فرهنگ امروز/ زرین زردار. پژوهشگر ارتباطات علم
بسیاری از کسانی که به حوزه علم و فناوری علاقهمند هستند و تحولات آن را از طریق محتوای رسانههای علمی عمومی دنبال میکنند، ممکن است با این تعریف دمدستی از روزنامهنگاری علم مواجه شده باشند که روزنامهنگاری علم به معنای «ترجمه اطلاعات علمی به زبان عموم» توسط روزنامهنگاران است. این تعریف، البته نادرست نیست اما بخش زیادی از کاری را که روزنامهنگار در فرایند ارتباطات علم درگیر آن است، نادیده میگیرد. ارتباطات علم، وجهی بهمراتب پیچیدهتر از ترجمه صرف اطلاعات یا به عبارت بهتر، سادهکردن علم برای عموم دارد. کاری که روزنامهنگاران علم برای حوزههای مختلف علم و فناوری انجام میدهند، رسانهایکردن آنها در سطوح مختلف است. آنها کمک میکنند تا حوزههای علمی به طور گسترده در جامعه مطرح شوند و مباحث علمی وارد گفتوگوها و اظهارنظرهای کنشگرانی از حوزههای دیگر نظیر سیاست، فرهنگ و... شوند و از سوی دیگر، مباحثه عمومی بر سر علم و فناوری در جامعه شکل بگیرد. روزنامهنگاری علم از طریق رسانهایکردن، بر رابطه میان کنشگران نیز تأثیر میگذارد. زمانی که علم وارد سیاست، فرهنگ یا مباحثه عمومی میشود، اجتماع علمی برای اثبات و تقویت جایگاه خود ناگزیر وارد گفتوگو با جامعه میشود. بهاینترتیب، ارتباطات علم، سازوکاری را فراهم میآورد که بهواسطه آن رابطه میان کنشگران به سمت توازن و تعادل میل میکند. رسانهایشدن علم، منافع متقابلی را برای همه بازیگرانی که درگیر فرایند ارتباطات علم هستند، بههمراه دارد. اجتماع علمی از طریق رسانهها، جایگاه خود را بهعنوان عناصر کلیدی فرایند توسعه علمی تقویت میکند. رسانهها به دانشمندان این فرصت را میدهند که دستاوردهای خود را به جامعه عرضه کنند و با بهدستآوردن حمایت عمومی، با سیاستگذاران و مدیران بالادستی به چانهزنی بپردازند و درمقابل، آنها را در موقعیت پاسخگویی نیز قرار میدهند. اینجاست که رسانهایکردن به منافع عمومی نیز خدمت میکند. در جریان شکلگیری مباحثه بر سر موضوعات علمی، عموم این فرصت را پیدا میکنند که از نتایج تحقیقات علمی آگاه شوند، از حوزه علمی خاصی حمایت کنند، نگرانی خود را نسبت به مخاطرات احتمالی برخی تحقیقات علمی ابراز دارند و بهدنبال نتایج روشن و ملموس علم برای جامعه باشند. چنین وضعیتی، سبب میشود که در درازمدت، نقش عموم در سیاستگذاری برای علم و فناوری به رسمیت شناخته شود و حوزههای علمی برای ادامه حیات خود، پیوندهای مستحکمتری با جامعه برقرار کنند و این به معنای شکلگیری گفتوگوی عمومی بر سر علم و فناوری است که نویدبخش توسعه علمی در جامعه است. سؤالی که در اینجا میتوان مطرح کرد این است که در این گفتوشنود، پژوهشگران ارتباطات علم چه نقشی میتوانند ایفا کنند؟ پژوهش در حوزه ارتباطات علم، اهمیتی کمتر از روزنامهنگاری علم ندارد. پژوهشگر ارتباطات علم، کل فرایندی را که طی آن دانش و اطلاعات از طریق رسانهها در جامعه به گردش درمیآیند، بررسی میکند. بررسی او شامل همه آن چیزی است که در این گفتوشنود رسانهای در مورد علم و فناوری اتفاق میافتد؛ هرآنچه که میتواند باعث شود روزنامهنگاری علم بهجای آنکه محملی برای گفتوگو باشد، به جادهای یکطرفه برای تبلیغ برای علم یا ابزاری ایدئولوژیک تبدیل شود، موضوع مطالعه به حساب میآید. بهاینترتیب، همانگونه که روزنامهنگار علم وظیفه دیدهبانی فرایندهای علمی را به نمایندگی از جامعه برعهده دارد، پژوهشگر نیز موظف است فرایند رسانهایشدن علم را دیدهبانی کند تا تلاشهای روزنامهنگاران به مسیر خطا نرود و جامعه با کمترین هزینه، از دستاوردهای علم و فناوری منتفع شود. پژوهشگران ارتباطات علم برای رسیدن به این هدف معمولا سه زمینه اصلی را مورد توجه قرار میدهند: اول مطالعه روابط میان کنشگرانی که تصویر رسانهای علم و فناوری را شکل میدهند. این کنشگران شامل دانشمندان، گروههای مختلف مخاطبان، روزنامهنگاران علم و سیاستگذاران هستند که میتوانند مسیر حرکت علم و فناوری را در جامعه تعیین کنند. دوم، محتوای رسانهها، تا مشخص شود تصویری که از علم در رسانهها برساخته میشود، چه ویژگیهایی دارد و چه کسانی را مخاطب قرار داده و سوم، مواجهه عموم با محتوای رسانهها؛ اینکه مردم با علم رسانهایشده چه میکنند و اساسا چهچیزی میتواند آنها را ترغیب کند که با محتوای علمی رسانهها مواجه شوند، آن را درک کنند، در زندگی روزمره خود از آن بهره گیرند یا حتی در سطحی بالاتر در فرایندهای علمی و فناورانه مشارکت کنند.
تصویری که پژوهشگر از مناسبات علم و جامعه به دست میدهد، میتواند به یک فرایند بهبود مستمر در ارتباطات علم منجر شود چراکه ظرفیتها و فرصتهای موجود برای طرح مباحث علمی در جامعه، روانکردن رابطه میان اجتماع علمی، روزنامهنگاران، جامعه و سیاستگذاران علم و فناوری را عیان میکند و از سوی دیگر، با نشاندادن کاستیهای فرایند رسانهایکردن علم و فناوری، امکان تصحیح تجربههای گذشته را فراهم میکند. منافعی که پژوهش در حوزه ارتباطات علم برای جامعه، اجتماع علمی و رسانههای علمی عمومی بههمراه دارد، سبب شده کشورهایی که سنت دیرپای روزنامهنگاری علم در آنها وجود دارد و علم به بخشی از گفتوگوها در فضای عمومی آنها تبدیل شده، بهطور جدی وارد تحقیق در زمینه ارتباطات علم نیز بشوند تا از پتانسیل رسانهها برای پیشبرد اهداف توسعه علمی بهره ببرند اما در ایران، فقدان فضای عمومی و پیوندخوردن علم و ایدئولوژی در رسانههای علمی فراگیر، سبب شده باوجود فعالیت نسبتا طولانی رسانههای علمی عمومی، روزنامهنگاری علم جایگاه شایسته خود را بهعنوان دیدهبان فرایندهای علمی و پژوهشی پیدا نکند. اما این وضعیت در حال تغییر است. با اهمیت پیداکردن علم و فناوری بهعنوان مسیر جدید توسعه، ارتباطات علم نیز بهعنوان یک ضرورت گریزناپذیر مورد توجه قرار گرفته است، بهگونهای که شاهد افزایش تولید محتوای علمی در رسانهها و حتی شکلگیری سایتها و خبرگزاریهای تخصصی علم و فناوری در ایران هستیم. به همین اعتبار، پژوهش در حوزه ارتباطات علم نیز روند روبهرشدی را نشان میدهد. این پژوهشها حاکی از مشکلات و آسیبهای جدی در فرایند رسانهایشدن علم در تمام ابعاد و سطوح آن و البته فرصتهای مناسب برای تقویت روزنامهنگاری علم در کشورند. این تحقیقات، همچنین نشان میدهند روزنامهنگاری علم برای ایفای نقش در مسیر توسعه و انجام وظایف اجتماعی خود، باید در خطمشیها، رویهها و شیوههای بازنمایی علم و فناوری بازنگری كند.