شناسهٔ خبر: 39979 - سرویس دیگر رسانه ها

نگاهی به دفاعيه مطبوعاتی روحانی

سخنان روحاني بي‌شك نشان داد دولت مي‌خواهد با نهاد «رسانه»، كريمانه‌تر و همدلانه‌تر كنار‌ آيد، مواجهه او با رسانه‌هاي منتقد هم، استثنايي بر اين منش رفتاري روحاني نيست، هر چند او از آنان دلخور است اما بستن آنان را روا ندانست و حق حيات آنان را نگرفت و فقط گفت كه «بزرگ‌ترين عمل ضد انقلابي ايجاد يأس است.

فرهنگ امروز/ جواد دليری:

يكم

ديروز«ما»اهالي رسانه ميزبان «ميهمان ويژه»اي بوديم، ميهماني از جنس و نماد «سياست» با نشان «وكالت ملت» و در كسوت «يك انقلابي» تمام عيار. حسن روحاني رييس‌جمهوري ديروز برخلاف عرف ساليان پيشين در آيين گشايش فستيوال مطبوعات آمد و دفاعيه محكمي از مطبوعات خواند، به اهل رسانه اطمينان داد كه «او» با قدرتش جلوي مطبوعات را نخواهد گرفت، مگر آنكه «تهمت و دروغ» جاي «نقد و خبر» را بگيرد. از اميد گفت و دست نياز به سوي اهل رسانه دراز كرد تا در فضاي امروز جامعه كه نوميدي سم مهلك است، مطبوعات به كمك او بشتابند و بذر اميد را در جامعه بپاشند. جدي و با آرامش تمام اما هشدارگونه به آنان كه برايشان «يك حاشيه امنيتي دايمي مقدر شده كه هرچه مي‌خواهند بگويند» تذكر داد، گفت كه همانند «پليس مخفي» عمل نكنند. روحاني ترجيح داد كه «محدوديت‌هاي بعضا غيرمنطقي كه پيش پاي اصحاب خبر نهاده مي‌شود» را سرزنش كند. خطابه او اندكي از غبار فضاي خسته مطبوعات زدود و ذوق روزنامه‌نگاران را برانگيخت واسباب سرور و بهجت ايشان را فراهم آورد. با اين همه از لطف كلام روحاني كه آزادي مطبوعات را در چارچوب ضوابطي مي‌خواست كه «دوپهلو وكشدار» نباشند و «اخلاقي و قانوني» باشند، نبايد ساده گذشت كه از يك سو آزادي مطبوعاتي را ترسيم كرد واز سوي ديگر به مقابله با محدوديت‌‌هاي فرضي آزادي مطبوعاتي برخاست، بر نقد و نقادي منصفانه پاي فشرد و حتي تصريح كرد حامي نقد و حتي حامي آزادي منتقدان خويش است.

دوم

محورسخن روحاني، بي‌شك كه همه قلم‌ها هم گواهي خواهند داد فقط يك كلمه بود؛ «قانون». تفكري كه به ايجاد يك قانون و نهاد منجر مي‌شود، خيلي مهم‌تر از خود آن قانون و نهاد است؛ بين دو مقوله «حسن ظن» و «سوء ظن» نسبت به كار روزنامه‌نگاري و كار رسانه‌اي تفاوت وجود دارد؛ گاهي قانون براي مهار كردن رسانه‌هاي ياغي و گاهي براي حمايت مسوولانه از روزنامه‌نگاران، بالابردن مسووليت‌هاي اخلاقي آنها و جريان آزاد اطلاعات و نظاير آن وضع مي‌شود. از اين رو در وهله اول بايد مطبوعات را به صورت خاص و رسانه‌ها را به‌طور عام، از يك «شر لازم» به يك «خير لازم» تبديل كنيم. از اين زاويه رييس‌جمهوري انگار با خود عهد كرده بود كه از هر بابي كه شروع مي‌كند، آخر‌الامر به قانون بازگردد؛ از هر نغمه‌اي كه سخنش را آغاز كرد، سرانجام از قانون گفت. دوباره پاي تساوي همه مطبوعات در پيشگاه قانون را وسط كشيد. صحبت از سياست و انتخابات و برجام هم شد، باز هم اين «قانون» بود كه كليدواژه كارآمد و تعبير پسامد سخنانش مي‌شد. او با زدودن اين ذهنيت مغالطه آلود كه آزادي، مساوي قانون‌گريزي است، كوشيد از شعار آزاديخواهي روزنامه‌نگاران اعاده حيثيت كند و برشفافيت قانون تاكيد كرد و از معيار قانون گفت تا «جمعي با به دست آوردن يك كلمه و يك جمله نتوانند با آزادي مطبوعات بازي كنند.»

