شناسهٔ خبر: 46685 - سرویس دیگر رسانه ها

در درس گفتگوی «دین در زمانه مدرن» مطرح شد؛ اگر درک فردی به عنوان اصل دین ارائه شود، فاشیسم به وجود می آید

جلسه اول و دوم گفتگوی علیرضا شجاعی زند و مقصود فراستخواه در درس گفتگوی «دین در زمانه مدرن» برگزار شد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ جلسه اول و دوم علیرضا شجاعی زند و مقصود فراستخواه در درس گفتگوی «دین در زمانه مدرن» برگزار شد. آنچه در ادامه مطالعه می کنید گزارشی از این جلسه است.

علیرضا شجاعی‏ زند: دو بحث «پیش‏بینی از آینده دین در جامعه ایران» و «صورت مطلوب و ایده‏ آل آینده دین در ایران» از هم متفاوت بوده و نشست حاضر با توجه به عنوان آن، ناظر است به بحث دوم. بحث اول یک بحث آینده ‏پژوهانه است که اراده کنشگران در آن نقش قابل توجهی داشته و پیش‏ بینی را با دشواری‏ های زیادی مواجه می‏ کند.

میان دو موضوع «انتظار ما از دین» و «قلمرو دین» تفاوت وجود دارد. چراکه اولی ناظر به فاعل آگاه و دارای اختیار و دومی وابسته به خود دین است. «انتظار ما از دین» وابسته به نیازها و انتظارات بشر از دین است که به عنوان فاعل آگاه و مختار، می ‏توانند بر اساس نیازها و انتظاراتشان دست به گزینش و انتخاب دین بزنند. اما «قلمرو دین» حتی در ادیان بشری توسط خود دین تعیین و عرضه می‏ شود. در نتیجه قرار نیست که دین به رنگ ما دربیاید، بلکه دین آمده است که انسان را متحول کند و بنابراین زندگی ما باید به رنگ دین دربیاید. آینده مطلوب دین برای دین‏دار مُجِد و درگیر دین، از یک طرف فراهم‏ آمدن بستر آماده برای دینداری و بسط دین در قالب جامعه ‏سازی و تشکیل حکومت دینی است و از طرف دیگر قرارگرفتن افراد بشر در مسیر ترسیم ‏شده از سوی دین و تربیت انسان‏ های مهتم و ملتزم به دین است.

مقصود فراستخواه: آینده دین وابسته به واقعیت‏ ها و انتخاب ‏های اجتماعی است. دین وقتی در جامعه خواهد بود که بتواند نسبت به نیازهای واقعی بشر پاسخ دهد. مردم به واسطه نیازهایشان به سراغ دین می‏روند و دین باید بتواند به نیاز آن‏ها پاسخ دهد. دین یک امر انسانی و اجتماعی، یک فرهنگ و یک هویت است. بنابراین برای بررسی آینده دین، می‏ بایست شرایط اجتماعی و نیروهای تأثیرگذار اجتماعی مورد بررسی قرار بگیرند تا مشخص شود که آینده دین را چه اموری شکل می ‏دهد. نیروهای پیشران در عرصه فرهنگ و اجتماع، در عرصه اقتصاد، در عرصه دانش و فناوری، در عرصه مسائل جهانی و در عرصه حکمرانی و سیاسی، عوامل تأثیرگذاری هستند که وضعیت دین در آینده ایران را رغم  می‏زنند.

بر این اساس با بررسی عدم قطعیت ‏های تعیین‏ کننده در آینده ایران، وضعیت دین در آینده جامعه ایران قابل بررسی خواهد بود. دو عدم قطعیت آینده ایران عبارت هستند از رفتار دولت و نحوه حکومت‏ رانی و کنشگران دینی. در جوامعی که ساختارهای توسعه‏ یافته کمتری دارند، اراده کنشگران نقش بیشتری خواهد داشت. پس از این بررسی‏ ها امکان داروی و تعیین مرجّح ‏ها در آینده دین در ایران امکان‏پذیر خواهد بود.

علیرضا شجاعی‏ زند: دین آمده است که اوضاع را تغییر بدهد. جنس دین و اقتضای آن تغییر و تحول وضعیت انسان است. همه ایدئولوژی‏ ها و فلسفه‏ های زندگی این‏چنین هستند.

صحبت از شرایط و نیروهای اجتماعی نباید به گونه ‏ای باشد که از آن نوعی موجبیت و نفی اراده کنشگران نتیجه شود. همین اراده ‏ها بوده ‏اند که شرایط موجود را به وجود آورده ‏اند و این توانایی را دارند که آن‏ها را دگرگون و یا دچار تغییر و تحول کنند.

مقصود فراستخواه: شرایط و نیروهای اجتماعی و نقش آن‏ها در رفتار و کنش افراد انسان به هیچ وجه قابل انکار نیست. ما نمی ‏توانیم اراده مطلقی پیدا کنیم که صرفاً بر اساس آگاهی و انتخاب صورت بگیرد.

این‏که گفته می‏ شود «خود دین»، معلوم نیست که این دین کجاست و چگونه در دسترس انسان قرار می‏ گیرد. بدون آدم ‏ها و جامعه و تاریخ، از کدام دین می‏ توانیم صحبت کنیم؟ خدا فرموده است که دین را خود حفظ می‏ کند و البته تکلّفی در مسیر و شیوه آن قرار نداده است. آینده دین را کنش ما شکل می ‏دهد تا آن هدف غایی دین محقق شود. صورت‏ بندی و تحقق این دین در ظرف جامعه و افراد شکل می‏ گیرد.

تا زمانی که گفته می ‏شود «درک من از دین»، مشکلی نیست، اما اگر غیر این باشد و من بخواهم درک خودم را به عنوان «خود دین» و «اصل دین» ارائه کنم، فاشیسم و تمامیت‏ خواهی به وجود می‏ آید. اگر من یک برداشت از دین را خود دین بدانم، حاضر می ‏شوم برای آن دنیا را به هم بریزم.

علیرضا شجاعی‏ زند: این نوع نگاه به دین، دین را بلاموضوع می‏ کند. دینی که انواع عوامل بر روی آن تأثیر می‏ گذارد، نمی‏ تواند مطالبات خاصی داشته باشد و دست ما به آن نمی‏ رسد، اصلاً ارزش پیروی هم ندارد. در این صورت دینداران چه توجیهی در پیروی از دینی که فقط تصویر مبهمی از آن به دستشان می‏ رسد، خواهند داشت؟