شناسهٔ خبر: 53153 - سرویس دیگر رسانه ها

«آتش و خشم» علیه ترامپ

«اعتماد» ابعاد کتاب منتشر شده علیه رییس جمهور امریکا را بررسی کرد

فرهنگ امروز/ میثم سلیمانی:

«در بعد از ظهر روز هشتم نوامبر ٢٠١٦، کلیان کانوی در دفتر شیشه‌ای خود در برج دونالد ترامپ مستقر شد. مکانی که در هفته‌های آخر رقابت‌های انتخاباتی مرکز مبارزات بی‌رحمانه کمپین دونالد ترامپ بود. پوسترهای انتخاباتی با شعارهای مختلف دفتر او را نسبت به سایر دفترهای اداری متمایز می‌کرد. کانوی، مدیر کمپین انتخاباتی ترامپ بود که خلق و خویی به‌خصوص و متغیر داشت. دونالد ترامپ در انتخابات شکست خورده بود. او از این موضع مطمئن بود.» این جملات آغازین کتابی است که این روزها در سراسر امریکا و حتی جهان سروصدای بسیار زیادی به پا کرده است. «آتش و خشم» کتابی از مایکل وولف که از ساعات پایانی انتخابات ریاست‌جمهوری سال ٢٠١٦ آغاز می‌شود و یک سال از عمر دونالد ترامپ و اطرافیان وی در کاخ سفید را مورد بررسی قرار می‌دهد. در بخش اول کتاب نیز در همان جملات نخست پرده از اختلاف کلیان کانوی رییس کمپین ترامپ و رینس پریبیوس رییس کمیته جمهوریخواهان بر می‌دارد که کانوی به‌شدت مخالف پیوستن او به کمپین بوده است و حتی منتظر بوده تا پس از انتخابات و شکست ترامپ انتقادهای خود علیه پریبیوس و جمهوریخواهان را آغاز کند. از طرفی دیگر نویسنده در ابتدای کتاب این تصور از تیم و اطرافیان ترامپ را نمایان می‌کند که انگار هیچ‌کس توقع پیروزی ترامپ را نداشته است و همگی به نوعی شکست او را پذیرفته بودند.
از همان ابتدا ترامپ در مورد مبارزات انتخاباتی خود، بر این باور بود که چرا تا این حد بد شانس است. زمانی که در ماه آگوست حدود ١٢درصد از هیلاری کلینتون فاصله داشت، حتی برای پیروزی انتخاباتی یک سناریوی جدی نداشت. زمانی که رابرت مرسر، میلیاردر معروف و پشتیبان تد کروز به سختی ٥ میلیون دلار به کمپین ترامپ کمک کرد، او ناراحت شد. آنها حتی زمانی که بنن و کانوی را به ترامپ معرفی کردند او برای این پذیرش مقاومت نکرد. وقتی که بنن به عنوان مدیر اجرایی کمپین وارد عمل شد خانواده ترامپ را در اولین قدم متقاعد کرد که برای پرهیز از شکست باید پول خرج کنند و کمپین ترامپ را تا حدودی به سمت پیروزی سوق داد.
همین نکات اولیه از کتاب آتش و خشم به خوبی نشان می‌دهد که از همان ابتدا چه وضعیتی بر کمپین ترامپ حاکم بود و چه افرادی بر این پیروزی تاثیرگذار بودند. در بخش‌هایی از این کتاب آمده است: وقتی که در ساعت هشت شب به وقت محلی رفته رفته نتایج انتخابات روشن شد و دونالد ترامپ نشانه‌های پیروزی را مشاهده کرد، جرد کوشنر، ایوانکا ترامپ، رینس پریبیوس، استیو بنن، مایک پنس و شخص ترامپ به همراه همسرش ملانیا کنار هم حضور داشتند. پیش از اعلام نتایج به ملانیا تقریبا اطمینان داده بودند که دونالد ترامپ در انتخابات پیروز نمی‌شود، اما وقتی که نتایج اعلام شد ملانیا هرچند اشک ریخت ولی از سر خوشحالی نبود. دونالد ترامپ که نوع نگاه خود را تغییر داده بود، گفت که شایسته این