شناسهٔ خبر: 44541 - سرویس دیگر رسانه ها

دومین نامه «حقیقی» به «جنتی»

حاشیه‌های فیلم «٥٠ کیلو آلبالو» همچنان ادامه دارد. جدیدترین واکنش وزیر ارشاد به اعتراض‌ها درباره این فیلم این بود که «این فیلم از دست‌مان دررفته و اگر خودم در شورای پروانه نمایش بودم، از دادن مجوز به این فیلم جلوگیری می‌کردم». در ادامه این حاشیه‌ها مانی حقیقی، کارگردان فیلم، دومین نامه خود را خطاب به دکتر علی جنتی نوشت. در متن این نامه می‌خوانیم:

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه شرق؛ حاشیه‌های فیلم «٥٠ کیلو آلبالو» همچنان ادامه دارد. جدیدترین واکنش وزیر ارشاد به اعتراض‌ها درباره این فیلم این بود که «این فیلم از دست‌مان دررفته و اگر خودم در شورای پروانه نمایش بودم، از دادن مجوز به این فیلم جلوگیری می‌کردم». در ادامه این حاشیه‌ها مانی حقیقی، کارگردان فیلم، دومین نامه خود را خطاب به دکتر علی جنتی نوشت. در متن این نامه می‌خوانیم:
نامه دوم مانی حقیقی به وزیر ارشاد
جناب آقای جنتی، 
وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
سلام
به نقل از شما گفته شده که فیلم «پنجاه کیلو آلبالو»- که بعد از بیش از دو ماه نمایش و پانزده میلیارد تومان فروش، اخیرا به دستور شما متوقف شد- از دست اعضای شورای پروانه نمایش «در رفته بوده». اضافه کرده‌اید که این، امری «طبیعی» است و اگر خودتان پیش از اکران عمومی فیلم را دیده بودید؛ اجازه اکران به آن نمی‌دادید. این اظهارنظرها نشان می‌دهد ارزیابی شما از شرایط تولید، سانسور و پخش محصولات سینمای ایران تا حدی نادرست است که لازم است بار دیگر مزاحم اوقات جناب‌عالی بشوم و توضیحاتی پیرامون این وضعیت ارائه کنم. امیدوارم برخلاف دفعه قبل، این بار زحمت مطالعه این چند سطر را به خودتان بدهید تا دوباره گرفتار تناقض‌گویی در ملأعام نشوید. قاعدتا باید روشن و واضح باشد انگیزه من در نگارش این یادداشت، صرفا محدود به رفع سوءتفاهم‌ها پیرامون فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» نیست؛ چرا که آن فیلم به‌خوبی موفق شده مخاطبان خودش را بیابد و رکوردهای فروش را نیز بشکند. بحث کلی‌تر و اسف‌بارتر از این حرف‌هاست. لطفا به این سه نکته توجه کنید:
١. دستگاه ممیزی فیلم در ایران به شکلی طراحی شده که اصولا، فیلمی نمی‌تواند از دست کسی در این دستگاه «در برود». ماجرای ممیزی فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» به‌قدری طولانی، پرتنش، و غامض بود که هیچ گوشه‌ای از فیلم نمی‌توانست از چشمان نافذ اعضای محترم شورای پروانه نمایش دور بماند. درواقع، هنر من صرفا در ساخت این فیلم خلاصه نشد، بلکه عبور فیلم از هزارتوی پرپیچ‌وخم ممیزی وزارت ارشاد خود به اندازه ساختن یک فیلم سینمایی نیاز به نوآوری، تخیل، و خلاقیت داشت. همان‌طور که در نامه اولم توضیح دادم، فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» سه بار از وزارت ارشاد پروانه ساخت گرفته (بار اول زیر نظر جناب آقای شمقدری). فیلم‌نامه آن ١٤ مورد، اصلاحیه داشته که این چهارده مورد توسط شخص آقای جمال شورجه به تهیه‌کننده فیلم ابلاغ شده بوده. فیلم حداقل دوبار به شکل کامل توسط اعضای شورای پروانه نمایش بازبینی شده و این شورا هفده اصلاحیه بر آن اعمال کرده بودند. نیاز به یادآوری نیست که شوراهای پروانه ساخت و پروانه نمایش متشکل از افرادی است که سال‌هاست مشغول بازبینی و اعمال ممیزی بر فیلم‌نامه‌ها و فیلم‌های سینمای ایران هستند. هر فیلم‌ساز ایرانی می‌تواند به شما اطمینان بدهد هیچ نکته‌ای به این سادگی‌ها از دست افرادی مثل حجت‌الاسلام سید مهدی خاموشی، آقایان ضیاءالدین دری، محمدباقر قهرمانی، حسین کرمی، مجید رضابالا، سیداحمدرضا دستغیب و محمدحسین لطیفی «در نمی‌رود». این آقایان تسلط چشمگیری بر کارشان دارند و وصله حواس‌پرتی و سهل‌انگاری به آنها نمی‌چسبد. بنابراین، با صدور قانونی پروانه نمایش برای فیلم من، باید نتیجه گرفت فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» به وضوح مورد تأیید این آقایان قرار گرفته بوده. به عبارت دیگر، این افراد مجرب و متعهد صراحتا با نظر شخصی شما مبنی براینکه فیلم مناسب اکران نیست، مخالف بوده‌اند. 
