شناسهٔ خبر: 55232 - سرویس دیگر رسانه ها

سیاست های نئولیبرالی دهه ۷۰ ریشه مشکلات امروز کشور است

ناصر فکوهی استاد دانشگاه تهران گفت: اقتصاد نئولیبرالی نخبه گرا در کشور ما از دهه ۷۰ مرجع شد که تبعات بسیاری با خود داشت و این سیر قهقرایی ما را به شرایط امروز رساند.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست تخصصی ابعاد اجتماعی و فرهنگی حمایت از تولید داخلی با سخنرانی ناصر فکوهی به همت موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی روز گذشته برگزار شد.

ناصر فکوهی در این نشست گفت: ما نمی توانیم از تولید به طور عام صحبت کنیم. هر کشوری بر اساس منابعی که دارد بخش هایی از تولیدش برتری نسبی دارد. قرار نیست یک کشور همه چیز تولید کند. گستره تولیدات آنقدر زیاد است که این امر ممکن نیست. باید ببینیم هر کشور در چه چیزی می تواند تمرکز کند، به این اولویت نسبی می گویند. همه تولیدات داخلی نمی تواند دارای برتری باشد. تولید برخی محصولات را باید کنار بگذاریم چون نمی توانیم در بازار رقابت کنیم.

این استاد دانشگاه ادامه داد: تمام کشورهای توسعه یافته محصولات استراتژیک را در سیاست صنعتی زدایی خود وارد نکردند. محصولاتی که حیات یک کشور وابسته به آن است وضعیت کشور را به خطر می اندازد. مثل محصولات کشاورزی. کشورهای قدرتمند از منظر کشاورزی و غذا خودکفا هستند و هیچ کشوری نیابد برای غذای به بیرون وابسته باشد.

وی افزود: محصولات دارویی و انرژی هم همین طور است که کالایی استراتژیک هستند. فرانسه کشوری است که انرژی فسیلی ندارد ولی میزان مصرف انرژی هسته ای خود را به سطح بسیار بالایی برده است. ما به گروه بزرگی از محصولات باید به عنوان کالاهای استراتژیک نگاه کنیم. امروز محصول استراتژیک فقط غذا  و انرژی نیست بلکه مثلا محصولات کشاورزی و بهداشت و ... هم محصول استراتژیک است که نمی تواند وابسته به بیرون باشد.

ناصر فکوهی گفت: اولویت نسبی و تولید استراتژیک باید با هم دیده شود. هر محصولی که استراتژیک باشد دیگر به صورت نسبی به آن نگاه نمی شود.

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: مفهوم تولید داخلی مفهومی مبهم است و باید توضیح داده شود تولید داخلی با ملی گرایی متفاوت است. همانطور که ما می خواهیم از تولید داخلی حمایت کنیم باید به موازنه اقتصادی و تجاری توجه کنیم که از هر کشوری چقدر واردات و چقدر صادرات داشته باشیم.

وی افزود: از دهه ۷۰ با پدیده ای مواجه شدیم که برای اقتصاد ایران الگوی نئولیبرالی در نظر گرفته شد. این در حالی است که از سال ۱۹۹۰ اروپا از الگوی نئولیبرال بازگشت و به سوسیال دموکراسی رسید که الگوی بازار کنترل شده است. بحث بر سر این است که آیا اقتصاد دنباله رو سیستم سیاسی است یا بالعکس.  آیا مردم باید در خدمت اقتصاد باشند یا اقتصاد در خدمت مردم باشد. اگر مردم باید در خدمت اقتصاد باشند به وضعیت بن بست کنونی آمریکا می رسیم. سیاست نئولیبرالی سیاست نخبه گرایی است که نخبگان کشور را مورد توجه قرار می دهد.

وی ادامه داد: توسعه را باید از وضعیت پائین ترین و ضعیف ترین مردم جامعه سنجید اما نگاه نئولیبرالی برعکس این است. شاخص توسعه باید از محروم ترین نقاط یک کشور در نظر گرفته و بررسی شود. دورافتاده ترین نقاط در کشوری مانند سوئد همانقدر توسعه یافته است که در مرکز آن کشور توسعه وجود دارد. سیاست توسعه در سوئد سیاست نخبه گرایی نیست.

فکوهی گفت: در کشور ما از دهه ۷۰ الگویی مرجع شد که اقتصاد نئولیبرالی نخبه گرا مورد توجه قرار گرفت. که تبعات بسیاری با خود داشت و این سیر قهقرایی ما را به شرایط امروز رساند. ۲۰ سال پیش ما گفته بودیم که در حوزه های مختلف به چه وضعیتی خواهیم رسید و متاسفانه مسئولین کوچکترین تاملی در این مسائل نداشتند.

این استاد دانشگاه افزود: وقتی ما از لزوم حمایت از تولید داخلی صحبت می کنیم چیزی که این امر را محقق می کند میزان اعتماد اجتماعی و امید افراد است. سوءمدیریت ها در کشور ما به این بر می گردد که ما تفکر بین رشته ای را در کشور جدی نگرفتیم. اقتصاد به تنهایی نمی تواند حتی در مورد خود اقتصاد تصمیم بگیرد.

وی ادامه داد: بزرگترین ضربه ای که در تاریخ معاصر به ایران وارد شد زمانی بود که سازمان برنامه بودجه را حذف کردند. ابزارهایی که می توانستند از بحران جلوگیری کنند را از کار انداختند.

این جامعه شناس گفت: ما باید امید را به مردم باز گردانیم و به این ترتیب است که حمایت از  کالای داخلی رخ می دهد.

این استاد دانشگاه گفت: سیاست های محافظتی را همه کشورها در دستور کار خود قرار داده اند. مسئله اساسی این است ما بتوانیم تعامل با کشورهای دیگر را در حد مطلوب قرار دهیم و اعتماد اجتماعی را افزایش دهیم.

وی افزود: ما آنقدر سوءمدیریت داریم که اگر مشکلی وجود نداشته باشد احساس وجود مشکل توسط مردم وجود دارد. این احساس به دلیل کاهش اعتماد اجتماعی است.

وی ادامه داد: سیاستی که برای حمایت از تولید داخلی در ایران مورد توجه واقع شده پناه بردن به نوعی ملی گرایی است در حالی که اعتماد مردم باید بازیابی شود. نمی توان سیاست های نئولیبرالی را اجرا کنیم و طبقه متوسط را تخریب کنیم بعد بگوییم کالای ایرانی بخرید. برای تقویت تولید داخلی در درجه اول قدرت خرید داخلی باید افزایش پیدا کند. بعد از آن باید مسائل دیگر را مورد بررسی قرار داد.