شناسهٔ خبر: 47580 - سرویس دیگر رسانه ها

فاضلی: مطالعات فرهنگی تالیفات را پویاتر کرده است/ کاظمی: مطالعات فرهنگی کمکی به محرومان اجتماعی در ایران نمی‌کند

نعمت‌الله فاضلی در نشست نقد و بررسی کتاب «مطالعات فرهنگی دانشگاهی در ایران» گفت: «مطالعات فرهنگی موجب پویاتر شدن تالیفات، ترجمه‌ها و پایان‌نامه‌ها شده است.» کاظمی نیز بیان کرد: مطالعات فرهنگی در ایران هیچ کمکی به محرومان اجتماعی نکرده است. امروز دپارتمان‌های مختلفی در ایران درباره زنان کار می‌کنند اما آیا این فعالیت‌ها منجر به تغییر بازنمایی زنان در رسانه‌ها شده است؟

فاضلی: مطالعات فرهنگی تالیفات را پویاتر کرده است/ کاظمی: مطالعات فرهنگی کمکی به محرومان اجتماعی در ایران نمی‌کند

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «مطالعات فرهنگی دانشگاهی در ایران» نوشته دکتر عباس کاظمی، عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با حضور نعمت‌الله فاضلی، دانشیار انسان‌شناسی و مطالعات فرهنگی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و محمد رضایی، مدیر گروه مطالعات فرهنگی دانشگاه علم و فرهنگ یکشنبه 21 آذرماه در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.

مطالعات فرهنگی به پویاتر شدن تالیفات کمک می‌کند
فاضلی در ابتدای این نشست درباره این کتاب توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: شاید این نخستین تجربه در ایران باشد که رشته دانشگاهی در آن تاسیس و همزمان درباره چرایی و چگونگی آن نیز مطالعه می‌شود. فردا هشتادمین سال تاسیس مردم‌شناسی است و در سال 1381 نخستین کتاب توسط من تالیف شد یعنی درست 70 سال پس از تاسیس رشته مردم‌شناسی در ایران کتابی در این باره منتشر شد.
 
این استاد دانشگاه تاکید کرد: نیاز جامعه دانشگاهی ماست که تجربه کسانی را که در رشته‌های دانشگاهی کار می‌کنند مستند کنیم چون این تجربه یک نفر نیست بلکه تجربه یک اتفاق و رویداد است.

وی در ادامه با بیان اینکه مطالعات فرهنگی بحث‌های روش‌شناسی را در حوزه علوم اجتماعی گسترش داد، افزود: مطالعات فرهنگی موجب پویاتر شدن تالیفات، ترجمه‌ها و پایان‌نامه‌ها شده است. زمانی بسیاری از استادان به واسطه ورود مطالعات فرهنگی روش کیفی را نقد می‌کردند اما به مرور خود این افراد رو به تالیف کتاب‌هایی درباره روش تحقیق کیفی آوردند در حالی که در کلاس‌های درس‌شان آن را نفی می‌کردند.

عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی یادآور شد: متاسفانه دانشگاهیان ما باوری به روش‌های کیفی ندارند و از آن هم چیزی نمی‌دانند اما می‌خواهند که تظاهر به کیفی‌گرایی کنند. به هر حال مطالعات فرهنگی تحولی را در حوزه معرفت‌شناختی ایجاد کرد.
 
این استاد دانشگاه با بیان اینکه مطالعات فرهنگی موجب توجه بیشتر به مفهوم فرهنگ شده، اظهار کرد: توجه به مطالعه متن‌ها و بحث درباره فرهنگی شدن و... از محورهای اصلی مطالعات فرهنگی بود و کتاب‌های بسیاری درباره این موضوع تالیف شد از سوی دیگر نقش نشریه ارغنون را نباید در این باره نادیده گرفت. بنابراین مطالعات فرهنگی دانشگاهی در بررسی مفهوم فرهنگ در 15 ساله اخیر در نظام دانشگاهی ما نقش داشته است.

