شناسهٔ خبر: 42865 - سرویس دیگر رسانه ها

گلکار: در ترجمه شعر از زبان روسی برخلاف رمان با کاستی مواجهیم

آبتین گلکار مترجم و مدرس دانشگاه در رشته زبان روسی، وضعیت ترجمه در حوزه ادبیات و رمان را در دانشگاه‌ها مثبت ارزیابی کرد و گفت: جایی که مقداری کمبود داریم ترجمه «شعر» است دلیل آن هم این است که مترجم آن نیز قاعدتاً باید شعر زیاد خوانده و خودش هم طبع و ذوق شاعری داشته باشد که این موضوع در کمتر مترجمی وجود دارد.

 

آبتین گلکار

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست «وضعیت ترجمه کتب روسی در ایران» عصر سه‌شنبه ۱۱ اسفند ماه، با حضور آبتین گلکار، جان‌اله کریمی مطهر، زینب صادقی از مدرسان و مترجمان زبان روسی و جمعی از مترجمان و دانشجویان رشته زبان روسی در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد.

آبتین گلکار در این نشست به بررسی دوره‌های مختلف ترجمه آثار روسی در ایران پرداخت و گفت: جا دارد در این نشست از همه مترجمانی که از گذشته‌های دور در زمینه ترجمه آثار روسی به فارسی فعالیت داشتند یاد کنیم تا ضمن ادای دین به این عزیزان، همواره یادمان باشد که نحوه آشنایی ما با ادبیات روسی از چه زمانی و با چه کسانی شکل گرفت.

وی افزود: خیلی وقت‌ها این جمله را می‌شنویم که نویسندگان روسی در ایران بدشانس بودند، چراکه آثارشان از زبان‌های واسطه به فارسی ترجمه می‌شد. نمی‌توانم این موضوع را به طور مطلق بپذیرم، چراکه این شرایط برای سایر کشورها و حتی آثار فارسی هم صادق است. موافقم که ترجمه از زبان واسطه مشکلات ترجمه را دو برابر می‌کند، اما گاهی این وقت و انرژی بیشتری که مترجم صرف این گونه آثار می‌کند با نتایج خوبی هم همراه می‌شود.

این مترجم به قدیمی‌ترین مترجمان آثار روسی به فارسی اشاره کرد و گفت: مشفق همدانی و اصغر خبره‌زاده از قدیمی‌ترین مترجمان آثار روسی بودند که آشنایی نسل قدیم ما با ادبیات روسیه از طریق ترجمه‌های ایشان صورت می‌گرفت. یک نسل بعد از آنها، محمد قاضی بود که بزرگ‌ترین کار او «کلیم سامگین» اثر عظیم چهار جلدی ماکسیم گورکی درباره انقلاب روسیه بود.

گلکار افزود: در همان دوره محمد قاضی، ابراهیم یونسی نیز با ترجمه آثار لئو تولستوی و ماکسیم گورکی خود را مطرح کرد که البته بزرگترین و قابل توجه‌ترین کار او ترجمه کتاب «دفترچه خاطرات» فئودور داستایوفسکی بود. در ادامه به‌آذین نیز ترجمه‌ای از «دُن آرام» نوشته شولوخوف را ارائه داد که البته نسبت به ترجمه احمد شاملو که بعد از آن صورت گرفت، بیشتر به متن وفادار مانده بود.

وی درباره ورود نویسندگان به وادی ترجمه گفت: جلال آل احمد و احمد شاملو از جمله نویسندگانی بودند که به ترجمه آثار روسی روی آوردند. اما ترجمه احمد شاملو از «دُن آرام» به شکلی بود که تمام قالب‌های رایج ترجمه را درهم شکسته بود و زبان شاملو کاملاً بر متن کتاب مسلط شد. در ادامه رضا رضایی اقدام به ترجمه آثار روسی کرد که شاخص‌ترین اثر او «جوان خام» داستایوفسکی است.

این مدرس دانشگاه در ادامه به خشایار دیهیمی اشاره کرد و گفت: در ادامه به افرادی چون خشایار دیهیمی می‌رسیم. بزرگترین اثر او مجموعه‌ای است با عنوان «نویسندگان روس از ابتدا تا اواخر دهه ۲۰» که کاری گروهی بوده که البته دیهیمی  نقش بسیار بزرگی در ترجمه آن داشته است.

