شناسهٔ خبر: 54723 - سرویس دیگر رسانه ها

در برابر جزم‌ اندیشی/ آیینه‌وند و اخلاق تاریخ پژوهی در گفتاری از داود فیرحی

دکتر آیینه‌وند به سنت تاریخ‌نگاری از برخی جهات بسیار علاقه داشت. اشاره شد که از تاریخ روایی عبور کرده است، اما یکی از ویژگی‌هایی که از سنت تاریخی ما به ارث برده بود، خطبه اول نوشته بود. یعنی در آن بخش آغازین باور خود را نشان می‌داد. این سنتی زیباست.

فرهنگ امروز/ محسن آزموده:

تاریخ‌نگاری اسلامی به عنوان یک معرفت جدید و رشته علمی دانشگاهی در ایران عمری طولانی ندارد؛ با وجود گنجینه عظیمی از منابع و ماثورات تاریخی در فرهنگ و تمدن اسلامی که در اختیار ما است. پرداختن به این میراث غنی با رویکردهای معرفتی نوین و نگرش علمی به تاریخ، در دهه‌های اخیر، مدیون چهره‌ها و نام‌های معدودی چون عباس زریاب خویی، محمد جواد مشکور، سید جعفر شهیدی و... است. زنده‌یاد دکتر صادق آیینه‌وند، در روزگار ما از استادان نامدار تاریخ اسلام است که در تداوم همین رویکرد به تاریخ اسلام، گذشته از نگارش و تحقیقات گسترده و آموزش‌وپرورش دانشجویان و استادان، به نهادسازی‌های مهمی در راستای رویکردهای جدید به تاریخ اسلام همت گماشت. او در طول عمر نسبتا کوتاه (٦٤ سال) خود اقدامات ارزشمندی در بسط و توسعه نگرش علمی به تاریخ اسلام به‌طور خاص و تاریخ به معنای اعم آن صورت داد. عصر پنجشنبه ٢٠ اردیبهشت، بنیاد دکتر صادق آیینه‌وند، در همکاری با موسسه مطالعات و تحقیقات زنان نشستی را با حضور شمار قابل توجهی از استادان و پژوهشگران برگزار کرد. بیژن نامدار زنگنه، معصومه ابتکار، عبدالله ناصری، محمد علی ابطحی، محمد تقی فاضل میبدی، احمد پورنجاتی، فیض‌الله عرب سرخی، اشرف بروجردی، حسینعلی قبادی و... برخی از حاضران در این مراسم بودند. آنچه در ادامه می‌خوانید، گفتار داود فیرحی، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در تشریح رویکرد تاریخ‌نگارانه دکتر آیینه‌وند است.

گــذرازتــاریخ‌نگـاری کلاسیک

داود فیرحی ٭

یکی از بهترین تجربه‌های من از آشنایی با اندیشه‌های دکتر آیینه‌وند، تغییر پارادایم تاریخ پژوهشی بود. در حوزه‌های علمیه تاریخ به طور سنتی روایی بود و می‌گفتند که کسی از کسی و آن هم از کسی اینگونه نقل کرده است. یعنی بیشترین تاریخ در تاریخ‌نگاری، بخش رجالی آن بود، یعنی به راوی تاریخ اهمیت می‌دادند و اعتماد به راوی روایت را محکم می‌کرد. اگر در جایی تاریخ ترقی می‌کرد، به نوعی درایه هم می‌رسیدند، یعنی به محتوای روایت هم می‌پرداختند. این تاریخ‌نگاری کلاسیک و سنتی است. اما دکتر آیینه‌وند با اینکه ریشه در سنت تاریخ‌نگاری اسلامی داشت، نگاه جدیدی به تاریخ داشت و آن را علمی می‌دید که ناظر به داده‌هایی از واقعیت است و از روابط بین واقعیت‌های موجود، ساخته می‌شود. بنابراین در ادبیات ایشان دو نگاه به تاریخ خیلی مهم بود؛ یکی مواجهه با واقعیت به جای روایت و دوم تحلیل عقلانی به جای تحلیل رجالی. این دو ویژگی در نگاه تاریخی ایشان بسیار مهم هستند، یعنی به جای «من قال»ها دنبال چیستی تاریخ بودند. یک بار در جلسه‌ای راجع به تاریخ پژوهی دکتر آیینه‌وند از روندهای تاریخ صدراسلام قواعدی استخراج می‌کرد و وضع امروز را توضیح می‌داد؛ به عبارت دیگر عبور به تاریخ‌نگاری جدید امری است که در حوزه با دکتر آیینه‌وند شروع شد و من شاهد روند آن از ابتدا تا سرانجام بودم، زیرا نوعی ریل‌گذاری اتفاق می‌افتاد و برای من مهم بود. تاریخ علمی به واقعیت‌ها به جای روایت‌ها و تحلیل عقلانی به تحلیل شخصیت تاریخی تکیه می‌کند. تاریخ علمی روندها را می‌سنجد. دکتر آیینه‌وند تاریخ صدراسلام را به شیوه تاریخ علمی تدریس می‌کرد.