فاضلی ادامه داد: وقتی در سال‌های 40 تا 60 کتاب‌های احسان نراقی، شاپور راسخ و ... را می‌بینیم متوجه می‌شویم که مفهوم فرهنگ در علوم اجتماعی ایران وجود نداشته اما از سال 1380 به بعد این مفهوم در علوم اجتماعی مشروعیت پیدا می‌کند.
 
وی با اشاره به اینکه فصل نخست کتاب «مطالعات فرهنگی دانشگاهی در ایران» نیز به بررسی  مفهوم اختصاص یافته است گفت: اگر من به جای نویسندگان کتاب بودم به تاثیر و تاثرات دانشگاهیان با اندیشمندان خارج از آکادمی در حوزه مطالعات فرهنگی می‌پرداختم چراکه بسیاری از این اندیشمندان خارج از آکادمی مطالعات فرهنگی را بهتر فهمیدند و ما نیز متون آنها را در دانشگاه‌ها مطالعه می‌کردیم و در واقع داد و ستدی بین دانشگاهیان و این اندیشمندان خارج از آکادمی مانند فرهادپور، شایگان، بابک احمدی و ... وجود داشته است. در این حوزه نمی‌توان نقش شایگان و کتاب‌های او را نادیده گرفت. این در حالی است که در کتاب کاظمی اشاره‌ای به دیالوگ بین اندیشمندان خارج از کشور و دانشگاهیان نشده است.

به گفته فاضلی، از سوی دیگر مجموعه مطالعات فرهنگی در ایران داد و ستدی نیز با مجموعه اندیشمندان ایرانی و غیر ایرانی خارج از کشور داشته است. به طور مثال ما کتاب‌های عباس ولی را درباره ایران پیشا سرمایه‌داری در تاریخ یا زیبا میرحسینی را می‌خواندیم و این آثار برای ما متون ناشناخته‌ای نبوده است. این افراد و آثارشان در کلاس‌ها و متن‌های ما حضور داشته است.
 
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه جریانات فکری و دستور کارهایی که مطالعات فرهنگی در ایران ایجاد کرده در این اثر نادیده گرفته شده گفت: مطالعات فرهنگی اکنون در ایران بسیار رشد کرده است این در حالی است که در گذشته ما کتابی در این حوزه نداشتیم ولی اکنون افرادی چون ذکایی منابع خوبی در حوزه تاریخ فرهنگی بدن یا مطالعات جوانان نگاشته‌اند. این منابع دستور کاری برای مطالعات دانشگاهی در حوزه عمومی شد به عبارت دیگر اگرچه تنه مطالعات فرهنگی در ایران کوچک است اما شاخ و برگ‌هایش بسیار زیاد است و به نظر می‌آید در کتاب دکتر کاظمی مطالعات فرهنگی در یک محدوده ویژه بررسی شده است.

نزدیک شدن به تاریخ مطالعات فرهنگی در ایران 
رضایی نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه مشکل ما در مطالعات فرهنگی نشان دادن سر حدها است، گفت: هر فردی داستان خودش را از شکل‌گیری مطالعات فرهنگی در ایران تعریف می‌کند و کاظمی هم در این کتاب داستان خودش را از این رشته تعریف کرده و اساساً قرار هم نبوده از ابتدا مطالعات فرهنگی شکلی داشته باشد.
 
وی ادامه داد: با وجود تلاش نویسندکان برای نشان داد یک حد پدیده اجتماعی هیچ تلاشی برای امر تثبیت شده از آن به ما نشان داده نمی‌شود و اتفاقا همین نقطه قوت کتاب است و با این کتاب ما می‌توانیم به تاریخ مطالعات فرهنگی در ایران نزدیک شویم و در وانفسای نخواندن کارهای یکدیگر خواندن یک متن کاملا ایرانی و تلاش نویسندگان آن در این حوزه ستودنی نیست.