٢. ماجرای توقیف فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» بعد از دیدار شما با برخی از افراد صاحب‌نظر خارج از حیطه مدیریت سینما آغاز شد. من بی‌اندازه متأسفم که فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» به مذاق این افراد محترم خوش نیامده، هر چند تردید دارم آنها فیلم من را به‌شخصه دیده باشند. اما سؤال من و همه همکاران من در سینمای ایران از شما این است: دقیقا چه کسی مسئول صدور اجازه نمایش برای فیلم‌های ماست؟ در شرایط فعلی سینمای ایران و تا زمانی که مفهوم ممیزی، هر چند نادرست، پدیده‌ای متعارف و طبیعی در حیطه کار ما تلقی می‌شود، برای من حیاتی است بتوانم با صادرکننده این رأی صحبت کنم؛ با او مذاکره کنم، مواضع خود را به او توضیح دهم، سوءتفاهم‌ها را از میان بردارم و از خلال این گفت‌وگوها فیلمم را برای مردم کشورم نمایش دهم. این حق طبیعی من است. تحقق این امر با اعضای شورای پروانه نمایش درحال‌حاضر به اندازه کافی دشوار هست، ولی آیا از من انتظار می‌رود این مذاکرات را با تک‌تک افرادی که در خارج از ساختار مدیریت سینما صاحب نفوذ هستند نیز انجام بدهم؟ من به چه شکل و با عبور از چه مسیرهایی می‌توانم به این افراد توضیح بدهم انگیزه‌ام در ساخت این فیلم چه بوده؟ آیا واقعا قرار بر این است حکم این افراد محترم، بدون چون و چرا، بدون فرصتی برای دفاع و بدون حق اعتراض، دربست بر فیلم من اعمال بشود؟ چرا باید چنین باشد؟ در دادگاه‌های مملکت حتی متهمان به قتل فرصت دارند از خود دفاع کنند. چرا من پیش از صدور حکم چنین فرصتی ندارم؟ پس تمام سازوکار پیچیده ممیزی وزارت ارشاد به چه منظور طراحی شده؟ و ما چرا این همه وقت و انرژی را در پیچ‌وخم این دستگاه تلف می‌کنیم؟ اگر قرار است تصمیم‌های مربوط به ممیزی فیلم‌ها خارج از شکل متعارف و بیرون از چارچوب وزارت ارشاد گرفته بشوند، لطفا این نکته را رسما به ما اعلام کنید تا با تصمیم‌گیرندگان واقعی تماس بگیریم؛ مجوزهایمان را از آنها طلب کنیم و دیگر کاری به زیردستان شما در وزارت ارشاد نداشته باشیم. جناب آقای وزیر لطفا دقت کنید که من تک‌تک مراحل اخذ مجوزهای قانونی را از وزارت خانه شما گذرانده‌ام، اما شما بدون توجه به این سلسله مراتب و بدون احترام به قانونی که خود پاسدار آن هستید، حکم توقیف فیلم من را صادر کرده‌اید. این شما هستید، و نه من، که رفتاری قانون‌گریز، هنجارشکن و خارج از عرف داشته‌اید. بنابراین، هم انصاف و هم عقل سلیم حکم می‌کند شما، و نه من، بابت رفتارتان پاسخگو باشید. 