تاریخ‌نگاری علمی در ایران جدید است و ما پیش از آن تاریخ‌نگاری معطوف به واقعیت‌های موجود را نداشتیم. گفته می‌شود که بنیاد این شیوه تاریخ‌نگاری در ایران در غرب است، درحالی که چنین نیست و من شاهد بودم که چطور بنیادش شکل می‌گرفت. تاریخ‌نگاری جدید ویژگی‌هایی دارد. در تاریخ‌نگاری جدید، پرداختن به تاریخ امری تفننی نیست بلکه کاری حرفه‌ای و تخصصی است و به یک رشته بدل می‌شود؛ رشته‌ای بنیادین که سایر رشته‌ها مثل فلسفه، جغرافیا، اقتصاد، علوم سیاسی و حتی دین‌شناسی جدید را تغذیه می‌کند. ویژگی مهم دیگر، تاریخی دیدن تاریخ است.

تاریخ‌نگار متعهد

آنچه از اخلاق تاریخ‌نگاری دکتر آیینه‌وند می‌شناسیم، روبناست و زیربنای آن نگاه معرفتی و جدید به تاریخ است. تغییری در ذهنیت او نسبت به تاریخ رخ داده بود که منشا و خاستگاه آن برای من روشن نیست، اما می‌توانم حضور این تغییر را در آثارش ببینم؛ به عبارت دیگر او نگرشی علمی به تاریخ داشت و آن را صرف آگاهی از گذشته نمی‌دانست بلکه تاریخ پژوهی را کشف قاعده برای شناخت امروز می‌دانست، یعنی تاریخ، تاریخ امروز است و اگر در آن از گذشته صحبت می‌شود، گذشته امروز است، نه اینکه امروز گذشته است. این در حال بودن، امری است که در ادبیات تاریخ‌نگارانه دکتر آیینه‌وند هست و جزییات اخلاق تاریخ‌نگاری او از این مبنا ناشی می‌شد. برای مثال وقتی کسی به رجال کمتر از فکت‌های تاریخی و تحلیل عقلانی روابط پدیده‌ها اهمیت می‌دهد، دگم نمی‌شود و یعنی خیلی زود در تاریخ حکم نمی‌کند، زیرا همواره در این تردید است که شاید بخشی از داده هنوز به دست او نیامده باشد. بنابراین تاریخ‌نگاری جدید که دکتر آیینه‌وند به آن می‌پرداخت، تاریخی متواضع است و به دنبال داده‌هایی است که هنوز بخشی از آنها ناشناخته است و احکام را با احتیاط صادر می‌کند و هیچ‌وقت قضاوت‌های ایدئولوژیک نمی‌کند.

دکتر آیینه‌وند تاریخ‌نگاری متعهد است اما تاریخ‌نگار ایدئولوژیک نیست. او به دو چیز یعنی کرامت انسان‌ها و ارزش علم متعهد بود و به این دو اعتماد کامل داشت. او می‌گوید تاریخ‌نگار حق ندارد شخصیت تاریخی مورد مطالعه خودش را تحقیر کند یا حق ندارد ملتی یا قومی را تحقیر کند و صرفا از بدی‌های آن شخصیت یا ملت یا قوم بگوید، بلکه باید بیشتر جنبه‌های مثبت را بگوید، زیرا تاریخ دو قسمت است: نخست نوشته‌هایی است که حرف می‌زنند و دوم سکوت‌هایی که داد می‌زنند. یعنی گاهی مورخ چیزی را نمی‌نویسد، اما اهل اندیشه از لابه‌لای سطور فریادی می‌شنود و متوجه می‌شود که چیزی هست که باید گفت و نمی‌شود گفت. دکتر آیینه‌وند این صداهای مسکوت را از دل تاریخ استخراج می‌کرد و به صدا در می‌آورد.

اخلاق نگارش تحقیق

دکتر آیینه‌وند معتقد بود اگر دانش را یک گام به جلو ببریم، هزینه عمر ما در آمده و خرجش پرداخته شده است. به خاطر دارم به فارابی ارجاع می‌داد و می‌گفت تا پخته نشدید، ننویسید، زیرا خواننده نمی‌داند که متن شما در دوران خامی شما نوشته شده است یا در دوران خامی. حتی اگر نوشتید، در آن ذکر کنید که این نوشته مربوط به دوران خامی است. از نظر ایشان برای کار علمی مراحل مشخصی قائل بود، نخست دوره تحصیلی، دوم دوره‌ای که فرد پژوهشگر می‌شود و سوم دوره‌ای که فرد به یک اصول و اجتهاد علمی می‌رسد. از دید ایشان دوره سوم اهمیت ویژه‌ای داشت و بر این اساس نوشته‌ها را به دو قسمت تقسیم می‌کرد. یکی از هنرهای آیینه‌وند این بود که هیچگاه یافته‌های خودش را به اسم خودش بیان نمی‌کرد، زیرا فرض او این بود که هیچ حرفی نیست که سابقه‌ای نداشته باشد. معمولا این سخنان پیشین را پیدا می‌کرد و انتخابش نشان‌دهنده نظر خودش بود. برای مثال به کشف‌الظنون حاجی خلیفه اشاره می‌کند. در کشف‌الظنون آمده که یک نویسنده برای بازار کتاب نمی‌نویسد، بلکه برای آنکه بتواند بگوید کار علمی انجام داده‌ام، باید چند کار کند؛ نخست آنکه اگر نویسنده امری نو پیدا کرد که قبلا نبود، آن را بنویسد. زیرا برای علمی که قبلا شناخته شده حق تقدم اخلاقی و معنوی با نویسنده اسبق یا سابق است و نباید کتاب او نادیده گرفته شود. بنابراین نویسنده یا باید امر نویی که کشف کرده را بنویسد یا دست کم در تکمیل آنچه پیشینیان نوشته‌اند، قلم بزند. دوم آنکه نوشته‌هایی که مغلق یا دشوار است را شرح دهیم تا نوآموزان بتوانند آن را بخوانند. سوم آنکه نوشته‌ای طولانی را تلخیص یا تصحیح یا نوشته‌های پراکنده یک محقق را تنظیم کنیم.

