شناسهٔ خبر: 49637 - سرویس دیگر رسانه ها

ناصرالدین‌شاه؛ محبوب یا منفور؟

نام ناصرالدین‌شاه که به میان می‌آید، شاید بسیاری از ما یاد وقایع و خاطراتی ناخوشایند می‌افتیم؛ برای نمونه، قتل امیرکبیر، انعقاد معاهده‌هایی برخلاف مصالح ملی، داشتن ۸۵ همسر و زن صیغه‌ای، انجام سفرهای پرهزینه به اروپا و ...


فرهنگ امروز/ مجید عرفانیان :  ۲۵ تیر امسال، صدوهشتادوششمین سال تولد ناصرالدین‌شاه قاجار است. نمی‌دانم چه سِری است وقتی یاد سلطان صاحبقران تاریخ ایران می‌افتم، احساسی مُرکب از دل‌سوزی همراه با ترحم و اندکی علاقه درونم نقش می‌بندد. با اینکه خوب می‌دانم این قبله عالم، چه رفتارهای نادرست و چه تصمیمات نابخردانه‌ای داشته، اما احساس می‌کنم که تاریخ در حق او اجحاف کرده و آن‌گونه که باید، به بُعد مثبت و کارهای مهم و برجسته‌ او، نپرداخته است. شاید نوع ارتباط او با درباریان و زیردستانش باعث شده که آنها پس از مرگش در وصف او به نیکی‌هایش نپردازند یا شاید توصیفات منفی که در دوران پس از قاجار درباره‌ او و سایر پادشاهان قاجار بیان شد، باعث شده که نام ناصرالدین‌شاه بیشتر، ما را یاد یک انسان خوش‌گذرانِ بی‌کفایت بیندازد تا یاد انسانی با روحیاتی لطیف و دستانی هنرمند و خدماتی گاه برجسته به کشور!
 

ناصرالدین‌شاه که بود؟
نام ناصرالدین‌شاه که به میان می‌آید، شاید بسیاری از ما یاد وقایع و خاطراتی ناخوشایند می‌افتیم؛ برای نمونه، قتل امیرکبیر، انعقاد معاهده‌هایی برخلاف مصالح ملی، داشتن ۸۵ همسر و زن صیغه‌ای، انجام سفرهای پرهزینه به اروپا، ریخت‌وپاش‌های فراوان داخلی، دلدادگی و عاشق‌پیشگی و دورشدن از اداره کشور، قدرت‌دادن به افراد بی‌کفایت نظیر ملیجک، ازدست‌دادن بخش‌هایی از ایران، خروج برخی از آثار ارزشمند تاریخی از کشور و... برخی از مواردی است که از او در ذهن ما به جای مانده است. اما بیایید برای چند لحظه همه آنچه را از ناصرالدین‌شاه شنیده‌ایم و در خاطر سپرده‌ایم، کنار بگذاریم و این‌بار برخی از نکات مثبت او را مرور کنیم. چقدر باورپذیر است اگر این شاه قجری را با این القاب توصیف کنیم؛ مسافر، عکاس، شاعر، داستان‌سرا، سفرنامه‌نویس، نقاش، خطاط و... . این مطلب تلاش دارد تا فارغ از هر نتیجه‌گیری یا قضاوتی، بُعد مثبت شخصیت ناصرالدین‌شاه را مرور کند و برخی از خدماتی که او به ایران ارائه کرده یا ویژگی‌های مثبتی را که به‌عنوان یک پادشاه داشته است به ما بشناساند.
 

