شناسهٔ خبر: 49245 - سرویس دیگر رسانه ها

رحیم روحبخش: بازکاوی تاریخ محلی کاشان؛ از سپاهی دانش تا مدارس اقلیت‌ها

رحیم روحبخش، پژوهشگر حوزه تاریخ معاصر: کتاب «تاریخ فرهنگ کاشان از تاسیس اداره معارف تا ۱۳۵۷ه. ش» تالیف دکتر سید محمود سادات‌بیدگلی است که در سال ۹۵ از سوی انتشارات سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران، چاپ شده است.



 
به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ شهر کاشان به دلیل تاریخ و فرهنگ دیرینه خویش می‌تواند به عنوان گنجینه‌ای از عرصه‌های پژوهشی در حوزه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تلقی شود. درباره این شهر نیز همچون سایر شهرهای قدیمی که از تاریخ و سنت و فرهنگ منسجم برخوردارند، کتب و آثار زیادی به نگارش درآمده است. امروزه صرف‌نظر از نقش این آثار کلاسیک محلی، می‌توان با بهره‌بردای از اسناد تاریخی و تاریخ شفاهی و... عرصه‌های مغفول بیشتری را در حوزه تاریخ محلی مورد بازکاوی قرار داد.

در این میان نویسنده کتاب «تاریخ فرهنگ کاشان، از تاسیس اداره معارف تا سال ۱۳۵۷» موفق شده از تمام این منابع بهره‌برداری مطلوبی به عمل آورد. در این نوشتار ضمن بررسی اهمیت اسنادی، محتوایی و تحلیل‌های کتاب، در برخی موارد تحلیل‌ها و بعضا داده‌های کتاب به شرح ذیل مورد نقد قرار گرفته است:

الف) اهمیت اسنادی کتاب:
شاید بتوان امتیار عمده این کتاب را به عنوان یک اثر پژوهشی اسنادی تلقی کرد. به نظر می‌رسد، مولف صدها بلکه هزاران برگ سند را بررسی و از میان آنها، اهم اسناد را گزینش و در کتاب مورد استفاده قرار داده است. این شیوه بهره‌گیری از اسناد، برخلاف برخی آثار اسنادی به عنوان نمونه چندین کتاب تاریخ آموزش و پرورش سایر شهرستان‌هاست، که انبوهی از اسناد را در قالب چندین جلد کتاب تدوین و منتشر کرده‌اند. کمااینکه با بهره‌برداری بهینه و مطلوب از اسناد، اطلاعات چندی به شرح ذیل آورده‌اند که به نظر می‌رسد برخی از آنها از خلاقیت و نگاه ابتکاری مولف سندشناس نشات گرفته است.

۱- بهره‌برداری بهینه از اسناد بی‌شمار آموزش و پرورش شهر کاشان و مناطق تابعه آموزش و پرورش آن
۲- بهره‌برداری از منابع و آثار محلی به ویژه نشریات محلی نظیر شفق کاشان و غیره
۳- استفاده مطلوب از عکس. تعداد ۱۱۹ عکس در کتاب مورد بهره‌برداری قرار گرفته است.
۴- ترسیم ۵۱ جدول متعدد برای ارائه آمار: مدارس، معلمان، دانش آموزان و...
۵- استفاده از ده‌ها سربرگ، مهر، آرم‌ها و حتی نمادهای مدارس و مراکز فرهنگی و تبلیغی
۶- درج ۳۴ نمونه سند مهم مربوط به آموزش و پرورش در بخش ضمیمه کتاب
۷- درج ۲۰ نمونه امضای مدیران مدارس و دست اندرکاران آموزش و پرورش

ب) جامعیت محتوایی کتاب:
تاکنون ده‌ها کتاب درباره تاریخ آموزش و پرورش و البته تاریخ آموزش و پرورش شهرستان‌ها به نگارش در آمده، اما به جرات می‌توان ادعا کرد که هیچ یک از آنها از نظر پوشش محتوایی، به اندازه این اثر از جامعیت برخوردار نیست. به نظر می‌رسد برخی مباحث نظیر نقش شرکت آمریکایی کاره در تغذیه رایگان، تلویزیون آموزشی در قبل از انقلاب و... نخستین بار در این کتاب مطرح شده است. کمااینکه بررسی و ارائه اسنادی در برخی از حوزه‌های مربوط به آموزش و پرورش نظیر موارد ذیل نیز بیش از پیش بر اعتبار تاریخی کتاب افزوده است:

۱- سپاهی دانش: یکی از اصول ششگانه انقلاب سفید - مصوب آبان ۱۳۴۱- با عنوان سپاهی دانش بود، که بر اساس آن، فارغ‌التحصیلان دیپلم می‌توانستند، مدت خدمت نظام سربازی خویش را بعد از طی دوره مخصوص روش تدریس، در روستاها به آموزش کودکان بپردازند. در سال ۱۳۵۶ مدارس روستایی کاشان دارای ۵۴ مدرسه سپاه دانشی و ۶۸ مدرسه غیر سپاه دانشی بود.