محققانی که از دنیا رفته‌اند و فرصت نکرده‌اند که نوشته‌های خود را گردآوری کنند و سامان بخشند، دینی به گردن شاگردان شان دارند، شبیه حق نماز و روزه و امری واجب است. باید اندیشه‌های پراکنده آنها را از لابه‌لای دفترها، نوارها، روزنامه‌ها و... استخراج کرد و آنها را انتظام بخشید و منقح کرد. این اقدام یک جهاد علمی است. این سنتی در اروپا است. برای مثال الان در آلمان نزدیک به صد جلد از نوشته‌ها و گفتارهای مارتین هایدگر گردآوری شده است. مرحوم آیینه‌وند به شاگردانش توصیه می‌کرد که چنین کنند. یعنی به جمع‌آوری، تنظیم، حفظ و طبقه‌بندی دانش به عنوان یک واجب دینی نگاه کنند. همچنین نوشته‌هایی هستند که در آنها مصنف دچار خطاهایی شده است. کتاب‌های تالیفی انسان‌ها متن مقدس نیستند که از خطا مبرا باشند و ممکن است که نویسنده دچار اشتباهات سهوی شود وظیفه یک دانشمند علوم انسانی آن است که به تصحیح این خطاها اهتمام ورزد.

نقد علمی و محترمانه

دکتر آیینه‌وند به سنت تاریخ‌نگاری از برخی جهات بسیار علاقه داشت. اشاره شد که از تاریخ روایی عبور کرده است، اما یکی از ویژگی‌هایی که از سنت تاریخی ما به ارث برده بود، خطبه اول نوشته بود. یعنی در آن بخش آغازین باور خود را نشان می‌داد. این سنتی زیباست. گاهی فکر می‌کنیم که اگر در صدر یک مقاله علمی، خطبه‌ای یک سطری بگذاریم، از علمی بودن خارج می‌شود. در حالی که جوانان می‌دانند که آوردن این خط یعنی نوشتن «ستایش خداوند» و تعظیم پیشینیان و با خیر و نیکی یاد کردن از آنها نشان‌دهنده باورهای نویسنده است. دکتر آیینه‌وند به لحاظ علمی شخصیتی منتقد داشت، اما نقد او هیچ‌وقت مرزهای احترام را نشکست. با آنکه متعهد به علم بود، اما نقدش به گونه‌ای نبود که به شخصیت افراد بر بخورد.

خصلت دیگر دکتر آیینه‌وند، آموختن بدون چشمداشت بود. ایشان معتقد بود که در دنیای مدرن غلط است که علم را به عیار پول بسنجیم. از دید ایشان کسی که به علم متعهد شده است، باید به اخلاق آن متعهد باشد. علم آنگونه که مرحوم آیینه‌وند می‌شناخت، با تجارت همسفر نمی‌شد. ایشان می‌گفت به بعضی‌ها علم نیاموزید. آیینه‌وند در حوزه آموزش دو چهره داشت. با خصصین و کسانی که اعتماد داشت، به یک نحو بحث و گفت‌وگو می‌کرد و در کلاس‌های عمومی به شکلی دیگر. قسمت‌های خاص آموزش ایشان ناب بود.


جایزه آیینه‌وند

در بخشی از این نشست، مهندس مهدی فیروزان، مدیرعامل موسسه شهر کتاب، با بیان خاطراتی از همراهی‌اش با دکتر آیینه‌وند، از راه‌اندازی جایزه ویژه شهر کتاب با عنوان جایزه استاد آیینه‌وند برای بهترین پایان نامه دکترا در حوزه تاریخ اسلام خبر داد. او تاکید کرد که همسر دکتر آیینه‌وند با استقبال از این پیشنهاد پذیرفته‌اند که بنیاد دکتر صادق آیینه‌وند در کار برگزاری دبیرخانه و تامین هزینه‌های این جایزه با موسسه شهر کتاب همراهی کند.

روزنامه اعتماد