پادشاهِ اولین‌ها
ناصرالدین‌شاه در دوران پادشاهی‌اش کارهایی را انجام داد که برای اولین‌بار در ایران انجام می‌شد. بسیاری از این موارد، اقدامات مهمی بودند که در بهبود کیفیت زندگی یا پیشرفت کشور تأثیر مثبت داشتند. البته واقعیت این است که بسیاری از این اقدامات، حاصل سفر او به فرنگ و بازدید از امکاناتی بود که در آنجا در اختیار حاکمان و مردم قرار داشت و پس از بازگشت به ایران تلاش کرد تا برخی از این امکانات را به ایران بیاورد.
در بخش اول، به مرور خدماتی می‌پردازیم که برای اولین‌بار از سوی او در ایران اتفاق افتاد. به عبارت دیگر اینها بخشی از «اولین‌ها»ی شاهِ شهید در ایران است.
اولین پادشاه سفرکرده ایران به اروپا: در ۳۰ فروردین ۱۲۵۲ خورشیدی (١٩/٠٤/١٨٧٣) ناصرالدین‌شاه به‌عنوان نخستین پادشاه ایران به سرزمین اروپا سفر کرد و در مسیر سفرش از کشورهای روسیه، آلمان، بلژیک، انگلستان، فرانسه، سوئیس، ایتالیا، اتریش و عثمانی بازدید کرد. او همچنین در سال‌های ۱۸۷۸ و ۱۸۸۹ میلادی دو بار دیگر به اروپا سفر کرد.
ساخت اولین مدرسه در ایران: به لطف درایت و هدایت امیرکبیر، در ششم دی ماه ۱۲۳۰ خورشیدی نخستین مدرسه ایران به وسیله ناصرالدین‌شاه تأسیس شد. در واقع دارالفنون نخستین دانشگاه تاریخ ایران است که با دراختیارداشتن معلمانی از اروپا و ایران، آموزش به سبک نوین را در ایران آغاز کرد.
تأسیس شورای دولت و ٦ وزارتخانه: در شهریور ۱۲۳۷ خورشیدی ناصرالدین‌شاه با صدور فرمانی، کارهای دولت را به سبک دولت‌های اروپایی به وزارتخانه‌ها سپرد و شش وزارتخانه شامل داخله، امور خارجه، جنگ، مالیه، عدلیه و فوائد عامه را مسئول رسیدگی به امور کرد. همچنین شورایی با نام شورای دولت و شورایی با نام شورای مصلحت‌خانه تأسیس کرد که در موارد ضروری برای مشورت تشکیل شوند.
 

 تأسیس عدلیه اعظم و دیوان مظالم
ناصرالدین‌شاه به پیروی از نظام‌های اروپایی، برای سامان‌دادن امور قضائی، وزارتخانه‌ای با نام عدلیه تأسیس کرد که هم امور قضائی را سروسامان داد و هم به‌این‌ترتیب از دخالت روحانیون در امور دادرسی کاست. سپس در سال ۱۲۴۰ شمسی با تشکیل دیوان مظالم، مرجعی برای رسیدگی به شکایات علیه مأموران دولتی ایجاد کرد. از فعالیت‌های ناصرالدین‌شاه در امور قضائی با عنوان اصلاح سیستم قضا در ایران یاد می‌کنند.
 ضرب نخستین سکه نوین: با اینکه ضرب سکه در ایران قدمتی تاریخی دارد، اما ناصرالدین‌شاه در سال ۱۲۴۴ شمسی با خریداری یک ضرابخانه جدید از فرانسه، نوع جدید و مدرنی از سکه را برای نخستین‌بار در ایران ضرب کرد و در واقع ضرب سکه در ایران در زمان او متحول شد.
تأسیس نخستین بانک در ایران: نخستین بانکی که در ایران تأسیس شد، در ۱۲۶۸ خورشیدی و از طریق امتیازی که ناصرالدین‌شاه به یک بانکدار انگلیسی داد، انجام شد. این بانکدار، پیش‌تر به ناصرالدین‌شاه وام اعطا کرده بود و مدتی بعد در قالب امتیازنامه رویتر، توانست امتیاز تأسیس نخستین بانک را در ایران به دست آورد. این بانک با عنوان بانک شاهی در ایران فعالیت می‌کرد.
چاپ اولین اسکناس: آغاز به کار بانک شاهی به‌عنوان نخستین بانک در ایران، باعث شد حق انحصاری انتشار اسکناس در ایران به این بانک واگذار شود و نخستین اسکناس‌های ایران، تحت امتیاز بانک شاهی و از سوی بانک جدید شرق در انگلستان منتشر شد. این اسکناس در سال ۱۲۶۸ شمسی و با تصویر ناصرالدین‌شاه منتشر شد.
چاپ اولین تمبر: نخستین تمبر در ایران در سال ۱۲۴۷ شمسی با نام تمبر باقری در زمان ناصرالدین‌شاه به چاپ رسید. نقش روی این تمبر نشان رسمی دولت ایران، یعنی شیر و خورشید بوده و درج بهای آن به زبان فارسی بوده است. کار شروع طراحی این تمبر از سال ۱۲۴۴ شمسی آغاز و با مشورت و همراهی وزارت پست و تلگراف فرانسه انجام شد.
ارسال نخستین تلگراف در ایران: ناصرالدین‌شاه اولین پیام تلگراف تاریخ ایران را در کاخ گلستان از مدرسه دارالفنون دریافت کرد که سروده معروف سعدی شیرین‌سخن بود. این رویداد مهم در سال ١٢٣٤ شمسی و پس از سفر وی به اروپا اتفاق افتاد که دستور داد خطی برای تلگراف در ایران راه‌اندازی شود. عباسعلی‌خان، نخستین تلگرافچی ایران در نخستین تلگراف تاریخ ایران، این شعر را برای ناصرالدین‌شاه فرستاد: «منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزید نعمت...».
 ایجاد اولین خیابان مدرن
وقتی که ناصرالدین‌شاه از نخستین سفرش به فرنگ بازگشت، عزمش را جزم کرد تا خیابانی شبیه به شانزه‌لیزه در تهران ایجاد کند. با وجود مخالفت‌های برخی از اطرافیانش، او تصمیم گرفت در میان باغ بزرگ لاله‌زار، خیابانی مدرن با الهام از شانزه‌لیزه ایجاد کند و چنین کرد. این خیابان یکی از نمادهای نوگرایی و مدرنیسم در تهران بود.
 