۲- مدارس اقلیت‌ها: در برخی از آثار مربوط به اقلیت‌های رسمی در ایران، مطالبی راجع به فعالیت مدارس آنان آمده است، اما این موضوع در کتب تاریخ آموزش و پرورش به ویژه تاریخ آموزش و پرورش شهرستان‌ها مورد توجه قرار نگرفته است. در کاشان از میان اقلیت‌های رسمی، کلیمیان بیشترین تعداد مدارس را در اختیار داشتند، کما اینکه بهاییان نیز مدارسی تاسیس کرده بودند.

۳- پیکار با بیسوادی: این برنامه در دوره قبل از انقلاب که البته در سال‌های بعد هم تا مدتی به منظور سوادآموزی بزرگسالان در کشور اجرا شد، که بعدها نهضت سوادآموزی جایگزین آن شد.

۴- فعالیت صنفی معلمان: به ندرت مطلبی راجع به فعالیت صنفی معلمان در کتب تاریخ آموزش و پرورش به چشم می‌خورد، در این کتاب برخی فعالیت‌های صنفی معلمان به ویژه در حوزه معیشتی طرح شده است.

۵- تغذیه رایگان: چنانکه گذشت اشاره اسنادی به نقش یک شرکت آمریکایی به نام شرکت کاره جهت اجرای برنامه تغذیه رایگان در سال‌های آخر دهه چهل، نخستین بار در این کتاب مطرح شده است. البته این برنامه در دهه پنجاه در پی افزایش قیمت نفت به عهده وزارت آموزش و پرورش قرار گرفت.

۶- تلویزیون آموزشی: یکی دیگر از مباحث جدید این کتاب، موضوع تلویزیون آموزشی در کشور در سال‌های پایانی قبل از انقلاب بود، که البته به دلایلی از جمله عدم دسترسی تمام مناطق کشور به برق و برخی خانواده‌ها به تلویزیون موفقیتی به دست نیاورد.

۷- مدارس مذهبی: در پی افزایش مدارس به سبک نوین که صرفا آموزش طبیعات اعم از: فیزیک، ریاضی و... را به عهده داشته و توجهی به آموزش احکام دینی نداشتند، نیروهای مذهبی در بسیاری از شهرها از جمله در کاشان دست به کار شده، مدارسی تاسیس کردند که در کنار آموزش‌های رسمی آموزش و پرورش، احکام اسلام نیز تدریس می‌شد.  

البته رویکردهای نوین محتوایی این کتاب را می‌توان به برخی مباحث جدید دیگر نظیر کلاس تهیه (پیش دبستانی)، انجمن‌ها و شوراهای آموزش و پرورش، فرهنگ و جشن‌های ۲۵۰۰ ساله، نقش سازمان شیر و خورشید در آموزش، محتوای کتب درسی، تربیت‌بدنی و ... جستجو کرد.

ج) تحلیل‌های تاریخی کتاب:
یکی از ویژگی‌های این کتاب، ارائه تحلیل‌هایی به ویژه تاثیر شرایط خاص سیاسی و اجتماعی کاشان بر عرصه فرهنگ و به خصوص آموزش و پرورش(مدارس) است. چند نمونه از این تحلیل‌ها به شرح ذیل ارائه می‌شود:
۱- وهله نخست این تصور وجود داشت که اهالی و البته علمای شهر کاشان به عنوان یک شهر مذهبی و سنتی در قبال تاسیس مدارس نوین مقاومت کرده و در امور این نوع مدارس اخلال به وجود آوردند، اما بررسی سیر تحولات مربوط به تاریخ آموزش و پرورش در این کتاب نشان می‌دهد که قاطبه علما نه تنها در این رابطه واکنشی منفی نشان ندادند، بلکه بعضا با تاسیس مدارس در این حوزه پیشقدم شدند. تحلیل مولف در این باره حاکی از این است اولا نزدیکی کاشان به تهران، امکان تاثیرپذیری نخبگان فکری کاشان از مرکز را بیش از پیش فراهم کرد، نکته دوم اینکه بعد از تهران، بیشترین محصلان کاروان معرفت (دانش آموختگان اعزامی به خارج برای ادامه تحصیل) از کاشان انتخاب شدند. همین امر نشان می‌دهد که از اواخر دهه‌های پایانی سلسله قاجاریه به بعد، در پی بازگشت این گروه و به همت نخبگان فرهنگی کاشان، مدارس نوین رونق بگیرد.