سوم

مهم‌ترين سخن روحاني اما اينجا بود؛ جايي كه او در كسوت يك انقلابي پرسابقه تعريفي «نو و تازه» از «انقلابي‌گري» ارايه داد و مرزبندي « انقلابي‌گري» و«افراط‌گري» را ترسيم كرد. او به پشتوانه سال‌ها شيخوخيت در مناصب مهم انقلاب و سياست و قانونگذاري گفت: «آنچه من درباره انقلابي بودن مي‌فهمم اين است كه انقلابي بودن به معناي دروغ نگفتن است.» روحاني كه بيش از ١٥سال دبير عالي‌ترين شوراي امنيتي كشور بوده است و خود از مبارزان انقلاب اسلامي شمرده مي‌شود، اشاره داشت كه « انقلابي بودن يعني چه؟ يعني اخلاق، مردم ما انقلاب كردند تا اخلاق اسلامي در اين كشور حاكم شود، تا موازين اسلام در اين كشور معيار باشد، ‌تا خون و آبرو و اموال مردم محفوظ بماند. انقلابي بودن يعني دروغ نگفتن، يعني به ديگران تهمت نزدن، يعني چهره بزرگان اين نظام را كه در انقلاب و دفاع مقدس و سازندگي كشور تلاش كردند، حفظ كردن. انقلابي بودن يعني به مردم اميد دادن، يعني به مردم اعتماد دادن. آيا از پايگاه يك بخش از حكومت به بخش ديگري از حكومت حمله كردن، اين شد انقلاب؟ ‌اين شد انقلابي‌گري؟»

اينجا همان نقطه اطمينان‌بخش سخنان رييس‌جمهور بود؛ سخناني كه پيش از ايشان رهبر معزز انقلاب در حرم امام رحمت‌الله عليه بيان فرمودند: «اگر برادران مومن و كساني را كه به اصل نظام و اسلام معتقدند اما از لحاظ فكري با ما مخالفند مورد اهانت و ايذاء و آزار قرار دهيم از خط امام منحرف شده‌ايم و ‫اگر به نام انقلابي‌گري، امنيت بخشي از جامعه‬ ‫ را‬ صرفا به‌دليل اختلاف سياسي‫ سلب كنيم، از مكتب امام منحرف شده‌ايم.»

گلايه روحاني، افزون برشفاف‌سازي روش‌هاي مبهم، دوپهلو و كشدار، صريحا نشانه‌گيري كرد « مگر قابل تحمل است كه در كشوري برخي از رسانه‌ها براي هميشه از تنبيه و توقيف و تعطيل و تهديد مصون باشند و يك حاشيه امن امنيتي دايمي براي آنها مقرر شده باشد»، از اين رو او انقلابي‌گري را در رعايت اخلاق و نقد صحيح و صريح خلاصه كرد.

