شناسهٔ خبر: 52148 - سرویس دیگر رسانه ها

انجمن تصویرگران، ضوابط را جایگزین روابط کند

یک هنرمند تصویرگر همزمان با هفته تصویرگری گفت: انجمن تصویرگران باید ضوابط را جایگزین روابط و فرصت‌های پیش آمده را میان همه اعضا تقسیم کند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ رویا بیژنی برگزاری هفته ای با عنوان هفته تصویرگری را اقدام مثبتی دانست و افزود: این مساله توجه متولیان فرهنگی را به این هنر و حرفه جلب می‌کند و این اتفاق، خوشایند است. به عبارتی هم موجب می‌شود تصویرگران با نام و کار هم بیشتر و بهتر آشنا شوند هم فضا و امکانی را فراهم می‌آورد تا متولیان فرهنگی، فراز و فرودهای این هنر را بهتر بشناسند و در رفع مشکلات هنر تصویرگری بکوشند.

این تصویرگر کودک و نوجوان با اشاره به دو نمایشگاهی که همزمان با هفته تصویرگری در خانه هنرمندان برپاست بیان کرد: در «من تصویرگر خود هستم»، هر کدام از تصویرگران، چهره یا به عبارت بهتر، ذهنیت خود از خویشتن را به تصویر کشیده اند؛ در «تصویرگران شهر» هم مجموعه آثار هنرمندان تصویرگر که بر در و دیوار شهر نقش بسته، به نمایش درآمده است و هر دو نمایشگاه، ویژگی‌های خوب و مثبت خود را دارند که مهم ترین شان این است که من نوعی می‌توانم با نسل جدید تصویرگران آشنا شوم از سوی دیگر مخاطبان این نمایشگاه کارهای دو یا سه نسل، از غلامعلی مکتبی و محمد علی بنی اسدی تا تصویرگرن جوان را ببینند.

بیژنی با اشاره به این که تصویرگری تنها به کتاب کودک و نوجوان محدود نمی‌شود گفت: خوب است که تصویرگران، تنها به روایت داستان‌ها و شعرهای کودکانه بسنده نکرده و درپی تجربه کردن فضاهای جدید هستند. برای مثال، ارتباط میان تصویرگران با سازمان زیباسازی، باعث زیباترشدن شهر و گسترده‌تر شدن فضای تصویرگری می‌شود اما بهتر این که سازمان مربوطه، کارهایش را به تعداد محدود و خاصی سفارش ندهد به این معنی که انجمن تصویرگران با سازمان زیباسازی در ارتباط باشد و فرصت‌های پیش امده را بین همه تصویرگران تقسیم کند.

به گفته نویسنده کتاب «من محکوم به استادی توام» باید در انجمن تصویرگران، ضوابط و قوانینی وجود داشته باشد تا رفتارها منصفانه باشد؛ رابطه‌ها جای ضابطه‌ها را نگیرند و نهاد و انجمنی وجود داشته باشد تابا سازمان‌هایی چون زیباسازی شهرداری ارتباط گرفته و فرصت‌ها را تقسیم کند.

بیژنی، تصویرگری و متن را وابسته به هم دانست و افزود: این دو به یکدیگر وابسته و کامل‌کننده هم هستند. به این معنی که تصویر، ناگفته‌های متن را تصویر می‌کند و بر آن می‌افزاید و طبیعی است هرچه متن، خواندنی‌تر و جذاب‌تر باشد، تصویر هم، بهتر و کامل‌تر است اما گاهی متن آن‌قدر ضعیف است که تصویرگر ترجیح می‌دهد راه خود را برود گرچه این رویه، نادرست است و به روند تصویرسازی آسیب می‌رساند.

تصویرگر کتاب «در شهر چه خبر بود؟» معتقد است: متن و تصویر، باید به موازات هم حرکت کنند؛ به گونه‌ای که مخاطب با دیدن تصاویر  به داستان پی ببرد یا وقتی داستان را می‌خواند بتواند حدس بزند چه تصویری را درک و برداشت خواهد کرد و این پیوستگی و ارتباط، تنها به متن‌های خوب و قوی مربوط نمی‌شود زیرا یک تصویرگر خوب می‌تواند، فضای داستان را درک کند و به خلق تصاویری بپردازد که داستان را برای خواننده قابل فهم و جذاب تر می‌کنند.

بیژنی به ضرورت ارتباط میان تصویرگر و نویسنده اشاره و بیان کرد: ارتباط میان نویسنده و تصویرگر به خلق تصویر بهتر یا حتی نوشتن متن خواندنی‌تر کمک می‌کند و در بسیاری کشورهای پیشرفته، نویسنده و تصویرگر با هم و در کنار هم کار می‌کنند اما در ایران، ارتباط چندانی بین این دو وجود ندارد و هر کدام، راه خود را می‌روند و این مساله، گاهی به نفع کتاب است چراکه بسیاری از نویسندگان ما، تصویرگر را نه یک شخص مستقل که دستیار خود می‌دانند.

تصویرگر کتاب «دختری به نام گل بهار» در پاسخ به این که تصویرگری امروز تا چه اندازه با مخاطبان واقعی خود که کودکان و نوجوانان هستند ارتباط برقرار می‌کند گفت: الان تصویرگری ما، ارتباط کمی‌با مخاطب کودک و نوجوان دارد. امروز، تصویرگران ما به بهانه نوآوری، هر روز از مخاطب خود بیشتر فاصله می‌گیرند و من این مدرنتیه و غضای تصویری را نمی‌پسندم. به این معنی که امروز، تصویرگران خیلی هنری کار می‌کنند در حالی که کار نمایشگاهی جدای از کتاب است.

بیژنی به  وضعیت ناخوشایند تصویرگری اشاره و بیان کرد: بیشتر کتاب‌های کودک و نوجوان ما ترجمه است نه تالیف؛ بسیاری از ناشران ما بیش از آن که نشر را یک فعالیت فرهنگی بدانند به آن به چشم یک فعالیت اقتصادی نگاه می‌کنند و هه اینها موجب می‌شود تا اندک کتاب‌های تالیفی به دانشجویان تصویرگری و کسانی که ابتدای راه اند سپرده شود نه کسانی که سال‌ها تصویرگری کرده و اسم و رسم و اعتباری دارند.

این تصویرگر کودک و نوجوان با اشاره به این که نبود قانون کپی رایت، یکی دیگر از مشکلات جدی نویسندگان و تصویرگرن است گفت: ما کپی رایت نداریم اما بعضی ناشران، این حق را برای خود قائل اند و خیلی راحت از تصاویر کتاب‌های کودک ترجمه شده استفاده می‌کنند. مثلا موی فلان نقاشی خارجی را با روسری می‌پوشانند و به عنوان کار جدید ارائه می‌دهند؛ این مساله و سپردن کار به تصویرگران تازه کار سبب شده که در حال حاضر، نصویرگران خوب ما یا بی کارند یا به نقاشی و تدریس روی آورده اند.

بیژنی، کپی کاری را یکی دیگر از مشکلات تصویرگری دانست و گفت: امروز کارها شبیه یکدیگر است. از سوی دیگر رواج کارهای دیجیتال به نفع این هنر نیست. امروز برخی  تصویرگران از طرح یک گل یا درخت برای چندین و چند کتاب استفاده می‌کنند و این اتفاق، به هنر تصویرگری خلاق آسیب می‌رساند.