٣. در خبرها به نقل از شما آمده بود که فیلم من «سقوط خانواده را ترویج می‌کند»، «الگوی نامناسبی ارائه می‌دهد» و «مغایر سیاست‌های دولت» است. در اینکه فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» موافقان و مخالفان زیادی دارد تردیدی نیست. ما همه به چشم خود شاهد خانواده‌هایی بودیم که در ایام نوروز در عجیب‌ترین ساعات شب و روز برای سومین یا چهارمین‌بار دسته‌جمعی به تماشای این فیلم می‌نشستند و به قهقهه می‌خندیدند. همچنین، خواننده نقدها و مقاله‌های بسیار زیادی بودیم که از ساخته‌شدن و اکران این فیلم ابراز ناخرسندی و انزجار می‌کردند و مثل شما آن را مروج الگوهایی مغایر با باورهای خود می‌دانستند. جناب آقای وزیر، ماهیت هنر همین است. فیلم باید یا مخاطبش را بخنداند و یا خونش را به جوش بیاورد، بعضی را عاشق خودش کند و بعضی را از خود متنفر کند. فیلم باید به بحث و جدل بینجامد. فیلمی که این کار را نکند سترون و بی‌خاصیت است. من به عنوان فیلم‌ساز وظیفه دارم الگوهای جدید و ناآشنایی برای زندگی پیشنهاد کنم، وظیفه دارم عرف‌های جامعه را به چالش بکشم و حتی وظیفه دارم که سیاست‌های دولتم را نقد کنم. شما به عنوان وزیر فرهنگ و هنر کشور وظیفه دارید شرایط سالم، امن و متعادلی را هم برای من و هم برای منتقدان من فراهم کنید تا بتوانیم با یکدیگر بحث و جدل کنیم و نقطه‌نظرهایمان را برای هم توضیح بدهیم. شما قرار نیست داور این جدل باشید. شما قرار نیست رأی بدهید که چه الگویی مناسب هست و چه الگویی مناسب نیست. شما میزبان یک مناظره بزرگ هستید و باید شرایط را برای ایجاد یک بحث داغ در حوزه فرهنگ فراهم کنید. پیش از دخالت ناگهانی شما، چنین بحثی پیرامون فیلم من به بهترین شکل در فضای مجازی و مطبوعات کشور جاری بود. چرا این بحث را متوقف کردید؟ چرا اجازه ندادید این جدل ادامه پیدا کند تا ما بهتر بفهمیم که در چگونه فرهنگی زندگی می‌کنیم؟ تا بهتر بفهمیم که مردم ما درباره عشق و ازدواج و تعهد و خانواده دقیقا چه نظری دارند؟
منتقدان فیلم من حق دارند به تندی به من بتازند و دلایل مخالفت‌شان را هر جور صلاح می‌دانند در سطح جامعه منتشر کنند. موافقان فیلم هم حق دارند با همان شدت و هیجان از فیلم دفاع کنند و پیش‌فرض‌های گروه اول را به چالش بکشند. تضارب آرا یکی از ارکان دموکراسی است و جدل‌های پیرامون فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» تجلی عینی این رکن بود. این که منتقدان به فیلم من حمله کنند و آن را با تندترین لحن نقد کنند حق آنها است و من با تمام وجود به این حق احترام می‌گذارم، حتی اگر تعداد بی‌شماری از آنها همین حق را متقابلا برای من قایل نباشند. اما جناب آقای جنتی، شما وزیر فرهنگ این کشور هستید و نه منتقد فیلم. شما قرار نیست وارد حیطه نقد فیلم بشوید و از یکی از طرفین این جدل حمایت کنید. وظیفه شما ایجاد شرایط مناسب برای پیش‌بردن این بحث است و نه پایان‌دادن به آن، و من عمیقا متأسفم که شما تا این حد در انجام وظیفه‌تان کوتاهی کرده‌اید. توقف نمایش فیلم «پنجاه کیلو آلبالو» اشتباه بزرگی بود و حرف‌های شما در توجیه این اشتباه ابعاد خطای شما را چندین برابر بزرگ‌تر کرد. برای شما آرزوی شادی و سلامتی و آزادگی روزافزون می‌کنم. 
با احترام،
مانی حقیقی