 تأسیس اولین موزه ملی
ناصرالدین‌شاه پس از بازدید از کشورهای پیشرفته اروپایی و بازدید از چند موزه معروف، تصمیم گرفت که فضایی را در کاخ گلستان برای نمایش آثار ارزشمند خود که دارایی‌های ملی ایران محسوب می‌شدند، ایجاد کند. به همین منظور در بخش شمال کاخ گلستان فضایی را با عنوان کاخ موزه ناصرالدین‌شاه ایجاد کرد که نخستین موزه ملی ایران محسوب می‌شود.
تأسیس اولین باغ وحش: نخستین مجمع‌الوحوش یا باغ‌وحش ایران به وسیله ناصرالدین‌شاه در تهران تأسیس شد. او که در سفرهایش به اروپا با باغ‌وحش آشنا شده بود، علاقه‌مند شد تا مجموعه‌ای برای نگهداری حیوانات و نمایش عمومی آنها در تهران درست کند. او نخستین باغ‌وحش را در خیابان اکباتان فعلی تأسیس می‌کند و سپس مجموعه وسیع‌تری را در دوشان‌تپه ایجاد می‌کند.
ساخت اولین عمارت پنج‌طبقه: بلندترین عمارت ایران با ارتفاع ۳۵ متر در پنج طبقه، به دستور ناصرالدین‌شاه در بخشی از کاخ گلستان ساخته شد. این عمارت که نخستین ساختمان ایران بود که در آن از فلز استفاده شد، ساختمانی است که لقب کاخ شاهنشاه را داشت و امروز آن را با نام شمس‌العماره می‌شناسیم. او با دیدن تصاویری از ساختمان‌های مرتفع فرنگی و با هدف داشتن عمارتی بلندتر از عالی‌قاپو در اصفهان، دستور ساخت این کاخ را صادر کرد تا بتواند از بالاترین نقطه به مناظر اطراف مقر حکومتی‌اش نگاه کند.
اولین ساعت ایران: ناصرالدین‌شاه دیده بود که در شهرهای اروپایی وجود برج‌های ساعت یا ساعت‌های بزرگ در بخش‌هایی از شهر مرسوم است، اما در ایران نمونه‌ای از این ساعت‌ها وجود نداشت. با اهدای یک ساعت بزرگ از سوی ملکه ویکتوریا به ناصرالدین شاه، این ساعت در قسمتی از کاخ او (شمس‌العماره) نصب شد تا نخستین ساعت شهری در ایران به وسیله او افتتاح شود.
اولین قطار در ایران: با آنکه سال ۱۸۴۸ میلادی نخستین سال سلطنت ناصرالدین‌شاه بوده و او نقش چندانی در راه‌اندازی راه‌آهن بین رشت و بندر انزلی نداشته، اما واقعیت این است که نخستین راه‌آهن موفق ایران در زمان او افتتاح شده است. البته او بعدتر برای پیشرفت پروژه راه‌آهن در ایران تلاش‌های فراوانی انجام داد و اصطلاح ماشین‌دودی به دوران او بازمی‌گردد که راه‌آهن میان تهران و شهر ری را دایر کرد و به واسطه بخاری که از دودکش قطار خارج می‌شد، مردم به آن ماشین‌دودی می‌گفتند.
نخستین مجسمه شهری ایران: در تاریخ ۲۵ مهر سال ۱۲۶۷ شمسی، نخستین مجسمه شهری ایران در تهران نصب شد. این مجسمه ناصرالدین‌شاه را سوار بر اسب نشان می‌داد و بسیار شبیه به مجسمه‌هایی بود که او در سفرش به فرنگ در میدان‌ها و خیابان‌ها دیده بود. این مجسمه در لاله‌زار نصب شد و سپس به باغشاه منتقل شد و در نهایت سرنوشتی بهتر از ذوب‌شدن پیدا نکرد. اهمیت ساخت و نصب اولین مجسمه در ایران، زمانی بیشتر مشخص می‌شود که در آن روزگار ساخت هرگونه مجسمه و تندیس خلاف آیین‌های دینی و مذهبی بود.
نخستین کارخانه صنعتی ایران: یکی از وزرای ناصرالدین‌شاه، وزیر قورخانه مبارکه بود که همان اسلحه‌خانه یا زرادخانه است. سلطان صاحبقران کارخانه‌ای به همین منظور با عنوان قورخانه تأسیس کرد که نخستین کارخانه صنعتی ایران و نخستین کارخانه اسلحه‌سازی تاریخ ایران بود. هرچند که در زمان ناصرالدین‌شاه کمتر در این کارخانه، اسلحه تولید می‌شد و بیشتر به تولید وسایل آتش‌بازی جشن‌ها اختصاص داشت.