این استاد دانشگاه افزود: از سوی دیگر متن کتاب ساده و روان است و این از ویژگی‌های قلم عباس کاظمی است به عبارتی به گونه‌ای نوشته شده که عوام بخوانند و خواص بپسندند.

وی در بخش دیگری از سخنانش پیشنهادهایی را به نویسندگان کتاب ارائه کرد و افزود: اثر حاضر یک کوشش تبارشناختی است. در مقدمه کتاب نویسندگان روی قرائت خاصی از مفهوم فرهنگی متمرکز شدند. در کتاب بیان می‌شود که توجه به سمت امر مقدس چه دینی و چه والا از یک سو و فرهنگ منحط غربی از سوی دیگر کنار رفته و امر روزمره موضوعیت پیدا کرده است و ریشه اصلی و کانونی امروز مفهوم امر روزمره است که در فرهنگ جا خوش کرده است.
 
فصل نخست کتاب مشوش است
به گفته رضایی، به هر حال این فصل مشوش نگارش شده است و با وجود اینکه باید راهگشا باشد مشوش است. در کتاب مطالعات فرهنگی با مفهوم زندگی روزمره تعریف می‌شود اما خیلی زود این ادعا توسط نویسندگان نادیده گرفته می‌شود و خلطی مفهومی میان فرهنگ، مطالعات فرهنگی و فرهنگ پدید می‌آید.
 
وی در ادامه با طرح این سوال که چرا مطالعات فرهنکی در برخی از کشورها رشد نیافته گفت: با وجود اینکه در کتاب این سوال طرح می‌شود اما به آن پاسخ داده نمی‌شود. همچنین بحث مطالعات پسااستعماری در کتاب مطرح می‌شود در حالی که معلوم نیست چرا این موضوع در کتاب بیان می‌شود.
 
رضایی با بیان اینکه پیگیری مناسبی در محورهای کتاب صورت نمی‌گیرد، گفت: این فصل تلاش ناتمام نویسندگان برای تبیین ادعای درست‌شان است ادعای درستی که به تعریف تازه‌ای از فرهنگ به مثابه امر معمولی که کار مطالعه فرهنگ را آسان کرده می‌انجامد.

وی عنوان کرد: از سوی دیگر چرخش فرهنگی در ایران در بحث توصیف و تبیین مطرح نمی‌شود و جریان‌های فکری دیگری مانند فردیدی‌ها، کیهان فرهنگی و ... در کنار نقش مجله ارغنون بیان نمی‌شود.
 
مدیر گروه رشته مطالعات فرهنگی دانشگاه علم و فرهنگ نیز در بخش دیگری از این نشست با بیان اینکه این کتاب مطالعات فرهنگیِ مطالعات فرهنگی قلمداد می‌شود اما اصول روشی مطالعات فرهنگی را رعایت نمی‌کند، گفت: مطالعات فرهنگیِ مطالعات فرهنگی دیگر مطالعات فرهنگی نیست. بی توجهی به این موضوع موجب شده که کتاب در دام متن‌گرایی بیفتد که خودش آن را نقد می‌کند در واقع این اثر چیزی به جز متن برای مطالعه ندارد.
 
رضایی با بیان اینکه در کتاب بیان شده که مطالعات فرهنگی رویکرد محافظه‌کارانه دارد، افزود: در کتاب بیان شده که مطالعات فرهنگی به مسایل اقلیت‌های جنسی رویکرد محافظه‌کارانه دارد. شاید باید دو فصل به کتاب اضافه می‌شد تا ثابت شود که مطالعات فرهنگی رویکرد محافظه‌کارانه دارد. از سوی دیگر نویسندگان در کتاب ادعا می کنند که مطالعات فرهنگی در ایران موضوعات اصلی خودش را به حاشیه رانده و آنها را مبتذل می‌کند. این نیز ادعای بزرگی است که بیان شده و رها می‌شود.
 
رضایی در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه در کتاب بیان می‌شود که طبقه متوسط تهرانی موضوع مطالعات فرهنگی در ایران است، افزود: برای اثبات این ادعا نیز باید دید آیا جامعه آماری بررسی شده یا خیر.
 
