است و ديگري آهنگساز. كارگردان مي‌خواهد درباره جنگ فيلم بسازد و از دوست آهنگسازش مي‌خواهد اورا ياري دهد، اما آهنگساز قصه ارتباطي با قسمت‌هاي ساخته شده فيلم نمي‌گيرد و به همين دليل آنها به محل فيلمبرداري كه در منطقه چزابه است، مي‌روند و داستان از همين جا شروع مي‌شود كه آنها خودشان را در ميان جبهه‌هاي جنگ مي‌بينند. «ديده‌بان» به كارگرداني ابراهيم حاتمي‌كيا ديگر فيلمي است كه مورد توجه منتقدان قرار گرفته. اين اثر در سال ۶۷ اكران شده و در همان سال توانسته سيمرغ بلورين بهترين فيلم در بخش فيلم‌هاي اول و دوم را كسب كند. مهرداد سليماني، عليرضا حيدري و غلامرضا علي‌اكبري از بازيگران ديده‌بان هستند كه وقتي ارتباط‌شان با نيروهاي خودي قطع مي‌شود از هوش و ذكاوت ديده‌بان براي از بين بردن دشمن بهره مي‌برند. خسرو سينايي در سال ۶۹ «در كوچه‌هاي عشق» را مي‌سازد. اثري روان و گاهي دردناك از زندگي وسط جنگ؛ دوراني كه جواني به محله‌ها و ديار خودش برگشته و همه‌چيز را ويرانه مي‌بيند. مهدي احمدي، يوسف جوكار و بهرام زندي بازيگران اين اثر بودند. «مهاجر» حاتمي‌كيا در سال ۶۸ تمامي جايزه‌هاي هشتمين دوره جشنواره فيلم فجر را درو كرد. داستان هواپيماهاي بدون سرنشيني كه خلبان‌هاي آنها در دو ايستگاه رودرروي هم مي‌ايستادند براي داورها و منتقدان به قدري دوست‌‌داشتني بود كه فيلم، سيمرغ بلورين بهترين فيلم، بهترين جلوه‌هاي ويژه، بهترين صداگذاري، بهترين موسيقي، بهترين فيلمبرداري و بهترين كارگرداني را به دست آورد و امروز بعد از ۲۶ سال همچنان جزو آثار مورد توجه منتقدان محسوب مي‌شود. رويا نونهالي در سال ۶۷ سيمرغ بلورين بهترين بازيگر زن را براي بازي در «عروسي خوبان» محسن مخملباف به دست آورد. وي كه در آن نقش دختر تاجري را بازي مي‌كرد كه به اصرار با حاجي تازه از جنگ برگشته‌اي ازدواج مي‌كند كه موج انفجار او را گرفته و مدتي در آسايشگاه بوده است. سيزدهمين جشنواره فيلم فجر براي خسرو شكيبايي سيمرغ بلورين بهترين بازيگر مرد را براي نقش رضا در فيلم «كيميا»ي احمدرضا درويش به همراه داشت. كيميا تنها بازمانده اوست كه به تازگي از اسارت برگشته و به دنبالش مي‌گردد. اين فيلم در سال ۷۳ ساخته شده بود و توانست جايزه ويژه هيات داوران را به دست بياورد.

«گيلانه» جنس ديگري از دوران جنگ را روايت مي‌كرد. روزهاي سخت مادر و دختري كه پسرش به جنگ رفته و جانباز شده، درد و رنج مادران جنگ موضوع اصلي فيلم رخشان بني‌اعتماد و محسن عبدالوهاب بود كه در سال ۸۳ آن را ساختند. فاطمه معتمدآريا، بهرام رادان، باران كوثري و شاهرخ فروتنيان بازيگران آن بودند. بعد از همكاري موفق خسرو شكيبايي و احمدرضا درويش در كيميا، اين‌بار آنها در «در سرزمين خورشيد» همكاري كردند و در سال ۷۵ اين فيلم ساخته شد. داستان مجروحان و حاضران در بيمارستاني در خرمشهر را روايت مي‌كند كه چون بيمارستان در محاصره نيروهاي عراقي است، آنها با آمولانس فرار مي‌كنند و بيننده با اين مجروحين و امدادگر همراه مي‌شود. «نجات‌يافتگان» رسول ملاقلي‌پور روايتگر داستان امدادگري است كه بعد از بمباران بيمارستان صحرايي، حاضر نمي‌شود مجروحان را رها كند و بيمار قطع نخاعي را همراه خودش مي‌برد. عاطفه رضوي، علي يعقوب‌زاده و جمشيد اسماعيل خاني بازيگران اين اثر سينمايي هستند كه در سال ۷۴ ساخته شده است. چهارهمين فيلم رسول ملاقلي‌پور، «مزرعه پدري» نام دارد و روايت نويسنده‌اي است كه براي نوشتن آخرين رمانش به دزفول مي‌رود و در آنجا وقتي يكي از دانشجويان درباره كشته‌شدن همسر و فرزندش در سال‌هاي ابتدايي جنگ اشاره مي‌كند، حال روحي‌اش بهم مي‌ريزد. اين فيلم در سال ۸۲ ساخته شده و در جشنواره فيلم فجر همان سال سيمرغ بلورين بهترين تدوين، فيلمبرداري، موسيقي، صدابرداري و... را از آن خود كرد. كمال تبريزي در «ليلي با من است» نگاه تازه‌اي را به فيلم‌هاي حوزه دفاع مقدس به وجود آورد. صادق مشكيني را كه پرويز پرستويي بازي مي‌كرد، براي گرفتن وام از صندوق تلويزيون تصميم مي‌گيرد براي فيلمبرداري از اسراي جنگي به جبهه برود و فيلم مستندي تهيه كند، صادق به‌شدت ترسو است و با همين ترسي كه دارد و سعي در نرفتن به خط مقدم، حوادث مختلفي را از سر مي‌گذراند. فيلم محصول سال ۷۴ است و سيمرغ بلورين بهترين فيلمنامه را از چهاردهمين جشنواره فيلم فجر به دست آورده است. موسيقي دوست‌داشتني «از كرخه تا راين» ساخته مجيد انتظامي براي همه ما خاطره‌انگيز است، ابراهيم حاتمي كيا در سال ۷۱ با علي دهكردي و هما روستا اثري را ساخت كه در يازدهمين جشنواره فيلم فجر مورد توجه بسياري قرار گرفت و در نهايت سيمرغ بلورين بهترين فيلم را نيز به دست آورد. فيلم گوشه‌اي از زندگي قربانيان بمب‌هاي شيميايي در هشت سال جنگ را به تصوير مي‌كشد. در جدول فوق انتخاب برخي منتقدان سينما را بدون ترتيب مشخص مي‌بينيد.