شناسهٔ خبر: 55859 - سرویس دیگر رسانه ها

معرفی نامزدهای ایرانی نوبل ادبیات کودک/ چرایی انتخاب دو نویسنده

انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، نامزدهای خود را برای دریافت جایزه آسترید لیندگرن به عنوان نوبل ادبیات کودک انتخاب و معرفی کرد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ در نشستی که صبح دیروز۲۳ مردادماه در محل انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برگزار شد، کاندیداهای جایزه آسترید لیندگرن به عنوان نوبل ادبیات کودک معرفی شدند.

در این نشست، فریدون عموزاده خلیلی به پیشینه جایزه آسترید لیندگرن اشاره و بیان کرد: این جایزه از سال ۲۰۰۲ میلادی به نام و یاد نویسنده سوئدی که ۹۰ سال زندگی و آثار ارزشمندی خلق کرد، بنیانگذاری شده است. «پی پی جوراب بلند»  از آثار اوست. در همه کارهای لیندگرن یک نگاه انسانی به مسائل و رنج های کودکان و نوجوانان دنیا، آرزوها، نیازها و رویاهایشان به چشم می خورد.

رئیس هیات مدیره انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در ادامه گفت: سال ۲۰۰۲ میلادی شورای فرهنگی سوئد جایزه آسترید لیندگرن را با توجه به همه این ارزش های انسانی پایه گذاری کرد تا به معرفی کارهایی از نویسندگان سراسر دنیا بپردازد که انسانی و با کیفیت هستند. این جایزه همچنین گران ترین جایزه در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است، از این نوبل کودک و نوجوان لقب گرفته است.

توجه به ارزش‌های انسانی ملاک جایزه لیندگرن است

به گفته عموزاده خلیلی، شورای کتاب کودک، کانون پرورش فکری و موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان مسئولیت معرفی نویسندگان و مروجان کتاب در ایران به جایزه آسترید لیندگرن را داشتند اما سه سال است که انجمن نویسندگان هم به معرفی کاندیداهای خود برای این جایزه می پردازد. توران میرهادی چهار سال یعنی در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ و همچنین سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۴ به عنوان نامزد ایرانی در بخش ترویج کتابخوانی برای دریافت این جایزه معرفی شدند. همچنین هوشنگ مرادی کرمانی، فرهاد حسن زاده به عنوان نویسنده و پروژه «با من بخوان» در زمینه ترویج کتابخوانی از سوی انجمن به شورای فرهنگی سوئد پیشنهاد و معرفی شده اند.

این نویسنده کودک و نوجوان به ملاک های جایزه آسترید لیندگرن اشاره و بیان کرد: هر سال همه آثار یک نویسنده یا یک تصویرگر مورد بررسی قرار می گیرند. آثار این افراد باید علاوه بر داشتن کیفیت بالای ادبی و هنری به تبیین ارزش های انسانی هم پرداخته باشد. البته چند سالی است که جایزه آسترید لیندگرن به مروجان کتاب هم تعلق می گیرد. ما امسال آثار چند نویسنده را مرور کردیم و در نهایت به یک نام رسیدیم. همچنین فعالیت مروجان کتاب را هم مورد بررسی قرار دادیم تا از میان همه این افراد یک فرد یا یک موسسه را انتخاب و معرفی کنیم.

جعفر توزنده جانی هم ضمن ابراز خوشحالی از حضور انجمن نویسندگان کودک در عرصه‌های بین‌المللی گفت: من خوشحالم که انجمن علاوه بر فعالیت‌های ملی، در عرصه بین‌المللی چون نمایشگاه کتاب فرانکفورت و همچنین انتخاب نامزد برای معرفی به جایزه آسترید لیندگرن حضور دارد. ما همه تلاش خود را کرده‌ایم تا نویسنده یا فردی که به عنوان مروج کتاب انتخاب و معرفی می‌شود، هم در داخل کشور شخصیت مطرح و شناخته شده‌ای باشد و آثارش مورد توجه مخاطبان و هم ملاک‌های بین المللی را دارا باشد.