نخستین عکاسخانه ایران: تأسیس نخستین عکاسخانه ایران به وسیله ناصرالدین‌شاه رقم خورد که بخشی از کاخ گلستان را به این امر اختصاص داد.
او با آموزش آقا رضاخان اقبال‌السلطنه به وسیله یک عکاس فرانسوی، به او لقب عکاس‌باشی را داد و از آن پس عکاس‌باشی در اکثر مواقع همراه پادشاه بود و تصاویر همایونی را ثبت می‌کرد. هرچند تأسیس عکاسخانه حاصل یک علاقه شخصی ناصرالدین‌شاه بود؛ اما با توجه به آنکه امروز عکس و عکاسی تبدیل به یکی از بخش‌های جداناشدنی زندگی مدرن شده است، بسیار جالب است که ایران پیش از بسیاری دیگر از کشورها چنین امکاناتی را در کشور ایجاد کرده بود.
اولین عکس از پادشاه؛ اولین پادشاه عکاس: ناصرالدین‌شاه اولین پادشاه تاریخ ایران است که تصویرش به صورت عکس ثبت شده است. برای دیدن تصاویر پادشاه‌های قبل از او ناگزیریم که به نقاشی‌هایی که از آنها کشیده شده است، رجوع کنیم. همچنین او اولین پادشاهِ عکاس تاریخ ایران است. او یک عکاس فرانسوی را برای آموزش اصول عکاسی به ایران فراخواند و همواره یک عکاس را همراه خود داشت.
او شخصا دست به دوربین می‌شد و بسیاری از عکس‌های آن دوران به دست خود او ثبت شده است. در بسیاری از این عکس‌ها، او خود نیز در تصویر حضور دارد و حتی در بعضی از آنها فقط از خودش عکس (سلفی!) گرفته است. طولانی‌ترین دوران پادشاهی: ناصرالدین‌شاه از ۲۲ شهریور سال ۱۲۲۷ شمسی (۱۸۴۸ میلادی) تا ۱۲ اردیبهشت سال ۱۲۷۵ شمسی پادشاه ایران بود که از این بابت عنوان طولانی‌ترین مدت پادشاهی در حکومت قاجار و یکی از طولانی‌ترین دوره‌های حکومت در تاریخ ایران را در اختیار دارد. دیدار با بزرگان جهان: ناصرالدین‌شاه در جریان سفرهایش، شانس دیدار با چهره‌های مهمی از سیاست‌مداران اروپا را به دست آورد. او توانست با الکساندر دوم تزار روسیه، گیوم اول امپراتور و بیسمارک صدراعظم آلمان، لئوپولد دوم پادشاه بلژیک، الکساندرینا ویکتوریا ملکه انگلیس، مارشال مک ماهون رئیس‌جمهور فرانسه، ویکتور امانوئل دوم پادشاه ایتالیا، فرانسوا ژوزف امپراتور اتریش و بسیاری دیگر از چهره‌های سرشناس جهان دیدار کند. شاه بَدَل‌دار: کار ساده‌ای نبود که کشور را برای چند ماه به امان خدا رها کرد و توقع داشت که نبودن شاه در کاخ، لطمه‌ای به حکومت نزند. چاره کار استفاده از یک بدل بود! شخصی به نام یوسف بخشی، بدلِ ناصرالدین‌شاه بود که گاهی در شهرهای دوردست ایران و گاهی در تهران در اوقاتی که به سفرهای چندماهه فرنگ می‌رفت، نقش شاه را ایفا می‌کرد. اولین شاه ترورشده با تفنگ!: هرچند که شاه‌های دیگری نیز در دوران حکومت‌شان کشته یا ترور شده‌اند؛ اما ناصرالدین‌شاه نخستین پادشاه ایرانی است که با تفنگ یا اسلحه گرم ترور شده است. همین نوع از مرگ، باعث شد که به او لقب شاه شهید را بدهند. شاه مدفون در تهران: در بین همه پادشاه‌های قاجاری، ناصرالدین‌شاه نخستین و تنها پادشاهی است که در نزدیکی تهران (حرم حضرت عبدالعظیم در شهر ری) دفن شده است. البته سنگ قبر مرمری او در کاخ گلستان نگهداری می‌شود.
 