گلکار ادامه داد: در دوران قدیم افرادی نیز بودند که مستقیماً از خود زبان روسی به فارسی ترجمه می‌کردند. مانند کاظم انصاری که ترجمه‌های بسیار زیادی از زبان روسی انجام داده که شاید معروف‌ترین آنها «جنگ و صلح» باشد. همچنین عبدالحسین نوشین نمایشنامه‌هایی از چخوف و گورکی را ترجمه کرده و چون خود در عرصه تئاتر فعالیت می‌کرد، آنها را مستقیماً روی صحنه اجرا می‌کرد. ما هرچه گشتیم نتوانستیم متن ترجمه شده او را پیدا کنیم.

وی به شخصیت بسیار جالب محمدهادی شفیعی‌ها مترجم زبان روسی اشاره کرد و گفت: محمدهادی شفیعی‌ها استاد ریاضی دانشگاه تهران بود،  اورست را فتح  و آثاری از روسی ترجمه کرده بود. کتابخانه شخصی او بعد از مرگش، برای کتابخانه‌های دانشگاهی در رشته ربان روسی منشا خیر بسیاری شد.

این مترجم و مدرس دانشگاه در ادامه به ترجمه‌های سروش حبیبی اشاره کرد و گفت: او ترجمه‌های عظیمی را از زبان روسی به فارسی برگردانده که از میان آنها می‌توان به «جنگ و صلح» و «آنا کارنینا» اشاره کرد اما موضوع جالب توجه این است که او کمی دیر و بعد از ۵۰ سالگی زبان روسی را یاد گرفت و آن زمان بود یک بار دیگر، تمام آثار ترجمه شده خود را این بار از زبان روسی ترجمه کرد که این موضوع نشان دهنده تعهد کاری اوست.

گلکار در ادامه این نشست عملکرد مترجمان دانشگاهی را در ترجمه آثار روسی موفق ارزیابی کرد و گفت: بسیاری از استادان و دانشجویان رشته زبان روسی به کار ترجمه مشغول هستند و این یکی از نکات مثبت این حوزه است که در رشته‌هایی مثل زبان انگلیسی کمتر شاهد آن هستیم؛ افرادی چون خانم دکتر نگین باقی که از اولین استادان زبان روسی بودند همچنین خانم مهناز صدری، مرضیه یحیی‌پور، دکتر کریمی مطهر، مریم سقفی از دانشگاه علامه، زهرا محمدی و حمید آتش‌برآب از جمله مترجمان برجسته دانشگاهی در رشته زبان روسی هستند.

وی وضعیت ترجمه در حوزه ادبیات و رمان را در دانشگاه‌ها مثبت ارزیابی کرد و ادامه داد: جایی که مقداری کمبود داریم ترجمه شعر است و دلیل آن هم این است که مترجم آن نیز قاعدتاً باید شعر زیاد خوانده باشد و خودش هم طبع و ذوق شاعری داشته باشد. در ترجمه‌های آقای آتش برآب و خانم دکتر محمدی شاهد این ذوق شعری هستیم، اما به طور کلی با کمبودهای بسیاری در این حوزه روبه رو هستیم.

این مترجم شناخته شده زبان روسی، با بیان خاطره‌ای از دوران آغاز تحصیل خود در دانشگاه اوکراین گفت: زمانی که می‌خواستم در رشته ادبیات روسی وارد دانشگاه بشوم، یکی از سوالاتی که یکی از استادان از من پرسید این بود که آیا از آستروفسکی اثری خواندی؟ من گفتم بله از نیکولای آستروفسکی خواندم، آنها می‌گفتند که منظور ما الکساندر آستروفسکی هست نه نیکولای! من گفتم می‌شناسم اما اثری از او نخواندم و باورشان نمی‌شد که من در ایران تنها اثر مشهور نیکولای آستروفسکی را خواندم، اما از الکساندر آستروفسکی که پدر تئاتر روسیه لقب داشت چیزی نخوانده بودم. آنها در نهایت مرا پذیرفتند، اما از من قول گرفتند که بعد از اتمام دوره تحصیل الکساندر آستروفسکی را در ایران معرفی کنم که در نهایت هم به قولم عمل نکردم!