متولیان فرهنگی و مردم از نامزدهای جوایز ادبی حمایت کنند

پس از آن فریدون عموزاده خلیلی بار دیگر به طرح مسائل و مباحثی در ارتباط با چگونگی معرفی نامزدها به جایزه آسترید لیندگرن پرداخت و گفت:این جایزه به افرادی چون فیلیپ پولمن به عنوان یکی از مهمترین نویسندگان ادبیات فانتزی و موسساتی چون «زکریا تامر» از فلسطین و یک موسسه از آفریقای جنوبی تعلق گرفته، امید ما این است که همه ایرانیان از نامزدهای خود برای شرکت در جایزه آسترید لیندگرن حمایت کنند و آن را یک منفعت ملی بدانند، همان گونه که وقتی تیم ملی فوتبال یا کشتی ما در مسابقات جهانی شرکت می‌کند همه مردم ایران این تیم را متعلق به خود و برنده شدن آن را یک مصلحت ملی می‌دانند، امیدواریم که در ارتباط با نویسندگان و هنرمندان هم چنین حس و حالی را داشته باشند. به هر حال جایزه هانس کرستین اندرسن به المپیک و جایزه آسترید لیندگرن به جام جهانی شبیه است، پس امید می رود صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد، حوزه هنری، کانون پرورش فکری و همه موسسات دولتی و غیردولتی به کمک این پروژه ملی بیایند.

رئیس هیات مدیره انجمن نویسندگان کودک به دلایل ناکام ماندن ایرانیان در کسب جوایز بین‌المللی اشاره و بیان کرد: ما در حوزه ادبیات کودک و نوجوان از ظرفیت‌ها و توانایی‌های بالایی برخورداریم. کسی چون فرهاد حسن زاده جزو پنج نامزد نهایی جایزه اندرسن بوده است اما هیچ همت ملی پشت نویسندگان ایرانی نبوده، از سوی دیگر کتاب های ما به خوبی ترجمه و معرفی نمی شوند. ما می‌توانیم جهانی شویم به شرط اینکه پیش نیازها را فراهم کنیم. کارهای خوب باید ترجمه شوند. ما باید از مسئولان فرهنگی بپرسیم که شما کجای میدان هستید و تا به حال چه کرده اید.

فراگیری و سیستماتیک بودن طرح‌ها در بخش ترویج کتابخوانی برایمان مهم بود

عموزاده خلیلی همچنین با اشاره به ملاک های انجمن نویسندگان کودک و نوجوان برای تعیین کسی که در بخش ترویج کتابخوانی موثر بوده، گفت: تلاش ما این بود که در این بخش کسی را انتخاب کنیم که از ارزش های سنتی عبور کرده و نوگرا باشد، همچنین به بحث اثرگذاری و فراگیری توجه کرده ایم. برای مثال به این مسئله پرداخته ایم که طرحی که یک فرد یا یک نهاد در زمینه ترویج کتابخوانی به اجرا درآورده چند کودک و نوجوان را تحت پوشش خود قرار داده، آیا متکی به فرد بوده یا توانسته نهادینه شود و سیستماتیک عمل کند؟

او همچنین به ملاک های انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در مورد انتخاب نویسنده اشاره و بیان کرد: ما همه کارهای یک نویسنده را مورد بررسی قرار دادیم و توجه داشتیم که این آثار بومی باشند، از ساختار درست، جهان بینی قوی و متفاوت و کیفیت بالا برخوردار باشند و آرزوها و رؤیاهای کودک و نوجوان را بازگو کنند. ترجمه شدن کارها به زبان های دیگر و قابل فهم بودن آن برای مخاطبان غیرایرانی هم برایمان اهمیت داشت. با توجه به همه این موارد، به جمشید خانیان و علی اصغر سیدآبادی رسیدیم. خانیان را به عنوان نویسنده و سیدآبادی را به عنوان مروج کتاب به جایزه آسترید لیندگرن معرفی کردیم.

تجربه‌های زیستی و بومی خانیان، یکی از ملاک‌های انتخاب او بود

بار دیگر جعفر توزنده جانی رشته کلام را به دست گرفت و به ملاک‌های انجمن نویسندگان کودک برای انتخاب جمشید خانیان اشاره و بیان کرد: ما همه آثار خانیان را مرور کردیم. اول اینکه کارهای پژوهشی بسیار درباره کارهای این نویسنده انجام و بیش از صد پژوهش علمی چون رساله‌های دکتری و کارشناسی ارشد و مقاله‌های پژوهشی نوشته شده است. علاوه بر این خود جمشید خانیان ۴۴ اثر داستانی، نمایشی و پژوهشی دارد. او در زمینه ادبیات نمایشی صاحب سبک بوده و توجه خاصی به ساختار روایت داشته است. علاوه بر این نگاه ویژه او به ادبیات جنگ در عرصه بزرگسال و کودک و نوجوان حائز اهمیت است. از این میان می توان به «شبی که جرواسک نخواند» و «عاشقانه های یونس در شکم ماهی» اشاره کرد.