وی در پایان سخنانش گفت: البته این نقد که مطالعات فرهنگی کلیت‌ساز است، درست است. به هر حال خواندن این کتاب فرصتی است که آن را به همه توصیه می‌کنم.
 
پاسخ نویسنده به انتقادها
کاظمی نیز در این نشست در پاسخ به سخنان مطرح شده با تاکید بر اینکه اتفاقا کتاب حاضر یک اثر در حوزه مطالعات فرهنگی است، گفت: وقتی ما به دنبال ردپایی از قدرت در حوزه دانشی خود هستیم یعنی اینکه در مطالعات فرهنگی قدم می‌زنیم.
 
وی با اشاره به تجربه تالیف این کار با یک دانشجو افزود: خوشحال هستم که در این زمینه قدم برداشتم چون در بازار کثیفی که تولیدات علمی از راسته انقلاب و زیراکسی‌ها بیرون می‌آید شهامت نوشتن کتاب جسارت می‌خواهد.
 
این استاد دانشگاه درباره رویکرد محافظه‌کارانه مطالعات فرهنگی که در این اثر بیان شده توضیح داد: ما تا حد ممکن تمام تولیدات و پایان‌نامه‌های این حوزه را بررسی کردیم و همه آنها طبقه متوسط را محور خود قرار داده بودند حتی برخی از پایان‌نامه‌ها از عنوانشان هم چنین چیزی معلوم بود. از سوی دیگر ما منکر این نیستیم که مطالعات فرهنگی به طبقه حاشیه‌ای نپرداخته اما طبقه متوسط هم خود می‌تواند یک طبقه حاشیه‌ای در معنایی گسترده‌تر باشد.
 
وی ادامه داد: توجه به فضای غیردانشگاهی در کتاب نقد درستی بود که از سوی دکتر فاضلی بیان شد اما ما هم محدودیت‌هایی در نگارش داشتیم به طور مثال برای نشان دادن تاثیرات نشریاتی مثل کیان من محدودیت داشتیم و برخی از مطالب کتاب حذف شد.
 
ما در حال پیدا کردن خودمان هستیم

به گفته کاظمی، مطالعات فرهنگی در ایران ابهامات زیادی دارد به طور مثال بسیاری از مفاهیمی که ممکن است روشنفکران ما در فضای خارج از ایران که مطالعات فرهنگی رویکرد چپی دارد تایید کنند در داخل ایران رد می‌شود مثلا رد ارزش‌هایی مانند حجاب در مطالعات فرهنگی خارج از کشور در مقابله با ارزش‌های سرمایه‌داری اهمیت دارد اما در ایران مطالعات فرهنگی ضد حجاب کار می‌کند و به طور مثال به مسایلی مانند مد می‌پردازد. این ابهامات ناشی از این است که ما در حال پیدا کردن خودمان هستیم و مطالعات فرهنگی اگرچه باید بومی باشد اما هنوز در ایران شکل نگرفته است.
 
وی با بیان اینکه مطالعات فرهنگی در غرب با مطالعات پسااستمعاری گره خورده است، گفت: تفکیک این دو حوزه امروز بسیار مشکل است.
 
کاظمی با تاکید بر اینکه مطالعات فرهنگی در ایران هیچ کمکی به محرومان اجتماعی نکرده است، گفت: امروز دپارتمان‌های مختلفی در ایران درباره زنان کار می‌کنند اما این سوال مطرح است که آیا این فعالیت‌ها منجر به تغییر بازنمایی زنان در رسانه‌ها شده است و پاسخ خیر است. وقتی هم حرف‌های تکراری زده می‌شود مبتذل شدن را به دنبال دارد.
 
وی در پایان تاکید کرد: مطالعات بازنمایی فقط نشان دادن بازنمایی طبقات فرودست نیست بلکه این بازنمایی باید تاثیری در انعکاس رسانه‌ها از این گروه‌ها داشته باشد.