۲- از دیگر نکات تحلیلی کتاب می‌توان به بحث تاثیر اقتصاد دوگانه (تولیدی - تجاری) کاشان بر فرهنگ دوگانه (سنتی - نوین) این شهر اشاره کرد. شهر کاشان از دیرباز به عنوان یکی از مراکز تولید پارچه در کشور شناخته شده است. اما این وضعیت در اواخر قاجاریه در پی ورود پارچه‌های خارجی، دچار ورشگستکی شد.

ورشگستکی تولیدکنندگان سنتی پارچه (شعربافی) در کاشان چند پیامد عمده داشت: نخست اینکه پرداخت وجوهات شرعیه به علماء و مدارس سنتی و حوزه‌ها کاهش یافت. دوم اینکه عده زیادی از نوجوانان و جوانان شهر که در این کارخانه‌ها مشغول به کار بودند، بیکار شدند. نکته مهم اینکه این افراد برای گذران زندگی به زی طلبگی روی آوردند، تا بتوانند با اندک شهریه دریافتی زندگی خود را تداوم بخشند. اما متقابلا با افزایش واردات پارچه، طبقه جدید تجار و بازرگانان در کاشان شکل گرفت که به علت ارتباط به خارج، از افکار نوگرایی برخوردار بوده و از مدارس نوین حمایت کردند. این رویکرد با پیروزی نهضت مشروطه تقویت پیدا کرد. نتیجه اینکه شرایط اقتصادی - تجاری حاکم بر کاشان تاثیر بارزی نه تنها بر فرهنگ حتی جهت‌گیری فرهنگی نیز برجای گذاشت.
 
۳- بالاخره نکته تحلیلی دیگر، تاثیر نوسازی شهر کاشان اعم از خیابان کشی، تخریب برخی ابنیه داخل طرح، احداث مدارس جدید و... بر کاهش کنترل اجتماعی برخی اقشار و گروه‌های سنت‌گرا نسبت به تحصیل دختران بود. به طوری که خیابان‌های جدید باعث شد دختران که برای رفتن به مدرسه باید از بازار سنتی عبور کنند و مشاهده پوشش آنان بر بازاریان آزاردهنده بود، از این کنترل روزانه در امان بمانند.

۴- بالاخره تحلیل آخر که خاص منطقه کاشان است، تاسیس مدرسه نوین در سال ۱۲۹۰ ش توسط ماشاالله‌خان کاشی فرزند نایب حسین کاشی معروف که نیروی جنگی دو هزار نفره وی و جنگ و گریزهایش با دولت معروف است. هدف ماشاالله‌خان از تاسیس مدرسه سرداریه، تربیت کارکنان مورد نیاز امور جاری املاک و تشکیلات خویش بود. در این مدرسه اطفال روستاییان و نیازمندان به صورت شبانه‌روزی به تحصیل پرداخته و در برنامه‌های درسی خود علاوه بر پروگرام رسمی وزارت معارف، فنون رزمی و نظامی هم آموزش می‌دیدند.

به نظر می‌رسد علی‌رغم اینکه این کتاب یک اثر اسنادی تلقی می‌شود، اما در لابه‌لای همین ارجاعات مکرر اسنادی، برخی تحلیل‌های کوتاه، از زمینه و بستر تحول مربوطه رمزگشایی کرده است. اشاراتی مختصر به مدارس اقلیت‌ها و حتی بهاییان، رقابت مدارس مذهبی با برخی مدارس اقلیت‌ها، کاهش جمعیت دانش‌آموزی دخترانه در پی اجرای قانون کشف حجاب در سال ۱۳۱۴، رقابت روستاهای کاشان برای تاسیس مدارس و مواردی از این قبیل از زمره برخی دیگر از تحلیل‌های این کتاب به شمار می‌رود.

