شناسهٔ خبر: 55691 - سرویس دیگر رسانه ها

محمد قاضی به مترجم اعتبار بخشید

ترجمه در سال‌های اخیر پیشرفت‌های زیادی داشته است، در دوره قاضی مرسوم نبود که مترجمان سبک نویسنده را هم رعایت کنند. آنچه در آن زمان اهمیت داشت نثر مترجم بود که نثر قاضی نیز از نمونه‌های برجسته زمانه خود بود.

فرهنگ امروز/ کاوه میرعباسی:

محمد قاضی یکی از مترجمان برجسته و ماندگار ادبیات در ایران است و خدمات زیادی در این حوزه انجام داده است. او نخستین مترجمی بود که نامش به عنوان مترجم به اثر اعتبار می‌بخشید. به این معنا اولین کسی بود که در تثبیت جایگاه مترجم نقش برجسته‌ای داشت زیرا تا پیش از او کمتر پیش می‌آمد مردم در انتخاب اثر به نام مترجم توجه کنند. من همیشه از دن‌کیشوت با ترجمه قاضی به عنوان یکی از بهترین نمونه‌های ترجمه‌ فارسی یاد کرده‌ام. او نویسندگان بسیاری را به ما معرفی کرد که نمونه آن کازانتزاکیس است، مسیح باز مصلوب از جمله آثار کازانتزاکیس با ترجمه قاضی بود که بسیار خوانده شد.

البته اگر بخواهیم با معیارهای کنونی درباره کارهای این مترجم قضاوت کنیم ممکن است ایراداتی را به او وارد بدانیم‌، اما به نظر می‌رسد این مقایسه درست نباشد. ترجمه در سال‌های اخیر پیشرفت‌های زیادی داشته است، در دوره قاضی مرسوم نبود که مترجمان سبک نویسنده را هم رعایت کنند. آنچه در آن زمان اهمیت داشت نثر مترجم بود که نثر قاضی نیز از نمونه‌های برجسته زمانه خود بود، هرچند رعایت سبک نویسنده کمتر به چشم می‌خورد.

نجف دریابندری از جمله کسانی است که در موضوع سبک نویسنده در ترجمه تاثیر بسزایی در ایران گذاشته است. به این معنا اگر قاضی در تثبیت جایگاه مترجم نقش داشت، ‌نخستین مترجم مطرحی که در رعایت سبک نویسنده استادی به خرج داد، نجف دریابندری بود. با این حال دریابندری در تمجید ترجمه قاضی از دن‌کیشوت بسیار گفته است.

نمونه آن در میزگرد معروفی است که محمد قاضی، ابوالحسن نجفی و نجف دریابندری حضور داشت‌، در این میزگرد دریابندری بحق از ترجمه او بسیار تعریف کرد. قاضی مترجمی است که به گردن نسل‌های بعدی مترجمان حق زیادی دارد و هنوز بسیاری از ترجمه‌های او خواندنی است.

برخی از علاقه‌مند شدن به ادبیات به واسطه نقش مترجم در ایران سخن می‌گویند و در این باره ذبیح‌الله منصوری را مثال می‌زنند.

این سخن گرچه از جهتی درست است اما تفاوتی میان قاضی و منصوری وجود دارد. محمد قاضی مخاطبان خود را به خوانش نثر خوب و ترجمه دقیق علاقه‌مند کرد و به نوعی این امر را آموزش داد. رعایت امانت در ترجمه تا پیش از قاضی چندان رعایت نمی‌شد و شیوایی متن هم تا پیش از او، گرچه در مواردی وجود داشت اما تثبیت نشده بود.

یکی از درخشان‌ترین ترجمه‌هایی که من در فارسی سراغ دارم‌ حاجی بابای اصفهانی با ترجمه میرزا حبیب اصفهانی است. اما اگر شما متن اصلی را با ترجمه میرزا حبیب مطابقت دهید، می‌بینید ابدا ترجمه امینی نیست. حاجی بابا به عنوان نثر فارسی بی‌اندازه زیباست و اگر بخواهیم نمونه‌ای از ترجمه خلاق بیاوریم، بدون شک نمونه درخشانی است اما در آن مترجم دغدغه امانتداری ندارد. قاضی علاوه بر آنکه متن شیوایی داشت‌، در ترجمه‌هایش رعایت امانت در متن را به عنوان یک اصل مدنظر قرار می‌داد. البته زمانی که از امانت در آثار قاضی صحبت می‌کنیم باید کمی با احتیاط برخورد کنیم، او بسیاری کتاب‌ها را از زبان دوم ترجمه کرده و امانتداری به مترجم اول بازمی‌گردد. به این معنا اگر مترجم اول امانتداری را رعایت نکرده باشد مترجم دوم نادانسته به متن اصلی وفادار نمی‌ماند.

نکته آخر اینکه ‌ای کاش ناشرانی که دن‌کیشوت را تجدیدچاپ می‌کنند اسم سانچوپانزا را اصلاح کنند، در آخرین نسخه‌های منتشر شده همچنان سانکوپانزا به جای سانچوپانزا نقل شده است (احتمالا محمد قاضی در ترجمه این نام از فردی آشنا به زبان ایتالیایی مشورت خواسته زیرا فقط در این زبان سانچو را سانکو می‌خوانند)، بعد از اینهمه سال جا دارد این موضوع رعایت شود زیرا در این رمان ستــــرگ پس از دن‌کیشوت‌، سانچوپانزا شخصیت محوری داستان است.

روزنامه اعتماد