پیروزی و رییس‌جمهوری ایالات متحده بوده است. نکته‌ای که در این کتاب در خصوص ترکیب و نوع چیدمان کاخ سفید وجود دارد نیز جالب توجه است. مایکل وولف در این کتاب عنوان می‌کند که دونالد ترامپ پس از پیروزی به دولت و ریاست‌جمهوری فکر کرد. هر پیشنهاد در خصوص چگونگی گردآوری کارمندان و اداره کاخ سفید بارها به تصویب رسید. تصمیماتی که ترامپ و مشاوران ارشد او در چند ماه اول گرفته بودند را می‌توان عامل هرج و مرج و اختلال در عملکرد یکسال گذشته کاخ سفید دانست که بسیاری از تصمیم‌های اشتباه نیز در همان دوران اتخاذ شد.
به عنوان مثال در خصوص انتخاب رییس کارکنان کاخ سفید افرادی که برای تیم انتقالی انتخابات شده بودند اصرار داشتند فردی که در این سمت قرار می‌گیرد با واشنگتن آشنایی کامل داشته باشد تا بتواند به بهترین نحو کارها را انجام دهد. برخی از جمله رابرت آیلیس معتقد بودند باید یک فرد عوضی در این سمت قرار گیرد تا با ساختار واشنگتن همخوانی بیشتر داشته باشد. اما ترامپ علاقه‌ای به این کار نداشت. ترامپ ابتدا تلاش کرد فردی مانند جرد کوشنر (دامادش) را در این سمت قرار دهد که بی‌حاشیه باشد اما در همان قدم اول با این تصمیم مخالفت شد و افراد حقوقی اعلام کردند که ترامپ نمی‌تواند بستگان خود را استخدام کند. ترامپ در گام بعدی استیو بنن را برای این سمت پیشنهاد کرد، اما نزدیکان او مانند روپرت مرداک، غول رسانه‌ای امریکا و دوست صمیمی ترامپ وی را از این تصمیم منصرف و به او گفت این انتخاب بسیار خطرناک است و در نهایت با لابی پل رایان، رییس مجلس نمایندگان و میچ مک کانل، رهبر اکثریت سنا رینس پریبیوس رییس کمیته جمهوریخواهان به این سمت گمارده می‌شود تا آنها بتوانند به نوعی ترامپ را در داخل کاخ سفید کنترل کنند اما همین موضوع به تنش در دفتر ریاست‌جمهوری امریکا دامن زد. هرچند استیو بنن در آن دوران به سمت استراتژیست ارشد کاخ سفید منصوب شد و از لحاظ چارت مدیریتی پریبیوس سمتی بالاتر از وی بود، ولی او به حدی تضعیف شده بود که عملا برخی افراد مانند بنن و حتی کوشنر، پریبیسون را به حساب نمی‌آوردند. پریبیوس حتی نشان داد که هیچ توانایی در مدیریت دیدارهای ترامپ چه در دوره انتقالی و چه در شش ماه حضور خود در کاخ سفید نداشت.
نکات بالا تنها بخش‌هایی از کتابی است که دونالد ترامپ از انتشار آن به‌شدت نگران است و می‌تواند دوره ریاست‌جمهوری او را تحت تاثیر قرار دهد. بخش‌هایی از کتاب که در رسانه‌های مختلف منتشر شده نشان می‌دهد بسیاری از صحبت‌هایی که در خصوص دونالد ترامپ و شرایط داخل کاخ سفید مطرح می‌شد حقیقت دارد و رسانه‌ها روز به روز در حال کشف ابعاد جدیدی از این کتاب هستند. هر چقدر دونالد ترامپ تلاش کند نوشته‌های این کتاب را خیال‌پردازی عنوان کرده و ادعا کند که این کتاب از سر عناد و کینه نوشته شده است اما بسیاری از اطلاعات آن تنها مهر تایید گمانه‌زنی‌هایی است که در طول یک سال گذشته در خصوص جریان‌های داخلی کاخ سفید مطرح شده و بارها بارها مقام‌های کاخ سفید آنها را تکذیب کردند.

روزنامه اعتماد