دبیر انجمن نویسندگان کودک و نوجوان در ادامه گفت: جمشید خانیان در کارهای خود به آموزش مستقیم نمی پردازد. علاوه بر این تجربه‌های زیستی خود در مناطق مختلف ایران را به تصویر می‌کشد و از افسانه‌ها و ادبیات عامیانه هر منطقه بهره می‌برد. برای مثال می توان به «قوس عمیق» اشاره کرد. توجه به زندگی شهری از دیگر ویژگی های آثار اوست. در این زمینه می توان از دو کتاب «طبقه هفتم غربی» و «لاک پشت فیلی» نام برد.

به گفته توزنده جانی، توجه به سالمندان و نگاه انسان مدار از دیگر ویژگی های آثار جمشید خانیان است، همچنین هر داستان او به یک معما شبیه است. توجه به ادبیات نمایشی و رعایت یک ساختار منسجم و قوی از دیگر خصوصیات کارهای خانیان است. او همچنین در سال ۲۰۱۸ به دعوت کتابخانه مونیخ به آنجا رفته و کارهایش در فهرست «کلاغ سفید» معرفی شده است.

ما سیدآبادی را از بدنه دولت جدا کرده‌ایم

پس از ان فریدون عموزاده خلیلی به ملاک‌های انتخاب علی اصغر سیدآبادی در بخش ترویج کتاب اشاره و بیان کرد:سیدآبادی در تمام کارهای خود مخاطب محور بوده و نهادسازی کرده است. او طرح کتابخوانی برای بچه‌های روستا و همچنین باشگاه کتابخوانی را با ۵۰۰ هزار عضو در مقطع کنونی راه‌اندازی کرده و همه این فعالیت‌ها سیستم محورند نه شخص محور. یعنی چه سیدآبادی باشد چه نباشد این کارها جلو می‌روند و ادامه پیدا می‌کنند. علاوه بر این به کارهای دیگر او در حوزه کتاب چون «لاکپشت پرنده» که به معرفی بهترین‌های کتاب می‌پردازد و «گوزن زرد» که کتاب‌های برتر از نگاه پدر و مادرها می پردازد اشاره کرد.

در این جلسه خبرنگار مهر پرسش هایی را در ارتباط با انتخاب علی اصغر سیدآبادی با فریدون عموزاده خلیلی در میان گذاشت که از آن جمله می‌توان به این مورد اشاره کرد که کارهایی که سیدآبادی انجم داده، مختص خود او نیست و مربیان کانون و اعضای شورای کتاب کودک هم در این زمینه فعال‌اند. از سوی دیگر اگر سیدابادی در معاونت فرهنگی وزارت ارشاد فعال نبود و از امکانات دولتی استفاده نمی‌کرد تا چه اندازه می‌توانست طرح‌هایش در زمینه کتابخوانی را به انجام برساند؟  

عموزاده خلیلی در پاسخ بیان کرد: گاهی یک شخص از یک نهاد بزرگ‌تر می‌شود. مساله مهم‌تر این‌که باشگاه کتابخوانی به همت سیدآبادی راه‌اندازی شده و حالا چه او باشد چه نباشد به کار خود ادامه می‌دهد. ضمن این‌که ما برای جذب هر نفر به بودجه احتیاج داریم. در این باشگاه ۵۰۰ هزار نفر عضو هستند و بودجه‌ای که به این باشگاه اختصاص پیدا کرده، شباهتی به بودجه‌های میلیاردی کارهای دولتی ندارد و خود من شاهد بوده‌ام که سیدآبادی با شهردار و بخشدار گفت‌وگو و آنها را متقاعد کرده تا از کارش حمایت کنند. در یک کلام ما او را از بدنه دولت جدا و فعالیت‌های خودش را بررسی کرده‌ایم.