شناسهٔ خبر: 40782 - سرویس دیگر رسانه ها

تروریسم؛ یک حادثه هنری یا عمل غیراخلاقی

بودریار پس از واقعه ١١ سپتامبر مقاله‌ای تحت عنوان «روح تروریسم: یادبود برج‌های دوقلو» نوشت و به بررسی این واقعه از نظرگاه فلسفی خود پرداخت.

فرهنگ امروز/ حسام محمدی؛

بودریار پس از واقعه ١١ سپتامبر مقاله‌ای تحت عنوان «روح تروریسم: یادبود برج‌های دوقلو» نوشت و به بررسی این واقعه از نظرگاه فلسفی خود پرداخت. از نظر او واقعه ١١ سپتامبر در اصل، مبادله قدرت نمادین و اخلاق بود، یعنی عکس‌العملی بر ضد جهانی‌سازی و تجارت. او می‌نویسد: «تروریسم غیراخلاقی است، اما واکنشی است به جهانی‌سازی که خود آن‌هم غیراخلاقی است، ازاین‌رو تروریسم یک واکنش غیراخلاقی در مقابل یک عمل غیراخلاقی محسوب می‌شود. بودریار در نوشته خود می‌گوید حملات ١١ سپتامبر در پیوند با معماری نیز قرار می‌گیرند، زیرا آنچه همراه با کل یک نظام ارزشی و یک نظم جهانی نابود شد، یکی از مشهورترین بناها بود. پس بی‌فایده نخواهد بود اگر، برای درک اهمیت نمادین تخریب برج‌ها، به تحلیل تاریخی و معماری آنها بپردازیم. پیش از هرچیز، چرا برج‌های دوگانه؟ چرا مرکز تجارت جهانی دارای دو برج بود؟ تمام ساختمان‌های بلند منهتن به رقابت در بُعد عمودی با یکدیگر راضی بودند و حاصل آن پانورامایی در معماری بود که نظام سرمایه‌داری را منعکس می‌کرد- جنگلی از اهرام که هنگامی که از راه دریا به آن نزدیک می‌شدی تصویر مشهور آن پیش‌رو گسترده بود. خشونت روند جهانی‌شدن معماری را نیز دربر می‌گیرد، ازاین‌رو اعتراض خشونت‌آمیز در برابر آن روند شامل تخریب معماری نیز می‌شود. بودریار، ترس و واهمه زندگی در این برج‌ها را با مرگ در آنها همراه هم می‌کند. او می‌نویسد: «وحشت چهارهزار قربانی درحال‌مرگ در آن برج‌ها از هراس زندگی در آن دو برج جداناشدنی است». او همچنین اعلام می‌کند که «ما در غرب آرزوی چنین رویدادی را در سر داشتیم»، این رویداد وحشت زندگی در این برج‌ها را با وحشت مرگ فرونشانید.
اسلاوی ژیژک نیز این حادثه را یک اثر هنری تمام‌عیار قلمداد می‌کند که خلق آن جهانیان را به وجد می‌آورد. از نظر ژیژک بانیان این حادثه نه برای ایجاد وحشت بلکه تنها برای جلب توجهات جهانی و ایجاد صحنه‌ای به‌یادماندنی ‌است که دست به چنین عملی می‌زنند. به‌گمان که ژیژک درست می‌گوید؛ هیچ اثر هنری بزرگی نمی‌توانست این‌چنین جهانیان را در بهت فرو برد. شاید تاریخ هرگز دیگر نتواند شاهد چنین صحنه‌ای باشد که همگان در مقابلش انگشت‌به‌دهان می‌مانند. امروز تروریسم بیش از هر زمان دیگری در حال تاخت‌وتاز است، نام داعش دائما در رسانه‌های جمعی تکرار می‌شود و همواره عملکرد آنها در صدر خبرهای جهانی قرار دارد. داعش نوین‌ترین شکل تروریسم جهانی است.