در عصر گسترش كار رسانه، زماني كه كار رسانه با كار عمليات رواني آميخته مي‌شود، گاهي جرياني نادرست كه چه بسا وجود خارجي نداردو تصنعي و بدلي است به حقيقت تبديل مي‌شود. به اين ترتيب مخابره يك تيتر در يك وبسايت يا روزنامه ذهن سياست‌ورزان در مجلس يا جامعه را به خود مشغول مي‌كند. از اين رو روحاني بر رعايت اخلاق تاكيد كرد و گفت كه انقلابي‌گري بي‌اخلاقي نيست.

توصيه‌اي كه اين روزها مرهمي بر يك بيماري رواج و توجيه دروغ، تهمت و تخريب در شماري از رسانه‌ها‌يي است كه به نام نامي انقلابي‌گري، برخلاف قرائت‌هاي ارايه شده از سوي بزرگان نظام برخلاف مسير انقلاب گام بر‌مي‌دارند.

چهارم

سخنان روحاني بي‌شك نشان داد دولت مي‌خواهد با نهاد «رسانه»، كريمانه‌تر و همدلانه‌تر كنار‌ آيد، مواجهه او با رسانه‌هاي منتقد هم، استثنايي بر اين منش رفتاري روحاني نيست، هر چند او از آنان دلخور است اما بستن آنان را روا ندانست و حق حيات آنان را نگرفت و فقط گفت كه «بزرگ‌ترين عمل ضد انقلابي ايجاد يأس است. آن روزنامه و سايتي به معناي واقعي كلمه ضد انقلاب است كه شما وقتي آن را ورق زديد چيزي از شما كم مي‌كند؛ صفحه اول را مي‌خوانيد چيزي كم مي‌كند و صفحه‌ بعدي را مي‌خوانيد اميد و اعتماد را از شما مي‌گيرد. در مطبوعات و رسانه‌ها، انقلابي بودن‌مان آن است كه اولا واقعيات را به خوبي و درستي بيان كنيم، اگر يك كار بزرگي را ملت بزرگ ايران انجام داده كار ملت را كوچك نكنيم. با پول بيت‌المال و پول حاكميت عليه افتخار حاكميت؟‌با پول دولت عليه دولت؟ ‌دولتي كه منتخب مردم است.»

 

پنجم

سخنان روحاني ديروز با يك خسته نباشيد رييس دولت و نماينده ملت به اهالي رسانه همراه بود اما پرسش اصحاب خبر اين است كه آيا دولتمرد ميانه‌روي ايراني، امكان آن را دارد كه از تجربيات خود به عنوان يك مقام اجرايي هم بهره بگيرد؟ دفاعيه روحاني از مطبوعات، در معرض اين اتهام منتقدان است كه «دفاعيه‌اي صنفي» است. در اين اتهام، فارغ از نيات ناموجه قايلانش، حظّي از حقيقت وجود دارد. عطر و طعم سخنان روحاني، آنجا كه به جانبداري از «اهل خبر» مي‌نشيند، يادآور دفاعياتي است كه يك روزنامه‌نگار، آنجا كه همكارانش در معرض مخاطرات و تضييقات قرار مي‌گيرند، بر زبان مي‌راند. اين به خودي خود شايسته نكوهش نيست، اما كلام يك دولتمرد، به ويژه اگر در هيبت و كسوت يك رييس‌جمهوري درآمده باشد، منطقا ‌بايد با ساز و كار اجرايي توأم باشد. به بيان ديگر، دفاعيات روحاني از جريان مطبوعاتي كشور، آنگاه شنيدني‌تر و ذوق‌برانگيزتر خواهد بود كه با اقداماتي گره‌گشا قرين باشد. حكايت مطبوعات ما، حكم بيمار تب آلودي را دارد كه نيازمند مداواي عملي است. از روحاني كه تجربه و سابقه درخشاني دارد، برآمدني است كه در حمايت منصفانه از اهالي مطبوعات، تجربه اجرايي خود را اندكي افزون‌تر به كار بندد.

 

منبع: روزنامه اعتماد