ویژگی‌های شخصی
بخش دیگری از ویژگی‌های ناصرالدین‌شاه به ویژگی‌های شخصی یا توانمندی‌های شخصی او بازمی‌گردد که بخش درخورتوجهی از آنها به هنردوستی او مربوط می‌شود.
مسافر: اینکه پادشاه باشی و با همه سختی‌های سفر در آن دوران، شال و کلاه کنی و برای چهار ماه تاج و تخت را رها کنی و به سفر بروی، روحیه‌ای است که تا پیش از ناصرالدین‌شاه در سایر پادشاهان قبلی‌اش سراغ نداریم. درست است که او کمتر از سختی‌های سفر چیزی درک می‌کرد؛ اما همین روحیه «مسافر»‌بودنش که او را عازم اروپا کرد، چیزی است که او را متمایز از سایر شاهان پیش از او کرده است.
عکاس: او پیش از آنکه شاه شود، با دوربین عکاسی آشنا شده بود؛ اما همچنان بعد از شاه‌شدن نیز این علاقه را دنبال کرد. اگر پروژه عکاسی از تخت جمشید که به وسیله او کلید زده شد، انجام شده بود، امروز گنجینه‌ای پرارزش را در اختیار می‌داشتیم. هرچند که همین عکس‌هایی که از او به جای مانده، خود گنجینه‌ای بسیار ارزشمند و ماندگار است.
شاعر: روحیه لطیف پادشاه را از عاشق‌پیشگی او به سادگی می‌شد تشخیص داد. او که چند بار در زندگی‌اش عاشق شد، دستی به سرودن شعر هم داشت و با شعرگفتن، بخشی از هیجانات احساسی‌اش را بروز می‌داد. از ناصرالدین‌شاه یک دیوان شعر به جا مانده است.
داستان‌سرا: ناصرالدین‌شاه به نوشتن بسیار علاقه داشت و گاهی با نوشتن داستان‌، این علاقه را پیگیری می‌کرد. یکی از داستان‌هایی که به او منسوب است، حکایت پیر و جوان است که به سبک داستان‌های رایج قرن نوزدهمی اروپا نگارش شده است.
سفرنامه‌نویس: سفرنامه‌نویس‌بودن از آن دسته علاقه‌مندی‌هایی است که در کمتر پادشاهی در تاریخ سراغ داریم. او به زیبایی سفرنامه می‌نوشت و توصیفاتش از تجربه‌های سفر به قدری جذاب و ملموس است که گاهی در هنگام خواندنش فراموش می‌کنیم که اینها را یک پادشاه نوشته است، نه یک سفرنامه‌نویس حرفه‌ای!
خاطره‌نویس: ناصرالدین‌شاه جدای از ثبت ماجراهای سفرهایش، در زمان حضور در کاخ نیز عادت به نوشتن وقایع روزانه یا به عبارتی خاطره‌نویسی داشت. او خاطره‌نویسی را خود شخصا انجام می‌داد و برای این منظور، دفترهایی را داشت که در آن یادداشت‌های روزانه‌اش را می‌نوشت.
نقاش: یکی دیگر از هنرهایی که پادشاه هنردوست قاجار به آن علاقه داشت، نقاشی بود و برای هنرمندان نقاش، تسهیلاتی را فراهم می‌کرد. او خود دستی بر آتش داشت و هرازگاهی دست به قلم می‌شد و نقاشی‌هایی می‌کشید که برخی از آنها در موزه‌های تهران قابل بازدید است.
خطاط: سلطان صاحبقران دستخط زیبایی داشت و برای داشتن مهارت بیشتر در خوشنویسی به آموختن این هنر اهتمام می‌ورزید. خوشنویسی در دوران حکومت او رونق فراوانی داشت و پیوسته چندین خوشنویس در دربار او حضور داشته و دارای جایگاه ارزشمندی بودند. نوشته‌های ناصرالدین‌شاه در حاشیه عکس‌ها و نقاشی‌هایش گواه علاقه و مهارتش در هنر خوشنویسی اوست.

منبع: شرق