امروزه شاید هیچ فردی در جهان نباشد که نام داعش به گوشش نخورده باشد. عده‌ای او را محصول سنت و بنیادگرایی افراطی می‌دانند و البته واکنشی در برابر مدرنیسم. اما باید اذعان کرد که داعش هرگز محصول سنت نبوده بلکه تنها از دل مدرنیسم است که می‌توان چنین دهشتی در جهان به راه انداخت. تروریسم تن عریان مدرنیته است. داعش تصمیم گرفته تا نشان دهد در این مدت مدرنیسم در خفا چه بلایی بر سر انسان مدرن آورده است. او برای همین است که هرگز از شیوه‌های سنتی برای اعدام و کشتار استفاده نمی‌کند؛ اتفاقا از جدیدترین و خلاقانه‌ترین شیوه‌ها برای انتقام از انسان عصر ما استفاده می‌کند و همواره از ابزار و تفکر مدرن در راستای اهداف تروریستی خود بهره می‌جوید. داعش انسان را سلاخی می‌کند، به آتش می‌کشد، اندامش را تکه‌تکه می‌کند و گاه نیز او را زیر چرخ‌های تانک له می‌کند. له‌شدن انسان زیر تانک‌های داعش حکایت از له‌شدن انسان عصر دهشت زیر چرخ‌های صنعت و سرمایه‌داری دارد. نظام سرمایه‌داری امروز مادر تروریسم است و تروریسم از دل تمنیات همین نظام بیرون زده است. داعش خلاصه مدرنیسم است؛ خلاصه جاه‌طلبی‌ها و همان فرهنگ مصرفی که بودریار هشدارش را داده بود.
داعش همان غده سرطانی است که از دل این نظام بیرون زده است، به‌واقع داعش نه یک گروه بلکه یک روحیه است که در درون همه انسان‌های عصر ما زنده است و هرآن احتمال خیزش آن در هر انسانی ممکن است. شاید گروهک داعش و هر گروه تروریستی دیگری روزی از میان بروند اما یقین داشته باشید روحیه آن هرگز از میان نخواهد رفت چراکه مدرنیته هرازگاهی چنین کودکانی را از شکم خود بیرون می‌ریزد و گویی این روند را پایانی نیست و امروز جهان بیش از هر زمان دیگری باید به فکر راه چاره‌ای اساسی باشد.
بودریار در این زمینه به‌درستی اشاره می‌کند که تروریسم مانند ویروس همه‌جا حضور دارد. تروریسم دامنه‌ای جهانی دارد و مثل سایه هر نظام سلطه‌ای را دنبال می‌کند و آماده است که مانند یک جاسوس دوجانبه در هر نقطه‌ای وارد عمل شود. دیگر نمی‌توان خط‌فاصلی ‌دور آن کشید، زیرا دقیقا در بطن فرهنگی قرار گرفته که قصد جنگیدن با آن را دارد و قادر است شکاف آشکار و نفرتی را که استثمار‌شدگان و عقب‌ماندگان جهان را در مقابل غرب قرار می‌دهد به‌طور پنهان با شکافی که درون این نظام است پیوند دهد. این نظام قادر است هر مقابله آشکاری را در هم بکوبد. اما در برابر مقابله‌ای که ساختاری ویروسی دارد - گویا هر ماشین سلطه‌ای، عامل انهدام خود را، خود ترشح می‌کند- در مقابل عاملی که به‌طور خودکار قدرت نظام را بر ضد آن برمی‌گرداند، از نظام کاری ساخته نیست. تروریسم موج انتشار این برگردان‌سازی خاموش است.
این نگاه کاملا درست است و تروریسم زاده همین ظاهر زیبای نظام جدید جهانی است، همچنان‌که ژیژک می‌گوید به‌جای آنکه داعش را نمونه‌ای از مقاومت تمام‌عیار در مقابل مدرن‌شدن تلقی کنیم، باید آن را نمونه‌ای از مدرن‌سازی مجعولی بدانیم که در مجموعه‌ای از مدرن‌سازی‌های محافظه‌کارانه‌ قرار می‌گیرد.

روزنامه شرق