د) نقد کتاب:
علی‌رغم اینکه کتاب از نظر محتوایی و شکلی مطلوب به نظر می‌رسد، نویسنده در برخی موارد به ویژه در مباحثی که به طرح نظرات خود پرداخته، دچار اشتباهاتی به شرح ذیل شده است:
۱- مولف در ص ۲۶ پیشگفتار با اشاره به تشکیل احزاب دولتی در دهه چهل و پنجاه، مدعی است که این امر منجر به گرایش معلمان و دانش‌آموزان به طرف نیروهای مذهبی شد. به نظر می‌رسد، از آنجا که احزاب دولتی جایگاهی در لایه‌های میانی و پایین جامعه نداشتند، نمی‌توانستند واکنش‌های عمومی ایجاد کنند، به گونه‌ای که در تقابل با آنها معلمان و دانش‌آموزان به نیروهای مذهبی گرایش یابند.

۲- مولف در ص ۴۸ کتاب به نقش تبعیدی‌های مذهبی به کاشان برای تبلیغ آزادیخواهی اشاره کرده و تاکید کرده «ایجاد مدارس نوین را بایستی از ثمرات این افکار دانست.» منابع تاریخی به ویژه در حوزه نیروهای مذهبی نشان می‌دهد که در کاشان به جز آیت‌الله زاده خالصی (تبعیدی از عراق) که وی نیز بعدها چندین تبعیدگاه در ایران عوض کرد، تبعید دیگری از نیروهای مذهبی وجود نداشت. البته این شخص در اواخر سلطنت رضاشاه در تاسیس مدرسه علمیه کاشان نقش داشت، اما مدیریت و امور مدرسه به عهده وی نبود.

۳- دکتر سادات در ص ۶۰ کتاب خویش، با اشاره به اینکه معمولا در مکتب‌خانه‌ها بیشتر تدریس ادبیات فارسی رایج بود، آنها را در مقابل حوزه که معمولا متون عربی تدریس می‌شود، قرار داده است. هر چند وی اضافه کرده که در مکتب‌خانه‌ها احکام دینی و قرائت قرآن نیز آموزش داده می‌شود، اما اصولا نگاه تقابلی بین مکتب‌خانه و حوزه ها چندان نمی‌تواند قابل قبول تلقی شود. ماهیت و محتوای آموزشی این دو نهاد را می‌توان در راستای هم دانست.

۴- نویسنده در ص ۲۷۱ کتاب به مناسبتی به صدور رای دیوان لاهه علیه ایران در جریان ملی شدن صنعت نفت اشاره کرده، و خاطرنشان کرده در کاشان انجمن تبلیغات اسلامی که برخی فرهنگیان آنرا اداره می‌کردند، به این رای واکنش نشان دادند. به نظر می‌رسد اعتراض انجمن مذکور به رای دیوان لاهه مربوط به موضوع دیگری بوده یا اصولا به سیاست‌های استعماری انگلستان عکس‌العمل نشان داده‌اند. زیرا دیوان لاهه رایی علیه ایران در این دوره صادر نکرده است.

۵- همچنین در ص ۱۶۱ آمده است که آیین نامه دبستان در جلسه ۴۸۰ شورای عالی فرهنگ تصویب شده، که جلسه ۴۰۸ صحیح است و احتمالا اشتباه تایپی است. البته برخی موارد جزیی دیگر در این کتاب می‌تواند مورد نقد قرار گیرد، از آن جمله عدم بررسی و تحلیل فعالیت بهاییان در تاسیس و اداره مدارس در کاشان بنا بر هر دلیلی، نمی‌تواند توجیه قانع کننده‌ای داشته باشد.

حاصل سخن اینکه این کتاب علی‌رغم برخی موارد مذکور، در حوزه تاریخ آموزش و پرورش شهرستان‌ها می‌تواند از ابعاد مختلف قابل بررسی و بهره‌برداری باشد. در مقایسه با سایر کتب این حوزه، شاید بتوان آنرا به عنوان الگویی -از نظر شکلی- برای نگارش کتب تاریخ آموزش و پرورش شهرستان‌ها تلقی کرد. برخی اطلاعات و حتی تحلیل‌های کتاب را می‌توان حتی در عرصه تاریخ ملی نیز مورد بهره‌بردای قرار داد. مهم‌تر اینکه نویسنده با عنایت به تسلط به حوزه مطالعات اسنادی، از یک سو و اشراف به تاریخ کاشان از سوی دیگر، به خوبی از عهده بهره‌برداری کارشناسانه از صدها بلکه هزاران برگ سند جهت تالیف یک کتاب تاریخی- تحلیلی برآمده است.